امتیاز موضوع:
  • 16 رأی - میانگین امتیازات: 4.19
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)

سلام  Khansariha (8)
رعنا / ۶ دی ۱۴۰۰ / ۵۰۴ روز خوب به لطف خدای مهربون


دلم براتون بسی تنگ شده. 
احتمالا یه هفته دیگه تکلیف مشخص میشه. اینکه این جایی که هستم قبولم میکنن یا نه
Hanghead الانم سر کارم. ولی خستم شد. یه کار سخت دادن درست نمیشه.
Hanghead نمیدونم اصلا بشه یا نه. 
من میگم نمیشه اینا میگن میشه 22
دیگه همین. 
امیدوارم حال همگی خوب خوب باشه 
ببخشید نیستم Hanghead انشالله سعی میکنم بعد اینکه تکلیفم مشخص بشه زود زود بیام
ببخشید جواب یادداشت نمیدم. باید برم 
مراقب خودتون و پاکیاتون باشید 302
هدف از ترک  / حس خوب ۱۵۷ روز /علت شکست 157 روز/   علت شکست 10 روزه  /  اهرم رنج و لذت / 1401   Khansariha (58)

دلایل وسوسه  / هدف از ترک تاثیر پاکی
خدایا چنان کن سرانجام کار  Confetti تو خشنود باشی و ما رستگار 317 بهترین خدای دنیا Khansariha (63) دعا میکنم بشم بهترین بنده دنیا برات  Khansariha (2)  الحمدلله رب العالمین Thankyou خداوندا مرا پاکیزه بپذیر  fly2  صبر داشته باش  خدا با صابران است  49-2  خداوند توبه کنندگان را دوست دارد Khansariha (84)  

 امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى کند و از چشم خدا مى افتد.  Hanghead
 سپاس شده توسط
سلام  302 
پست های اخیرِ گروه رو نخونده بودم ، تقریبا همه ی پست ها رو خوندم و در موردشون فکر میکنم . 
حجمِ درس هام انقدر زیاد هست که حتی اگر شبانه روز هم بخونم باز ناقص میمونند . تصمیم گرفتم بدونِ فکر به نتیجه فقط بخونم . بینِ کتاب و جزوه ها نشستم یکم تو سر خودم میزنم ، یکم میخونم ، باز تو سر خودم میزنم و باز درس و این چرخه ادامه دارد  53258zu2qvp1d9v 

امروز روزِ عجیبی هست . حدودِ یک هفته از مرگِ داییم میگذره ولی دیشب خواستگار داشتم . بدونِ اینکه بفهمم چه کسی پیش قدم شده و یا جزئیات چیه رد کردم . از این بابت که بستگانم فهمیده بودند و برای تغییرِ نظر من تماس گرفته بودند ناراحت شدم . من زوجِ خوشبختی رو ندیدم و نمیشناسم . دیدگاهم نسبت به ازدواج با دیگران فرق داره و این دیدگاه رو برای خودم نگه داشتم و فکر میکنم هنوز انقدری وقت دارم که خیلی چیزها رو یاد بگیرم،رشد کنم و بعد  به مرحله ی تشکیل زندگیِ مشترک برسم. نزدیکانم فکر میکنند وقتی پول و شغل و خانواده مهیا باشه همه چی تمام شده هست ولی من به ادامه ی زندگی دو نفری فکر میکنم که تفاوت های زیادی دارن ‌. ازدواجِ موفق سخت هست . نمیتونم برای رشدِ تمام ابعاد زندگیم به طور همزمان وقت بذارم . 
امسال برای درس ، شغل و خودم وقت گذاشتم و تا سالِ بعد نمیخوام به رابطه ی عاطفی و ازدواج فکر کنم ولی خب این رو نمیتونم به دیگران توضیح بدم چون معتقد هستند مرد کار میکنه پول میاره ، خانواده ی خوب و به نام حتما پسر خوبی تربیت میکنند ، ازدواج نکنی سن میگذره خونه میمونی و خیلی از جملات کلیشه ی دیگه که نمینویسم .
ازدواج خیلی خوبه ، ولی نه زمانی که خودت به جایی نرسیدی و مشکلاتِ زیادی سرراه وجود دارند که باید حل بشن.

(1402 ارديبهشت 20، 9:56)Roza_r نوشته است:  
خب این چند روز گذشته لعزش داشتم متاسفانه، افسردگی حتی اجازه نمیده تک تک نظرمو درمورد پستای تک تکتون بدم، ولی خوندم و بهشون فکر کردم و حتی یه جاهایی موافق یا مخالف صحبتاتون بودم. من فک میکنم همیشه یه دختر میانه حال بودم و فعلا با توجه به حرفاتون فک کنم همینطور میانه حال بمونم بهتره، .ولی ذهنم مدااام درگیر آیندست، خودم رو در معرض برداشتن حجاب میبینم حقیقتا، ولی حس میکنم با درونم هماهنگی نداره.دیشب یه پسری رو باهاش بیرون رفتم بابت خواستگاری، ادم سالم و خوبی بود ولی گمون میکنم اعتقادی ب حجاب چندان نداشت. از طرفی حجاب به نظر من زمانی میتونه برای جامعه مفید باشه که عموم مردم داشته باشنش، مثلا اگه در چند سال اینده جمعیت محجبه ها کم بشه، حجاب به نظرم چندان وجهه اجتماعی نداره، ضمن اینکه هیچ کدوم از ایات قرآن دلیل اجتماعی بابتش معرفی نکردن، فقط فایده شخصی بیان شده و من باهاش موافقترم. خانمی رو فالو دارم که تهران ساکنند،بعد از چند سال خودش تصمیم گرفته محجبه بشه، استایل خاص خودشو داره و لباس هاش خیلی زیباست و چادری هم نیست، اما محجبست، یادمه یکی از دلایلی که برای انتخابش ذکر کرده بود این بود که بدون نیاز به صحیت کردن دیگران متوجه میشن من عقایدی دارم که برای من ارزشمنده و حدود منو تعیین میکنه، این حرفو این اواخر که یه مهمونی مختلط دعوت شدم که مشروب هم جزء برنامه بود و صد البته که ادمای مهمونی همگی ادمای خوبی یودند و قرار نیود اتفاق ناجوری بیفته، فهمیدم. من اون شب کار دیگه ای داشتم ‌‌‌‌اون مهمونی رو نرفتم ولی خب حرف این خانم خاطرم اومد، شاید ظاهر من نشون میداد که مهمونی رو میرم و به همین خاطر اون دوست عزیز بابت نرفتنم ناراحت شد، اگرچه به نظر خودم ظاهر بسیار معمولی و میانه دارم.   

دکتر هم رفتم، عکسای مغزم لعد از تصادف رو دید گفت اسیب جزیی بوده، یه قرص ضدافسردگی فقط تجویز کرد و گفت مجدد کدت دیگه ای ام ار ای بدم. دکتر خیلی خوبی بود، از طرز برخورد پزشکی که بخشی از تحصیلاتش رو خارج از کشور بوده لذت بردم، معاینه و شرح حال دقیق و کامل و احترام زیاد.

رزا جان میتونم بپرسم که طی دو هفته ی گذشته این دومین لغزش هست؟ چون فکر میکردم باید دو هفته پاکی داشته باشی میپرسم .
من به آینده ی حجابم فکر نمیکنم . چون طبق اعتقادات خودم طبق پست قبلی هم که گفتم اگر حجابی نباشه باز پوششم و حفظ خواهم کرد چون از نظر دینی و جامعه بهش نکاه نمیکنم. حجاب رو بیشتر از نظر امنیتی که برای من میاره دارم . کنجکاو شدم بپرسم چرا به نظرت حجاب و پوشش باید وابسته به همسرِ آینده یا وضع جامعه باشه ؟! مثلا اگر الان در‌کشور لبنان که حجاب اجباری نیست بودی پوششت چطوری میشد؟ یا اکر همسرت میگفت چادر دوست داره سرت میکردی ؟ خودت نظرت چیه ؟ چرا فکر میکنی ممکنه حجابت و برداری ولی این فکر با درونت هماهنگی نداره ؟! 
یکم پیچیده شد ؟  42

پس الان قرص میخوری ، انشالله حالت بهتر میشه ، عوارضی داشته ؟  . 
من چند هفته پیش شب بود که تو حیاط بیمارستان نشسته بودم و متاسفانه شاهد رفتار زشت و ناشایست یک پزشک متخصص با همراهِ بیمار بودم و خیلی ناراحت شدم. بعضی پزشک ها خیلی مغرور هستند و فکر میکنند علم اون ها اولین و آخرین حرف و میزنه . خدا رو شکر که پزشک شما اینطور نبوده .



(1402 ارديبهشت 20، 18:30)Roza_r نوشته است:
دختراااا من مدتهاست تو سردرگمی ام، تو زمینه های مختلف، مثلا ادامه تحصیل بدم یا نه، ایران بمونم یا به رفتن دست کم فکر کنم، اخیرا این موضوع حجاب، و کلی موارد دیگه، لطفا برای عاقبت به خیری و تصمیمای درست دعا کنید.

دخترایی که نظرات خودتونو گفتید و از خودتون نوشتید اگه خارج از کشور باشید حجابتون چطوره؟کلا فکر کردید در صورت تغییر شرایط در چند سال اینده تصمیمتون چیه؟جدی ب نظرتون مسخره نیست مغز من وسط اینهمه گرفتاری ب همچین چیزایی فکر میکنه Hanghead


عزیزم انشالله که خیر هست و بهترین تصمیمات و میگیری  302

من قبلا هم نوشتم ، در این مورد با خودم روراست هستم .
همین الان هم در بسیاری از مکان های خصوصی حجاب برای بانوان اجباری نیست . چند وقت پیش با دوستانم به یکی از مکان ها رفته بودیم اون ها روسری و مانتوها رو کنار گذاشتند ولی من پوششم فرق داشت . ب پوششم احترام گذاشتند و من هم نظرم در موردشون عوض نشد چون نه من نه اون ها در حجاب و پوشش خلاصه نمیشیم ‌. 
در مورد خارج نمیدونم ، بهش فکر نکردم‌. 
البته تمام بحث های من به دور از بی حجابی های افراطی هست که این روزها به چشم میخوره .
 سپاس شده توسط
سلااااام


رعنا جان موفق باشی تو  کارت 


پارادوکس جان تسلیت میگم  .ان شاء الله روحشون شاد
ان شاء الله تصمیمت در مورد ازدواج هم خیر باشه 


دخترا  کجایین  گروه  خلوته 

میدونید که سرپرست نداریم برای بروز رسانی لیست
کسی هست داوطلب بشه؟ هفته ای یک بار به روز رسانی لیست
به مدت یک ماه   ، تا اون موقع ان شاء الله حنیفا جان برمیگردن.

ستاره ها و اعتبارهاتون اگه دیر شد   دیگه ببخشید سرپرست نداریم به کارگاه معرفی تون کنه برای اهدای ستاره
 سپاس شده توسط
سلام 
اول معذرت خواهی کنم بابت نبودن و کم بودنم  53

دوم هم بگم که اوضاعم خیلی خوب نیست ...
به خاطر اضطراب کنکور سریالی شدم متاسفانه  Shy

اومدم قوی شروع کنم پاکی رو  Khansariha (69)

و خیلی امیدوارم 

خیلی 

دعا کنید خواهریا  63

صفر روز خوب ...
شروع جدید  Khansariha (69)
 سپاس شده توسط
سلام  302


پارادوکس/ 18 روز پاکی




18مین روزِ کم حاشیه ای داشتم ، مشغله ی زیادی داشتم ، هرازگاهی کانون و چک میکردم که یادم باشه اجازه ندارم بلغزم و متعهد به پاکیم بمونم . میدونم اگر بلغزم از نظرِ جسمی و روحی مریض خواهم شد . این فرصتِ پاکی رو که به دست آوردم نباید به آسونی از دست بدم . امیدوارم خدا کمکم کنه .
تنها اتفاقِ خوبِ امروز شاید هم صحبتی با چند دوستِ جدید بود . 

1 53




 سنا@ عزیزم متشکرم  302 
خدا رفتگان شمارو هم بیامرزه . 
در رابطه با موضوع ازدواج هم انشالله همه ی جوون ها عاقبت به خیر بشند . 
ازدواجِ موفق قشنگه و من همیشه موافقِ ازدواجی هستم که در اوایلِ جوانی باشه ولی خب وقتی شرایط جور نباشه به نظرم درست نیست زندگیِ طرف مقابل و درگیر کنیم . متاسفانه من از اون دسته ای هستم که  آخرین موردی که بهش فکر میکنم ازدواج هست . پستی که دیروز ارسال کردم بعد از کشمکش های ذهنی زیادی بود که داشتم .


فکر کنم چند نفر از دوستان لغزش داشتند فقط روزهای صفر و اطلاع دادن و هیچ متنی از اینکه چرا به اورژانس مراجعه نکردند یا چرا لغزش داشتند یا حس و حالشون بعد از لغزش چی بوده و چرا باید از نو شروع به روزشماری پاکی کنند نخوندم .
من هر موقعی که میلغزم یادداشت میکنم که چه اتفاقی افتاد و به چه دلیلی نتونستم احساساتم و مدیریت کنم . کسی هست که چنین کاری انجام بده ؟
 سپاس شده توسط
سلام.
 مشاورم گوشیمو ازم گرفته و تا مدتی کمتر به کانون میام.. 302
لطفا از لیست اعضا حذفم نکنید. 53258zu2qvp1d9v
.
.
.
 سپاس شده توسط
سلام قشنگا 
49-2
اولین روز خوب پرانرژی 

317  317
خداروشکر 

53
 سپاس شده توسط
سلام و درود دخترا 
آسمان جان خیلی کار خوبی کردی برگشتی به گروه 49-2
برای کنترل اضطرابت چه برنامه ای داری؟
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
 سپاس شده توسط
سلام 302


پارادوکس / 19 روز پاکی 

اولین روزِ سختی بود که طی این دوره داشتم . بخشی از روز رو تنها بودم و مابقی چالش هایی از نظر ذهنی داشتم که همگی باعث شدند نتونم به وظایفم برسم و همچنان منتظر هستم حالم خوب بشه . پیاده روی کردم ، فیلم دیدم . ذهنیاتم و نوشتم و به هر طریق سعی کردم تنها نمونم . 

نمیدونم نقطه ی شروعِ خیال پردازی ای که داشتم کجا بود ولی از یک ساعتِ مشخصی یک صحنه در ذهنم تکرار میشد و شاید فشارهایی که روی ذهنم بود همگی باعث شدند تا اجازه ی پیشروی بدم و چندساعت بعد دیدم اگر این ذهنیات و خیال پردازی ها جلوتر برن با لغزش همراه خواهد بود . 
کنترل ذهنِ خوبی نداشتم . تغذیه ی ناسالمی هم داشتم و تمامِ خوراکی هایی که منع کرده بودن و مصرف کردم . 
تنها اتفاق خوبِ امروز پیاده روی ، تماشای تاک شوی مورد علاقم ، مرتب کردن فضای اتاقم بود . 
چندساعتِ باقی مونده از شب رو فیلم میبینم و برنامه ی امشبم و تکمیل میکنم . 


در مسیر پاکی نقطه ی مشخصی در ذهن ندارم ،اینکه به 30 یا 50 یا 100 روز پاکی برسم برای من معنی خاصی ندارن . بیشتر که فکر میکنم اعتقاداتم ضعیف تر از گذشته شدن ، وقتی درگیر خودارضایی میشم شاید عذاب وجدان نداشته باشم و لذتش و تجربه کنم ولی حال جسمی و روحیِ بدم به تنهایی میتونند باعث توقف من باشند . نمیدونم چه چیزی رو هدف قرار بدم . تصورم این هست که با پیشروی در این مسیر و تجربه ی حس و حالِ خوبش دیدگاهم تغییر پیدا کنه ولی الان یک حالِ ناشناخته ای دارم . بینِ این فکر که اصرار میکنم پاک بمونم و پیش برم و فکری که دفعات لغزش هام و مدیریت کنم و کاهش بدم ولی خودارضایی در زندگی من باقی بمونه سرگردان هستم . امیدوارم بتونم موفق بشم . تلاش میکنم برای اعتقاداتم وقت بذارم و تایمِ مشخصی برای معنویات داشته باشم . مطالعه میکنم و  مقالات و تجربیاتِ دیگران و میخونم و در موردشون فکر میکنم ولی به طورِ کلی غالبِ احساساتم همون ناشناخته بودنِ مسیر هست . 
امروز نظرِ متخصصی رو خوندم که نوشته بودن خودارضایی آسیبِ جدی ای نداره و با مدیریت و کاهشِ دفعاتِ تکرارش میتونیم انجامش بدیم . عادی انگاری دیدگاهِ اون پزشک من رو تحت تاثیر قرار داد.
 سپاس شده توسط
سلام 

امروز خراب کردم باید مجدد شروع کنم 
موندم بگم خراب کردم یا نه ...
ولی اگه نمیگفتم ممکن بود رها کنم گروه اومدن رو ...
بازهم دلیلش همون اضطراب 
شروع مجدد پر انرژی  Khansariha (69)




عارفه جانم ممنونم از محبت و توجه همیشگیت به باران  53
بیشتر سعی نیکنم با خودم حرف بزنم 
فیلم طنز ببینم و گاهی پیاده روی البته موثر ترینشون حرف زدن با خودم هست 
باید رو خودم کار کنم که خودم رو فارغ از تمام نقص هاش ذوست داشته باشم خودمو نه خود ایده المو  53258zu2qvp1d9v



پارادوکس جان 
منم قبل تر ها نظرات ئ مقاله ها راجع به بد نبودن خ ا میخوندم کمی گیج میشدم و مردد توی تصمیمم اما به این نتیجه رسیدم 
خودارضایی رو من دوست ندارم حتی اگر ضرری هم نداشته باشه ...
وقتمو و انرژی ذهنمو میگیره ...
و عذاب وجدان گناه روانم رو بهم میریزه از طرفی باعث میشه نسبت به جنس مخالف دیدگاه جنسی داشته باشم 
انگار ذهنم حبس شهوت میشه ...
 سپاس شده توسط
سلام 
ان‌شاءالله که حال همگی خوب باشه Confetti
واقعیتش میخوام یه واقعیتی بیان کنم
از موقعی که تو این کانون عضو شدم و اعتراف به این گناه میکنم بیشتر دچار این گناه شدم

بخاطر همین ترجیح میدم اعترافی نکنم تا پاک بمونم
به نظرم هویت دادن به گناه یا یه اشتباه بزرگ کردن اون چیز تو ذهنمه

نمیخوام کنار گذاشتن این عملم وابسته به این انجمن باشه تا اگر خدایی نکرده ی روزی از این انجمن جدا شدم دوباره به این گناه روی بیارم


گرچه پیدا کردم دوستان گلی مثل شما هدیه خدا بوده برام
خیلی خوشحالم در جمع شما هستم ولی بعد مشورت با چندمشاور به این نتیجه رسیدم اعلام نکنم بهتر 

واقعا همین هم شد از موقعی که اعلام نکردم پاکی کلا پاکم از اون موقع
جز وصل تو دل به هر چه بستم توبه
بی یاد تو هر جا که نشستم توبه
53 53 53 53 53 53 53 53  53 
در حضرت تو توبه شکستم صدبار
زین توبه که صد بار شکستم توبه

 سپاس شده توسط
سلام  302


پارادوکس / 20 روز پاکی 


1 53
 سپاس شده توسط
نقل قول: بیشتر سعی نیکنم با خودم حرف بزنم 
فیلم طنز ببینم و گاهی پیاده روی البته موثر ترینشون حرف زدن با خودم هست 
باید رو خودم کار کنم که خودم رو فارغ از تمام نقص هاش ذوست داشته باشم خودمو نه خود ایده المو  [تصویر:  53258zu2qvp1d9v.gif]

آفرین، درود بر تو. 49-2

نقل قول: بخاطر همین ترجیح میدم اعترافی نکنم تا پاک بمونم

به نظرم هویت دادن به گناه یا یه اشتباه بزرگ کردن اون چیز تو ذهنمه

هر کسی یجوره. این که خودتو شناختی و این تصمیم رو گرفتی تو رو یک قدم به پاکی طولانی مدت نزدیک می کنه.
موفق باشی  49-2
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
 سپاس شده توسط
تا چند دقیقه دیگه ۶۹ روز خوب Khansariha (121)
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
 سپاس شده توسط
سنا جان من به زودی میام تالار برنامه ریزی
فکر نکنی یادم رفته 4chsmu1
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
 سپاس شده توسط

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 16 مهمان