گروه ۲ خانم‌ها: باران (حامی: شادن - سرپرست: Hanifa ، Roza.r)

[rahayii]

سلااام به همگی
با معرفی کردن موافقم چون هنوز خودم همه رو نمی شناسم

[golgoli]

سلام
این دوباره شروع کردنا حالم رو بد میکنه..
و خستم خیلی ..

دوستان جدید خوش امدین 
عزیزم ۷ روزت مبارکآ

 گل گلی ام ۲۳ سالمه
فارغ التحصیل کارشناسی
پشت کنکور ارشد
۹ ساله درگیرم و همچنان دارم درجا میزنم !

[ناحلهـ]

سلاااامممممم
خوش اومدی آبجی یلدا هفت روزگیت مبارکااااا 
منم ستاره ام ۱۴ سالمه عضو کوچک کانون 
گلبرگ خانوم عالیییی بود دستتون درد نکنه بابت عیدی 
گلگلی جانم خسته نباشی   پر قدرت برو جلو نبینم کم بیاری ها 
دخترا این روزا عالیییی میگذره بعد از اون شکست سنگین میشه گفت به خودم اومدم و دیگه اشتباهات گذشتم رو تکرار نمیکنم 
خیلییی عالیم با اینکه یکم استرس دارم ولی دارم سعیم رو میکنم و خوشحالی رو به خودم هدیه میدم 
فقط یکم احساس تنهایی میکنم ولی فکر کنم اینم یه حفره محسوب میشه باید درستش کنم 
درمورد این روزا تقریبا یه هفته است شروع کردم برنامه میریزم دوباره و عالیههههه
تازه میخوام دوره های جدید بردارم همه چی داره خوب پیش میره دارم حفره هامو پوشش میدم که ان شاءالله وقتی درست شدن بیشتر کانون میام 
راستش الان مدت پاکیم رو اعلام نمیکنم میزارم یکم بیام بالا بعدش میگم 
راستییی من دارم یه کاری انجام میدم میخوام برا هر روز پاکیم یه نقاشی بکشم 
فکر کنین بعد از چهل روز چهل تا یادگاری از روزای ترکم دارم
شما هم میتونین تو روزای ترکتون هر روز یه کار متفاوت انجام بدین که یادگاری بشه  
مثلا یه رفتار خوب یا یه چیزی خلق کنید خیلییی باحاله 
عاقبت بخیر شیم ان شاءالله 

[Roza_r]

سلااام دخترااا

رزا/ سوم اردیبهشت/ 19 روز+ 2 روز خیلی سخت 

آرررره عارفه واقعا 3 ساعت دیروز واسم خیییلی بود. 
ولی خب با توجه به حجم باقی مونده کارام راضیم نمیکرد.
من امروز به شدت وسوسه شدم و نوشتن خیلی بهم کمک کرد الانم دارم میرم بیرون از هوای خوب لذت ببرم. میدونید اعتیاد به پ و ر ن مثل اعتیاد به مواد میمونه. وسوسه ی این روزهام بی دلیل نیست. میدونید امروز شیطون از درای مختلفی وارد عمل شده بود مثلا میگفت حالا چه فرقی کرده با وقتی که خ.ا میکردی یا فیلم میدیدی؟ اون روز وقت و انرژیت صرف اون کار میشد نمیتونستی از زمانت استفاده کنی الان وسوسه جوری روانتو میخوره که باز نمیتونی. ولی فعلا خوب تونستم خودمو متقاعد کنم به لطف خدا. این نوشتن و بیرون رفتن امروزم برای حال خوبم خودمراقبتی امروزمه.

به دوستای عزیزم خوش آمد میگم. من رزاام 27 سالمه دانشجوام. اینجا هستیم که برای بیان حالمون و کمک کردن بهم

[rahayii]

سلاااام
یلدا جون خوش اومدی
گلگلی جونم پر قدرت ادامه بده..نبینم کم بیاری هااا
ستاره جون خیلییی کار باحالی داری انجام میدی 
کاش منم وقت داشتم..البته که نقاشیم خوب نیست  شاید نامه نوشتم برای خودم
رزا جون آفرین بهت که مقاومت کردی 

منم رهام..۱۸ سالمه و متولد آذرم
رشته تجربی میخونم..تقریبا ده ماهی میشه که درگیر شدم

خوشبختم از آشناییتون

[عارفه]

رزا/ سوم اردیبهشت/ 19 روز+ 2 روز خیلی سخت 

آرررره عارفه واقعا 3 ساعت دیروز واسم خیییلی بود. 
ولی خب با توجه به حجم باقی مونده کارام راضیم نمیکرد.
من امروز به شدت وسوسه شدم و نوشتن خیلی بهم کمک کرد الانم دارم میرم بیرون از هوای خوب لذت ببرم.

این نوشتن و بیرون رفتن امروزم برای حال خوبم خودمراقبتی امروزمه.

اینجا هستیم که برای بیان حالمون و کمک کردن بهم

پس تمامه  باید به خودت آفرین بگی.
به اون صدای کمال گرا بگو من کاری به تو ندارم من امروز عالی بودم. عالی بودن به ملاک های تو نیست، به توان و تلاش منه.

خیلی خوب کاری کردی رفتی بیرون و نوشتی. هر دو کارای خوبین
 و همینطور که دیدی خودمراقبتی توان و ظرفیت روحی ما رو بالا می بره. 
زنده باد رزا :

رهایی جون نامه عالیه. اگه امتحان کردی برای ما هم تعریف کن چه حسی پیدا کردی.


یلدا جان من عارفه هستم.
۲۵ ساله 
آماده کنکور ارشد علوم اجتماعی
کارشناسی علوم پایه خوندم
پیگیر خودشناسی و این چیزا
سه ماه پارسال درگیر بودم و ترک رو از دی ماه شروع کردم. 
سابقا کمال گرایی و چند تله شدید داشتم و مدتیه که در پی درمان اون ها هستم.

[عارفه]

دخترا بیاید جمع بشید کارتون دارم

می خوایم یه چله خودمراقبتی جدید شروع کنیم.

از یکشنبه هفته آینده چله ما شروع میشه.

برای کسایی که نمیدونن،
توی چله خودمراقبتی 
می خوایم از دختر کوچولوی پر از احساس و ذوق درونمون مراقبت بیشتری بکنیم و حواسمون بهش باشه. چون اون ملجأ سرزندگی و شور و اشتیاق ما به زندگی و امید ماست. اگه این دختر کوچولو شاد باشه قلب زندگی می تپه، خودت خودت رو دوست داری، خودت به خودت حال خوب میدی و ...



یک رویای وصف ناشدنیه...
تنهایی های ما با این موجود دوست داشتنی❤️

همین دختر کوچولوی پر از ذوق و احساس اگه برای مدت طولانی باهاش بد برخورد بشه، سرزنش بشه، تحقیر بشه، بهش توجه و محبت نشه غیر از اینکه ممکنه بره تو خودش و به هیچ کس اجازه نده بهش نزدیک بشه و باهاش دوست بشه ممکنه از کمبود توجه خشمگین بشه و همه برنامه های ما رو خراب کنه.
ما برای مراقبت از این لطافت دخترانه یا احیانا درآوردن این دختر کوچولو از غار تنهایی می خوایم خودمراقبتی رو شروع کنیم.  

هدف ما، از طریق کارهایی شبیه به اینا محقق میشه. اما خودمراقبتی شامل خیلی کارهای مختلفی میشه و این ها نمونه هستن. 

خلاصه که 
خودمراقبتی یعنی انجام کاری برای حال خوب دلم.


کافیه هر روز یه کاری به این منظور انجام بدیم.
می‌تونه تکراری باشه یا متنوع. این به خودتون بستگی داره. 

و شب بیاید یکم برامون بگید چه کاری کردید. 

می‌خوایم در کنار هم این بار یک حرکت جمعی داشته باشیم و به هم انگیزه بدیم.


اعلام وضعیت این شکلی:
عارفه/۲۶ اردیبهشت/روز ۱ از چله خودمراقبتی
خودمراقبتی امروزم: ...

[Roza_r]

رهای آذری از آشنایی باهات خوشوقتم

عارفه جان برو که رفتیم واسه خود مراقبتی

[*بنده پاک*]

سلام
من شکست نداشتم
ولی صبح کنترل ذهن خیلی بد از دستم رفت
نفهمیدم چی شد 
شکست بود یا نه
با اجازه صفرش میکنم
5 روز شده بود. حیفش
خدایا شکرت که تعدادش برام مهم شده

_رعنا_ / 24 اردیبهشت / شروع روزهای خوب


این روزا خودم را خیلی خوار و خفیف کردم تا کسی را بدست بیارم
اما نشد و نخواست و تمام
احساس تنهایی از همیشه بیشتره
کلی عیب در مورد خودم فهمیدم
عیب های عمیق

دیگه نه گذشته مهمه
نه آینده
نه حتی حال

فقط خدا 
بازم بخاطر رضایت خدا شروع میکنم
باید سرگرم درس، بعدش کارهای خوب دیگه بشم
خدا اینو میخواد
منم باید بهش عمل کنم(   یاد دبیرستان افتادم . کی فکرش را میکرد دختر فراری از مدرسه پاش اصلا به دانشگاه برسه؟ چه برسه به اینکه بخواد ادامه بده   یادمه 8 سال پیش اولش بخاطر دیگری درس خواندم. دیگری که رفت به خدا گفتم بخاطر تو. کلی هم سرش غر زدم . هعی. کاش بزرگ بشم. آدم بشم. بنده خوبی بشم. کاش)

یه چله زیارت عاشورا برداشتم. 5 روزش گذشته. باید به ساعتاش بیشتر دقت کنم. 
زندگی تو این دنیا خیلی سخته
خیلی
غم خیلی چیزاش خیلی زیاده
مثلا غم اختلاف طبقاتیش
من از این زندگی بیزارم
فقط میخوام کارهای درست را انجام بدم همه چی تموم بشه همین
به امید اینکه تهش خوب بشه
دستام خالیه خدا
به امید روزی که دست پر باشم

ببخشید خیلی حرف زدم. دلم خیلی داغون بود. دیگه تحمل نداشتم.
دیگه سعی میکنم فقط برای یه چیز ناراحت باشم. دوری از خدا. کسی دیگه مهم نباشه راحت ترم
من اگر مهمم برای بدست آوردنم تلاش کنن. اگر مهم نیستن برن به جایی که ازش اومدن

---

دوستان جدید بسی خوش آمدین
من اسمم ساناز/24 ساله/ دانشجو/ از دوم دبیرستان درگیر شدم و هم چنان در تلاش 
امیدوارم دیگه هیچ کس هیچ وقت انجامش نده

[عارفه]

دخترا کسی هست؟
امروز تمایل زیادی به لمس دارم
تفریحاتم هنوز ارضا کننده نیاز لذتم نیست و من خیلی نگرانم

روم نشد تو اورژانس بگم آقایون بیان بخونن

فعلا میتونم خودمو کنترل کنم و وسوسه ندارم خداروشکر اما تا یکی دو روز آینده فشار زیادی خواهم داشت...

[هدا]

سلام سلام
مرسی از کسایی که تبریک گفتن ممنونم
دو روز دیگه جشن 10 روزگیمو باید بگیرینااااااااا
اقا من خیلییی از این خود مراقبتیه خوشم اومد و خودمم تصمیمشو داشتم
وقتی خودمونو دوست داشته باشیم و ارزش خودمونو بدونیم اصلا به روح و جسممون اسیب نمیرسونیم
عارفه جان عزیزم اصولا این طوریه ک ادم وسوسه میشه و میتونه خودشو کنترل کنه
ولی یکی دو روز بعدش جنگ اصلی با شیطان شروع میشه
امروز و فردا خییییلی مواظب باش
حتما یه برنامه ای جور کن برو بیرون یا اینکه روزه بگیر
موفق باشی

خانوم سرپرست گروه شما خودتونو معرفی نمیکنین؟
آبی آسمانی زیاد تعریفتونو پیش من کردههه

[هدا]

این شما و این معجزه زندگی من ک باعث میشه هرروز کلییییییییییییی حس خوب داشته باشم:

https://www.afkarnews.com/%D8%A8%D8%AE%D...9%86%D8%AF

[عارفه]

آره یلدا جان الان میرم بیرون. درسته فشار همینطوریه. اوایل فشار زیاد بهم میومد اما بعد کم شد. اصلا اینطوری تا حالا نشده بودم. وسوسه نیست یه حالت نیازه، نمی دونم درست چیه.


چه خوب که به خودمراقبتی پیوستی، خوب موقعی رسیدی

[عارفه]

دخترا به خیر گذشت.


رفتم حسابی با ورزش انرژی سوزوندم. انرژی زیادی مخصوصاً تو پاهام ذخیره شده بود که روی پدال وایساده گاهی پایه می زدم خودم برام عجیب بود.

چه خوب شد رفتم بیرون. 
حسمم شناسایی کردم. نیاز به فعالیت بدنی داشتم. چند وقت بود ورزشی که عرق کنم انجام نداده بودم و تفریحی که بدن رو درگیر کنه. نرمش های خونگی اغلب سبکن و فهمیدم این کافی نیست.

[رها Y]

دخترا به خیر گذشت.


رفتم حسابی با ورزش انرژی سوزوندم. انرژی زیادی مخصوصاً تو پاهام ذخیره شده بود که روی پدال وایساده گاهی پایه می زدم خودم برام عجیب بود.

چه خوب شد رفتم بیرون. 
حسمم شناسایی کردم. نیاز به فعالیت بدنی داشتم. چند وقت بود ورزشی که عرق کنم انجام نداده بودم و تفریحی که بدن رو درگیر کنه. نرمش های خونگی اغلب سبکن و فهمیدم این کافی نیست.

آفرین عزیزمممم 
خداروشکر که بخیر گذشت
مراقب پاکی هات باش