گروه ۳ آقایان: سرو (حامی: مهدوی - سرپرست: )

[آرمین]

نظر من که کاملا مخالفه با اینا ولی شما اول بگید .موفقیت یعنی چی؟

موفقیت یعنی تو یه زمینه‌ای رشد کنی و به جایگاه خوب برسی.
برای هر کس به نظرم فرق داره.

از نظر من مثلا شاید این باشه که ۱۰ تا کتابم چاپ بشه و تو تلویزیون اسمم رو به‌عنوان یه نویسنده کاردرست ببرن.
یکی دیگه همون طور که گفتی میلیاردها تومن پول داشته باشه.

[افرا]

موفقیت از تعریف بسیاری (که منم همونو قبول دارم) اینه که شما با بیشترین سرعت ممکنه به سمت یک هدف متعالی و مثبت حرکت کنید و 

این سرعت رو با ارامش طی کنید.

موفقیت رو به شکل یک مسیر میبینن. نه یک مقصد.

یعنی ما از اول راه که مثلا شروع میکنیم به درس خوندن موفق محسوب میشیم تا جایی که بهش میرسیم!

به نظرم تعریف مناسبیه.

چون اگه موفقیت بر اساس دارایی ها بود همونطور که مدیر گفت خیلی مثال های متضاد میشد براش زد.

احتمالا خودتون هم حس کردید زمانی که تمام انرژی و شوق و شورتون رو برای یه چیزی که دوسش دارید میذارید احساس فوق العاده ایی داره.

[آرمین]

همه هم بهش غبطه می‌خوردن که خوش به حالش.

ولی تهش می‌بینی حال دلش خوب نیست.
افسردگی داره.
یا حتی خودکشی می‌کنه. 

والا برا این ، یه روانشناس میگفت انسان هرموقعه به ایده آلش که تو ذهنشه برسه و بی هدف بشه و چالشی جلو روش نبینه اینطوری میشه ....

اینم هست.   

ولی به نظرم دیگه این طور نیست که طرف خودکشی کنه. 
نمی دونم.

[آرمین]

موفقیت از تعریف بسیاری (که منم همونو قبول دارم) اینه که شما با بیشترین سرعت ممکنه به سمت یک هدف متعالی و مثبت حرکت کنید و 

این سرعت رو با ارامش طی کنید.

موفقیت رو به شکل یک مسیر میبینن. نه یک مقصد.

در واقع این روش درست حرکت به سمت اهداف هست.
با آرامش و لذت بردن از مسیر.
که متاسفانه خیلی‌هامون نداریم. من که اصلا ندارم. 

[تقوا]

تقوا اوضاع میزون هست؟

روحیه‌ات شنیدم خیلی خوبه.  این روزا هم که چشم بصیرت پیدا کردی به خاطر پاکیت. چه شود. 

الحمدلله خدا رو صد هزار مرتبه شکر
آره بهترم خدا رو شکر سرما خوردگی و گلو دردم خوب شد خدا رو شکر هم من هم خانواده ام پدرمم بهتر شد خدا رو شکر 
حالم خیلی خوبه خدایا شکرت
بچه ها میگم سخته توی اطرافیانت یا قبلا که خوابگاه بودم بعضیا توی اینستاگرام فیلم های مستهجن و رقص می بینن خیلی اوضاع فرق کرده الآن بنظرم؟ نظر شماها چیه؟
یادمه دفعه قبلی که داشتم ترک می کردم نمی دونم یکی دو ماه بود فکر کنم که پاک بودم بعد رفتیم یک جایی مهمونی پسر اون طرف برداشت بعد از ظهر که ما میخواستیم یک چرتی بزنیم با داییش نشست پای گوشی . بعد همش صداهای ناجور میومد از گوشی قبلشم شنیدم که داییش به خواهرزاده اش می گفت تو به عشق اعتیاد داری ؟ 
خلاصه من فکر کردم که داره فیلم ناجوری میبینه یا داره چت می کنه با کسی و... پاشدم یهو اون جا رو ترک کردم؛ حالم بد شد. دیدم اون پدر اون بنده خدا هم که هنوز نخوابیده بود جا خورد!‌ 
نمی دونم فهمید پسرش با داییه کاری می کرده پا شد پسرش رو با داییش برداشت برد و سریک کاری مشغول کرد منم صدا زدن که بیا بریم بهت نشون بدم یا کار کنیم که من چون خیلی دور بودم متوجه نشدم و داشتم با باغبونشون صحبت می کردم.
 کلا اون جا و اون روز خیلی حالم بد بود از وقتی رفته بودیم یه جوری شده بودم چون ظهر رسیدیم و یه جایی خارج شهر بود؛ من همش می گفتم یه جایی وایستیم نماز بخونم کلا اون چند روز خیلی عجیب شده بودم چون فکر بالای ۴۰، ۵۰ روز برای اولین بار پاک شده بودم فکر میکردم قدیس یا فرشته شدم   خیلی حال می کردم سر وقت نماز می خوندم البته صبحا رو فکر نکنم بعد رسیدیم اونجا همون اول جا نماز خواستم نماز خوندم. شب هم که میخواستیم خداحافظی کنیم بریم من تا اذان داد پا شدم از پیش میزبان و خانواده ام گفتم آب کجاست؟   همه تعجب کردن! گفتن برای چی ؟ بعد خانواده ام گفتن میخوای وضو بگیری ؟ و اونجا بود که لو رفتم حالا خانوادمم میخواستن پز منو بدن نمیدونم ! الله اعلم رفتم وضو گرفتم بعد گفتم بریم ؟ گفتن نه. بریم یه جای دیگه ای رو نشونتون بدم. کلا از صبح چند جا ما رو برده بود این ور و اون ور و ملک هاشو نشونمون میداد که من کلا حالم بهم میخورد نمیدونم چرا و تعجب میکردم و از اون طرف خیلی بدم اومده بود.
گفتن تو برو نمازتو بخون تا بریم. منم رفتم تو خونشون یهو دیدم اون پسره هم تو اتاق هست؛ یه گوشه ای. منم همونجا سجاده رو برداشتم نماز خوندم.
نمی دونم چی شد اون روز
رفتار من درست بود با اون پسره؟
خجالت کشید، واقعا کار اشتباهی کرده بود ؟ نکرده بود نمیدونم
واقعا بعدش از کارام پشیمون شدم.
هرچند کار اشتباهی نکردم بنظرم اما به روش آوردم وقتی که اونجا رو ترک کردم و رفتم شاید.
و به پدرش برخورد یا نه؟ نمیدونم!
بهرحال ازش معذرت خواهی میکنم و جبران خسارت.
نماز سروقتم از چند روز پیش و قبل ترش که داشتم کتاب تعلیمات دینی می خوندم برام مهم شده بود یک حدیثی داشت که نوشته بود:
هرگاه کسی ۴۰ روز کارهایش را خالصانه برای خدا انجام دهد، خداوند چشمه هایی از حکمت و معرفت برای او می جوشاند.
چند روز قبلش تو راه بودیم داشتیم می رفتیم همون شهر که موقع اذان مغرب ماشین وسط راه خراب شد. بعد من پایین شدم آب داشتیم تو ماشین وضو گرفتم نماز خوندم تو جاده.
فکرم این بود چون موقع نماز نایستادیم ماشین خراب شده!‌ کلا یه تفکرات دیگه ای داشتم اون روزا و حال اون چند روزم خیلی غریب بود.
تا بعد کنکور نزدیک ۵ یا ۶ ماه پاک بودم اما تابستون رفتم کلاس های فنی واسه آموزش اونجا هم کلاسی ها حرف از پ و ر ن می زدن که من لغزش کردم.

[آرمین]

سلام دوستان

همین الان از بیرون وارد خانه شدم فک کنم اواخر گردهماییِ دیگه

خداروشکر از نظر پاکی هفته خوبی بود ولی از جهات دیگه تعریفی نداشت...

به هر حال موفق باشید...

سلام رهگذر عزیز
جات خالی بود.


حالا تا گردهمایی هست پیش‌مون باش. 
موضوع در مورد ملاک‌های موفقیت هست. به چه کسی موفق میگن و از این چیزا.

[Alireza98]

همه هم بهش غبطه می‌خوردن که خوش به حالش.

ولی تهش می‌بینی حال دلش خوب نیست.
افسردگی داره.
یا حتی خودکشی می‌کنه. 

والا برا این ، یه روانشناس میگفت انسان هرموقعه به ایده آلش که تو ذهنشه برسه و بی هدف بشه و چالشی جلو روش نبینه اینطوری میشه ....

اینم هست.   

ولی به نظرم دیگه این طور نیست که طرف خودکشی کنه. 
نمی دونم.

اتفاقن بنظرم اگه آدم یه چیزی رو برا خودش خیلی بولد کنه بعد چندسال بهش برسه ولی ببینه ، اونطور که فکر میکرده نیست . شاید بره سمت افسردگی یا مثلن مواد مخدر تا بخواد سطح بالاتری رو تجربه کنه ... اوتم ببینه تهش هیچی و خودکشی...

[افرا]

و از طرف دیگه بحث داشتن  و بودن خیلی اهمیت پیدا میکنه.

وقتی که من شخص مهمی باشم یا دارای جایگاه علمی بالایی باشم و یا مهارت های خاصی داشته باشم به یک انسان موفق به مراتب نزدیکترم نسبت به کسی که یه چیزایی رو مثل خونه داره!

اما متاسفانه الگو های جامعه در جهت خیلی بدی حرکت کرده و حتی مارو هم تحت تاثیر قرار داده...

مثلا توی اینستا خیلی واضح میشه دید که یه جماعتی از ته دلشون میخوان جای پولدارای اینستا باشن و به سمتشون کشیده میشن!

کلا راه رو گم کردیم! 

بارها شده که مثلا یه چیزی مثل ماشین مدت طولانی دلم خواسته بخرم ولی خوشیش فقط یه هفته دووم داشته...

ولی وقتی یه چیزی میسازم یا نقاشی میکشم هر بار نگاش میکنم یه دنیا حال خوب بهم دست میده که ده تا ماشین نمیده!



. . . . .

رهگذر خوش اومدی.بفرمایید داخل 

[آرمین]

تقوا اوضاع میزون هست؟

روحیه‌ات شنیدم خیلی خوبه.  این روزا هم که چشم بصیرت پیدا کردی به خاطر پاکیت. چه شود. 

الحمدلله خدا رو صد هزار مرتبه شکر
آره بهترم خدا رو شکر سرما خوردگی و گلو دردم خوب شد خدا رو شکر هم من هم خانواده ام پدرمم بهتر شد خدا رو شکر 
.
.
.
فکرم این بود چون موقع نماز نایستادیم ماشین خراب شده!‌ کلا یه تفکرات دیگه ای داشتم اون روزا و حال اون چند روزم خیلی غریب بود.
تا بعد کنکور نزدیک ۵ یا ۶ ماه پاک بودم اما تابستون رفتم کلاس های فنی واسه آموزش اونجا هم کلاسی ها حرف از پ و ر ن می زدن که من لغزش کردم.

تقوا جان پستت برای گردهمایی خیلی سنگین بود برادر.   
خد رو شکر که بهتری. همین طور خانواده.
اگه اشکال نداره در خصوص باقیش بعد صحبت کنیم. 

[افرا]

در واقع این روش درست حرکت به سمت اهداف هست.
با آرامش و لذت بردن از مسیر.
که متاسفانه خیلی‌هامون نداریم. من که اصلا ندارم.  

ارمین من خودمم خیلی وقتا وقتی توی یک جمع قرار میگیرم که آرزشونو پوله دلم میخواد پولدار باشم! 

کاملا تاثیر میذاره!

بعضی وقتا گم میشم نمیدونم بالاخره کدوم مهمه.

تایید و تشویق دیگران به خاطر مدل ماشینم؟ یا حس خوبم به خاطر دانسته هایی که شاید در جامعه کسی اونو نبینه و تشویقی در پی اون نباشه!؟

[آرمین]

همه هم بهش غبطه می‌خوردن که خوش به حالش.

ولی تهش می‌بینی حال دلش خوب نیست.
افسردگی داره.
یا حتی خودکشی می‌کنه. 

والا برا این ، یه روانشناس میگفت انسان هرموقعه به ایده آلش که تو ذهنشه برسه و بی هدف بشه و چالشی جلو روش نبینه اینطوری میشه ....

اینم هست.   

ولی به نظرم دیگه این طور نیست که طرف خودکشی کنه. 
نمی دونم.

اتفاقن بنظرم اگه آدم یه چیزی رو برا خودش خیلی بولد کنه بعد چندسال بهش برسه ولی ببینه ، اونطور که فکر میکرده نیست . شاید بره سمت افسردگی یا مثلن مواد مخدر تا بخواد سطح بالاتری رو تجربه کنه ... اوتم ببینه تهش هیچی و خودکشی...

آره دقیقا منم منظورم این بود.

این‌ها موفقیت محسوب میشه اما رضایت نیست.
رضایت یه چیز دیگه هست. 

تو موفقیت می‌بینی هزار چیز داری اما بازم حالت بده. 

[Alireza98]

خیلی حال میده آدم یه چیزی باشه مثلن تا اینکه مدرکش رو داشته باشه ،، مثلن من اینکه کارگر برق هستم و بامهارتم یه ساختمون رو روشن میکنم خیلی حال میده تا اینکه یه مدرک صرفن کارشناسی که پشتش هیچ سوادی بهم اضاف نشده دادن...

[آرمین]

و از طرف دیگه بحث داشتن  و بودن خیلی اهمیت پیدا میکنه.

آره این‌ها دو جنس مختلف از موفقیت هست. 
خیلی هم فرق دارن. 

بعضی آدم‌ها فکر کنم دومی رو هیچ موقع تا آخر عمر تجربه نمی‌کنن. این قدر که در پی اولی بودن. 

بنظرم بنده موفقیت برای هر شخصی ملاک های متفاوتی داره برای یکی ثروتمند شدن خست برای یکی به آرامش رسیدن هست برای کسی دسگه رسیدن به یک هدف خواص... مثل موفقیت در زمینه ورزشی، درسی و...

ولی بنظرمن موفق واقعی تو زندگی کسی هست که دیگران ازش رازی باشن ( البته انسان های درست، پاک و با ایمان ) و حق الناس رو رعایت کنه و حق کسی رو ضایع نکنه... حالا مهم نیست این فرد یک دکتر باشه یا کارگر شهرداری...

خیلی زیبا.

ممنون از نظر ارزشمندت. جوری زندگی کنی که انسان‌های دیگه ازت در امان باشن.  

[آرمین]

خیلی حال میده آدم یه چیزی باشه مثلن تا اینکه مدرکش رو داشته باشه ،، مثلن من اینکه کارگر برق هستم و بامهارتم یه ساختمون رو روشن میکنم خیلی حال میده تا اینکه یه مدرک صرفن کارشناسی که پشتش هیچ سوادی بهم اضاف نشده دادن...

بودن. 

و
چقدر خوبه آدم‌های دیگه به خاطر‌ بودن‌هامون همراه ما باشن
و نه به خاطر داشته‌هامون.

آدم‌های دسته اول برای همیشه کنارمون می‌مونن.
آدم‌های دسته دوم تا زمانی که اون داشته رو داریم می‌مونن. 

[تقوا]

نه آرمین جان عیبی نداره
اون پست یه دردلی بود وقتی میاد دیگه نمیتونم جلوشو بگیرم مینویسم همین جور زیاد میشه شما ببخشید

در مورد موضوع :
موفقیت بنظرم من موفقیت در رابطه با خود یا موفقیت در مورد جامعه:
الآن تو جامعه ما به چه کسی می گیم موفق؟
اونی که پول دار تره!
چرا ؟ چون معیار جامعه عوض شده و شده پول
یعنی واحد اندازه گیری آدما پوله الآن توی جامعه
بقول پدرم همش می گه:
امروز پول حرف اولو می زنه
ولی من قبول ندارم کلا و به نظرم قرآن درست میگه معیار موفقیت آدما پول و مادیات و ماشین و خونه و مرد و زن بودن نیست
فقط تقواست
حالا من این روزا فکرایی که ذهنمو مشغول کرده ایناست:
کی زن می گیرم ؟؟؟؟؟؟؟   بچه ها داره دیوونم می کنه بعضی موقعا خیلی رو مخمه
یه چند ماه پیش فقط خانواده رو مقصر می دونستم که شرایط ازدواج رو مهیا نکردن اما دیدم خودمم جاشون بودم دست نگه می داشتم چون هنوز شرایطش رو پیدا نکردم

کار ندارم
پول هم که خیلی کم دارم : داشت میرسید به ده میلیون توی بورسه ولی الآن شده ۶ و خورده 
سربازی هم که مهم نیست ولی نرفتم
درس هم که دارم می خونم