امتیاز موضوع:
  • 21 رأی - میانگین امتیازات: 4.1
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گروه ۳ آقایان: سرو (حامی: مهدوی - سرپرست: )

به نظرم راجع به مورد سوم،باید خودمون رو معشوقه خودمون در نظر بگیریم،وقتی کسی رو دوست داری حاضری هر کاری بکنه آب تو دلش تکون نخوره،شاد باشه و از این حرفا حالا فرض کنیم معشوقه خودمونیم همون کارا رو هم باید برا خودمون انجام بدیم دیگه

Hanghead من بعد از پایان اظهار نظر کردم ببخشید
 سپاس شده توسط
همساده جان برای تکنیکا یه متن بلند بالا لازمه واقعا نمیشه اینو خلاصه کرد.

نقل قول: 3. باید حس عزت نفس و دوست داشتن خودمون رو داشته باشیم و تو سر خودمون نزنیم(ولی چگونه؟

ساده ترینش مقایسه نکردنه ولی خیلیا هنوز به این باور نرسیدن که مقایسه کردن چه با بالاتر از خود چه پایینتر از خودمون مضره .

اثرات مقایسه کردن هم باید در موردش صحبت کنیم که تا 12 باید اینجا بمونیم Gigglesmile 

اصلا اینکه خودمون رو همینجوری دوس داشته باشیم از ویژگی های شخصیت سالمه ولی بعضی در اون شک دارن.

یه تکنیک دیگه اینه که کارهایی که یه شخص با عزت نفس بالا رو عینا تکرار کنیم مثل صاف رفتن. همونطور که عزت نفس و اعتماد به نفس بالا باعث 

صاف ایستادن میشه برعکسش هم صادقه.

هدیه گرفتن برای خودمون هم مورد بعدیه. 

تکنیکا زیادن و همچنین میشه در هیپنوتیزم این افکار صحیح رو جایگزین کرد.
 سپاس شده توسط
(1399 آذر 7، 21:26)همساده نوشته است: پایان گردهمایی سرو
ممنون از حضورتون 
ببخشید زیاد حرف زدم و پر از غلط املایی نگارشی تایپ کردم. شرایطم خوب نبود برای تایپ 18

بچه ها موضوع هفته بعد باز اعتماد به نفس باشه یا بحث پیرامون استرس؟ Khansariha (56)
این هفته گرداننده گردهمایی من بودم. نوبت من و آرمین گذشت هفته بعد کی گرداننده میشه؟ 49-2


وای من خودم یادم میره بیام حیثیتم میره Khansariha (13) 

جفت صحبتا خیلی جای بحث دارن . اعتماد به نفس و عزت نفس ازینجا به بعدش نیاز به اموزش حرفه ایی تر تکنیکا داره پس فکر کنم بریم استرس

بهتر باشه. 53
 سپاس شده توسط
به نام اونی که همیشه مراقبمونه

راسیاتش یه چن وقتی بود دلگیر بودم ، از خودم از اطرافم از همه چی 
اونقدری شکست داشتم که حتی روم هم نمیشد برگردم اینجا
ولی خوب تصمیم گرفتم دوباره بیام و قوی شروع کنم 
اگه فک کرده بودین که رفتم بدونین هنوز بیخ گوشتونم 
بسم‌الله

هومان/7 آذر/شروع اون چیزایی که هممون دنبالشیم 53
     در همه احوال
خداراشکر!!!!

[تصویر:  73z3_tenor_(6).gif]
 سپاس شده توسط
چه بحث شیرین و جذابی، بچه ها ببخشید، من متوجه نشدم که امشب قراره گفتگویی داشته باشیم. وگرنه خیلی دوست داشتم در این بحث شرکت میکردم. هم چیزی یاد میگرفتم و هم بهانه خوبی بود برای آشنایی با دوستان خوبم در اینجا.

من خودم متاسفانه از کمبود اعتماد به نفس رنج می برم. البته از بیرون اصلا اینطور به نظر نمیرسه! چون سالها تدریس کردن اون هم به زبانهای مختلف، و ارائه سمینار و سخنرانی و ... باعث شده حتی نزدیکترین دوستانم هم منو مسخره کنن و بگن "بابا تو مهرطلب هستی! وگرنه یکی مثل تو چرا باید از کمبود اعتماد به نفس حرف بزنه!"

درحالی که اونها از درون من خبر نداشتن و ندارن و نمیدونن چه استرس درونی (ناشی از عدم اعتمادبنفس) پشت این چهره به ظاهر آرامم موج میزنه و چند هزار قرص پروپانولول و ... تا الان مصرف کردم که بتونم کارم رو بخوبی جلو ببرم (:
ولی به نظرم گناه این عدم اعتماد بنفس به گردن ما نیست! به خاطر شرایطی هست که توش بزرگ شدیم و نوع تربیتی که شدیم! الان جایی که من زندگی میکنم واقعا نوع و روش تربیت بچه های کوچیک رو که می بینم حسرت میخورم! بهشون یاد میدن که از کمبودهای خودشون، چه ظاهری و چه باطنی خجالت نکشن! هیچ کدوم رو مخفی نکنن و اتفاقا با صدای بلند و رسا در جامعه اعلام کنن که چه مشکلاتی دارن! چند بار برای ما پیش اومده که یک ضعف حتی کوچیک، یا یک مشکل ظاهری، یا ... رو از همه برای سالها مخفی و قایم کردیم!؟  من اینجا وقتی برای اولین بار در منزل یکی از همکارانم دعوت بودم، دختر کوچیکش اومد و بعد از معرفی خودش و یکم بازی و خوش و بش یهو دستش رو آورد جلو و اثر یک سوختی خیلی بد شکل و عمیق رو روی بازوش نشونم داد و گفت طی یه حادثه اینجور شده!! با خیال خیلی راحت و بدون کوچکترین حس خجالتی! نگاه شگفت زده ی من رفت روی چهره پدر و مادرش که با آرامش و لبخند نگاهش میکردن! شاید این مثال مسخره ای به نظر بیاد، ولی من رو برد به کودکیم که خیلی اتفاقات، مشکلات و نقصها رو خودم و بقیه شون رو پدر و مادرم از همه مخفی میکردن و حتی راجع بهشون حرف زده نمیشد! 
خوب وقتی شما گندم میکاری گندم درو میکنی و وقتی برنج، برنج!  نمیشه وقتی بچه ای در کودکی تا حرف میزنه بهش بگن بشین سر جات (مخصوصا در محیط مدرسه!) و بعدا ازش انتظار داشته باشیم قله های اعتمادبنفس رو یکی یکی هم فتح کنه ((:
سلام به همه ی آقایون عزیز وقتتون بخیر

نمی دونم چرا حس می کنم تو همین گروه یه تعداد اندکی خانم هم حضور دارن امیدوارم که این حسم اشتباه باشه

اومده بودم صرفا فقط چون یه سری از شما لطف کرده بودید جواب سؤالاتم رو داده بودید و یه سری هم سؤال ازم شده که جوابشون رو بدم منتها انگار یه بحث شیرین داشتیم امروز که من از دستش دادم متاسفانه
این برنامه ی گفت و گو چه زمان هایی هستش دقیقا چون من وقت نمی کنم بشینم این قوانین و راهنما ها رو بخونم ممنون میشم یکی راهنمایی کنه

می خواستم جواب سؤالات آقا آرمین رو بنویسم حالا بمونه یه وقت دیگه

فقط جهت عرض ادب و ارادت مزاحم شدم خدمت همگی

انشاالله که روزهایی پر از آرامش و پاکی رو همگی پیش رو داشته باشید

شب و روزگار بر همگی خوش
(1399 آذر 7، 22:26)هومان نوشته است: به نام اونی که همیشه مراقبمونه

راسیاتش یه چن وقتی بود دلگیر بودم ، از خودم از اطرافم از همه چی 
اونقدری شکست داشتم که حتی روم هم نمیشد برگردم اینجا
ولی خوب تصمیم گرفتم دوباره بیام و قوی شروع کنم 
اگه فک کرده بودین که رفتم بدونین هنوز بیخ گوشتونم 
بسم‌الله

هومان/7 آذر/شروع اون چیزایی که هممون دنبالشیم 53

سلام عزیزم داداش واقعا جات خالی بود 20
کانون نیومدن تنها در صورتی مفیده:
آدم یه روش و راه دیگه برای کسب هوشیاری جنسی پیدا کرده باشه و بخاطر پرهیز از تداخل نیاد کانون
وگرنه وقتی دستت رفت رو دکمه عضویت دیگه کار تمومه Gigglesmile  چون:
اول اینکه پذیرفتیم که خودارضایی برامون مشکل ایجاد کرده و در مسیر طبیعی زندگی خلل ایجاد کرده
و دوم اینکه پذیرفتیم این راه رو تنهایی و دیمی و الابختکی سخت میشه پیمود و و فراگیری جمعی و تلاش گروهی بهتر جواب میده
...... 

تو کلی رکورد خوب داری ما یادمون نرفته عزیز Confetti
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
 سپاس شده توسط
(1399 آذر 7، 22:52)ArminNewLife نوشته است: چه بحث شیرین و جذابی، بچه ها ببخشید، من متوجه نشدم که امشب قراره گفتگویی داشته باشیم. وگرنه خیلی دوست داشتم در این بحث شرکت میکردم. هم چیزی یاد میگرفتم و هم بهانه خوبی بود برای آشنایی با دوستان خوبم در اینجا.

من خودم متاسفانه از کمبود اعتماد به نفس رنج می برم. البته از بیرون اصلا اینطور به نظر نمیرسه! چون سالها تدریس کردن اون هم به زبانهای مختلف، و ارائه سمینار و سخنرانی و ... باعث شده حتی نزدیکترین دوستانم هم منو مسخره کنن و بگن "بابا تو مهرطلب هستی! وگرنه یکی مثل تو چرا باید از کمبود اعتماد به نفس حرف بزنه!"

درحالی که اونها از درون من خبر نداشتن و ندارن و نمیدونن چه استرس درونی (ناشی از عدم اعتمادبنفس) پشت این چهره به ظاهر آرامم موج میزنه و چند هزار قرص پروپانولول و ... تا الان مصرف کردم که بتونم کارم رو بخوبی جلو ببرم (:

سلام آرمین جدید گروه 49-2  میدونستی این آرمین قدیمی گروه رو ما خیلی اذیت میکنیم؟ الان دیگه دوتا شدید زورتون زیاد شد Swear1 
داداش خارجکی نارنجکی هستی شما؟  اگه هستی منم خیلی آی لاو یو Khansariha (8) 
چیزایی که گفتی صد درصد موافقم ما هم تو گردهمایی روش توافق نظر داشتیم. ایشالا که با اطرافیان خصوصا کودکان ما که خودمون زخم خوردیم درست رفتار کنیم 63 
هر هفته ساعت 20 تا 21 گردهمایی داریم هم راجع به حس و حال هفتگی و روزانه مشارکت میکنیم هم یه موضوع خاص
Khansariha (56)
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
 سپاس شده توسط
(1399 آذر 7، 23:21)POURIA - RA نوشته است: سلام به همه ی آقایون عزیز وقتتون بخیر

نمی دونم چرا حس می کنم تو همین گروه یه تعداد اندکی خانم هم حضور دارن امیدوارم که این حسم اشتباه باشه

اومده بودم صرفا فقط چون یه سری از شما لطف کرده بودید جواب سؤالاتم رو داده بودید و یه سری هم سؤال ازم شده که جوابشون رو بدم منتها انگار یه بحث شیرین داشتیم امروز که من از دستش دادم متاسفانه
این برنامه ی گفت و گو چه زمان هایی هستش دقیقا چون من وقت نمی کنم بشینم این قوانین و راهنما ها رو بخونم ممنون میشم یکی راهنمایی کنه

می خواستم جواب سؤالات آقا آرمین رو بنویسم حالا بمونه یه وقت دیگه

فقط جهت عرض ادب و ارادت مزاحم شدم خدمت همگی

انشاالله که روزهایی پر از آرامش و پاکی رو همگی پیش رو داشته باشید

شب و روزگار بر همگی خوش

سلام داداش هر هفته جمعه ساعت 20 تا 21
خوشحالیم که در جمع مایی 49-2 با خودت نور آوردی 302
راجع به یه موضوع خاص یا اینکه راجع به حال و هوای هفتگی یا سوال و جوابی راجع به پاکی داشته باشیم تو اون یه ساعت حرف می‌زنیم.  Khansariha (69)

من خودم سعی میکنم تو گروه کسی رو کنترل نکنم هم واسه پاکی خودم بهتره هم بقیه Confetti زیاد به این که کی حرفامو میخونه کی نمیخونه یا کی با کی دوسته کی صمیمی وقتی کار ندارم و بعبارتی بقیه رو کنترل نمیکنم راحت‌ترم حواسم به حاشیه که میره بازدهی کم میشه 53258zu2qvp1d9v راستی پلیس کانون(فتا) حواسش به همه چی هست 6
بیشتر مشارکت کن آشناتر بشیم
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
راستی تو پستهای قبلی بود یا پروفایل آرمین نمیدونم ولی اگه درست دیده باشم. خوندم که داداش جناب خان  یکی از باورهای گروه با نزدیک 2 سال پاکی گفته بود امروز قراره جشن ازدواجش باشه Confetti
 
داداش ما بیادت بودیم از ته دل برات آرزوی خوشبختی میکنیم. مبارکت باشه دادش عزیز Greenstars

شاه داماد جان 53 53 مایه غرور همه سروی ها هستی
شايد خوشبختي همين باشد
كه با خودت نگويي :
كاش جايِ ديگري بودم
كارِ ديگري داشتم
يك آدمِ ديگري بودم ... !

53 عاقبتت بخیر همسفر 53
سلام
فرید ۵ آبان ۳۳ روز
هفته سبزی بود 53258zu2qvp1d9v
تو خوب بمون، نذار خوبا تموم شن
Confetti به به به شاه داماد ماه داماد شاخ شمشاد جناب خان تبریک میگم انشاالله به پای هم پیر بشن. 2uge4p4
(1399 آذر 7، 23:52)همساده نوشته است:
(1399 آذر 7، 22:52)ArminNewLife نوشته است: چه بحث شیرین و جذابی، بچه ها ببخشید، من متوجه نشدم که امشب قراره گفتگویی داشته باشیم. وگرنه خیلی دوست داشتم در این بحث شرکت میکردم. هم چیزی یاد میگرفتم و هم بهانه خوبی بود برای آشنایی با دوستان خوبم در اینجا.

من خودم متاسفانه از کمبود اعتماد به نفس رنج می برم. البته از بیرون اصلا اینطور به نظر نمیرسه! چون سالها تدریس کردن اون هم به زبانهای مختلف، و ارائه سمینار و سخنرانی و ... باعث شده حتی نزدیکترین دوستانم هم منو مسخره کنن و بگن "بابا تو مهرطلب هستی! وگرنه یکی مثل تو چرا باید از کمبود اعتماد به نفس حرف بزنه!"

درحالی که اونها از درون من خبر نداشتن و ندارن و نمیدونن چه استرس درونی (ناشی از عدم اعتمادبنفس) پشت این چهره به ظاهر آرامم موج میزنه و چند هزار قرص پروپانولول و ... تا الان مصرف کردم که بتونم کارم رو بخوبی جلو ببرم (:

سلام آرمین جدید گروه 49-2  میدونستی این آرمین قدیمی گروه رو ما خیلی اذیت میکنیم؟ الان دیگه دوتا شدید زورتون زیاد شد Swear1 
داداش خارجکی نارنجکی هستی شما؟  اگه هستی منم خیلی آی لاو یو Khansariha (8) 
چیزایی که گفتی صد درصد موافقم ما هم تو گردهمایی روش توافق نظر داشتیم. ایشالا که با اطرافیان خصوصا کودکان ما که خودمون زخم خوردیم درست رفتار کنیم 63 
هر هفته ساعت 20 تا 21 گردهمایی داریم هم راجع به حس و حال هفتگی و روزانه مشارکت میکنیم هم یه موضوع خاص
Khansariha (56)

قربانت همساده عزیز (:
خارجکی که نه ((: ما هرجا بریم ایرانی می مونیم (;
 هرهفته جمعه ها گردهمایی هست؟ چه عالی. سعی میکنم منم بیام. البته با بچه کوچیک خیلی سخته برنامه ریزی کردن (: ولی واقعا دوست دارم بتونم بیام
هفته سوم سبز

علیرضا98 / 8اذر / شروع پاکی

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان