1399 مرداد 9، 13:58
ویرایش شده
زود بهم میریزم و لج میکنم با خودم
با ابنکه مبببنم حال جسمیمو هم بدتر میکنه ولی لجباز شدم با خودم
تعمدی
هییییییی
#لطفا_ماسک_بزنید
(1399 مرداد 9، 13:58)مهرخدا نوشته است: مشکل اینجاست نتونستم با مشکلم کنار بیام تا روش کار کنم
زود بهم میریزم و لج میکنم با خودم
با ابنکه مبببنم حال جسمیمو هم بدتر میکنه ولی لجباز شدم با خودم
تعمدی
هییییییی
#لطفا_ماسک_بزنید
(1399 مرداد 9، 23:36)G.o نوشته است: سلام.
گلی/30 تیر/10 روز خوب
(1399 مرداد 10، 12:55)عطر رهایی نوشته است: سلام
عطر رهایی 28 خرداد 99 45 روز خوب
نقل قول: اگه من جای تو بودم و ازت میخواستم راهنماییم کنی در مورد همین مشکلی که ازش حرف میزنی ، چی بهم میگفتی ؟
اگر مهرخدای قدیم بود اینقدر بهت گیر میدادم تا بگی مشکلاتتو و یه فکری به حالش بکنیم ولی مهرخدای کنونی سکوت میکنه و هیچ راهنمایی بهت نمیکنه چون میدونه کسی بتونه راه حلی پیدا کنه و مشکلتو حل کنه فقط خودت هستی
بعضی وقتا از این دید نگاه کنی شاید تو حل مشکل موثر باشه
یا میتونی با دوستی که به حرفاش اعتماد داری مشورت کنی
با خانواده هم صحبت کردم جیزی جز دعوا و جر و بحث عایدم نشد
نقل قول: در هر صورت لج بازی ممنوع
چطور دلت میاد مهرخدا رو اذیت کنی ؟
تا اطلاع ثانوی فقط زورم به اون میرسه از دست خودم عصبانی و شاکیم که نمیتونم کاری کنم و ذهنم اینقدر بهمدریخته است که نمیتونم فکر کنم و در نهایت میرسم به مسکنی مضخرفی به نام خ ا و فرار از مشکلات
(1399 مرداد 11، 8:59)G.o نوشته است: من سعی کردم وقتم رو پر کنم ، تا جایی که اصلا به این موضوع فکر نکنم.
قرآن خوندن خیلی کمک کرد.
و به خودم گفتم این دفعه دیگه باید بتونم
(1399 مرداد 11، 11:37)مهرخدا نوشته است: اگر مهرخدای قدیم بود اینقدر بهت گیر میدادم تا بگی مشکلاتتو و یه فکری به حالش بکنیم ولی مهرخدای کنونی سکوت میکنه و هیچ راهنمایی بهت نمیکنه چون میدونه کسی بتونه راه حلی پیدا کنه و مشکلتو حل کنه فقط خودت هستی
با خانواده هم صحبت کردم جیزی جز دعوا و جر و بحث عایدم نشد
تا اطلاع ثانوی فقط زورم به اون میرسه از دست خودم عصبانی و شاکیم که نمیتونم کاری کنم و ذهنم اینقدر بهمدریخته است که نمیتونم فکر کنم و در نهایت میرسم به مسکنی مضخرفی به نام خ ا و فرار از مشکلات
(1399 مرداد 12، 1:33)rezvaneh نوشته است:تمام سعیمو میکنم(1399 مرداد 11، 8:59)G.o نوشته است: من سعی کردم وقتم رو پر کنم ، تا جایی که اصلا به این موضوع فکر نکنم.
قرآن خوندن خیلی کمک کرد.
و به خودم گفتم این دفعه دیگه باید بتونم
سلام
باریکلا بهترین کار رو کردی
آفرییییییین
همینطوری ادامه بده عزیزجان
فقط هیچوقت به پاکیت مغرور نشو
یعنی هیچوقت نگو مثلا الان یک ماهه پاکم پس حالا که تونستم پاک بمونم اگه نگاه و ذهنم رو کنترل نکنم هم میتونم
هیچوقت به خودت این اجازه رو نده
شما که میدونی برنامه ریزی و قرآن خوندن انقدر برات مفیده حتما برای همیشه برنامه ریزی و قرآن خوندن رو ادامه بده
پاکی اونقدر مهم و با ارزش هست که برای داشتنش و نگه داشتنش هر کاری میتونیم باید انجام بدیم
ما بازم منتظر خبرهای خوب ازت هستیم
دوست داشتی بیشتر بهمون سر بزن
(1399 مرداد 12، 1:55)rezvaneh نوشته است:(1399 مرداد 11، 11:37)مهرخدا نوشته است: اگر مهرخدای قدیم بود اینقدر بهت گیر میدادم تا بگی مشکلاتتو و یه فکری به حالش بکنیم ولی مهرخدای کنونی سکوت میکنه و هیچ راهنمایی بهت نمیکنه چون میدونه کسی بتونه راه حلی پیدا کنه و مشکلتو حل کنه فقط خودت هستی
با خانواده هم صحبت کردم جیزی جز دعوا و جر و بحث عایدم نشد
تا اطلاع ثانوی فقط زورم به اون میرسه از دست خودم عصبانی و شاکیم که نمیتونم کاری کنم و ذهنم اینقدر بهمدریخته است که نمیتونم فکر کنم و در نهایت میرسم به مسکنی مضخرفی به نام خ ا و فرار از مشکلات
سلام
پس میدونی که خودت میتونی مشکلتو حل کنی اما چون ذهنت ناآرومه نمیتونی تمرکز کنی
اگه هر چی تو ذهنت هست رو روی کاغذ بنویسی شاید مفید باشه
ممکنه کم کم راه حل هایی هم بنظرت بیاد که درست باشن
میدونم چی می گی در مورد لغزش و فرار از مشکلات . اما لغزش خودش ایجاد کننده مشکلات دیگه ای هست و اون مشکلی که ازش فرار می کنیم رو هم حل نمیکنه
لطفا با خودت مهربون باش وگرنه هر چی دیدی از چشم خودت دیدی
یه جایگزین انتخاب کن
مثلا اگه بجاش موسیقی اروم گوش بدی حالت بهتر نمیشه ؟
یا فیلم طنز ببینی؟
یا هر کار مثبتی که حالت رو موقتا بهتر کنه
تو اگه اروم باشی میتونی تمرکز کنی و مشکلاتو حل کنی
لطفا نهایت تلاشتو بکن که اروم باشی
(1399 مرداد 14، 23:34)G.o نوشته است: گلی/30 تیر/15 روز خوب
(1399 مرداد 15، 1:48)G.o نوشته است: تمام سعیمو میکنم
(1399 مرداد 15، 21:55)عطر رهایی نوشته است: سلام
عطر رهایی 28 خرداد 99 50 روز خوب
خدا رو شکر