1399 دي 26، 23:52
خیالت راحت باشه عزیزم من در مقابل شهوت عاجز و ناتوانم و خودمو عجزمو به خدا میسپارم...
الان نیازی ک بکشونتم سمت لغزش ندارم الان از بعد عاطفی خلا احساس میکنم مناسفانه وقتی مضطربم باید با ی نفر صحبت کنم من مدتیه تصمیم گرفتم درددل نکنم و خودم مسائلمو حل کنم
الان باز اون عادت قدیمی اومده و هی میگه برو با الهه، با ستاره و ..درددل کن ..من نمیخوام اینکارو کنم ولی انگار دست و پامو بستن هی دارن هلم میدن اینکارو کنم
خدایا من نمیخوام اینکارو کنم من باید یاد بگیرم این اضطراب رو مدیریت کنم یاد بگیرم از شدت اضطرابم ننشینم به گریه...
تو هر کسب وکاری بالا پایین و مشتری ناراضی هس بهتره آرومباشم عصبی و مضطرب نشم توقع بالا نداشته باشم از خودم .. بسادگی رد شم ازش ..ضرر و زیان وجود داره تو هر کسبی درست میشه ..درست میشه دختر ...
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧