گروه ۳ آقایان: سرو (حامی: مهدوی - سرپرست: )

[آرمین]

Alireza98 / 1bahman / 20

خانم ها آقایان لیدیز اند جنتلمن   
این شما و این علیرضا 
ورود علیرضا به باشگاه بیست تایی ها رو تبریک میگم. 

علیرضا تو قهرمان مایی. 
خب احساست رو برامون بگو و از برنامه های پیش رو؟ کلا هر چی فکر میکنی لازمه رو بگو. 

[آرمین]

سلام
صبح بخیر

آغاز میکنم یک روز پاک دیگه رو با نام خدای خارق العاده ی خوبی ها 

[abtin]

سلام یک فروند آبتین هستم
با2562روز پاک

[افرا]

مهدوی چند روز عجیب و غریب رو طی کرد!
یعنی خوب بود؟!
فکر نکنم!
.
.
.
.
شاید کسی ناراحت بشه از این حرفم
اما چیزی رو که نمیفهمم اینه که چه دلیلی داره نسبت به وضعیت یه نفر که صدها کیلومتر ازم دوره و شناخت کافی ازش ندارم، اینقدر حساس باشم؟!

خودتم میدونی همه ی انسان ها تا حدودی اینطورین ولی ما ایرانیا بیشتر به همدیگه وصلیم...

این حالت از گذشته در ماها بوده ولی این ده سال اخیر کمتر شده چون ارتباطا خیلی کمتر شده و دلایل سیاسی و......

این پیامت با بقیه پیاما متفاوت بود....حس و حالت متفاوت بوده...

بعد دیدی؟ با رسیدن به خیلی چیزها حس پوچی داریم.
به فلان چیز رسیدم. که چی؟
الان فلان چیز رو دارم. که چی؟

خیلی اون لحظه حس خاصی داره... 

ادم نمیدونه خوشحاله یا ناراحت...

مروز این قدری سر کار سرم شلوغ بود که قابل توصیف نیست.   
این جوری بودم:  
بعد به این وضعیت رسیدم:  
بعد هم به این:  

 چه این شکلکا حالت رو بانمک بیان میکنن...

ایشالاه که الان خوبی...

.................



دیشب باز داشتم وقت تلف میکردم....

یه کلیپی میدیدم که هیچ ربطی به من نداره!!!

توی یوتوب یه گروهی بودن که داشتن یه موتور تانک 12 سیلندر رو تعمیر میکردن!  

اخه این دیگه چه ربطی به من داره؟!!

من تو 4 سیلندر گیر میکنم مخصوصا زمان تایم زدنش... 12 سیلند تانک به چه دردم میخوره؟!!

همین کارا یه اشفتگی خیلی عجیب میسازه که دیگه شبا دیر خوابم میبره.....

الان هم سرگیجه دارم یکم ازون فیلمه دیدم! طرف دوربین رو هی تکون میداد حالت تهوع گرفتم!

جالبه دوستام بهم میگن تو خیلی چیزای خوبی توی یوتوب میبینی! همش آموزشه!

احتمالا با برنامه ی دلقک بازی که عصر جدید رو  از روش کپی کردن مقایسه کردن! 

اون دیگه فوق وقت تلف کنیه!  دست بالای دست بسیار است!

ولی یه برنامه ی بهتر گیر اوردم که یه خانومه هلندی با موتور همه کشورارو دور میزنه....

ایران هم اومده بود خیلی بانمک بود...

انگلیسی صحبت کردنمون افتضاحه!

متوجه شدم چیزای خیلی خوبی تو این کشور داشتیم!

کلی از مهربون بودنمون تعریف کردن!

از مفت بودن همه چیز تعریف میکرد! 

حس خیلی خوبی میداد.... کوه ها و اسمون و جنگلها ....


فهمیدم قبل از هر کارم باید چنتا سوال از خودم بپرسم :

- ایا این کار حالمو بهتر میکنه؟

- ایا اینکار با هدفم متناسبه؟!

- چقد ضروریه اینکار؟

اگه در مورد چرخیدن توی اینستا این سوالارو بپرسم خیلی خنده دار میشه!

چون هم حالمو بدتر میکنه! (همه دارن به هم توهین میکنن) 
هیچ ربطی هم به هدفام نداره!
اصلا هم کار ضروری ایی نیست!

در مورد بقیه کارامم میپرسم.... یکم سخته...

ادم ممکنه فکر کنه بدون بعضی کارا میمیره! ولی نه نمیمیره!

افرا/16 شهریور/157 روز...

[مهدوی]

سلاااااااااام


وقت همگان بخیییییر



دریل عزیز
ماشاءالله بهت رفیق
منم دیشب با یکی از دوستام دو ساعت و نیم تصویری گپ زدم
کلاً رفیق پایه که باشه همه چیز عالیه
دقیقاً آرمین جان درست میگه
هفته بعد تو بهشون زنگ بزن
ای ول به پاکیت ای ول





فکر پاک عزیزم
اینقدر اعلام وضعیتات خوبه آدم کیف میکنه
52 روز پاک از آنِ فکر پاک با وجود پاک
خدا همه مشکلات رو حل کنه؛ همچنان به دعا کردن ادامه میدیم
کانون وقتی اعضایی مثل فکر پاک داره دل کندنی نیست





آبتین عزیز
در حد خورشید داری میدرخشی  
برو جلو که به 7 سال و 1 ماه برسی
اهداف یک ماهه تعیین کن برو جلو





علیرضای عزیز
20 روز پاک مبارکککککک
پس یعنی امروز رکورد خودتو میشکنی  
پیش به سوی یک ماه پاکی
یادمه یه نفر دلش می‌خواست جشنشو بگیریم
10 روز دیگه یه جشن عالی داریم
همه از همین الآن دعوتن

[Alireza98]

یادمه یه نفر دلش می‌خواست جشنشو بگیریم 

 بهللله جشن دلمون میخواست از نوع سی روه زه

[Alireza98]

Alireza98 / 1bahman / 20

خانم ها آقایان لیدیز اند جنتلمن   
این شما و این علیرضا 
ورود علیرضا به باشگاه بیست تایی ها رو تبریک میگم. 

علیرضا تو قهرمان مایی. 
خب احساست رو برامون بگو و از برنامه های پیش رو؟ کلا هر چی فکر میکنی لازمه رو بگو. 

سلاااام سلااااااام سلااااااااااام 
الان این پیام رو خوندم ممنون 
بیس روز چیزی نیس در مقابل پاکیه دوستا
ولی خب برا من شادی داره
مرسی مرسی سپاس سپاسگزارم 

چند وقتیه خواستم دیگه شور چیزیو نزنم دیگه وسواس و دقت رو تا حدودی بزارم کنار بچسبم کلیت آخه چقد استرس چقد مهم دونستن چیزای که اونقدا هم نیستن ،،،، اینهمه اهمیت برا کی یرا چی

بغل دست این داستانه یه مقدار تنبلی هم بهم زدم ازجمله اینکه پستای کانون رو حال ندارم بخوونم 

[K_1]

خب همین ایستادنه هم مسئله است.

منی که دو قدم میرم جلو و با مغز می‌خورم زمین و این داستان ادامه داره، حس می‌کنم زمین‌گیر بودن رو بپذیرم و رها کنم، سنگین‌ترم. 
چه باید کرد؟ تا کجا باید ادامه داد؟ 

سلام و صد سلام به همگی
و سلام به عزیز دل همگیمون، آرمین جان
از اینکه لطف کردی و سوالی رو باهام در میون گذاشتی ممنونم .. این از بزرگواریته

متوجه نکته ات هستم .. یادمه که یه زمانی خیلی شبیه این فکر رو گفته‌ام
خداوند به پیام‌آور رحمت فرموده که به ما بفرماید:
... فاستقیموا الیه و استغفروه ...
پس شاید بتونیم بگیم ..
به سوی خودش، خواهان ایستادن باشید و از خودش بخواهید پاک کنه ..


شاید کار ما همینه که هوادار ایستادگی باشیم و کم و کسریها و دنباله‌های دامنگیر رو هم از خود خدا بخواهیم محو کنه

گاهی با مغز زمین خوردن خیلی هم خوبه .. شاید یه بذری ازمون رفت تو زمین و تبدیل به جوونه شد
یا شاید مثل ابتدای رشد جوونه ها که اول سر از خاک در میارن اما بعد دوباره سرشون خم میشه سمت خاک باشه که طولی نمیکشه که قامت راست میکنن و بالا میرن

https://www.aparat.com/v/Wbl8Q/%D9%81%DB...B%8C%D8%A7

شکر خدا منم امروز پاک بودم
دم همه گرم
خدا برکت به تلاشمون بده

[مهدوی]

سلاااااام


صبح سروی های همیشه سبز بخییییر


پاشید پاشید که امروز هم تعطیله هم تولد یکی از خوش قامت ترین سروهاست

[مهدوی]

مهدوی همچنان پاکه


این روزا وسوسه ذهنی زیادی دارم و عملاً کنترل ذهنم صفره


دو روزه سرما خوردم الآنم تب دارم ولی خوب میشم
البته اینم بگم؛ فکر نکنید سحرخیز شدم؛ خیر! هنوز بیدارم
چشام خوابو طلاق دادن!
دارم از خواب آلودگی و خستگی و سردرد میمیرم ولی نمیتونم بخوابم

اشکال نداره، عادت کردم

ببخشید این روزا کم میام و سرپرست خوبی نبودم، ولی راستش، ذهنم خیلی مشغوله؛ نمیدونم چیه؟ یا اصلاً دنبال چی هستم ولی آرامشی در کار نیست

دوست دارم کاش مثل فیلم بود میشد بردش جلوتر تا به یه جای خوبی برسه



سرتونو درد نیارم


مهدوی/9آذر/72 روز خوب

[افرا]

مهدوی همچنان پاکه 

وای چطوری بیدار بودی من دارم میمیرم اینقد خوابم میاد...

حتی دیرتر از ساعتی که همیشه بیدار میشدم بیدار شدم ولی با صدای زیاد بلندگوهای ......پریدم!

این روزا وسوسه ذهنی زیادی دارم و عملاً کنترل ذهنم صفره 
دو روزه سرما خوردم الآنم تب دارم ولی خوب میشم
البته اینم بگم؛ فکر نکنید سحرخیز شدم؛ خیر! هنوز بیدارم 
چشام خوابو طلاق دادن! 
دارم از خواب آلودگی و خستگی و سردرد میمیرم ولی نمیتونم بخوابم 

یه جایی بالاخره این وسوسه هارو جلوشو میگیری ولی انگار سرماخوردگی قدرت کنترل رو کم میکنه...

مراقب خودت باش ....

راستی بعضی وقتا سرماخوردگی حس رو خیلی کم میکنه.چرا اینطوری نشدی؟

................

داشتم یه خواب خوب میدیدم ...

یه مسابقه ی ورزشی بود که داشتم ثبت نام میکردم.هرکسی میتونست بیاد...

عشق جان هم بود!  برا همین خوب بود....

دیگه اسمش توی ناخوداگاهم تبدیل شده به نماد عشق!

زمان میبره تا درست بشه....

فقط باید بیخیال باشی تا کمرنگ بشه...

دیروز بچه ها موتور آورده بودن برا مسابقه....توی شب هیجان وحشتناکی داشت ولی بعضیا جنبه ی باخت ندارن!  

اونقد بدنم هورمون استرس زد که شب هم خوابم نمیبرد...

فکر تقویت و تولید موتور برقی برای مسابقه رو کلا فراموش کردم!

چون دیشب به یه پوچیه خیلی بدی رسیدم!

انسان تلاش میکنه زندگیه پر از آرامشی داشته باشه.....

ولی بعضی وقتا کاملا خلافش حرکت میکنه....

بعد ازون هم بچه ها رفتن تا نصف شب مافیا بازی کنن!

من که رفتم خونه...

ولی بازم تعداد اونا زیاد تر بود و از خودم پرسیدم درستش چیه؟!!

اینکه تا نصف شب بازی کنی و نفهمی زمانت چطوری میگذره؟!!

والا برای من بازی کردن هیجان و کمی خنده به وجود میاره و گذر زمان رو متوجه نمیشم....

بازی نکردن و استراحت هم آرامش میده...

ولی فقط من بازی نکردن رو انتخاب میکنم!

تنها بودم

اونا شاید یه چیزی حس میکنن که من نمیکنم!

یه چیزی ایراد داره این وسط!

آخه منطقی نیست که هدف اصلیه زندگی خوش گذروندن باشه....

اه....

اصلا نمینویسم!


افرا /16 شهریور/ 158 روز.


...................

پ.ن.1 : 

مریض اومده 80 میلیون تا الان خرج کرده برا داروهاش... نتیجه نگرفته...

یه هفتست تو بیمارستان مونده برای قبل از جراحی (فکر کن مجبور باشی برای اینکه جراح سریعتر کارشو کنه باید بری بیمارستان لنگر بندازی!!!)

بعد پزشکه به خاطر یه مشکل کوچیک گفته برو بعد از عید بیا!!! چون ما 20 روز قبل از عید نیستیم!!!!

بیست روز قبل عید کجایی؟!؟!

به خدا من که از خجالت آب شدم!

چی میخوای از جونش؟!

20 روز قبل از عید تعطیلی رو شروع کنی؟!

اینجا هم با قسمت بالای نوشتم تداخل داره که انگار اینا اومدن اینجا فقط تفریح کنن...

طرف یه دیقه پشت چراغ نمیتونه منتظر بمونه!

بعد مریض رو یه هفته منتظر گذاشته! 

نمیفهمم اصلا....

بدجور بهم میریزه ادم....

[شارمین]

شارمین / 18 بهمن / 4 روز خوب 

[شارمین]

به افرا:

این چندتا پست آخرت رو که خوندم، خیلی احساس خوبی کردم، از اینکه انقدر وجدان داری، اینکه دلت صاف و بزرگه .. 
اینکه احساس داری ، درک میکنی ،
دغدغه داری، 
دلت میسوزه،
حرص میخوری و غیره.

امیدوارم تا همیشه همین جوری بمونی ، 

دمت گرم ! 

[Deril]

دریل پاکه. 
دریل/ 16 بهمن/ 6 روز بدون شکست
خدا رو شکر

[فکر پاک]

سلام به همگی
راستش من عادت ندارم پست های دوستان رو تک تک بخونم
حالم ده روزی میشه که بهتره چون خودم خواستم
هرچند اتفاقات پیش میاد اما سعی میکنم خودمو جمع کنم
دوستتون دارم
فکر پاک/۲۹ آذر/۵۴ روز بدون خ.ا