1400 دي 11، 20:51
♧ ما ابدیت را در پیش داریم♧
سپاس شده توسط
1400 دي 12، 21:07
(1400 دي 11، 20:51)شادن نوشته است: کاربر محترم آقای علی.ذ عضو جدید گروه سرو خوش آمدید
خیلی خوش اومدی علی آقا.
ایشالا که بتونیم کنار هم به پاکی پایدار برسیم.
این جا رو نبین انقدر خلوته! نمی‌دونم چی شده ولی معمولا این طوری نیست.
1400 دي 12، 21:41
وقت بخیر دوستان.
(1400 دي 10، 14:11)New fighter نوشته است: خداراشکر که خدا حواسش بهت بوده
منم دیشب 1 ساعت بعد از اینکه خوابیدم، از خواب پریدم و وسوسه داشتم.
دیشب واقعاً حس کردم، خدا حواسش بهم بود. مقداری ناهشیار شدم ولی با لطف خدا، برگشتم به مسیر و پاک هستم شکر خدا.
(1400 دي 11، 20:51)شادن نوشته است: کاربر محترم آقای علی.ذ عضو جدید گروه سرو خوش آمدید
خوش اومدی برادر.
بفرما، حرفی، چیزی هست بگو.
خوشحال میشیم.
سپاس شده توسط
1400 دي 13، 17:02
Mr Degareshا/27 آبان 1400 / یک ماه و 16 روز.
1400 دي 13، 22:26
وقت بخیر.
دیوار / 1 آذر / 42 روز خوب
1400 دي 14، 11:25
آسمان / 17 مهر / 89 روز خداوند را شکر
حالو احوال زمستونی بچه های سرو قامت گروه خوبه . امیدوارم ایام به کام و پیروز باشید .
1400 دي 14، 19:51
امروز روز عجیب غریبی بود نوع وسوسه امروز خیلی فرق میکرد تقریبا میشه گفت نوع جدیدی از وسوسه بود ولی سر بلند و پاک بیرون اومدم خدایا شکرت قبلا با کوچک ترین وسوسه ای میشکستم حتی موقعی که از خستگی چشمام باز نمیشد میشکستم اما امروز خداراشکر خودمو از شرایطی که توش وسوسه میشم نجات میدم خداراشکر
بوی وسوسه را میتونم از موقعی که اتیشش روشن میشه بفهمم خودمو از همون موقع اماده میکنم البته اینم بگم سعی میکنم کنترل ذهن و نگاه داشته باشم ولی کنترل ذهن مخصوصا خیلی سخته باز نگاه خیلی راحت تره ولی تازگی ها شیطون داره با ذهنم بازی میکنه یه فیلمی بود خیلی هم معروف بود الان اسمش یادم نیست اها الان یادم اومد شگفت انگیزان یکی از دشمن هاشون بود که میتونست ذهن این شگفت انگیزان را به بازی بگیره. اونا را میبرد به خاطرات بد گذشتشون یه سری رویا های عجیب غریب هم واسشون درست میکرد که میتونست شکستشون بده شیطون تازگی ها داره همچین نوعی از وسوسه را به جونم میندازه تنها راهش اینه که ذهنم و بدنم یک جا نمونه باید مدام ازش کار بکشم و فعال نگهش دارم خدایا شکرت بابت این اگاهی که بهم دادی و راه نجاتش را بهم نشون دادی خدایا تو بزرگی و حکیم هیچ وقت دیگه منو به حال خودم رها نکن
1400 دي 15، 20:15
خیلی گذشت از اخرین پستم توی اینجا!
اصلا از حال و هوای ترک و اینا دور شدم!
دیشب که داشت خراب میشد چون با جنس مخالف زیادی صحبت کردم!
همش هم صحبت از گذشته ها بود...ذهن منم پرواز میکرد به گذشته هام...
الان دقت کردم به اینکه وقتی به گذشته فکر میکنم که اون شخص یکی دیگه بوده!
اصلا گذشتم مال یکی دیگست...
توی اندیشه 1 یا 2 بود(دقیق یادم نیست مال چند سال پیشه) که یادمه استاد میومد میگفت ادما در طول عمرشون یک تعریف از "من" دارن!
و در طول زمان تغییر نمیکنن...
ولی من الان فکر میکنم کلا یکی دیگم!
بریم حساب کنیم بببینیم چند روز شد...
دیگه نمیشه از رو دست شادن خانم تقلب کنم!
افرا /16 شهریور99 / 486 روز...
سپاس شده توسط
1400 دي 16، 11:22
آه از زندگی و روزگار ...
1400 دي 16، 20:58
امیدوارم قبراق و سرحال باشید.
چقدر این روزهای زمستونی که هوا زود هم تاریک میشه دلگیره. اصلا دوست‌شون ندارم.
کاش الان یهو میشد چله‌ی تابستون.
(1400 دي 13، 17:02)Mr Degaresh نوشته است: سلام به همگی دوستان
Mr Degareshا/27 آبان 1400 / یک ماه و 16 روز.
ماشاءالله به دگرش کانون.
.gif "Khansariha (69)")
(1400 دي 13، 19:04)فرید نوشته است: سلام رفقا
فربد ۲۸۹ روز خوب
فرید جان ترکوندی رفیق. دیگه چیزی تا 300 روز پاکی نمونده.
(1400 دي 13، 22:18)er7 نوشته است: سلام
er7
1400/10/9
چهار روز خوب
داداش جان امیدوارم همین‌طور روزهای پاکیت ادامه دار باشه.
(1400 دي 13، 22:26)دیوار نوشته است: سلام دوستان،
وقت بخیر.
دیوار / 1 آذر / 42 روز خوب
چله‌ی پاکیت مبارک دیوار جان.
رفیق خیلی قدر پاکیت رو بدون.
(1400 دي 14، 11:25)new Aseman نوشته است: سلام و درود به رفقای گل
آسمان / 17 مهر / 89 روز خداوند را شکر
حالو احوال زمستونی بچه های سرو قامت گروه خوبه . امیدوارم ایام به کام و پیروز باشید .
ممنون آسمان جان. امیدوام حال و احوال تو هم عالی باشه. پاکی هم همواره رو به رشد.
(1400 دي 14، 19:51)New fighter نوشته است: به خودم افتخار میکنم برای پاکی امروز
امروز روز عجیب غریبی بود نوع وسوسه امروز خیلی فرق میکرد تقریبا میشه گفت نوع جدیدی از وسوسه بود ولی سر بلند و پاک بیرون اومدم خدایا شکرت قبلا با کوچک ترین وسوسه ای میشکستم حتی موقعی که از خستگی چشمام باز نمیشد میشکستم اما امروز خداراشکر خودمو از شرایطی که توش وسوسه میشم نجات میدم خداراشکر
ای ولا فایتر جان.
آدم تو این جور وقتا حسابی خوشحال میشه از اراده‌ای که به خرج داده. همین‌طور از تغییری که نسبت به گذشته کرده. دیگه حتی وسوسه‌های جدید رو هم می‌تونه بشناسه و قرار نیست همه چیز رو تجربه کنه. خیلی چیزها ارزش تجربه کردن ندارن.
(1400 دي 15، 20:15)افرا نوشته است: اصلا از حال و هوای ترک و اینا دور شدم!
دیشب که داشت خراب میشد چون با جنس مخالف زیادی صحبت کردم!
ذهن منم پرواز میکرد به گذشته هام...
الان دقت کردم به اینکه وقتی به گذشته فکر میکنم که اون شخص یکی دیگه بوده!
اصلا گذشتم مال یکی دیگست...
توی اندیشه 1 یا 2 بود(دقیق یادم نیست مال چند سال پیشه) که یادمه استاد میومد میگفت ادما در طول عمرشون یک تعریف از "من" دارن!
و در طول زمان تغییر نمیکنن...
ولی من الان فکر میکنم کلا یکی دیگم!
افرا مدتی نبودی گروه. خوشحالم سر زدی.
تبریک میگم این همه تغییر مثبتی که داشتی؛ تا جایی که خود قبلیت رو نمی‌شناسی. حتما براش خیلی تلاش کردی و زحمت زیادی کشیدی. الان هم نتیجه‌اش رو می‌بینی. امیدوارم همیشه این تغییرات در جهت مثبت باشه و روز به روز ناشناخته‌تر از قبل برای خودت بشی.
(1400 دي 16، 11:22)تـــواب نوشته است: تواب / ۱۵ دیماه ۱۴۰۰ / ۱ روز
آه از زندگی و روزگار ...
ای وای که تواب ما داره آه می‌کشه.
چی شده تواب جان؟
سپاس شده توسط
1400 دي 16، 22:46
۱۵ دی
یک روز خوب
امروز ۱۶ آذر ظهر هیات بودم ی توبه درست و حسابی کردم ب حق حضرت زهرا میخوام تغییر کنم
خیلی پشیمونم از همه چی
1400 دي 16، 23:26
(1400 دي 16، 22:46)er7 نوشته است: er7
۱۵ دی
یک روز خوب
امروز ۱۶ آذر ظهر هیات بودم ی توبه درست و حسابی کردم ب حق حضرت زهرا میخوام تغییر کنم
ان‌شاءالله که خداوند توبه‌ات رو پذیرفته و یه تغییر درست و حسابی هم در راهه.
داداش با توجه به لغزشی که داشتی مشکل رو در چی می‌بینی؟
فکر می‌کنی کجای کار نیاز به اصلاح داره؟
سپاس شده توسط
1400 دي 17، 13:44
سلام،
ورود آقای تاج ، از گروه استوا به گروه سرو را خوش آمد میگوییم.
با آرزوی موفقیت
مدیریت گروه های ترک
ورود آقای تاج ، از گروه استوا به گروه سرو را خوش آمد میگوییم.
با آرزوی موفقیت
مدیریت گروه های ترک
مَنْ يَتَّقِ اللَّهَ
يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً
وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ
يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً
وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ
Growth is painful ... Change is painful
.But nothing is as painful as staying stuck somewhere you don't belong
.But nothing is as painful as staying stuck somewhere you don't belong