1400 ارديبهشت 11، 11:46
ویرایش شده
کلا هر وقت یه خواستگار به دلم میشینه، فوج فوج در معرض تخیل عاطفی جنسی باهاش قرار می گیرم، دست خودم نیست.
کلا تو همه چیز همینجوریم. وقتی بخوایم بریم مسافرت، تخیل می کنم فلان جا داریم میریم، خوش می گذره، بخوام همایش مورد علاقه مو برم همینطور،
لباس خریدن، عروسی، همه چی.
دیشب قبل خواب کلی با خدا حرف زدم و گفتم ممنونم که دونه دونه این نعمت ها رو بهم دادی. اصلا همینکه تو رو دارم موقع این تخیلات باهات حرف می زنم نجاتم میدی یه نعمته.
با این حال خیلی مقاومت کردم. تحریک هم شدم اما نذاشتم ادامه دار بشه.
چالشیه خواستگاری تا به ازدواج برسه خدا رحمم کنه...این که تازه جلسه آشنایی بود و طرف هم اونقدر خوشگل نبود
منتها من از شخصیت و ایمان و شیوه بودنش خوشم اومد.
خیلی برام دعا کنید خواهریا.
من حسابی سفت همه درها رو بستم اما چاره ای ندارم جز این که برای ازدواج به خودم و او فرصت بدم تا از هم خوشمون بیاد. بلاخره اجتناب ناپذیره این مسئله.
و آسیب هم می بینم وقتی طرف جواب رد میده.
خیلی تلاش می کنم واقع بین باشم. سعی می کنم اول امکانات موجود رو بسنجم ببینم اصلا به درد هم می خوریم یا نه بعد او رو وارد احساسات و زندگی خودم بکنم. خلاصه چالش بزرگیه برام.
خدا همه همه شما و همه کانونی ها رو قسمت و روزی آدم های خوب و خودساخته و پاک بکنه و بهتون توفیق بده تا جای ممکن قبل ازدواج به ورژن بهتری از خودتون تبدیل بشید
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾
ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)