1400 آبان 21، 0:14
التماس دعا اونایی ک مشهدن اقا
خوبین خانوما؟؟
حال دلتون چطوره؟
او که حافظ توست هرگز نخواهد خوابید ...
نقل قول: همانطور که تقوى درجاتى دارد اهل عجب هم درجاتى دارند، امام خمینى (ره) در این باره مىفرمایند:
عجب و خودپسندى مراحلى دارد مرحله اولش این است که :
انسان به خاطر ویژگى که دارد بر خدا منّت مىگذارد
و در مرحله بعدى
خود را از اولیاى خدا مىپندارد و خویشتن را در ردیف مقرّبین مىداند و
در مرحله سوم خود را شایسته پاداش الهى مىداند
و در مرحله بعدى
خود را از دیگران بهتر و بقیه را ناچیز و ناقص مىشمارد...
(1400 آبان 21، 18:57)بنت الهدا نوشته است: سلام
بنت الهدا ۳ روز خوب
__________________
تاحالا شده برا راضی کردن کسی هر کاری کنید؟ حقیقتش اره ولی اهیمت نمیدم چرا این کار پوچ رو انجام میدم حتی از خودتون بگذرید اینو نه. از خودم نمیگذرم بچه ها تاحالا شده برا اثبات خودتون بخواید نتیجه کاراتونو نشون بدید ؟ خب قطعا. من خودمو با نتیجه کارام اثبات نکنم با چی اثبات کنم؟!
(1400 آبان 21، 20:33)chika نوشته است: سلام سلاماره منم تقریبا دلم میخواد همه ازم راضی باشن و ... اما چرا واقعا؟ چرا باید اهمیت داشته باشه اخه مثلا مادرم یا پدرم همیشه طبق خواسته اونا باشم و خودمو کاملا نادیده بگیرم حتی نتونم نیازمو ابراز کنم اینکه نیاز دارم برم بیرون نیاز دارم این لباسو بپوشم واقعا اینکه من خودمو به خاطر دیگران نادیده میگیرم و فقط سعی دارم رازیشون نگه دارم عذابم میده اخه میدونی یه قضیه دیگه ایم هست اینکه من تحت حمایت اونام و یه جورای وابسته به اونام مطمئنم از لحاظ اقتصادی مستقل بشم اوضا خیلی بهتر میشه
اخر هفتتون خوب طی شده؟؟
بنت الهدای عزیزم
اینو کسی داره بهت میگه ک دقیقا برای راضی نگه داشتن همه باج های سنگین سنگین داده
و برای اثبات خودش میخواسته بهترین باشه و بهترین کارو نشون بده
بله چیکا
اما اینکار هیچوقت جواب نداد و جوابم نمیده
اروم اروم یاد گرفتم ک خودمو ببینم بشناسم و کنار خودم باشم
یاد گرفتم ک خودم کافیم و لازم نیس ب کسی این کافی بودن رو ثابت کنم و با متر بقیه خودمو اندازه بگیرم
و برای اینکه تایید شم و اون دختر خوبی باشم ک همخ میگن به به و راضین ازش خودمو له نکنم
یاد گرفتم خودم خودمو تایید کنم
باج ندم و ....
اما اول راهم خیلی
و کلی باید روی خودم کار کنم
نقل قول: اره منم تقریبا دلم میخواد همه ازم راضی باشن و ... اما چرا واقعا؟ چرا باید اهمیت داشته باشه اخه مثلا مادرم یا پدرم همیشه طبق خواسته اونا باشم و خودمو کاملا نادیده بگیرم حتی نتونم نیازمو ابراز کنم اینکه نیاز دارم برم بیرون نیاز دارم این لباسو بپوشم واقعا اینکه من خودمو به خاطر دیگران نادیده میگیرم و فقط سعی دارم رازیشون نگه دارم عذابم میده اخه میدونی یه قضیه دیگه ایم هست
اینکه من تحت حمایت اونام و یه جورای وابسته به اونام مطمئنم از لحاظ اقتصادی مستقل بشم اوضا خیلی بهتر میشه