1399 اسفند 25، 18:21
داستان من
(1399 اسفند 25، 9:14)افرا نوشته است: یه پست از خانما داشتم میخوندم نمیدونم کجاست الان ، در مورد تنها بودن و نداشتن دوس پسر و اینا بود. وقتی خوندمش خیلی تعجب کردم!
میگفتم پس چطوری ما اینقد تنها میمونیم!
فکر کنم بیوفتم تو سلول انفرادی هم هیچ اتفاقی برام نیوفته!
سر همین قید همه ی به ظاهر دوستان رو زدم!
روش ارتباطم رو تغییر دادم...
اینطوری که من فقط به کسایی که بهم وفادارن اهمیت میدم.
هرکی که باهام کاری نداره حتی اگه دوسش داشته باشم میگم بره گمشه!
ذره ایی دیگه رو دل خودم پا نمیذارم بیام به کسی که دوسم نداره پیام بدم!
اینکار از دیشب یه حس ازادی بهم داده خیلی خیلی خوبه...
انگار دارم پرواز میکنم!
مورد بعدی اینه که برای ترک کردن و زندگیه جدیدم تقریبا از همه ی منابعم استفاده کردم...
دیشب حساب کردم این ترک کردن به صورت کلی 35 میلیون برام هزینه داشت!
قبلا ورزشکار خیلی خوبی بودم... ولی این مدت از تمام ظرفیت بدنم استفاده کردم الان علائم اولیه سرطان پوست دارم!
دوستام فیلتر شدن و اونایی موندن که واقعا دوستمن!
تا اینجاش که خیلی بد بود الان همه میگن چرا اصلا ادامه دادی اگه قبلا بهتر بودی!
نکته همینجاست...
ادم برای به دست اوردن یه چیزی هزینه ی سنگین میده ولی یه عمر ازش استفاده میکنه...
(1399 اسفند 25، 10:02)Powerful نوشته است:نمیخوام /خفه /خفه شو، کاملا خفه شو /برو عامو گورتو گم کن /خفه میشی یا بیام خفت کنم /باشه تو درست میگی حالا برو بذار باد بیاد لطفا //اییی خداااا دیووونه شدم بسه دیگه بمیییر لعنتی کثافت آشغال برو گورتو گم کن خفه شو نمیخوام نمیخوام نمیخوام //یه بار دیگه فقط گفتی دندوناتو تو دهنت خرد میکنم /
شمام نظرتونو بگین...موقعی که وسوسه میاد تو دلتون چی بهش میگید...اصلا چیزی بهش میگید یا فقط من اینجوری ام
(1399 اسفند 25، 12:46)مهدوی نوشته است: منم دقیقاً همینجوری بودم
حتی اگه خونواده توی رفتن دیر میکردن عصبی میشدم و بهشون میگفتم ملت منتظرتونن (اظهار خوبی برای رسیدن به بدی!)
نقل قول: قطعاً شارمین هم موفق خواهد شد
(1399 اسفند 24، 16:58)Saman79 نوشته است: سامان 79 / 23 اسفند 99 / 1 روز پاک
خدایا شکرت
(1399 اسفند 24، 23:49)Mr Degaresh نوشته است: برنامه ریزی فشزده خیلی بهم فشار آورده، به خاطر شرایط کرونا یه جورایی دورکار شدم و همش خونه ام.
.
.
.
میترسم این برنامه ریزی فشرده اذیتم کنه چون گاهی به شدت خسته میشم. ولی به یادگیری طراحی وب برای شغل دوم نیاز دارم
(1399 اسفند 25، 8:31)poorang نوشته است: poorang / هجدهم اسفند 99 /7 روز خوب
(1399 اسفند 25، 9:14)افرا نوشته است: ادم برای به دست اوردن یه چیزی هزینه ی سنگین میده ولی یه عمر ازش استفاده میکنه...
(1399 اسفند 25، 10:02)Powerful نوشته است:شمام نظرتونو بگین...موقعی که وسوسه میاد تو دلتون چی بهش میگید...اصلا چیزی بهش میگید یا فقط من اینجوری ام
(1399 اسفند 25، 18:01)Deril نوشته است: دریل/ 24 اسفند / 0
روزای خوب منم میرسه.
نقل قول: نسبی نگاه کن به آدما، هر کدوم یه خوبی دارن ، یه بدی، هر کدوم میتونن یه جایی به یه دردی بخورن (من واقعا با هرکی قطع رابطه کردم 6 ماه بعد کارم گیر افتاد بهش، جوری که مثلا اون میتونست 5 دقیقه ای حلش کنه ولی الان که نیست باید 1 هفته پدرم در بیاد! )
نقل قول: افرا جان
بعضی وقتا مجبوریم تصمیمی که گرفتی رو توی زندگی پیاده کنیم
منم چند سالیه دارم کم و بیش اجراش میکنم اما نتیجه اش تنهایی زیاده
و اینکه
مراقب باش نزدیکترین افراد رو با این قاعده از دست ندی
نگران اون علائم هم نباش
شاید التهابی چیزی باشه؛ مثل خال میمونه؟!
نمیدونم
ولی میدونم اگه بری دکتر میگه جیزی نیست و یه دارویی میده و خلاص
190 روز پاک مبارک
(1399 اسفند 25، 21:02)افرا نوشته است: سلام مدیریییییی
بهتری؟
کلی منتظر بودیم برگردی...
(1399 اسفند 26، 0:03)حنیف نوشته است: سلام
حنیف / ۲۲ اسفند / ۴ روز
شارمین جان داداش اوضاع خوبِ دیگه، قرار مدارمون یادت نرفته
، پس حواست جمع کن
نظر چیه استارت اول ۱۰۰ روز
(1399 اسفند 26، 13:38)poorang نوشته است: دوستان یه سوال دارم. اون تاریخی که اون وسط مینویسیم تاریخ آخرین خود ارضایی هست؟ اینو بیزحمت بهم توضیح بدین
(1399 اسفند 26، 0:03)حنیف نوشته است: سلام
حنیف / ۲۲ اسفند / ۴ روز
(1399 اسفند 26، 11:05)poorang نوشته است: سلام. صبح آخرین سه شنبه قرنتون بخیر.
poorang / اسفند 18 / 8 روز خوب
(1399 اسفند 26، 15:18)Saman79 نوشته است: سلام
خداروشکر خیلی حالم خوبه چند روزه
فکرای منفیو خیلی سریع از خودم دور میکنم
خدایا شکرت
کمکم کن بازم پاک بمونم
سامان ۷۹ / ۲۳ اسفند ۹۹ / ۳ روز پاک
امروز صبح که از خواب بیدار شدم و دیشب موقع خواب یه وسوسه ریزی اومد ولی زدم نابودش کردم
(1399 اسفند 26، 21:03)Deril نوشته است: دریل خوبه. حال روحیشم خوبه.