گروه ۳ آقایان: سرو (حامی: مهدوی - سرپرست: )

[آرمین]

سلام به سروی‌های عزیز 
صبح پنجشنبه‌تون بخیر باشه. 

چه پست تمیزی زده زندگی آزاد .. آقا شما حس نمیکنین آرمین رفته پول داده زندگی آزاد رو از رئال خریده  
حالا این یه دونه رو من فرضیه دادم .. تک تک کهکشانیهای سرو رو باید بریم در بیاریم از کجا ترانسفر شدن  

مجاهد جان
زندگی آزاد رو من از بچگی می‌شناسم که تو تیم نونهالان رئال بود.  از همون جا چشمم رو گرفت.   قیمتش هم اصلا پایین نبود اما من رو که می‌شناسی چقدر مایه‌دارم.   خریدمش چون سرو بهش نیاز داشت. 

همین فرید رو می‌بینی از بایرن ترانسفر کردیم. 
یا حامدحامد رو از پارسی‌ سن ژرمن قرضی گرفتیم.   گفتن باید برش گردونید ما برنمی‌گردونیم. 

علیرضا ۹۸ تو من یونایتد توپ می‌زده. افرا آژاکس بوده. 

بگم هنوز؟ 

رهگذر رو این طور نبین. تخصصش کاشته است کنج دروازه. گوش چلسی بازی می‌کرده. 

دگرش یه تمام‌کننده حرفه‌ایه. از یوونتوس به زور گرفتیمش. 

پشتکار و همساده و آقای اراده مثلث استثایی تو آث میلان بودن. یک جا گرفتیم‌شون. 

هومان و محسن نه تنها تو درس حرفه‌ای بودن بلکه فوتبال حرفه‌ای رو هم از زمین‌های خاکی   لیورپول شروع کرده بودن. سریع جذب‌شون کردیم. 

جناب خان و تقوا من سیتی بودن اما به عشق سرو اومدن و موندگار شدن. 

حالا بقیه رو هم کم کم می‌گم. تا اینجاش رو داشته باشید. 

و اما مجاهد جان
بگم چند تا توپ طلا داری؟ بگم چند تا قهرمانی اروپا داری؟ بگم چند تا قهرمانی بارسلونا مدیون تو بوده؟ 
چرا نمیذاری بگم؟   همش میگی ریا میشه. بذار بچه‌ها بدونن. شاید بخوان امضا بگیرن. 

خلاصه همه ستاره‌ها تو سرو جمع هستن.
تیم قوی بسته شده و شکی نیست که این تیم موفقیت‌های دنباله‌دار خواهد داشت. 

بچه‌ها اگه اتحاد بین ما باشه، ما از پس همه چی برمیایم. فقط کافیه با هم باشیم.  

[آرمین]

بچه ها دعوت میکنم این ویدیو رو ببینین و دوست دارم نظرتون رو هم بدونم  
https://www.aparat.com/v/oYFke


درباره کارشناس برنامه
دكتر سيد محسن فاطمى فوق دكتراى روانشناسى از دانشكاه هاروارد دارد و سمت هاى Teaching Fellow، Associate  و Fellow را در دانشگاه هاروارد داشته است.
علاوه بر تدريس در دانشگاه هاروارد، دکتر فاطمی در دانشگاههای ماساچوست در بستن، مدرسه عالی روانکاوی در بستن، دانشگاه وسترن واشنگتن، دانشگاه تورنتو و دانشگاه بریتیش کلمبیا در حوزه های روانشناسی، روان تحلیلی آموزش و ارتباطات تدریس کرده است.
دكتر فاطمى دريافت كننده جايزه بين الملللى Ellen Langer در حوزه Mindfulness (حضور پويا در لحظه ) مى باشد .
(The Ellen Lange International Mindfulness Award)

مجاهد جان 

اول اینکه این آقای دکتر چقدر صداش خوبه. من اگه این قدر صدام خوب بود هیچ وقت دکتر نمیشدم. 

دوم اینکه این آقای دکتر چقدر ادبیاتش قوی هست.   من مدام در حین گوش دادن این حس رو داشتم که باید فرهنگنامه دهخدا و معین و عمید کنار دستم باشه.   یک جا مجری گفت میشه خواهش کنم به جای عصیان یه واژه دیگه بگید.   وقتی گفت «انکار انطباقی»  من به کما رفتم.   راستش فکر نمی‌کردم دیگه برگردم اما خواست خدا بود و برگشتم.  

سوم هم اینکه خب آدم خفنی هست و حتما حرف‌های خوب می‌زنه. دست گلت درد نکنه که با ما به اشتراک گذاشتیش.  

چهارم اینکه من فقط یک دور دیدم و صحبت‌هاش زیبا و درست بود. راستش یکم سنگین بود برام و باید دوباره گوش بدم. 
اگر اشکال نداره بعد نظر کاملم رو بگم که صحبت‌ها رو درست درک کرده باشم.  

بچه‌ها تو این ویدئو ۷ مرحله برای رهایی از اعتیاد گفته میشه. حالا هر نوع اعتیادی.

تو ابتدای ویدئو به زیبایی اشاره می‌کنن که در حین درگیری با اعتیاد، شخص روز‌به‌روز لذت کمتری رو از اعتیاد خودش می‌بره؛ اما در عین حال روزبه‌روز تمایل بیشتری به موضوع اعتیاد پیدا می‌کنه.
(و همین جاست که غرق زشتی‌ها و پلیدی‌های بیشتر میشیم. چون به دنبال تنوع می‌گردیم. دیگه اون قبلی‌ها راضی‌مون نمی‌کنه.)

یا مثلا اینکه چرا شخص به اعتیادش روی میاره؟
چون هیجانات منفی خودش رو نمی‌تونه از بین ببره و احساس می‌کنه با روی آوردن به موضوع اعتیاد، می‌تونه خودش رو نرمال کنه.
(که چه احساس بیهوده‌ای هست. نرمال‌ شدنی در کار نیست. بیشتر اسیر می‌شیم و به زودی باید دوز بعدی رو به خودمون تزریق کنیم.)

[آرمین]

سلام ، دیروز با یه سری اتقاقات پشت سرهم داشت زمینه سازی میشد که برسم به خ ا 

دیر از خواب بیدار شدم بعد یه استرس ناخودآگاه و بی میلی به درس داشتم ، رفتم دنبال کارای متفرقه ، دوباره نتونستم بشینم پای درس بعد رفتم سمت عادتای قدیمی آهنگ گوش کردن و خیالبافی ،بازم درس رو شروع نکردم ، موقع خواب هم وسوسه شدید اومد که خدا رو شکر این یکی رو این بار با یادآوری جملاتی که  اینجا مینویسم تونستم ازش در برم .

سلام
خوشحالم علیرضا که مدیریت کردی وضیت رو و بهت تبریک میگم.  

تو این جور مواقع، باید زنجیره رو شکست. همون اتفاق‌های پشت سر هم یک جا با یک موضوع خوب می‌تونه شکسته بشه. مثلا من سخنرانی یه شخص خاص روم خیلی اثر میذاره. زنجیره‌ی من رو می‌شکونه و من رو برمی‌گردونه. واسه خودت رو پیدا کن.  

برای رسیدن به هدفی که دلیل حضورم در یک گروه هست ، میبایست از خودمحوری نیز رها شوم....
علیرضا 98 / 12آبان / 8

علیرضا قبلا هم چندین و چند بار به این روزها رسیدی و بعد اتفاقی که نباید می‌افتاده افتاده.
ازت می‌خوام همه تجربه‌های دفعات قبل رو برای خودت بنویسی و این بار یه رویکرد متفاوت در پیش بگیری.

دنبال کردن همون روال همیشگی، همون نتیجه‌ی همیشگی رو میاره.  

۸ روز فوق العاده‌ات مبارک.  

تو این شغل فعلیم احساس ارزشمند بودن ندارم و احساس میکنم من مال این شغل نیستم در ضمن جای هیچ پیشرفتی هم ندارم
رشتم معماری هست فکر میکنم اگر ارشد شرکت کنم میتونم تو اون دو سال همه مهارت هایی که لازم دارم رو در کنار مباحث جدید یاد بگیرم 
من 29 سالمه البته 2 سال سربازی رو هم تموم کردم

زندگی جان همین که احساس ارزشمند بودن نداری کافیه تا به فکر تغییر شغلت باشی. 

تو رشته‌ی کامپیوتر کسی با لیسانس به مهارت نمی‌رسه و مهارت جای دیگه هست. ارشد که هیچی.
تو رشته‌ی معماری اگر این قضیه متفاوته پس تحصیلات دانشگاهیت رو کنار همین شغل فعلیت پی بگیر و هر دو رو با هم پیش ببر. بعدها که حس کردی آماده‌ی تغییر شغل هستی، شغل فعلیت رو به‌صورت کامل کنار میذاری و تمرکزت رو روی شغل جدید میذاری.  

تو زندگی یا باید فیتیله رویاهامون رو خاموش کنیم یا باید رویاهامون رو دنبال کنیم.

اگر تصمیم گرفتی فیتیله رو خاموش کنی، پس دیگه به ارزش و پیشرفت و ... فکر نکن و همه چیز رو فراموش کن.
اما اگر تصمیم گرفتی رویاهات رو دنبال کنی، قبول کن که بهای این رویا رو باید بپردازی. بپذیر که باید سخت‌تر از همیشه تلاش کنی تا زندگیت رو اون جوری که دوست داری تغییر بدی. و مطمئن هم باش که می‌تونی تغییر بدی. 29 سال اصلا سنی نیست که.  

[آرمین]

نمیدونم چند روزه که چیزی ننوشتم و تقریبا سکوت رو ترجیح دادم .کلا شاید دو روز نباشه ولی برای من زیاده.
.
.
.
یه تفکر داغون باعث میشه از چیزی که داریم لذت نبریم و انتخاب های اشتباهی کنیم که زندگیمون به سمت نابودی پیش بره....


افرا /16 شهریور/ 67 روز 

افرا جان دیگه ما هم داشتیم نگرانت میشدیم. برای ما که خیلی زیاد بود و کاملا محسوس. 

صحبت‌های زیبایی داشتی.
اون جمله‌ی سبز خیلی عالیه. 

ماشالله به روزهای پاکیت. 

سلام


Mr Degaresh ا/ 18 آبان  99 /3 روز خوب

چند روز هست ذهن و نگاه رو کنترل کردم. ولی افکار منفی نه....امروز یه مقدار احساس نیاز میکنم....ولی خودمو با موارد دیگه مشغول میکنم...امیدوارم به خیر بگذره با توکل به خدا

دگرش جان افکار منفیت رو بنویس.
من برای خودم تو گوشی مدام می نویسم و ذهنم رو تخلیه می‌کنم.
بعد از توش چیزهای جالبی در میارم.
گاهی یه چیز مسخره که ۱۰ بار نوشتمش مسخره‌ بودنش رو بهم نشون میده.
گاهی نوشته‌هام نشون دهنده‌ی یه الگوی‌ تکراری هست که می‌تونم متوجه بشم ایراد کار از کجاست.

امیدوارم موفق باشی. 

سلام
فرید ۵ آبان ۱۶ روز

درود به فرید کانون
خدا رو شکر که در راه مستقیم داری می‌تازی و پیش میری. 

وای فردا اولین روز کاریه. قلبم تو دهنمه اینقد هیجان دارم!   
خدایا خودت مراقبم باش.
نمیدونم با این انرژیم چکار کنم.

مبارک باشه دکتر جان.   
انشالله کار جدیدت همونی باشه که می‌خوای و برامون خبرهای خوب بیاری. 

[فرید]

سلام
فرید ۵ آبان ۱۷ روز

[افرا]

افرا جان دیگه ما هم داشتیم نگرانت میشدیم. برای ما که خیلی زیاد بود و کاملا محسوس.  

صحبت‌های زیبایی داشتی.
اون جمله‌ی سبز خیلی عالیه.  

مرسی مدیر جان

مبارک باشه دکتر جان.   
انشالله کار جدیدت همونی باشه که می‌خوای و برامون خبرهای خوب بیاری.  

اخیش خداروشکر روز اول به خیر گذشت. هفته ی اول هرکاری کلا با استرس میره جلو و دوره ی خرابکاری و سوتی دادنه!

امروز چون روز اول بود یه تک شیفت وایسادم.

باید نزدیک 350 ساعت در ماه رو پر کنم!

هیچوقت کار سبک و ملایم بهم نمیدن! همش سنگین  ولی با پول تپل! (چش نخوره!  )

کار باید مثل اسنپ و تپسی باشه!  هر لحظه دلت خواست میزنی کنار اهنگ گوش میدی

چون کار سبک بهم نمیدن یا باید بیکار باشم یا اینطوری!  بیکاری هم اگه یکم رعایت نکنی و فکر بد به دلت راه بدی قطعا افسردت میکنه!

همین چند روز پیش بود که میگفتم اگه کار خوب جور بشه میرم دنبال ازدواج!   ولی برنامه عوض شد! نمیرم  

این شکلی هیچ انرژی ایی برام نمیمونه برای طرف بذارم.

نسل ما محکومه به زندگیه سینگلی!

خدایا خودت مراقبمون باش.

افرا /16 شهریور/ 68 روز 

[sadaf1]

سلام به گلای توی کانون
گفتن ک بجای فولادی بگم پولادین
سر 210روز ان شالله از اسم واقعیم رو نمایی میکنم. چون رکورد قبلیم 210روز بود
21فروردین 180 روز خوب
خدارو شکر
باشد که با اراده پولادین برای همیشه پاک بمانیم 
دعامان کنید
یاعلی

سلام به عزیزانم توی کانون. 


مدتی نبودم بخاطر اینکه خانوادم دچار و درگیر کرونا بودن و تا وضعیت خیلی بدی هم پیش رفتیم اما با توسل به حضرت زهرا شفای خودمون و خانوادمون 
رو از خداوند گرفتیم
رسول هستم کوچیک همتون 
21فروردین 217 روز خوب

خدارو شکر
باشد که با اراده پولادین برای همیشه پاک بمانیم 
دعامان کنید و واقعا دعامون کنید. خیلی بهش نیاز دارم
یاعلی

[همساده]

سلام به گلای توی کانون
گفتن ک بجای فولادی بگم پولادین
سر 210روز ان شالله از اسم واقعیم رو نمایی میکنم. چون رکورد قبلیم 210روز بود
21فروردین 180 روز خوب
خدارو شکر
باشد که با اراده پولادین برای همیشه پاک بمانیم 
دعامان کنید
یاعلی

سلام به عزیزانم توی کانون. 


مدتی نبودم بخاطر اینکه خانوادم دچار و درگیر کرونا بودن و تا وضعیت خیلی بدی هم پیش رفتیم اما با توسل به حضرت زهرا شفای خودمون و خانوادمون 
رو از خداوند گرفتیم
رسول هستم کوچیک همتون 
21فروردین 217 روز خوب

خدارو شکر
باشد که با اراده پولادین برای همیشه پاک بمانیم 
دعامان کنید و واقعا دعامون کنید. خیلی بهش نیاز دارم
یاعلی

سلام
خدا رو صدها هزار مرتبه شکر
که خودتو و خانوادت صحیح و سالم هستید.. 
ماشالا داداش به این همه پاکی
عالیه عالی

[همساده]

سلام
فرید ۵ آبان ۱۷ روز

سلام داداش 
خیلی خوب داری پیش میری همینجور با قدرت برو 

[همساده]

اخیش خداروشکر روز اول به خیر گذشت. هفته ی اول هرکاری کلا با استرس میره جلو و دوره ی خرابکاری و سوتی دادنه!

امروز چون روز اول بود یه تک شیفت وایسادم.

باید نزدیک 350 ساعت در ماه رو پر کنم!

هیچوقت کار سبک و ملایم بهم نمیدن! همش سنگین  ولی با پول تپل! (چش نخوره!  )

کار باید مثل اسنپ و تپسی باشه!  هر لحظه دلت خواست میزنی کنار اهنگ گوش میدی

چون کار سبک بهم نمیدن یا باید بیکار باشم یا اینطوری!  بیکاری هم اگه یکم رعایت نکنی و فکر بد به دلت راه بدی قطعا افسردت میکنه!

همین چند روز پیش بود که میگفتم اگه کار خوب جور بشه میرم دنبال ازدواج!   ولی برنامه عوض شد! نمیرم  

این شکلی هیچ انرژی ایی برام نمیمونه برای طرف بذارم.

نسل ما محکومه به زندگیه سینگلی!

خدایا خودت مراقبمون باش.

افرا /16 شهریور/ 68 روز 

سلام 
تبریک میگم بهت بابت کار  
کار اتفاق باید سنگین باشه به نظرم جوری که سر کار ذهنت هرز نره و بعدش میری خونه از خودت راضی باشی که به بطالت نگذشته 
حالا کم کم دستت میاد چکار کنی که با وجود کار زیاد باز خستگیت خیلی بالا نباشه  
بزرگترین تفریح کار است  
ایشالا به وقتش ازدواج هم میکنی با یکی که لایقته

[همساده]

پیام بهبودی
تقدیم به برادرم زندگی آزاد و دیگر سروی ها

«قرار نیست کامل باشیم. اگر کامل بودیم، انسان نبودیم.»

همه ما درباره زندگی در دورانی که تا حدودی توانسته ایم پاک بمانیم انتظاراتی داشتیم. برخی از ما تصور میکردیم که پاکی، ناگهان ما را برای انجام کاری که میخواهیم در دنیا انجام دهیم، قادر یا قابل استخدام میسازد. یا شاید تصور میکردیم ارتباطات متقابل ما با دیگران به سهولت کامل انجام گیرد. به یاد میآوریم که زمانی از پاکی انتظار داشتیم تا ما را کامل سازد و دیگر همچنان اشتباهات بسیاری را مرتکب نشویم. اما این انتظار به واقعیت نپیوست. این امر به دلیل بروز عوارض عادت خودارضایی ما نیست؛ بلکه به دلیل انسان بودن است.     

اکنون برای دستیابی به بهبودی و پاکی تلاش میکنیم، نه کمال. تنها وعدهای که به ما داده شده، رهایی از خودارضایی است. کمال وضعیتی دستیافتنی برای انسانها نیست؛ هدفی واقعبینانه نیست. آنچه اغلب در کمال جستجو میکنیم، رهایی از ناراحتی ناشی از اشتباه است. در برابر رهایی از این ناراحتی، کنجکاوی، انعطافپذیری و فضای رشد و ترقی را دنبال میکنیم.

[Mr Degaresh]

سلام



Mr Degaresh ا/ 18 آبان  99 /5 روز خوب

خوب در هفته ای گذشت به این نتیجه رسیدم خیلی از استرس هام از توفع زیاد داشتن از خودمه و انتظار به زندگی بی نقص و بی استرس، همین استرس های مداوم لهم میکنه و تهش به همون ماجرا ختم میشه. خلاصه کارامو محدود کردم و میخوام تمرکز کنم رو چیزهایی که تسلط دارم

و در یه چیز دیگه که محرک منه شاید مسخره باشه، میگم نکنه به خاطر عدم انجام این کار گرفتار بی تفاوتی جنسی بشم و اینم میشه شروع ماجرا...

توکل به خدا...در کل هفته آروم از لحظ میلج...ولی پر التهاب از لحط استرس کاری بود...



 

[صابرین]

هفته اول سبز


این هفته خیلی زیاد روی کارام و برنامه هام فکر کردم و زمان های دقیق برای انجام هر فعالیتی رو یادداشت کردم 
دیدم شب ها چون خونه شلوغه و همه تلوزیون و کار های دیگه رو دنبال میکنن تمرکز کمی دارم  و همش دوست دارم کارار رو رها کنم و حوصله ندارم 
گفتم شب ها حدود نیم ساعت میام کانون کارهامو انجام میدم  و زود میخوابم و صبح زود قبل رفتن به سر کار بیدار میشم و 3 ساعتی وقت دارم که در سکوت با تمرکز بالا آموزش هامو دنبال کنم 
انشالله که هر چه زودتر به هدفم برسم 

[آرمین]

سلام

همساده جان ممنون از پیام بهبودی زیبات. 

افرا جان تقریبا ۱۲ ساعت در روز میشه یا اگه تعطیلی‌ها رو کم کنیم بیشتر. 
اما خب برای یکی مثل تو این تایم‌ها که چیزی نیست.   ماشالله به تو. منم چند باری که تجربه تغییر شغل داشتم روزها و حتی هفته‌های اول واقعا بهم سخت گذشته. یه چیزی میگم یه چیزی می‌شنوی.   خوشحال شدم بابت مشغول به کار شدنت.   انشالله موفق باشی. نکنه دیگه بری سر کار کانون نیای.   تایم اینجا رو جدا کن. 

دگرش جان خدا رو شکر مشکل رو پیدا کردی. خیلی خوبه آدم بدونه از کجا می‌خوره. پیدا کردن ریشه‌ی مشکل، نصف راه حله.   به امید خدا موفق باشی.
در خصوص محرک به قول خودت مسخره که گفتی من هم تجربه‌اش کردم. آدم فکر می‌کنه نکنه میل جنسیم رو از دست بدم. یا روزهای پاکیش که زیاد میشه میگه نکنه طوریم شده باشه که دیگه وسوسه نمیشم. اما بدون همه این‌ها از وسوسه‌های شیطانه و می‌خواد فریب بده ما رو. این بار بهانه‌اش اینه. دفعه‌های بعد میره سراغ چیزهای دیگه. خبر نداره ما دستش رو خوندیم. 

زندگی آزاد چقدر کار خوبی کردی. برنامه‌ریزی خیلی کمک‌کننده هست. این هفته اتفاقا منم همین کار رو کردم. دیدم تایم شام خانواده با تایم‌های من نمی‌خونه. گفتم یه مدتی من شب‌ها ساعت ۹:۳۰ شام می‌خورم. شما زودتر بخورید. من خودم گرم می‌کنم. می‌خورم. جمع می‌کنم. می‌شورم. کاری به کار من نداشته باشید. تا قبل از این هیچ کاری نمی‌کردم. فقط می‌خوردم.   همیشه با خلاقیت میشه راه حل‌های خوبی پیدا کرد. مثل همین کاری که تو انجام دادی برای آموزش‌هات. امیدوارم موفق باشی. 

[آرمین]

سلام

بچه‌ها اعلام وضعیت مسابقه گروهی فراموش نشه. 

آرمین / هفته‌ی اول / سبز  

خب قرار بود از خودمون بگیم آخر هر هفته. این‌که چطور هفته قبل رو گذروندیم.

این هفته چند تا کار در زمینه پاکی انجام دادم. مثل مرور اهداف پاکی و باورهای پاکیم. مثل بررسی موانع پاکیم و راه‌ حل‌هاشون. مثل توجه بیشتر به برنامه شرایط اورژانسیم.
تقریبا هر روز یک صفحه قرآن خوندم. چند روز هم یک صفحه نهج‌البلاغه خوندم. هر روز مدیتیشن داشتم. تمرینات شانه و کتف و گردن داشتم. نگاه و ذهنم رو مدیریت کردم و تو مسابقه هم اعلام وضعیت کردم.
ضمن اینکه نشستم یه برنامه روزانه خوب مناسب خودم نوشتم تا به آرامش بهتری برسم. به نظرم خیلی خوب شده. آدم اگه بدونه کارهای صبحش چین به ترتیب، کارهای بعدازظهرش چین، کارهای شبش چین، یه آرامش خیلی خوب به جانش می‌شینه. من که این مدلیم. 

این هفته متوجه شدم چقدر حسودم و این چقدر بده. 
هفته‌های قبل خشم زیادی داشتم و این هفته بهتر بودم.
ولی مغزم خیلی شلوغ بود مثل همیشه. تو فکرهام هم عموما با خودم درست رفتار نمی‌کنم. 
این هفته دو تا نماز شب داشتم و یک دعای عهد. خدا رو شکر. نمازهام رو هم کامل خوندم.

دیگه اینکه آموزش‌های اندرویدم رو ۳ روز دنبال کردم. 
هر روز هم یه سری فیلم آموزش در خصوص تغییر دیدم.
خواب هم ۲ - ۳ شب به موقع نبود و باقیش خوب بود.

دیگه همین‌ها. چیزی ندارم بگم. 
ممنون که خوندید.