گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)

[ایرانا]

من هیچوقت پیتزا دوس نداشتم... باور کن برا اولین بار گفتم عه چقد خوشمزس از این ب بعد هی بخرم... 
بعد اینجوری حالم بد شد   
فلافل خودمونو عشقه 

پیتزا ک خیلی خوشمزس
بیا اینجا یه پیتزا قارچ و گوشت مهمونت کنم ، ببینی پیتزا ینی چی

فلافل دردسره ک   ولی دوران مدرسه میچسبید

[ایرانا]

سلام،
خانم hich=) ، عضو جدید گروه هستند.

با آرزوی موفقیت
مدیریت گروه های ترک

سلامم خفن خودم
خوش اومدی ♥️

بچه ها اینجا ،یکی از مهربون ترین کاربرا رو داریم
ک حسابی کارش درسته

مرسی اومدی  ♥️♥️⚘

[خانوم لبخند]

بله رد شدن و پستمو حذف کردن :/ چیز خاصی هم نگفتم ک :/ واقعا زیادی حساس شدن

سایلنت جانم اینجا چون همه کاربرا اعم از آقایون ممکن هست بیان و بخونن پست ها گفتن بعضی حرفای دخترونه خیلی مناسب نیست عزیزم


و

هیچ=) جان عزیزم خیلی خوش اومدی
منتظرم تا اولین پستت تو باران رو ببینم


ماشالله به بچه هایی که اعلام وضعیت کردن

[silent scream]

کاش میشد راحت بودیم.. 
انجمن همش میخاد هی رمز بگیری، منم ک همیشه با ی گوشی نمیام ...

[silent scream]

من هیچوقت پیتزا دوس نداشتم... باور کن برا اولین بار گفتم عه چقد خوشمزس از این ب بعد هی بخرم... 
بعد اینجوری حالم بد شد   
فلافل خودمونو عشقه 

پیتزا ک خیلی خوشمزس
بیا اینجا یه پیتزا قارچ و گوشت مهمونت کنم ، ببینی پیتزا ینی چی

فلافل دردسره ک   ولی دوران مدرسه میچسبید

کجایی تا بیام   
فلافل دردسر داره ولی از پیتزا بهتره. حداقل فلافل تو ی دیقه ی ساعت تموم میشه دردسراش . میتزا ک منو نمیسازه حالمو بد میکنه تففف 

[مهربانو]

سلام رفقا جان امیدوارم تو خوب ترین و پاک ترین حالت ممکن باشین من این روزا نفسم اساسی باهام لج کرده ،ولی کور خونده من شکستم دوباره ولی انقدرا هم ضعیف نیستم دوباره شروع کردم        مهربانو/4مرداد/2 روز خوب        من مطمئنم میتونم چون خدا رو دارم

[عارفه]

ماشالا مهربانو
راستی وسوسه ها همینطوری اومدن یا فکر می کنی دلیل خاصی داشت؟

ایرانا جانم فدای تو، خیالی نیست خوب داری پیش میری. فقط ما باید یاد بگیریم که دست ورزی هم خط قرمزه. در اصل که همون سی و خورده ای روز خوب رو دارییی.

منم والا تو کوچه خیابون بازی می کنم.  با موتوری و ماشین و ...امروز نزدیک بود بزنم به یه پسر چهارده پونزده ساله. با دوستش عوض اینکه بیاد آروم رد بشه هول شد هی اینور اونور رفت منم آروم می رفتم و فاصله داشتم اما آخر مجبور شدم ترمز کامل کنم. حرصم گرفت برگشتم بهش گفتم آقا چرا اینقدر اینور اونور رفتی؟! 

[Roza_r]

سلااام دختراااا

رزا/ 22 خرداد/ 46 روز خووب به لطف خدای مهربووون
خب تک تک پستاتونو خوندم. چقد شلوغ شد یه دفعه 
اول از همه خوش آمد میگم به هیچ عزیز ، بیااا زودی خودتو مع فی کن رفیق

شادی جان رمز انجمن دخترونه رو تو یادداشتای گوشیت سیو کن. 

ایرانا دقیقا منظورم همین بود یه جایی یادداشت کن که دفعه بعد وقتی دپرس شدی چه کارایی رو فورا انجام میدی که از اون حال بیرون بیای. اگه از قبل درموردش فکر کرده باشی به نظرم بهتره، تو موقعیتش ممکنه ذهن خودم خوب یاری نکنه.

ماشالاااا به رهااااا خانم   حتما این بار حساب شده تر از همیشه عمل میکنی

مهربانو جانم خدا رو شکررر که روحیه خوبی داری حتما حتما سعی کن علت اصلی لغزشتو پیدا کنی و راه ورودشو ببندی

[*بنده پاک*]

_رعنا_ / ؟ /  23 روز خوب
سلام عزیزای دل. بسی شرمنده که نیستم. بسی گیجم. نمیدونم باید چیکار کنم
از آینده میترسم
سعی میکنم با ناامیدی مقابله کنم. به نظرم ریشه اصلی شکست هام نا امیدی از خودمه
از خودم از توانایی هام از همه چیزم
خودم را لایق چیزای خوب نمیدونم
سعی میکنم با اینا مقابله کنم
راه زیادی بلد نیستم
فقط سعی کردم به این حرفا به چشم حرف های شیطون نگاه کنم. وقتی هم خیلی اوضاع بد بشه دعای کمیل با معنی بخوانم و چندتا کلیپ از استاد پناهیان نگاه کنم
این اوج هنرمه
ولی یه صدایی میگه این امید های الکی که به خودم میدم همش الکی و به درد نخور
همش پوچ
درستش اینه که به واقعیت زندگی الانم نگاه کنم
بی هیچی
نمیدونم کدوم درسته
امید دادن به آینده روشن
یا نگاه حقارت بار به زندگی الان

دانشگاه تموم شد. یه رزومه ساختم برای خودم ولی روم نمیشه بفرستم . چون هیچ سابقه کاری نداره. ولی سعی میکنم بفرستم. 
میترسم. 
از آینده ام میترسم
نکنه دوباره بد بشم خدا  
دوباره همه تلاش ها دود نشه بره هوا

بازم خیلی حرف زدم. ببخشید  فقط خواستم از حال و احوالم بگم همین. مراقب پاکی ها تون باشید دوستون دارم

[گلبرگ]

سلاااااام 
من اومدم با یه آجیل دیگه
رعنا گلی، رو اعتماد به نفس و عزت نفست کار کن
کتاب سخنرانی کارگاه آموزشی و .....
برو دنبالش ...پله پله ..کم کم ... و

آجیلم اینجاست یاقوت بانو کجاااااااایییییی؟

[مهربانو]

ماشالا مهربانو
راستی وسوسه ها همینطوری اومدن یا فکر می کنی دلیل خاصی داشت؟

ایرانا جانم فدای تو، خیالی نیست خوب داری پیش میری.  فقط ما باید یاد بگیریم که دست ورزی هم خط قرمزه. در اصل که همون سی و خورده ای روز خوب رو دارییی.

منم والا تو کوچه خیابون بازی می کنم.  با موتوری و ماشین و ...امروز نزدیک بود بزنم به یه پسر چهارده پونزده ساله. با دوستش عوض اینکه بیاد آروم رد بشه هول شد هی اینور اونور رفت منم آروم می رفتم و فاصله داشتم اما آخر مجبور شدم ترمز کامل کنم. حرصم گرفت برگشتم بهش گفتم آقا چرا اینقدر اینور اونور رفتی؟! 

فدات بشم من عارفه جانم راستش یه بار که از خواب بیدار شدم یه حس نیاز تو خودم دیدم و اون شروعش شد ، از طرفی من بدنم حساسه و زود تحریک میشم وقتی دستم به بدنم میخوره هم بیشتر اوقات باعث خ.ا میشه . و بعضی اوقات هم نمیتونم ذهنم رو کنترل کنم 

[عارفه]

فدات بشم من عارفه جانم راستش یه بار که از خواب بیدار شدم یه حس نیاز تو خودم دیدم و اون شروعش شد ، از طرفی من بدنم حساسه و زود تحریک میشم وقتی دستم به بدنم میخوره هم بیشتر اوقات باعث خ.ا میشه . و بعضی اوقات هم نمیتونم ذهنم رو کنترل کنم 

چرا به نظرت اینجوری شده؟
تجربه من این بود که مدتی اینطوری بودم که میگی احساس نیاز می کردم. اما بعد مدتی دقیق شدن روی خودم دیدم زیاد به ازدواج فکر می کنم و این باعث شده بود تخیل کنم و ناخودآگاه حساس شده بودم.
حالا ببین تو چطور بوده شرایطت؟ آیا چیزی هست مثل تخیل، دنبال کردن مطالبی که نکات جنسی دارن یا حالا هر چی که این چراغ رو روشن کنه؟

[^فاطمه^]

سلام بچه هاااااا روزتون بخیر من تازه اومدم ایشالله بتونم خودمو به خودم ثابت کنم و تو ترک موفق بشم

[ایرانا]

سلام بچه هاااااا روزتون بخیر من تازه اومدم ایشالله بتونم خودمو به خودم ثابت کنم و تو ترک موفق بشم

سلام عزیز دل
خوش اومدیی 

ان شاالله ک موفق میشی عزیز جان

[عارفه]

سلام بچه هاااااا روزتون بخیر من تازه اومدم ایشالله بتونم خودمو به خودم ثابت کنم و تو ترک موفق بشم

درود بر تو خواهری
حتما میتونی 
پیشنهاد می کنم از اینجا شروع کنی