1400 مهر 23، 14:12
ویرایش شده
اون تلاشا قویترت کرده..بالاخره یه روزی اونقدرا قوی میشیم که بتونیم کامل ترک کنیم
به امید اون روز
بودی دیروز خونمون. برنامه ریزیه بود زدم به میز. دیگه دیروز مامانم طاقت نیاورده اومده میگه این چیه. براش توضیح دادم. میگه این عنواناش را خودت نوشتی. میگم آره. یه ذره نگاه کرده. صداش شده پر از بغض میگه خدایا بچم دیوونه شد به خدا ناراحت شد واقعا. دیگه همش میره میاد میگه تو چی دوست داری؟ تو چی میخوای
از دست این مامانا
مامان من زیاد دقیق نمیشه..کنار تختم و روی آینه و دیوار پر شده از کاغذایی که توش جمله هایی که دوست داشتم نوشتم
ولی خب عکس حرم فرق داره..ناراحت نمیشه..شایدم خوشحال بشه
آره. نه خیلی سخت. نه خیلی آسون. کار سختیه
سخته ولی شدنیه
چه میکنه این قهرماااااااااااان
فدات
ستاره جون همینجوری ادامه بدی تاج پاکی رو میبری
آفرین بهت
خیلی ساده ای اگه فکر میکنی خدا یه سختیی که بهت میده توانشو بهت نمیده ..
{♡یوقتایی خودتو مرور کن!!
نکنه زوم کنی رو غمای دلتو،
بارون ِ عشق ِ خدا رو به فراموشی بسپری.؟!
مرور کن خودتو...⚘}♡
یاد همان جمله افتادم که خوانده بودم:
چه دلیلی بالاتر از لبخند مهدی فاطمه(عج) برای ترک گناهی که دلش را میلرزاند
نوع دیگر بین جهان دیگر شود...این زمین و آسمان دیگر شود
خدای یک تریلیون ستاره اسمم رو میدونه و تقدیری فقط برای من داره که روزی ازش سر در میارم(:
{♡یوقتایی خودتو مرور کن!!
نکنه زوم کنی رو غمای دلتو،
بارون ِ عشق ِ خدا رو به فراموشی بسپری.؟!
مرور کن خودتو...⚘}♡
یاد همان جمله افتادم که خوانده بودم:
چه دلیلی بالاتر از لبخند مهدی فاطمه(عج) برای ترک گناهی که دلش را میلرزاند
نوع دیگر بین جهان دیگر شود...این زمین و آسمان دیگر شود
خدای یک تریلیون ستاره اسمم رو میدونه و تقدیری فقط برای من داره که روزی ازش سر در میارم(: