1399 آذر 3، 7:37
تازه شیرینی هم میخواد
لئا جان عرووس شد دیگه غیب شد تو کانون، ایشالا هرجا که هست سالم و سلامت و شاد و خوشبخت باشه
وااای عطر رهایی اومده، اگه قول بده برامون همیشه آبنبات چوبی بیاره و بهمون از اون رنگی رنگیاش بده من قول میدم بیشتر دوستش داشته باشم
دخترا چقدر میخوابید، پاشید صبح شده، صبحونه اوردم براتون همونی که قولشو داده بودم
نون و پنیر و سبزی
نون و پنیر و گردو
اینم چای برای خودم و نفر اولی که بیدار میشه
بقیه خودشون بیدار شدن و اومدن چایی بریزن و بعد بیان پای سفره