گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)

[*بنده پاک*]

عارفه/۱۴ دی/۹۱ روز خوب/روز اول چله

خودمراقبتی امروزم: زیادی فکر نکردن

سلام یه سوال این تاریخی ک میزنیم تاریخ شروع پاکی یا همون روز باید باشه؟؟

نه عزیز همون تاریخ شروع پاکی را بزنین مثل قدیم
فقط آخرش بنویسید روز اول از چله
یا روز فلان از چله

[بهاران]

سلام قشنگانم
بهاران/5 فروردین/10 روز خوب/اولین روز چله
ببخشید منم میخوام چله یه دعا بردارم
ولی با زیارت عاشورا راستش کیف نمیکنم
یعنی خوبه ها ولی نه اندازه دعا عهد
سر دعا عهد قلب و جونم میره
میخوام ببینم مثه دعا عهد دعایی سراغ ندارید ک معنیش خیلیییی قشنگ باشه؟
و کوتاهم باشخ
مثلا امین الله من شنیدم قشنگه
چله برداشتنش خوبه؟

[ناحلهـ]

ستاره تاریک / 29 دی / 76 روز خوب / روز اول چله
خودمراقبتی : موسیقی : هرچی که دوست داشتم میزنم عشقی 

سلام بهاران جان زیاد دعا نمیشناسم ولی اولین چله ای که براشون برداشتم دعای عهد و توسل بود توسل هم زیاد طولانی نیست

[*آسمان*]

سلام قشنگانم
بهاران/5 فروردین/10 روز خوب/اولین روز چله
ببخشید منم میخوام چله یه دعا بردارم
ولی با زیارت عاشورا راستش کیف نمیکنم
یعنی خوبه ها ولی نه اندازه دعا عهد
سر دعا عهد قلب و جونم میره
میخوام ببینم مثه دعا عهد دعایی سراغ ندارید ک معنیش خیلیییی قشنگ باشه؟
و کوتاهم باشخ
مثلا امین الله من شنیدم قشنگه
چله برداشتنش خوبه؟

سلام عزیز خب چله ی دعای عهد بردار 
خیلی خوبه ...
اگه صبح ها 40 روز بخونی یار امام زمان میشی 

[بهاران]

ممنون ستاره جون الان میرم دعا توسل رو میخونم ببینم چطوریه
ابی جون راستش دو بار برداشتم ولی توفیق تموم کردنشو نداشتم...
دعت عهد خیلی توفیق میخواد....

[*آسمان*]

ممنون ستاره جون الان میرم دعا توسل رو میخونم ببینم چطوریه
ابی جون راستش دو بار برداشتم ولی توفیق تموم کردنشو نداشتم...
دعت عهد خیلی توفیق میخواد....

منم همینطور...

[بهاران]

عههههه 
منم خودمراقبتی میخواااام
خودمراقبتی امروز من:پیاده روی یه ربعه با اهنگ

[بهاران]

رعنا جانم تازه پستتو دیدم
چرا اخه انقدر ناامیدی من نمیفهمم
شصت رووووز پاک بودی
این ارزوی خیلیاست
بعدشم من یه چیزی بگم
یکی از ویسای استاد پناهیانو ک گوش میدادم
گفتند که:اگ ادم الکی خوب بشه این خوب شدنش ب مفت نمی ارزه
میدونی ینی چ؟
یعنی تفکر+عمل+مبارزه با نفس(به تدریج)=انجام دستورات خدا بدون سختی
بدون سختی میدونی ینی چ؟
یعنی من گردن شیکسته گناهکار
اون روزا
5 روز ک میرفتم جلو دیگ نمیتونستم خودمو کنترل کنم و خ ا میکردم
ولی حالا
با استفاده از تجربه و اگاهی و تفکر
و مبارزه با تفس(مثلا نخوردن غذایی ک دوست دارم)
10 روز برام سهل شده
نورالزهرا یه حرف قشنگی زد
(ادم کم کم قوی میشه نقطه ضعفاشو میشناسه)
و عارفه همدر همین مضمون ی بار ب من گفت:
(به خودت سخت نگیر کم کم برو جلو)

اون روانشناسای احمقی هم(به همین غلظتو نه کمتر بی ادبم خودشونن) که میگم هرازززز چند گاهی طوری نیستو فلان خیلی نمیفهمن(خودمم نفهمیدم چیشد ولی بیخیال)
اخه رعنا قشنگم
خوبههههه خودت گفتی
از صبح تا اون وقت چند بار انجام دادی...
یعنی اگ ولش کنی کنترل نمیشه
من اینو چند بار گفتم
حالا میخوای زندگیت خراب شه قشنگم؟
حیف تو نیست؟
تویی که 60 روزو رد کردی؟
اون همه حدیث و روایت میراشتی اخه
چطور میتونی این حرفو بزنی
رفتی با همکلاسیت حرف زدی بعد احتمالا تخیلاتم داشتی یا هرچیز دیگ ای...
بعد انتظار داری تحریک نشی؟
لایف استایلتو تغیر بده(نه بابا خارجکی)
بعد ببین چقدر همه چیز گول و بولبول میشه
و اینکه...
درمورد ازدواج
ارزش خودت
عزت نفس
اعتماد ب نفس
بیشتر تحقیق کن
ب نظر من شما عزت نفس نداری
و این ریشه خیلی از گناهاست
موفق باشی قشنگ جانم

[ناحلهـ]

ممنون ستاره جون الان میرم دعا توسل رو میخونم ببینم چطوریه
ابی جون راستش دو بار برداشتم ولی توفیق تموم کردنشو نداشتم...
دعت عهد خیلی توفیق میخواد....

منم همینطور دو بار برداشتم نتونستم تموم کنم
آره باهات موافقم چند تا اصل داره که الان میگم 
بچه ها ببینین تو روانشناسی به نفس اماره میگن شعور باطن ما یه شعور خارج داریم یه شعور باطن 
بزارین یه مثال ساده بزنم ما وقتی میخوایم دوچرخه سواری یادبگیریم تموم توجه شعور خارجمون اینه که نیفتیم ولی بعد یکی دو سال خیلی راحت دوچرخه سواری میکنیم پاهامون خودش رکاب میرنه و تعادل دوچرخه هم خودش حفظ میشه ایتجا دیگه شعور خارج کاری نمیکنه همش با شعور باطنه
یا اینکه فکر کنید دارین فیزیک میخونین اینکارو بهش میگن شعور خارج 
ولی تو اون پستو های ذهنمون هنوز زیست و زمین و اینا رو که معلم درس داده بلدیم به این میگن شعور باطن شعور باطن هنون چیزیه که وقتی تو میخوای درس بخونی میگه برو خ.ا کن همین به همین راحتی
خوب اینم بگم بهتون که متاسفانه شعور باطنمون بر شعور خارج تسلط داره و بیشتر اوقات هم برنده میشه واسه همینه که ما همش شکست میخوریم  حالا ما باید چیکار کنیم ؟ باید شعور باطنمونو تحت تسلط شعور خارج دربیاریم چجوری ؟ الان میگم یه چند تا تمرین هست که اونا رو باید انجام بدیم :
راستی یه چیزو میدونستین ؟
شاعرا و نویسنده ها و نوازنده ها 
چون نتونستن به هیچ وجه خواسته های شعور باطنشون رو برآورده کنن به شکل شعر و رمان و آهنگ فورانشون کردن در اصل محرومیت هاشونه
خوب اول باید به وسیله تلقین عادت های نیک رو در شعور باطنمون جایگزین کنیم 
مثلا بگیم من خ.ا نمیکنم من میتونم کنترلش کنم مداوم هی بگیم 
بعدی در تمام حرکات خود دقت کنید آنها را از حالت عادی دربیارین و تحت کنترل دقیق شعور خارج قرار بدین یعنی چجوری ؟ یعنی مثلا وقتی داریم صحبت میکنیم دستمونو تکون میدیم دقت کنیم با اراده باشه نه همینجوری الکی 
راه رفتن خودمونو تحت نظر بگیریم با اراده راه بریم کلا کارامونو با اراده انجام بدیم
بعدی همینه که بهاران جان گفت باید به خواسته هاش نه بگیم مثلا یه ظرف از غذا یا میوه ای که دوست داریم بزاریم رو به رو مون ولی نخوریم همیجوری نگاش کنیم میخوایم آب بخوریم بگیم یه ۵ دیقه دیگه ادبش کنیم این نفس بی ادبو پس میشه برخلاف آنچه دلتان میخواهد رفتار کنید 
و بعدی و آخری هم اینه که تمرین کنیم هرساعتی که دوست داریم از خواب بیدار شیم به قول مامانم ذهنمونو کوک کنیم قبل از خواب ساعتو تصور کنیم رو ساعتی که میخوایم بیدار شیم 
تامام 
امیدوارم مفید باشه براتون

[ناحلهـ]

راستی رعنا جانم
این متنی که نوشتم حاصل چیزایی بود که از یه کتاب یادگرفتم
از یه نویسنده از یه روانشناس بزرگ حرف هرکسی رو باور نکن جانم
خیلی فرق داره روانشناسی که میگه خ.ا کن اشکالی نداره
با روانشناسی که میگه از خواسته های نفست پیروی نکن تا موفق شی
عاقبت بخیر شیم ان شاءالله

[*آسمان*]

ابی آسمانی/5فروردین /10 روز خوووووب

[mrym]

mrym/
3 فروردین /12 روز خوب/اولین روز چله

[نور الزهرا]

سلام بچه ها
درمورد چله خودمراقبتی ، یا همون چله خودسازی نظری نداشتین ؟ 


من برا نمونه چندتا دفتر خودسازی میفرستم ببینید چیا رو چک میکردن...تا ایده بگیرید

زینب خانم
اقا عباس
سرچ بزنید بازم هست. با خلاقیت خودتون میتونید ایده بگیرین ازین مدل دفترا درست کنین...  

هرکسی  پاشنه اشیل خودشو داره.... رو همونم کار کنه پیشرفت میکنه. میدونید مثلا من خودم میدونم گره کارم کجاس... توی کنترل خوردن ، خوابیدن، توی کنترل زبان و... 

 قطعا شمام در طول این زندگانی   متوجه شدین گرهاتون کجاس، برای اونا میتونید دوره بردارید. کتاب بخونید ، سخنرانی پیدا کنین و سرچ بزنین ، مشورت بگیرین، تا روشون کار کنید و کم کم قوی بشین. از نقطه ضعف تبدیل بشن به عادی و  حتی نقطه قوت .

[نور الزهرا]

یه چیزی رو میخوام اینجا بگم. مهمه... بهش فکر کردم... 

من با این عقیده که میگن تغییر عادت نیرویی نمیاره مخالفم. میخواد خودارضایی باشه ، یا هر عادت دیگه ای.  خودمو میبینم، هر بار تونستم عادت جدیدی رو خودم نصب کنم، قوی تر شدن روانمو تو زندگی شخصیم دیدم.... هر وقت تونستم اون عادته رو حفظش کنم و ادامه ش بدم ، احتمال موفقیت خودمو در تغییر دادن سبک زندگیم بیشتر براورد کردم ، در نتیجه با چالش های زندگی نرم تر کنار اومدم...   نتیجه همه ی اینا مجموعا تو چند کلمه بخوام بگم، رو  اعتماد به نفسم ، عزت نفسم اثر گذاشته.... 
یعنی تقویت اراده که دکمه نیست ادم بزنه قوی بشه...  به مرور زمان و با قدمای کوچیک اتفاق میفته.

نظر من اینه 

---

دومین چیزی که میخواستم بگم هم ...

 از یه سنی به بعد ما اختیار داریم، دیگه میتونیم به تصمیم خودمون کارهایی رو یاد بگیریم و کارهایی رو هم انجام ندیم . از اونجا به بعد بنظرم دیگه نمیتونیم تربیت خودمونو گردن مادر و پدرمون بندازیم و نقش قربانی بگیریم . چون حتی اگه مادر و پدر یادمون نداده باشن، یا طور دیگه ای یاد گرفته باشیم، مهم اینه که خودمون میتونیم تصمیم بگیریم ، بریم درستشو یادش بگیریم. 

خلاصه که باید مثل یه ادم شجاع پای کارمون وایسیم... ما قربانی زندگی بقیه نیستیم. حداقل خودمون باید اینو بدونیم که لیاقتمون بیشتر از این حرفاس.

و اخر هم اینکه....

---

هیچ وقت دیر نیست.
  من دارم فکر میکنم به اینکه اگه چند سال زودتر یادگرفته بودم بعضی چیزارو،  شاید خیلی جلو تر بودم. خب این باعث میشه برای دوستای نوجون خودم تعریفشون کنم... تا اونا جلو بیفتن.اینطوری داشتن الانش برای من هم برکت  پیدا میکنه،
 حسرت نمیخورم.چون خدا دیر نمیکنه، زود هم نمیده، درست سر موقع .
زمان بندی خدا اینطوری بوده، درست این بوده که من تو اون زمان خاص با کانون اشنا بشم ، با داداش رضا، با اون کتاب ... اتفاقا فکر که میکنم میبنیم همه چیز یه جور خاصی چیده شده ... بقیه اشم اراده میکنمو میچینم ، ایشالا روزی برسه که شهید بشم. من برا شهادتم هم فکر کردم   
 اگه شهید بشم ، خدا بهم لطف کنه به توفیق الهی اجازه بده میخوام به همه ی کسایی که تو جریان تغییر عادتشون  هستن کمک کنم.درگیر خودارضایی باشن یا نباشن.... فرق نداره. هر عادتی ، سخت یا اسون.
 خدا بخواد  یه نشونه خوبم میفرستم براتون که بدونین شهید شدم  .  

بچه های کانون نه تنها باید امید داشته باشن که از گناهشون پاک بشن، بلکه ازون هم بیشتر...بروووبالا....مقرب خدا.... حرّ امام حسین بشن... این راه نیاز به شاهد داره... شهید میشم که ثابت کنم خدا لطفش خیلی بیشتره  .... از اینکه کسی ترسش نبخشیده شدن باشه. ترس نبخشیده شدن باید در حد متوسط باشه که ادم رو بکشونه سمت خدا، نه اینکه تازه باعث بشه از خدا دور تر بشی...این ترس خوبی نیس و بنظرم مثل استرس که خوب و بد داره، بدش ادمو از کار میندازه، اینم همینطوره.

همه ی گناهای ادمای دنیا رو که جمع کنی بازم قدر بخشش خدا نمیشه.مطمئن باش خدا خیلی مهربونه. توصیه میکنم ویسای چگونه مهربانی خدا را باور کنیم استاد پناهیان رو گوش بدین .

تازه خدا گفته نه تنها میبخشه، بلکه بابا جون  حداقلی نباش.... برو بالاتر.... برو محبوب خدا بشو... برو مصداق آیه 54 سوره مائده بشو. چرا که نه؟ کسی که رو خودش کار کنه، تلاش کنه میتونه... ما که بنا نبوده بیایم به دنیا و اینجای کار درجا بزنیم. ما نه تنها خودمون رو بالا میکشیم بلکه دست چهار نفرم میگیریم میکشیم بالا.

در ایه 54 از سورة مائده آمده است: « ای کسانی که ایمان آورده اید، هر کس از شما از ایین خود بازگردد ( به خدا زیانی نمی رساند) خداوند، در اینده، جمعیتی را می آورد که 
1. خدا آنها را دوست دارد؛ 2 . و آنها (نیز) خدا را دوست دارند؛ 3. در برابر مؤمنان، متواضع و در برابر کافران، سخت و نیرومندند؛ 4. در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش ملامتگران، هراسی ندارند».
روایت شده است که شخصی درباره این ایه و مصداق آن، از پیامبر(ص) پرسید. پیامبر(ص) دست بر شانه (یا گردن) سلمان گذاشت و فرمود: «منظور از این ایه، این شخص و قوم او هستند».

اینو پیامبر گفتن، شیعه و سنی هم بهش استناد کردن، این ویژگی ها برای قوم سلمان فارسی( که ما باشیم) گفته شده.... 
از این ویژگی ها خداروشکر ایرانی بودنشو داریم   بقیه شو دیگه باید بدست بیاریم.

 
 زیاد شد. قصدم از این نوشته ، بردن خستگی از تن همگروهی هام بود... بشورید نا امیدی رو بره....
خدا از هیچی به اندازه نا امیدی بدش نمیاد.
نترس زهرا ، زمین هم بخوری .... بلند میشی... چون مطمئنی راهی که انتخاب کردی خوده خودشه... همونیه که باید رفت.
به قول فامیل دور : راه رفتنی رو باید رفت، در بستنی رم باید بست....
البته این بستنی اون بستنی نیس

[عارفه]

عارفه/۱۴ دی/۹۲ روز خوب/روز ۲ چله

خودمراقبتی امروزم: یه دوچرخه سواری خوب بدون موزیک و بدون مقصد قبلی و سپری کردن لحظاتی به بی خیالی

دومین چیزی که میخواستم بگم هم ...

 از یه سنی به بعد ما اختیار داریم، دیگه میتونیم به تصمیم خودمون کارهایی رو یاد بگیریم و کارهایی رو هم انجام ندیم . از اونجا به بعد بنظرم دیگه نمیتونیم تربیت خودمونو گردن مادر و پدرمون بندازیم و نقش قربانی بگیریم . چون حتی اگه مادر و پدر یادمون نداده باشن، یا طور دیگه ای یاد گرفته باشیم، مهم اینه که خودمون میتونیم تصمیم بگیریم ، بریم درستشو یادش بگیریم. 

خلاصه که باید مثل یه ادم شجاع پای کارمون وایسیم... ما قربانی زندگی بقیه نیستیم. حداقل خودمون باید اینو بدونیم که لیاقتمون بیشتر از این حرفاس.

با این حرف خیلی موافقم