1399 آذر 7، 21:26
من بعد از پایان اظهار نظر کردم ببخشید
نقل قول: 3. باید حس عزت نفس و دوست داشتن خودمون رو داشته باشیم و تو سر خودمون نزنیم(ولی چگونه؟)
(1399 آذر 7، 21:26)همساده نوشته است: پایان گردهمایی سرو
ممنون از حضورتون
ببخشید زیاد حرف زدم و پر از غلط املایی نگارشی تایپ کردم. شرایطم خوب نبود برای تایپ
بچه ها موضوع هفته بعد باز اعتماد به نفس باشه یا بحث پیرامون استرس؟
این هفته گرداننده گردهمایی من بودم. نوبت من و آرمین گذشت هفته بعد کی گرداننده میشه؟
(1399 آذر 7، 22:26)هومان نوشته است: به نام اونی که همیشه مراقبمونه
راسیاتش یه چن وقتی بود دلگیر بودم ، از خودم از اطرافم از همه چی
اونقدری شکست داشتم که حتی روم هم نمیشد برگردم اینجا
ولی خوب تصمیم گرفتم دوباره بیام و قوی شروع کنم
اگه فک کرده بودین که رفتم بدونین هنوز بیخ گوشتونم
بسمالله
هومان/7 آذر/شروع اون چیزایی که هممون دنبالشیم
(1399 آذر 7، 22:52)ArminNewLife نوشته است: چه بحث شیرین و جذابی، بچه ها ببخشید، من متوجه نشدم که امشب قراره گفتگویی داشته باشیم. وگرنه خیلی دوست داشتم در این بحث شرکت میکردم. هم چیزی یاد میگرفتم و هم بهانه خوبی بود برای آشنایی با دوستان خوبم در اینجا.
من خودم متاسفانه از کمبود اعتماد به نفس رنج می برم. البته از بیرون اصلا اینطور به نظر نمیرسه! چون سالها تدریس کردن اون هم به زبانهای مختلف، و ارائه سمینار و سخنرانی و ... باعث شده حتی نزدیکترین دوستانم هم منو مسخره کنن و بگن "بابا تو مهرطلب هستی! وگرنه یکی مثل تو چرا باید از کمبود اعتماد به نفس حرف بزنه!"
درحالی که اونها از درون من خبر نداشتن و ندارن و نمیدونن چه استرس درونی (ناشی از عدم اعتمادبنفس) پشت این چهره به ظاهر آرامم موج میزنه و چند هزار قرص پروپانولول و ... تا الان مصرف کردم که بتونم کارم رو بخوبی جلو ببرم (:
(1399 آذر 7، 23:21)POURIA - RA نوشته است: سلام به همه ی آقایون عزیز وقتتون بخیر
نمی دونم چرا حس می کنم تو همین گروه یه تعداد اندکی خانم هم حضور دارن امیدوارم که این حسم اشتباه باشه
اومده بودم صرفا فقط چون یه سری از شما لطف کرده بودید جواب سؤالاتم رو داده بودید و یه سری هم سؤال ازم شده که جوابشون رو بدم منتها انگار یه بحث شیرین داشتیم امروز که من از دستش دادم متاسفانه
این برنامه ی گفت و گو چه زمان هایی هستش دقیقا چون من وقت نمی کنم بشینم این قوانین و راهنما ها رو بخونم ممنون میشم یکی راهنمایی کنه
می خواستم جواب سؤالات آقا آرمین رو بنویسم حالا بمونه یه وقت دیگه
فقط جهت عرض ادب و ارادت مزاحم شدم خدمت همگی
انشاالله که روزهایی پر از آرامش و پاکی رو همگی پیش رو داشته باشید
شب و روزگار بر همگی خوش
(1399 آذر 7، 23:52)همساده نوشته است:(1399 آذر 7، 22:52)ArminNewLife نوشته است: چه بحث شیرین و جذابی، بچه ها ببخشید، من متوجه نشدم که امشب قراره گفتگویی داشته باشیم. وگرنه خیلی دوست داشتم در این بحث شرکت میکردم. هم چیزی یاد میگرفتم و هم بهانه خوبی بود برای آشنایی با دوستان خوبم در اینجا.
من خودم متاسفانه از کمبود اعتماد به نفس رنج می برم. البته از بیرون اصلا اینطور به نظر نمیرسه! چون سالها تدریس کردن اون هم به زبانهای مختلف، و ارائه سمینار و سخنرانی و ... باعث شده حتی نزدیکترین دوستانم هم منو مسخره کنن و بگن "بابا تو مهرطلب هستی! وگرنه یکی مثل تو چرا باید از کمبود اعتماد به نفس حرف بزنه!"
درحالی که اونها از درون من خبر نداشتن و ندارن و نمیدونن چه استرس درونی (ناشی از عدم اعتمادبنفس) پشت این چهره به ظاهر آرامم موج میزنه و چند هزار قرص پروپانولول و ... تا الان مصرف کردم که بتونم کارم رو بخوبی جلو ببرم (:
سلام آرمین جدید گروه میدونستی این آرمین قدیمی گروه رو ما خیلی اذیت میکنیم؟ الان دیگه دوتا شدید زورتون زیاد شد
داداش خارجکی نارنجکی هستی شما؟ اگه هستی منم خیلی آی لاو یو
چیزایی که گفتی صد درصد موافقم ما هم تو گردهمایی روش توافق نظر داشتیم. ایشالا که با اطرافیان خصوصا کودکان ما که خودمون زخم خوردیم درست رفتار کنیم
هر هفته ساعت 20 تا 21 گردهمایی داریم هم راجع به حس و حال هفتگی و روزانه مشارکت میکنیم هم یه موضوع خاص