گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)

[*بنده پاک*]

پریسا خانمی کجایی 
بیا که من تازه اول راهم
تنهایی نمیشه

[مهرخدا]

واقعا موافق نیست
وسط شکست 
از خدا عذر خواهی میکنم بابت کاری که میکنم
ولی به کارمم ادامه میدم
مثل چی میترسم
امروز سر نماز ظهر کلی گریه کردم
و از خدا خیلی ترسیدم
ولی هم قبل نماز هم بعدش شکستم

یه مثال برات میزنم یکی که ده کیلو بیست کیلو اضافه وزن داره و میخواد لاغر کنه، چکاری باید انجام بده؟ 
مسلما نمیتونه یه شبه از شر اضافه وزنش خلاص شه و به باربی بشه
و مسلما نیاز به انجام مداوم و مستمر یه برنامه و تعهد به اون برنلنه به صورت روزانه داره 
وگرنه هر روز کلی هله هوله میخوره و میگه اشکال نداره از فردا دیگه لاغر میشم رعایت کنم
و مسلما صبوری کردن هم مهمه
ترک خودارضایی هم مثل کم کردن وزنه

شرمندم اینو میگم
خیلی خیلی شرمندم
ولی من چند شبه که دیگه خیلی فشار رومه
به خدا میگم کاش حیوون بودم که اصلا بخاطر کاری جواب پس ندم

هیچ وقت حرفی که قراره بعدا از گفتنش شرمنده بشی به زبون نیار

دختر خوب چرا داری با خودت میجنگی اینکه این حالت رو داری و داریم یعنی طبیعی هستیم این مساله نیاز جنسی اگر حس نمیشد مشکل داشتی
سعی کن بپذیری که این هم مثل یسری خصوصیات انسانی همیشه باهامون هست و نمیتونم انکارش کنیم کتمانش کتیم نمیتونیم ازش فرار کنیم. 
بپذیرش مثل اینکه پذیرفتی تو یه دختری، پذیرفتی هر ماه عادت داری پذیرفتی میتونی یه روز مادر بشی و.... 
اینو هم بپذیر و فقط سعی کن به موقعه اش وقتی شرایط پیش اومد و ازدواج کردی ازش استفاده کنی
آزمایش مارشمالو رو که روی بچه ها تست کردن شنیدی؟ 
برای یاداوری میگم
یسری محقق اومدن جلوی یسری از بچه ها رو با یه دونه مارشمالو تو یه اتاق گذاشتن و گفتن اگر تو یه مدت زمان خاص که ما نیستیم اینو نخور
یسریا تحمل نداشتن و خوردن یسریا نخوردن و صبر کردن
به اونایی که صبوری کردن یه مارشمالو دیگه دادن به عنوان جایزه
در اصل دو تا مارشمالو گیرشون اومد بجای یه دونه
نذار لذت یه دونه مارشمالو، باعث شه دوتا گیرت نیاد
وقتی خود ارصایی رو با صبر و گذر زمان طی کنی مطمئنا خدا بهت جایزه میده

خدا خیلی سخت گیره

اصلا آسان نمی گیره 

خدا درسته سخت میگیره اما خودش گفته بعد از هر سختی آسونی هست مثل همون یه مارشمالو اضافی...

شروع قوی

تبریک میگم، تو میتونی بهت ایمان دارم از پسش برمیای دختر

[*بنده پاک*]

مهر خدا جان بی نهایت ممنونم که جواب میدی
ولی من کلا با ماهیت این امتحان و آزمایش ها مشکل دارم
الان بنظرم خیلی مسخره است بیان به من یه چی بدن بگن نخور تا بعدا دو تاشو بهت بدیم
خب چرا الکی این دل را تحریک میکنید و بعد هی بهش میگین نخور
دقیقا خ.ا هم همینه
سر همین با خدا مشکل پیدا کردم
چرا این کار را با ما انجام میده
البته خدا که خب دیگه قدرتش زیاده و پروردگار عالم و هر کاری دوست داره انجام میده
کاریش نمیشه کرد
ولی سر همین با خدا رابطم خیلی کمرنگ تر شده

دختر خوب چرا داری با خودت میجنگی اینکه این حالت رو داری و داریم یعنی طبیعی هستیم این مساله نیاز جنسی اگر حس نمیشد مشکل داشتی

سعی کن بپذیری که این هم مثل یسری خصوصیات انسانی همیشه باهامون هست و نمیتونم انکارش کنیم کتمانش کتیم نمیتونیم ازش فرار کنیم. 

ولی بنظرم حالا که اجازه نیست از این حس استفاده کنم

همون بهتر که نباشه
شاید راهی باشه برای اینکه این حس از بین بره
منم راحت بشم 
به زندگیم برسم
آخه اینم شد زندگی
هی یه چیزی دادن دستت میگن نیگاه چه خوبه ولی از اونطرف هم هی میگن ازش استفاده نکن
کلافه ام کرد
خب د آخه چرا با آدم هم چین میکنین

تبریک میگم، تو میتونی بهت ایمان دارم از پسش برمیای دختر

همیشه راه جدید را دوست دارم امتحان کنم
سر همین با خ.ا و صد جور چیز دیگه آشنا شدم
حالا هم یه راه دیگه زده به سرم
دوست دارم امتحان کنم شاید بشه

[مهرخدا]

مهر خدا جان بی نهایت ممنونم که جواب میدی

 منم از تو ممنونم که باهم تبادل نظر میکنیم و یه چیزی یاد میگیریم

الان بنظرم خیلی مسخره است بیان به من یه چی بدن بگن نخور تا بعدا دو تاشو بهت بدیم
خب چرا الکی این دل را تحریک میکنید و بعد هی بهش میگین نخور
دقیقا خ.ا هم همینه
سر همین با خدا مشکل پیدا کردم

جایگاه ما نسبت به خدا رو شاید یه تشبیه کرد به جایگاه طفل نسبت به والدینش، یه کودک وقتی کوچیکه دوست داره همه چی رو امتحان کنه و کنجکاویش باعث میشه مدام پدرش یا مادرش مواظب باشن و مدام بهش گوشزد کنن این کارو بکن و اینکارو نکن در صورتی که وقتی بزرگتر شد میتونه اون کارها رو انجام بده و دیگه کسی دعواش نمیکنه
به نطرت چرا پدر و مادرا اینجورین؟
به همون که دلیل که بخاطر دانش و تجربه اشون اگاهیشون از اون طفل بیشتره، خدا هم برتری کامل از نظر قدرت، دانش و... نسبت به بنده هاش داره و هیچ کار خدا بی حکمت نیست

البته خدا که خب دیگه قدرتش زیاده و پروردگار عالم و هر کاری دوست داره انجام میده
کاریش نمیشه کرد
ولی سر همین با خدا رابطم خیلی کمرنگ تر شده

خدا خیلی صفات رو داره، قادر هست، عادل هست، بخشنده هست، جبار هست و.... و همینطور یه حسابگر دقیق و بدون رشوه بگیر
به نظرت برای زیر سوال نرفتن این صفات، مثلا عادل بودنش
خدا چجوری میتونه معیار و سنجشی بذاره برای بنده هاش تا ببینه کدومشون نسبت به دیگری برتری دارن
کدومشون باید جهنم برن کدومشون بهشت برن
کدومشون در کدوم طبقه این موارد قرار بگیرن
تازه بعد از ماجرای آخرت و برزخ و.... 
خب همه امون از بچگی یه چیزایی رو در قالب دینی یا دین و زندگی یا معارف یا اخلاق براساس آیات قرآن بهمون گفتن
ما تو زندگیمون با معلم های سختگیر منطقی حداقل یبار روبرو شدیم و بعد از سپری کردن اون دوره اعتراف کردیم که این معلم این استاد چه خوب شد سختگیری کرد و من بهتر شدم
خدا بزرگترین معلم ماست، با فرستاده هاش با حرفاش بهمون یه راه رو نشون داده و ازمون خواسته تو این مسیر بمونیم و از همون روز اول تولدمون ما رو توی دنیای آزمایش و امتحان قرار داده
تو این مسیر انتخابهایی داریم و یسری باید ها و نبایدها
حتی در هر مرحله از زندگیمون این انتخابها این بایدها و نبایدها متفاوت میشه
به هر دلیلی ما انتخاب کردیم یا مجبور شدیم انتخاب کنیم فعلا مجرد باشیم و از طرفی اگر قرار باشه تو مسیری که خدا بهمون گفته بمونیم باید اون باید و نبایدها رو بهش اهمیت بدیم

ولی بنظرم حالا که اجازه نیست از این حس استفاده کنم

همون بهتر که نباشه
شاید راهی باشه برای اینکه این حس از بین بره
منم راحت بشم 
به زندگیم برسم
آخه اینم شد زندگی
هی یه چیزی دادن دستت میگن نیگاه چه خوبه ولی از اونطرف هم هی میگن ازش استفاده نکن
کلافه ام کرد
خب د آخه چرا با آدم هم چین میکنین

کوچولو بودی اجازه داشتی به وسایل برقی، سماور، اجاق‌گاز، کبریت و... دست بزنی؟ 
کلا بیخیال استفاده از اونا شدی و الان که بزرگ شدی بدون استفاده‌ از اونا داری زندگی میکنی؟

همیشه راه جدید را دوست دارم امتحان کنم
سر همین با خ.ا و صد جور چیز دیگه آشنا شدم
حالا هم یه راه دیگه زده به سرم
دوست دارم امتحان کنم شاید بشه

واگر بر تو ببندد همه ره ها و گذرها
ره پنهان بنماید که کس آن راه نداند.                 مولانا 



من خودم خیلی عجول بودم برای ترک، تجربه بهم یاد داد باید صبوری کنم مث همون قضیه کم کردن وزن

[زینبی]

سلااام
من امضای مهرخدا و اواتار دخترپاک رو خیلی دوس دارم
خوبین چطورین؟
کویین بنفش شیرینی بده 

[*بنده پاک*]

مهرخدا جان
راستش شما خیلی کامل و جامع و منطقی جواب دادین
مشکل من اینه که فقط خسته شدم
از منطقی جلو رفتن
میدونم همه این حرف ها که میگم حرف شیطون و واقعا از خودم میترسم
ولی کاش هیچ وقت اینجوری نمیشد
شرمندم که دقیق جواب اتون را نمیدم
چون جوابی ندارم بدم
حق با شماست
من فقط دلم می خواست بی راهه برم خدا هم بهم بگه اشکال نداره برو
ولی نمیشه
خدا رو گناه خ.ا حساس 
الان خیلی وقته روزمو شب میکنم برسه این موقع که تنها با خیال راحت بشکنم
ولی هر شب به خودم میگم اگر تو اون حال بمیری چی
اگر دیگه فرصت نداشته باشی چی 
نمیدونم 
فقط میدونم دیگه باید یه جوری عامل وسوسه را نابود کرد
من دیگه مثل قبل توان مقابله باهاش را ندارم
سخت شده
ببخشید با حرفام ناراحتتون کردم
مهرخدا جان برای همه کمک ها ممنونم
بارها می خوانمش


زینی خانم جان
منم اسم شما را خیلی خیلی خیلی دوست دارم

[مهرخدا]

دختر پاک ستاره اییی
خسته شدی
کم اوردی 
فدای سرت 
فقط نگران نشو و از خودت بدت نیاد و متنفر نشو
بخاطر حرفات از کسی شرمنده نباش
مطمئنا این حرفات بخاطر شیطان نیست
از روی خستگی و اینکه شاید به راهی که داری میری شک کردی
تو مسیرت
تلاش کن
خسته شو
کم بیار 
شک کن
ولی
فقط و فقط تمرکزتو از روی هدفت برندار
خستگیت در میره و دوباره قوی مسیرو ادامه میدی
شک میکنی فدای سرت این شک و دودلی رو به یقین تبدیل کن تا قدمهای بعدیت بعد رفع خستگیت محکمتر و استوارتر شه
و یادت باشه
هیچوقت با قلبت منطقی رفتار نکن
چون زبون همو نمیفهمن 
خسته شدی
بذار فرمون دست قلبت باشه، یه کاغذ بردار و کارهای که قلبت دوست داره انجام بده رو بنویس و چک کن هرکدوم تو رو از مسیرت دور نمیکنه انجامشون بده
همه ما تحربه کردیم روزایی که قلبمون مث یه کودک بهانه گیر میشه دلش کارهای درست رو نمیخواد 
دلش میخواد شیطنت کنه
باهاش همراه شو و بذار شیطنتشو بکنه و از طرفی هیجانی تصمیمی نگیره

بهرحال اگر این چند پست زیادی پرحرفی کردم معذرت میخوام
فقط چون حس این روزاتو تجربه کرده بودم و هنوزم گاهی اینطوری میشم و کسی تو اون دوران نتونسته بود بهم کمک کنه
گفتم شاید با گفتن نتایجی که بدست اوردم شاید درصدی بتونه کمک حالت باشه و یاداوری برای خودم که فراموش نشن

امیدوارم از پس این روزها برمیای




صرفا جهت اطلاع بعضیا که چشم دوختن به امضای من، خواستی برش دار، اشکال نداره... 
قبل از تو یکی دیگه هم امضامو استفاده کرده. 
دوست هم داشتین بگید براتون امضای درست کنم با متن و رنگبندی خودتون و ایده طرحش از خودم

[*بنده پاک*]

برای همه چی ممنونم عزیز دل
خیلی خوبه بدونی یکی هست که له حرفات با دقت گوش میده

بذار فرمون دست قلبت باشه، یه کاغذ بردار و کارهای که قلبت دوست داره انجام بده رو بنویس و چک کن هرکدوم تو رو از مسیرت دور نمیکنه انجامشون بده

فرمون دست قلبم بود اینجوری شد
نمیدونم چرا ولی با جون و دل شکست را دوست دارم
انگار لذتش رفته زیر دندونم
ولی دیشب انقدر گفتم خدا 
که دونستن اینکه خدا هم هست خیلی خیلی کیف داد
در حدی که تو اون شرایط آرومم کرد
کاش دیگه خدا را از دست ندم

بهرحال اگر این چند پست زیادی پرحرفی کردم معذرت میخوام
فقط چون حس این روزاتو تجربه کرده بودم و هنوزم گاهی اینطوری میشم و کسی تو اون دوران نتونسته بود بهم کمک کنه
گفتم شاید با گفتن نتایجی که بدست اوردم شاید درصدی بتونه کمک حالت باشه و یاداوری برای خودم که فراموش نشن

صادقانه بگم خیلی کمکم کردین
همین که آدم بدونه یکی هست که فقط به حرفاش گوش میکنه و مسخره اش نمی کنه خیلی خوبه
بی نهایت ازت ممنونم
واقعا ممنونم

[Queen]

سلام به همگیییی
چطورین؟؟

به به چه مشارکت و حرف های خوبی  

دخترپاک عزیزم من فقط یه توصیه دارم
با خودت آشتی کن
نسبت به خودت مهربون باش، به خودت احترام بزار و برای خودت ارزش قائل باش،
بهت قول میدم خیلی از مشکلاتت با خودت حل میشه و حال بهتری پیدا میکنی

و یه پیشنهاد
برو دنبال کارهایی که می تونه اعتماد به نفست رو بیشتر کنه
شاید یاد گرفتن یه هنر
ادامه تحصیل
سرکار رفتن و درآمد داشتن
باشگاه رفتن و مرتب و با برنامه ورزش کردن
و هزاران کار دیگه که بسته به روحیه تو هست

کویین بنفش شیرینی بده 

شیرینی برای چی؟
یه تغییر رنگ خیلی برام هزینه داشت

[Queen]

              
به‌نام خدا


 اعلام وضعیت ها 

  لیست به‌روز شده  99/03/13   

     

Queen ا/ 22 فروردین 98 / 410 روز خوب ................................................. در حال جهاد 

     

شادن / 8 تیر 98 / 320 روز خوب ............................................... در انتظار ستاره بیستم

مهرخدا / 25 اسفند 98 / 75 روز خوب ...................................... در انتظار ستاره سیزدهم

    

Parisa313 ا/ 9 خرداد99 / شروع روزهای خوب ............................. در انتظار ستاره دوم

ارام / 7 اسفند 98 / 50 روز خوب .................................................. در انتظار ستاره اول

*دختر پاک* ا/ 10 خرداد 99 / شروع روزهای خوب ........................ در انتظار ستاره اول

shaparak ا/ 30 اردیبهشت 99 / 7 روز خوب ..................................... در انتظار 10 روز خوب

[*بنده پاک*]

دخترپاک عزیزم من فقط یه توصیه دارم 
با خودت آشتی کن 
نسبت به خودت مهربون باش، به خودت احترام بزار و برای خودت ارزش قائل باش،
بهت قول میدم خیلی از مشکلاتت با خودت حل میشه و حال بهتری پیدا میکنی

ممنونم queen جان
راستش من اصلا این مورد را در جریان نبودم
از وقتی اومدم تو کانون فهمیدم کلا این مورد برای اینکه آرامش روحی داشته باشی چقدر مهمه
تمام سعی امو میکنم خودمو دوست داشته باشم
ولی یه ذره تو این کار تازه واردم
ولی چشم سعی خودمو میکنم

و یه پیشنهاد 
برو دنبال کارهایی که می تونه اعتماد به نفست رو بیشتر کنه 
شاید یاد گرفتن یه هنر 
ادامه تحصیل 
سرکار رفتن و درآمد داشتن 
باشگاه رفتن و مرتب و با برنامه ورزش کردن 
و هزاران کار دیگه که بسته به روحیه تو هست

صادقانه بگم
همه این کار ها را دوست دارم
واقعا دوست دارم
ولی نمیدونم چرا هیچ کاری انجام نمیدم
فقط زمان داره از دست میره
فکر کنم با یک موردی که خیلی دوست دارم شروع کنم


بی نهایت ممنونم عزیزم

[*بنده پاک*]

*دختر پاک*/ 14 خرداد / شروع روزهای خوب
ایندفعه دیگه فرق داره


گشتم گشتم هرجا
پیدا نشد اما 
رفتم رفتم تنها 
تا رسیدم به یه دریا 
دیدم من آدم جنگم 
من از جنس سنگم 
دیروزم مهم نیست حتی امروز 
تا که هست فردا

[*بنده پاک*]

*دختر پاک* / 14 خرداد 99 / 1 روز خوب
 
هدف => هدیه مدال 100 روزگی به خدا 
 
شاید این دفعه بشه قشنگم 

[مهرخدا]

مهرخدا / 25 اسفند 98 / 80 روز خوب

[Queen]

*دختر پاک* / 14 خرداد 99 / 1 روز خوب
 
هدف => هدیه مدال 100 روزگی به خدا 
 
شاید این دفعه بشه قشنگم 

یه شروع پرقدرت 
عالییههه عزیزم 
من مطمئنم که از پسش برمیای 

مهرخدا / 25 اسفند 98 / 80 روز خوب

آفرررررین عزیزم 
یه ستاره ی خوشگل منتظرته