گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)

[عارفه]

به نظرم شوهر عارفه از همه بهتره  

اینجاست که خارجکی می فرماید
Seriously?!

---

خودمراقبتی امروزم:
حرف زدن تلفنی با دوست صمیمیم‌ بعد دو ماه و نیم، سبک شدم 

[سنــا]

سلااااام

صبحتون بخیر

خودمراقبتی دیروز و امروز و هر روزم : اینکه دارم تلاش میکنم هر روز برنامه ریزیم رو بیشتر و بهتر از روز اجرا کنم 
خیلی حس خوبیه وقتی کاری رو انجام میدم و میرم جلوش یه تیک میزنم  و اینکه آخر روز میبینم چقدر به هدفم نزدیک تر شدم  

شماها چقدر برنامه ریزی میکنید؟
از این گروه فقط رزا و گلبرگ و زینبی میان برنامه ریزی
بقیه ها چطور؟ خودتون برنامه ریزی دارین؟
 عارفه جون هم میدونم برنامه ریزی داره یه مدتی اومد ولی ادامه نداد .دلیلش چیه عزیزم؟

اگه شروعش سخته  اون پست" مغز و تغییر " رو که تو پست های قبلیم  بهش اشاره کردم خوندین؟
هدف بزرگ باعث مقاومت مغز میشه و مانع انجام کار 

برای شروع تا حد ممکن هدف رو کوچیک انتخاب کنید
مثلا روزی یک خط کتاب
یک دقیقه ورزش 

نیاز هم نیست یه لیست بلند بالا بنویسید
فقط با ۳ تا کار کوچیک شروع کنید در حد همین یکی دو دقیقه
طوری که تو سخت ترین شرایط هم بشه انجامش داد 

سوالی یا مشکلی در زمینه برنامه ریزی دارین من در خدمتم
پبشنهاد یا انتقادی هم راجب تالار برنامه ریزی دارین خوشحال میشم بگین

[عارفه]

سلااااام

صبحتون بخیر 

سلام و درود بر تو دلاور سحرخیز  

خودمراقبتی دیروز و امروز و هر روزم : اینکه دارم تلاش میکنم هر روز برنامه ریزیم رو بیشتر و بهتر از روز اجرا کنم 
خیلی حس خوبیه وقتی کاری رو انجام میدم و میرم جلوش یه تیک میزنم  و اینکه آخر روز میبینم چقدر به هدفم نزدیک تر شدم  

چه عالی

شماها چقدر برنامه ریزی میکنید؟
از این گروه فقط رزا و گلبرگ و زینبی میان برنامه ریزی
بقیه ها چطور؟ خودتون برنامه ریزی دارین؟
 عارفه جون هم میدونم برنامه ریزی داره یه مدتی اومد ولی ادامه نداد .دلیلش چیه عزیزم؟

درست میگی خواهری.
دلیلش ترکیبیه. دلیل اصلیش به هم خوردن زمان خوابمه که دستم رو مدتیه در ایجاد روتین صبح و شب و برنامه ریزی در طول روز بسته؛ اول که ابتدا و انتهای روزم مشخص نیست، بعد هم میزان نشاط و سرحالیم در ساعات مختلف قابل پیش بینی نیست و ... عامل دیگه اینه که همون‌طور که گفتی چند تا کار غول شده دارم باید با کیفیت متوسط تمامشون کنم، مدنیه ذهنم الکی سنگین شده و سی پی یوم داغ کرده   لازمه وضع رو‌جوع و جور کنم اما خوابم رو نمیدونم چه کنم، شبا گاهی تا خود صبح بیدارم و هر چی علت می زنم، قبلش ورزش می کنم یا کتاب می خونم، چندان تفاوتی نمی کنه. البته یه دلیل کوچولوی دیگه هم هست که فکر کنم اگر روتین ها و مرورهای هفتگیم دوباره رو روال بیفته اوکی بشه اینه که با بطور صرف فقط عدد دادن به روز مشکل دارم. یه کمال گراییم دامن می زنه. ضمن اینکه همه فعالیت ها رو شامل نمیشه و باید مرتب فکر محاسبه نسبت ها باشم بین کارهای مختلف روز که جمعش بشه ده. حالا نمی‌دونم بقیه چطور با این موضوع کنار اومدن. من یه مدت که اومدم حس کردم بعضی کارای خوبم حساب نمیشه. مثلا ورزش کردنم روزانه نیست، یک روز درمیونه. نه میشه حسابش کرد نه میشه نکرد. یا خودمراقبتی گاهی مهم ترین‌ کار روزه بعضی روزها هم که حالمون خوبه دنبال کردن یک روتین. با عدد دادن خیلی تقلیل داده میشه‌. نمی دونم، راه حلی هست که من بلد نیستم؟ ولی در نهایت چون ذهنم مرتب نیست بخاطر خواب، سر از کارهام در نمیارم. دو تا قرص می خورم که قبلاً رو‌ خوابم تاثیر نداشت، نمی‌دونم این موضوع به اونا مربوط میشه یا چی

اگه شروعش سخته  اون پست" مغز و تغییر " رو که تو پست های قبلیم  بهش اشاره کردم خوندین؟
هدف بزرگ باعث مقاومت مغز میشه و مانع انجام کار 
دقیقاً

برای شروع تا حد ممکن هدف رو کوچیک انتخاب کنید
مثلا روزی یک خط کتاب
یک دقیقه ورزش 
مثل کاری که هفته پیش کردم برا ورزش
دو دقیقه ورزش


نیاز هم نیست یه لیست بلند بالا بنویسید
فقط با ۳ تا کار کوچیک شروع کنید در حد همین یکی دو دقیقه
طوری که تو سخت ترین شرایط هم بشه انجامش داد 

سوالی یا مشکلی در زمینه برنامه ریزی دارین من در خدمتم
پبشنهاد یا انتقادی هم راجب تالار برنامه ریزی دارین خوشحال میشم بگین دم شما گرم خواهری، عالی هستی

[سنــا]

 با بطور صرف فقط عدد دادن به روز مشکل دارم. یه کمال گراییم دامن می زنه. ضمن اینکه همه فعالیت ها رو شامل نمیشه و باید مرتب فکر محاسبه نسبت ها باشم بین کارهای مختلف روز که جمعش بشه ده. حالا نمی‌دونم بقیه چطور با این موضوع کنار اومدن. من یه مدت که اومدم حس کردم بعضی کارای خوبم حساب نمیشه. مثلا ورزش کردنم روزانه نیست، یک روز درمیونه. نه میشه حسابش کرد نه میشه نکرد. یا خودمراقبتی گاهی مهم ترین‌ کار روزه بعضی روزها هم که حالمون خوبه دنبال کردن یک روتین. با عدد دادن خیلی تقلیل داده میشه‌. نمی دونم، راه حلی هست که من بلد نیستم؟ ولی در نهایت چون ذهنم مرتب نیست بخاطر خواب، سر از کارهام در نمیارم.

سلام مجدد

امتیاز دادن رو برای این گذاشته بودیم که هم  مبنای رقابت بشه چه رقابت با بقیه یا رقابت با خودمون و هم گرفتن مدال ، هم به هر حال امتیاز نشون میده چند درصد کارهای روزمون انجام شده 

ولی درست میگه یه ضعف هایی داره وقتی تعداد کارها بالا میره مجبوری بدون توجه به اولویت به همه کارها یه امتیاز کم بدی
برای خودم پیش اومده مثلا به همه کارهام ۰/۲۵ دادم 

بعضی هاهم شاید همین امتیاز دادن باعث تنبلیشون بشه و نیان برنامه ریزی   .. نظر بقیه چیه؟

یه راهش اینکه میتونی بیای تو تاپیک هر روز فقط اعلام وضعیت کنی 
عارفه / شروع از ۱ خرداد /  ۳ روز با برنامه ریزی
و یکم توضیح بدی که چقدر موفق بودی و چقدر نه

یا اینکه چه راه حلی به نظرت میرسه برای حل این مشکل؟ 
نظر بقیه دوستان چیه؟

مثل کاری که هفته پیش کردم برا ورزش 

دو دقیقه ورزش 

آفرین

چطور بود؟ موفق شدی به انجامش؟ همون دو دقیقه ورزش میکردی یا بیشترم میشد گاهی؟



من هدفم رو میذاشتم ۵ دقیقه مطالعه
چون زمانش کم بود انقد انگیزه پیدا میکردم و میرفتم انجامش میدادم و گاهی میدیدم یک ساعته دارم مطالعه میکنم
گاهی هم حوصله و وقت نبود همون ۵ دقیقه میخوندم.

خودتم این تکنیکو یادمه برای مطالعه انجام میدادی ۱۵ دقیقه

برای خوابت هم فکر کن ببین چی کار میتونی کنی .. دیگه خودت استادی    حتما یه راه حلی پیدا میکنی

[Roza_r]

سلااام به همه
رهای قشنگم گفته بود این چند روز به شکست نزدبک بوده من دیروز نتونستم قشنگ سر صبر بیام تو گروه بحرفم. رها جان بیا حررررف بزن. در چه حالی؟ 

---

عارفه گلی درمورد امتیازای کهن الگوهام یه چیزی که جالبه اینه که امتیاز هیچ کدومش خیلی بالا نبود. و آرکتایپ اصلیم آفرودیت بود و ویژگی هاشو کم و بیش دارم به جز یکی دو مورد که باورم نمیشه داشته باشم  دو تای بعدی که باهم امتیازشون مساوی بود و امتیازشون نسلتا بالا بود هرا و آتنا بودند ویژگیای آتنا که گفتی بهم نزدیکه  هرا هم مساوی بود با آتنا اونم بگو چجوریه. 

---

سنا جان امتیاز دادنه این مشکلاتی که میگی رو داره امااا برای کسی مثل من خیلی خوبه چون بالاخره آدم باید یه معیاری داشته باشه من تو دفترم اخر هفته جلوی اهداف هفتم مینویسم فلان کار یا هدف چند درصد انجام شده. تهش برای ارزیابی لازمه به نظرم.

[silent scream]

فقط ی روز نیومدم چقد جلو رفتین 

رهایی منم بکش  

[سنــا]

دلیل اصلیش به هم خوردن زمان خوابمه که دستم رو مدتیه در ایجاد روتین صبح و شب و برنامه ریزی در طول روز بسته؛ اول که ابتدا و انتهای روزم مشخص نیست، بعد هم میزان نشاط و سرحالیم در ساعات مختلف قابل پیش بینی نیست و

از خودت بپرس همین الان چه کار کوچیکی میتونی بکنی که این شرایط بهتر بشه ؟ چه قدم کوچیکی میتونی برداری
هر روز همین سوالو از خودت بپرس و یه قدم کوچیک بردار
کم کم میبینی تغییرات خوب ایجاد میشن ان شالله

سنا جان امتیاز دادنه این مشکلاتی که میگی رو داره امااا برای کسی مثل من خیلی خوبه چون بالاخره آدم باید یه معیاری داشته باشه من تو دفترم اخر هفته جلوی اهداف هفتم مینویسم فلان کار یا هدف چند درصد انجام شده. تهش برای ارزیابی لازمه به نظرم.

درست میگی
به منم خیلی انگیزه میده
اما حالا کسی به دلایلی دوست نداره امتیازو میتونه یه معیار دیگه انتخاب کنه 

یه کار دیگه اینکه  میتونیم به کارهای اولویت دار امتیاز بدیم ، همه ی کارهارو امتیاز بندی نکنیم.

[rahayii]

سلاااام خواهرای گلم
خوبین
امروز آخرین امتحانم بود و بالاخره بعد از ۱۲ سال از مدرسه راحت شدیم
حس آزادی دارم

رهایی منم بکش   

به روی چشم
ولی از زندگی ناامید میشی
اصلا صورت رو نمیتونم خوب بکشم

[silent scream]

سلاااام خواهرای گلم
خوبین
امروز آخرین امتحانم بود و بالاخره بعد از ۱۲ سال از مدرسه راحت شدیم
حس آزادی دارم

رهایی منم بکش   

به روی چشم
ولی از زندگی ناامید میشی
اصلا صورت رو نمیتونم خوب بکشم

چشمت بی بلا  
بکش بکش    خودمو شوهرمو و بچه هامو بکش 

[silent scream]

من جمعه همین هفته ک تیز تموم بشه میتونم ی نفس راحت بکشم 
امتحانای مدرسه از دوشنبه تموم شدن 

[ایرانا]

سلااام 


چه طوریین؟ 


قدرت/۱۰ خرداد/ ۹ روز خوب 


اقا فردا میخوایین بیاین جشن کادو هاتونو اماده کنین 


آبی و رهایی برای من یکی از اون طرحای قشنگتون بزنین راضیم  


بقیه بستگی به لطف و کرمتون داره دیگه  


با سپاس از همگی رفقا  

[ناحلهـ]

سلامممممم به همه خواهرای گلم  
تصمیم گرفتم دوباره برگردم به همون دوران   حداقل نتونم اداشو که میتونم درآرم  
خلاصه منم یه هفته ای میشه که امتحانام تموم شدن   
ای جانم قدرت جان مبارکت باشههههه پاکیت ابدی خواهری  
رهایی جان آزادیت مبارک گل دختر     

شادی بانو ان شاءالله که موفق باشی  

انرژی مثبت گروه با شوهر جلفت چه میکنی ؟  
سنا بانو منم برنامه ریزی رو دارم ولی یجوریه تایپیکه برنامه ریزی راستش یکم برا امتیاز دهی گیج میشم   
بههههه عارفه جان خودم چطوره ؟   راستشو بگو غیبت که نکردین ها ؟ زود باش بوگو بوگو  
مهربانو جانم دو هفتگیت مبارک باشهههههه  
یلدا جانممم خواهری یه ماهگیت مبارکت ان شاءالله پاکی ابدیت 
ای بابا همتون شوهر کردین رفتین که      
راستی تستو منم دادم آفرودیت بیشترینش شد بعدشم هستیا و پرسیفون و آرتمیس یه اندازه شدن   


این روزا خوب میگذره    میتونم کارایی رو که دوست دارم رو خوب انجام بدم    
راستی   دو روز خوب 

[هدا]

شادی جان وقتی کسی برات پیامی می نویسه حتما باید تشکر بکنی حتی اگر از اون پیام خوشت نیومده باید بگی مرسی که برای من وقت گذاشتی و نیم ساعت تایپ کردی مرسی که نسبت به مشکل من بی توجه نبودی و راهکار مد نظرتو به من منتقل کردی یه تشکر ساده هم طرف مقابلو دلگرم میکنه هم متوجه میشه که این آدم با شعوره پس باید دفعه بعدی هم باهاش حرف بزنم
دوست نداشتم اینو بهت بگم ولی دفعه قبلی هم من کلی توی خصوصی برات تایپ کردم و در نهایت تشکری ندیدم
درسته منتی نیست هرکس اینجا به کسی کمکی میکنه با میل خودش بوده و اجباری نبوده ولی گفتم بدونی که جای دیگه توی اجتماع باید تشکر بکنی عزیزم   

[عارفه]

یه راهش اینکه میتونی بیای تو تاپیک هر روز فقط اعلام وضعیت کنی 
عارفه / شروع از ۱ خرداد /  ۳ روز با برنامه ریزی
و یکم توضیح بدی که چقدر موفق بودی و چقدر نه

یا اینکه چه راه حلی به نظرت میرسه برای حل این مشکل؟ 
نظر بقیه دوستان چیه؟

این خوبه به نظرم،
خوابم که درست شد بلافاصله این رو پیاده می کنم.
و به مرور کم‌کم بهترش می کنیم با آزمون و خطا.

آفرین 

چطور بود؟ موفق شدی به انجامش؟ همون دو دقیقه ورزش میکردی یا بیشترم میشد گاهی؟

من هدفم رو میذاشتم ۵ دقیقه مطالعه
چون زمانش کم بود انقد انگیزه پیدا میکردم و میرفتم انجامش میدادم و گاهی میدیدم یک ساعته دارم مطالعه میکنم
گاهی هم حوصله و وقت نبود همون ۵ دقیقه میخوندم.

خودتم این تکنیکو یادمه برای مطالعه انجام میدادی ۱۵ دقیقه

برای خوابت هم فکر کن ببین چی کار میتونی کنی .. دیگه خودت استادی     حتما یه راه حلی پیدا میکنی

آره شد، عالی بود!
بعد که تو تاپیک ورزش اعلام کردم همینطور ورزشمو ادامه دادم چون با موزیک داشتم نرمش می کردم. تا اینکه ورزشم یه بیست دقیقه ای شد! دقیقا می‌دونم چی میگی.

آره اگه عادت نکنم که حتما دو دقیقه پنج دقیقه ها باید زیاد بشه خوبه. این که عذاب وجدان نگیرم کم شد و فقط انجام بدم.
تلاشمو می کنم.

خواب هم دیشب خوابیدم ولی باز چهار اون حدودا بیدار شدم و تا نزدیک طلوع آفتاب سرحال بودم .
از جهاتی خوب بود، عادت سحرخیزی خیلی خوبه اما چون شب زود خوابم نبرده بود بعد افتاب دوباره گرفتم خوابیدم تا ده

نهار رو ده و نیم بار گذاشتم که دیر بود نسبتا.

حالا فکر کنم چاره کار اینه که به هر ترفندی شده خودمو خسته کنم.
این کارم به احتمال زیاد امتحان می کنم که یه یک ساعت قبل خواب گوشی رو کنار میذارم ببینم درست میگن نور گوشی آدمو بی خواب می کنه.
ممنون عزیزم ، ایشالا خدا هم کمک کنه.

از خودت بپرس همین الان چه کار کوچیکی میتونی بکنی که این شرایط بهتر بشه ؟ چه قدم کوچیکی میتونی برداری
هر روز همین سوالو از خودت بپرس و یه قدم کوچیک بردار
کم کم میبینی تغییرات خوب ایجاد میشن ان شالله

چه توصیه نابی 

---

عارفه گلی درمورد امتیازای کهن الگوهام یه چیزی که جالبه اینه که امتیاز هیچ کدومش خیلی بالا نبود. و آرکتایپ اصلیم آفرودیت بود و ویژگی هاشو کم و بیش دارم به جز یکی دو مورد که باورم نمیشه داشته باشم   دو تای بعدی که باهم امتیازشون مساوی بود و امتیازشون نسلتا بالا بود هرا و آتنا بودند ویژگیای آتنا که گفتی بهم نزدیکه  هرا هم مساوی بود با آتنا اونم بگو چجوریه. 

در حد محدودی میشه گذاشت به پای خطای تست. اما نه چندان.
و ضمنا اینا فرق بزرگشون با شخصیت شناسی های رایج اینه که اینا مثل نقشن؛ یعنی نتیجه ی تست هیچ کس ذاتا و تا ابد یک چیز نمی مونه،
قابل تغییرن، یعنی با اراده خودمون میتونیم کم و زیاد شون کنیم.
و در شرایط مختلف هم پیش میاد که خودشون تغییر کنن. 
مال خود من این بود
پرسفون، بعد آتنا بعد آفرودیت بعد هستیا.
آتنا که کاملا با روحیه کنجکاوی و جستجوگریم می خونه. آفرودیت یا خیلی خلاصه بگم دلبری رو به مرور ساختم و الان حس می کنم خیلی قوی باید شده باشه، مخصوصاً از وقتی هدفم رو گذاشتم یک ازدواج موفق کتاب زیاد خوندم رو زنای فامیل دقت کردم، کارگاه بطور موردی شرکت کردم و خلاصه برام‌مهم شد که بتونم پایه گذار خوبی برای ازدواجم باشم. آفرودیت ضمنا یک شخصیت عشق ورزه. فرای اون توانمندی های زنانه ش، عاشقه. البته نه عاشق الکی که خودشو وا بده ها!
یا مثلا بعد اینکه پارسال کنکور قبول نشدم و گفتم حالا کو تا سال بعد، تا چند ماه این ویژگی هدفمندی مربوط به آتنا رو که خودخواسته کمرنگ کردم و از حالت برنامه ریز به بداهه پردازی رو آوردم (توی تست MBTI میشه از J به سمت P رفتن) آتنام ضعیف شد.
گفتی درباره هِرا بگم. هرا کهن الگوی همسره. کسی که هرا اولین کهن الگوش باشه از این زناییه که هویتشون رو با شوهرشون معرفی می کنن، میرن مهمونی دستشونو حلقه می کنن دور دست شوهره، لباس پوشیدن قرتی دارن معمولاً و در حالت منفی، کینه توز میشن و برای حال خوبشون آویزون شوهرشون هستن و شوهرای اینا از موضوع معمولا گله مندن.
من خودم هرا چون مورد سوالم نبوده هنوز فصل مربوط به هرا رو نخوندم، در حد عمومی می‌دونم که کهن الگوی همسره ولی معمولا بعنوان زنی که بدون شوهرش حالش بده ازش یاد میشه اما خوبی های خاص خودشو داره که خیلی نمی‌دونم. خوبی های هرا البته خاصن، چون تو کتاب می گفت خوبه آدم وقتی همسر شد هرا رو در درون خودش بیدار کنه، فکر کنم کدبانو بودن و نمونه بودن در همسری کردن از ویژگی های هرا بود

---

ولی دخترا!
یادتون باشه هر کس یک اثر منحصر به فرده و هیچ کس صد درصد شبیه یک کهن الگو نمیشه و همه ما ترکیبی از کهن الگو ها هستیم.
شاید به بعضیاش بیشتر گرایش داشته باشیم اما باز هم میگم به هیچ وجه ویژگی ها مطلق نیستن

---

سنا جان از نتایج شما مشخصه شما مادری
کهن الگوی دیمیتِر یا دِمِتِر کهن الگوی مادری و فداکاریه. دمترهای رشدیافته بهترینِ مادران میشن و دمترهایی که ضعیف باشن از این مادرهای زیادی فداکاری میشن که بچه هاشونو هم ممکنه وابسته بار بیارن.

هستیا، یک زنیه که نسبتا کمتر برونگراست و معمولا کم سر و صدا هستن ولی درونِ غنی و پرباری دارن. معمولا با خودشون تنها هم حالشون خوبه. هستیا اگر توی یه خونه باشه وقتی وارد خونه میشی حس می کنی خونه روح داره گرما داره. نماد هستیا توی اسطوره های یونانی شومینه خونه ست که گرما میده به خونه. زنان هستیا احتمالا به پرورش گل علاقه دارن و به خونه می رسن و از این کار لذت می برن و متوجه گذر زمان هم نمیشن و توی کتاب می‌گفت ازینا نیستن که موقع کار خونه هی به ساعت نگاه کنن که ساعت چنده و هول بشن.



خب همه کهن اسطوره ها رو یکوچولو گفتم براتون،
امیدوارم خوشتون اومده باشه

[عارفه]

راستی درباره آرتمیس ،
اگه خیلی ضعیف باشه(مثل چندوقت پیش من) خودباوری کم میشه، و می گفت وقتی دخترا برای تحصیل به شهرهای دیگه میرن یا وقتی اردو میرن و کلا از خونه دور میشن فرصت پیدا می کنن تا آرتمیس رو در خودشون قوی کنن. آرتمیس در حالت مفیدش به زن این حس رو میده که برای ادامه زندگی می‌تونه روی خودش حساب کنه و نترسه اگر تنها بود. بتونه حقش رو بگیره حتی اگه کسی پشتش نبود. و از اینکه یک زنه حس ضعیف بودن نداره

پرسفون هم یک کهن الگوی ضعیف نسبتا به حساب میاد.‌ در کودکی از این دخترای گوگولیه که دامن چین چینی می پوشن و مامانشون براشون تصمیم می گیره. در نوجوانی و جوانی وقتی خام هستن منفعل هستن و از این شاخه به اون شاخه می پرن و بر خلاف آرتمیس و آتنا که هدفمندن توجه متمرکزی ندارن.

پرسفون شخصیت خوش و بی خیالی داره و به مشکلات زندگی خیلی جدی نگاه نمی کنه. در حالت خام زود گول می خوره و درست هم نمیشه تا وقتی که خودش تو مشکلات و فشارهای زندگی قرار بگیره.(مسیری که من طی کردم) ولی وقتی پخته شد خیلی چیز خوبی میشه
خوب اینجا به معنی صبور، ارام، پخته و پذیرای تغییره. کسی که زیبایی های زندگی رو در کنار سختی ها می بینه.
پرسفون این موهبت رو داره که خودش رو با شرایط وفق میده و این فرصت رو به ما میده که در بالا و پایین ها و فصل های مختلف زندگی جا نزنیم و به فرصت هایی که هر موقعیت حتی سخت برای ما داره توجه می کنه.
پرسفون ملکه دنیای زیرینه.