امتیاز موضوع:
  • 16 رأی - میانگین امتیازات: 4.19
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)

پارادوکس/ 4 روز احتمالا 1


سلام  302

چند روزی هست خیلی مشغولم و فکرم درگیر هست فکرم آزاد نمیمونه که برم سراغ لغزش .
 گوشیم افتاد شکست و بدون گوشی موندم . امروز حس میکردم یه چیزی رو گم کردم ولی فکر کنم میتونم باهاش کنار بیام . چند مدتی بدون گوشی بمونم فکر نمیکنم اتفاق خاصی بیوفته . جالبه که ساعتم هم امروز بعد از ده سال برای اولین بار افتاد و شکست  53258zu2qvp1d9v 

این بار تلاش میکنم پاکی طولانی مدتی به دست بیارم ، ارزشش و داره  1


نقل قول: امیدوارم خیلی زود هر دومون از تجارب مشترک پاکی بگیم [تصویر:  2uge4p4.gif]

عزیزم انشالله  خیلی زود این اتفاق میوفته  302
 سپاس شده توسط
بچه ها من شکست خوردم
دوباره شروع میکنم 
یسنا/۱۴ اردیبهشت/۰روز پاک  53
دعا کنید برام
این بهم ریختگی ، مسیر رشده ... مطمئنم خدا کمکم میکنه
دعا میکنم موفق باشید شمام دعا کنید برام
 سپاس شده توسط
                                ⚜ ﷽ ⚜  
لیست
اعلام وضعیت ها


*بنده پاک* / ۵ دی / ۴۳۰ روز خوب/ در انتظار ستاره پانزدهم

SlENT sream ا/ ؟ فروردین / ۴ روز خوب در انتظاره ستاره پانزدهم

العبد المرحوم/ ۳۱ فروردین / شروع روزای خوب / درانتظار ستاره ششم

 Roza_r ا / ۱۱ اردیبهشت / ۱ روز خوب / درانتظار ستاره هشتم

Hanifa ا / ٢٠ بهمن / ۸۱ روز خوب/ درانتظار ستاره هشتم

Rozhan ا / ۲۸ فروردین / ۲ روز خوب / در انتظار ستاره دوم

یارآ / ۲۷ اسفند / ۱۳ روز خوب / در انتظار ستاره پنجم

[تصویر:  pic-5734-1639929511_38ur.jpg]

ایرانا / ۲۹ دی / ۴ روز خوب /  در انتظار ستاره دوم

*آسمان* / ۱۸ فروردین / ۱ روز خوب / در انتظار ستاره دوم

.پارادوکس. / ؟ اردیبهشت / ۴ روز خوب / در انتظار ۲۰ روز خوب

selinا / ۲۴ اسفند   / ۱ روز خوب/ در انتظار ۱۰ روز خوب

ویلو / ۸ فروردین / ۳۰ روز خوب / در انتظار ستاره چهارم

Tvab ا / ۱۰ اسفند 1401/ ۱۸ روز خوب / در انتظار ستاره اول

[تصویر:  143305_436_(1)_eax.jpg]

یَسنٰی/ ۱۴ اردیبهشت / شروع روزهای خوب / در انتظار ۳۰ روز خوب

عارفه / ۱۸ اسفند / ۳۷ روز خوب / در انتظار ستاره سیزدهم


MaryamK ا / شروع روزای خوب / در انتظار ۱۰ روز خوب

Raha99 ا / ۳۰ آبان /  ۳۰ روز خوب/ در انتظار ستاره دوم

Denira ا / ؟ 1401/ ۳۰ روز خوب / در انتظار ستاره اول


آقا امیرالمؤمنین علیه السلام:

حکایت دنیا،حکایت سایه‌ی توست؛
اگر بایستی،می‌ایستد
و اگر دنبالش کنی؛
از تو دور میشود... 53258zu2qvp1d9v

غررالحکم_حدیث۹۸۱۸

سلام

عضویت خانم ها Denira و Tvab به حالت فعال درآمده و به گروه باران پیوستند.
با آرزوی موفقیت و پاکی برای ایشان و همه اعضا 53 


با تشکر
مدیریت گروه‌های ترک
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال [تصویر:  4chsmu1.gif]
 سپاس شده توسط
دنیرا جان چیزی ک گفتی درمورد هاله و اینها واقعیت داره
من تاثیر وضو یا اجرای احکام روی اون سطح انرژی و … رو نمیدونم ، نمیدونم چه اثری میذاره
اما میدونم ک اینها هستن و به وسیله اتفاقات  مختلف تغییر میکنن
اگه این دوتا لینک رو وقت گذاشتی و خوندی، بعدش میتونیم مطمئن باشیم که قصد صددرصدیت ترکه.

https://www.ktark.com/Thread-%D8%AA%D8%A...#pid612256


https://www.ktark.com/Thread-%DA%AF%D8%B...#pid612283


اره طولانیه چون راه ترکم طولانیه ولی قول میدم بعد خوندنشون همون آدمی نیستی که وارد تونل شد 53 302  


https://www.ktark.com/Thread-%DA%AF%D8%B...#pid621890

https://www.ktark.com/Thread-%DA%AF%D8%B...#pid621964
 سپاس شده توسط
سلام ، شبتون به خیر  302

پارادوکس / 6 روز  1

واقعیتش نمیدونم چطوری گذشته . فقط خاطرم هست که مواظب کنترل نگاه و ذهن باشم . 
چون خیلی مشغولم کلا یاد خ ا نمیوفتم و همین خیلی کمک میکنه .


53
 سپاس شده توسط
عارفه/ ۱۸ اسفند/ ۵۶ روز خوب 53
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
 سپاس شده توسط
سلام 

به اخر هفته رسیدیم
این هفته پرچالش بود برای من
و انتظاری که اطرافیان داشتن و دارن از من که مثل یک سوپر من مثل ی ناجی وارد عمل بشم و مشکل رو حل کنم
در حالی که نه توان روحی و نه جسمیش رو دارم و مشکل به وجود اومده باید توسط ی روانشناس کاربلد حل شه .
بابت "نه"که گفتم برای درخواست کمکشون ی هفته عذاب وجدان داشتم وتو خواب و بیداری ذهنم به سراغ همون قضیه میرفت
اما هر بار دوباره با خودم حرف زدم و برای خودم روشن کردم که کاری از من ساخته نیست و واقعا فکر کردم و به نتیجه رسیدم فعلا نمیتونم کمکی بکنم
برخلاف قبل که تا مشکلی پیش میومد فرار میکردم و فکر و ذهنم رو با فیلم دیدن و نت چرخی و کارهای بیهوده از موضوع پرت میکردم ،اینبار اگاهانه به کارهای روزمره ام رسیدم و از اینکه مادری نکردم برای بقیه ته دلم راضی ام از خودم 
سال گذشته با تمام وجودم درک کردم که نه خوشی پایداره یا ناخوشی و نباید این انتظار رو از خودم داشته باشم مشکلات همه رو بخوام حل کنم و برای گربه تو خیابون هم بخوام مادری کنم ،(گربه مثال بود شما هرجا گربه دیدید براش مادی کنید ،خیلی نازان این گربه ها 25 )و این خیلی خوبه که به این رسیدم و نه گفتنِ این بارم برای شروع خوب بود
فکر کنم یکم بزرگتر شدم Gigglesmileو به قول دوستم چغر بد بدن شدم 4chsmu1
تا همین مرحله هم از خودم راضی ام  2uge4p4
53 برنامه ریزی روزانه  53 

در این دنیا اگر غم هست
صبوری کن خدا هم هست
 سپاس شده توسط
سلام  302
امیدوارم حالتون خوب باشه  1


از صبح یه گوشه ی ذهنم بود که زودتر آنلاین بشم و بنویسم پاکم که تعهدم یادم بمونه . 
روز بدی نداشتم ولی نمیتونم هم بگم که خوب بود . 
سخت بود ، از نیمه شب نگرانی زیادی داشتم و در خواب و بیداری سپری شد تا اینکه از 6 صبح بیدار بودم و مشغول کار ولی باز هم چالش جدی ای از نظر مدیریت احساساتم داشتم . به طوری که ظهر هم نتونستم بخوابم ، این بار پیاده روی و صحبت با دوستانم هم نتونست راه حل خوبی باشه . 

یکی از دوستانم میگه صبر نکن ، برو تو دل مشکلات و چالش ها . من میرم تو دل مشکلاتم و میبینم بیشتر از آستانه ی تحمل من هستند و میترسم و متوقف میشم . خ ا یکی از چندین راه فرار من هست که این روزها همزمان با تلاش برای پیشروی در زندگی روزمره تلاش میکنم خ ا و مابقی چندراه فرار رو ترک کنم و انجام همزمان چندین کار سخت هست . 

امروز 7مین روز پاکی هست . خدا رو شکر که پاک هستم .
 سپاس شده توسط
خبری از سناجان و بقیه ی دوستانی که پست ارسال میکردند نیست ، امیدوارم حالشون خوب باشه  1


(1402 ارديبهشت 15، 17:16)زینبی نوشته است: سلام 

به اخر هفته رسیدیم
این هفته پرچالش بود برای من
و انتظاری که اطرافیان داشتن و دارن از من که مثل یک سوپر من مثل ی ناجی وارد عمل بشم و مشکل رو حل کنم
در حالی که نه توان روحی و نه جسمیش رو دارم و مشکل به وجود اومده باید توسط ی روانشناس کاربلد حل شه .
بابت "نه"که گفتم برای درخواست کمکشون ی هفته عذاب وجدان داشتم وتو خواب و بیداری ذهنم به سراغ همون قضیه میرفت
اما هر بار دوباره با خودم حرف زدم و برای خودم روشن کردم که کاری از من ساخته نیست و واقعا فکر کردم و به نتیجه رسیدم فعلا نمیتونم کمکی بکنم
برخلاف قبل که تا مشکلی پیش میومد فرار میکردم و فکر و ذهنم رو با فیلم دیدن و نت چرخی و کارهای بیهوده از موضوع پرت میکردم ،اینبار اگاهانه به کارهای روزمره ام رسیدم و از اینکه مادری نکردم برای بقیه ته دلم راضی ام از خودم 
سال گذشته با تمام وجودم درک کردم که نه خوشی پایداره یا ناخوشی و نباید این انتظار رو از خودم داشته باشم مشکلات همه رو بخوام حل کنم و برای گربه تو خیابون هم بخوام مادری کنم ،(گربه مثال بود شما هرجا گربه دیدید براش مادی کنید ،خیلی نازان این گربه ها 25 )و این خیلی خوبه که به این رسیدم و نه گفتنِ این بارم برای شروع خوب بود
فکر کنم یکم بزرگتر شدم Gigglesmileو به قول دوستم چغر بد بدن شدم 4chsmu1
تا همین مرحله هم از خودم راضی ام  2uge4p4


منم خیلی کم میتونم نه بگم ، نه گفتن یک مشکل هست و پیش قدم شدن برای حل مشکلات بقیه یک مشکل اساسی دیگه .
این مشکلات برای من تا حدی پیش رفت که دیدم زندگی خودم کامل وارد حاشیه شده و زندگی بقیه برای من در اولویت قرار گرفته . 
زینبی جان من نتونستم نه بگم ، حداقل نه هم میگم باز یک بخشی از مشکلات بقیه رو حل میکنم . 
تنها کار مثبتی که انجام دادم به طور آگاهانه روابطم و خیلی کم و محدود کردم و از مکان هایی که میدونم باعث تشدید این مشکلات میشن تا حد امکان دور شدم . 
عزیزم خیلی خوبه که تونستی به راه حل منطقی برسی و ذهنت و آروم کنی  1 خوندن پستت انرژی مثبت زیادی بهم منتقل کرد .
خیلی ممنون به خاطر حضورت  302
 سپاس شده توسط
سلام.
منم میخوام دوباره شروع کنم. این‌بار با اراده‌قوی‌تری..
 همینطور باید دلایلمو پیدا کنم برای پاک بودن.. تا زمانی که غول‌ خ‌ا حمله می‌کنه بتونن مقابله کنم. 53258zu2qvp1d9v
حقیقتا پیدا کردن دلیل برای پاک بودن سخت نیست. اما توی لحظاتی که استرس سراسر وجودمو فرا می‌گیره، و فقط دنبال راهی برای خاموش کردن این احساس و آروم شدن می‌گردم؛ سخته سراغ خ‌ا نرم.. اونم وقتی عادت این لحظاتم شده باشه و ذهنم شرطی بهش.. Khansariha (56)

امروز هیئت رفتم بعد مدت‌ها؛ تخلیه روحی شدم و بار استرس و گناه روی دوشم برداشته شد.. 53258zu2qvp1d9v الان احساس می‌کنم برای شروعی دوباره کاملا اماده هستم.
ولی ولی ولی مهم تر از همه ؛ اون حسی که بهم بگه میخوام تا ابد پاک باشم و توی خودم نمی‌بینم. اون روزهای ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ فروردین ۱۴۰۰ که تصمیم بر پاکی گرفتم و نزدیک یکسال پاک بودم، اون لحظات واقعا انگیزه بزرگ و قوی‌ای برای پاک بودن داشتم و صدالبته استرسم به اندازه ۲۰درصد الان هم نبود..  Khansariha (56)

و خب استرس قرار نیست همیشه کمک‌کننده باشه.. باید مدیریتش کنم تا بهم آسیب نرسونه.. 53258zu2qvp1d9v
کسی راهی برای مدیریتش بلده یا تجربه‌ای داره توی این موضوع؟ ممنون میشم بیان کنه.. 302
.
.
.
 سپاس شده توسط
خوش اومدی خواهری Welcome (1)

آره منم بارها اینی که گفتی برام پیش اومده.
به نظر من برای مدیریت استرس باید بریم قبل از لحظه تولید استرس‌. جایی که فکرمون به یک چیز می خواد برچسب نگران کننده بزنه و بعدش ما نگران بشیم.
عمده کار رو باید تو این لحظه رقم زد وگرنه جلوگیری از استرس وقتی در ما پدید اومده و آثار خودش رو به جا گذاشته کار سخت تر و هزینه دار تری خواهد بود.

بیشترش رو خواهم نوشت daghighan
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
نقل قول: خوش اومدی خواهری [تصویر:  welcome%20(1).gif]

اگه خطابت منم؛ 4chsmu1 مرسیی Khansariha (96) Khansariha (63)

نقل قول: جایی که فکرمون به یک چیز می خواد برچسب نگران کننده بزنه و بعدش ما نگران بشیم.

من الان توی شرایطی هستم انگار که هرررکاری کنم در هرصورت استرس میگیرم
امتحانات مدرسه( هرچند نمرات برام اهمیت خاصی ندارن) و آزمون‌های آزمایشی و اصلش کنکور.. و خب در کنارش اینکه نمیدونم میخوام تجربی بمونم یا نه... نمی‌دونم چی در آینده برام رخ میده.. و مقایسه خودم با بقیه...
 مجموعه این‌ها باعث میشن استرس بگیرم، اینجوری که شنبه تا وسط‌های روز سه‌شنبه حالم خوب بود و از چهارشنبه به بعد از شدت استرس از پا در بیام.. میگم از پا در بیام به معنای واقعی کلمه
هیچ کار مفیدی نتونستم انجام بدم..

حتی مثل پنج‌شنبه دوهفته پیش (قبل ازمون ازمایشی) نبود که بتونم راجع به استرسی که دارم با کسی صحبت کنم.. هفته پیش تا نصفه شب گریه می‌کردم از شدت استرس، ایت هفته اینقدر شدید بود ک حتی نمیتونسنم بگم چقدر حالم بده.. فقط منتظر بودم بگذره و روز تموم بشه..
.
.
.
 سپاس شده توسط
نقل قول: عمده کار رو باید تو این لحظه رقم زد وگرنه جلوگیری از استرس وقتی در ما پدید اومده و آثار خودش رو به جا گذاشته کار سخت تر و هزینه دار تری خواهد بود.

درسته
من اینجوریم که الان خیلی عالی و سرحال دار درس میخونم؛ یک ساعت بعد بدون اینکه هیچ اتفاق خاصی رخ بده، یهویی همه فکرهای منفی دنیا و ناکامی‌های گذشته و احتمال ناکامی‌های آینده و بدترین حالتی که اتفاقات میتونن رخ بدن و حتیی حرف‌های که توی طول روز زدم و مناسب ندونستمشون ، همشون یهویی بهم هجوم میارن و بعد ریع ساعت از پا در میام، اینقدر استانه تحملم پایین اومده ک نتونتم این استرس و تحمل کنم.. Hanghead
.
.
.
 سپاس شده توسط
نقل قول: من اینجوریم که الان خیلی عالی و سرحال دار درس میخونم؛ یک ساعت بعد بدون اینکه هیچ اتفاق خاصی رخ بده، یهویی همه فکرهای منفی دنیا و ناکامی‌های گذشته و احتمال ناکامی‌های آینده و بدترین حالتی که اتفاقات میتونن رخ بدن و حتیی حرف‌های که توی طول روز زدم و مناسب ندونستمشون ، همشون یهویی بهم هجوم میارن و بعد ریع ساعت از پا در میام، اینقدر استانه تحملم پایین اومده ک نتونتم این استرس و تحمل کنم.. [تصویر:  hanghead.gif]

استرست همیشه همین شکلیه یا شکل های دیگه ای هم داره؟

نقل قول: امتحانات مدرسه( هرچند نمرات برام اهمیت خاصی ندارن)

استرس این چه شکلیه؟
به چه چیزهایی موقع استرس فکر می کنی؟

نقل قول: هفته پیش تا نصفه شب گریه می‌کردم از شدت استرس، ایت هفته اینقدر شدید بود ک حتی نمیتونسنم بگم چقدر حالم بده.. فقط منتظر بودم بگذره و روز تموم بشه..

چطوریه این هجوم آوردنه؟ اون حس ناخوشایندش چه شکلیه که بده؟


بذار اینطوری بگم و از اول اول شروع کنم ؛

قبل از هر کاری اول باید دقیق بدونی با چی طرفی؛
۱) چیه
۲) چرا پیش میاد 
۳) چطوری پیش میاد یعنی اگه خود استرس رو مرحله مرحله کنی مرحله اول چیه مرحله دوم چی میشه تا مرحله آخرش چی میشه

بعد پیدا کردن جواب اینا به حل مسئله نزدیک تر خواهیم بود.
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
 سپاس شده توسط

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 9 مهمان