امتیاز موضوع:
  • 21 رأی - میانگین امتیازات: 4.1
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گروه ۳ آقایان: سرو (حامی: مهدوی - سرپرست: )

(1400 فروردين 2، 19:48)Mr Degaresh نوشته است: سلام بچه ها

دیشب تو خواب محتلم شدم. درسته مشکلی نیست ولی حالم بد میشه همش بعدش و شروع لغزش
من با خانواده زندگی میکنم، به خاطر کرونا کار بیرونم کم شده و جنس کارم دورکاری شده. خوب بیشتر همو میبینیم. ملی هر چند وقت یه بار به مشکل بر میخورم باهاشون و آسته تحملم کم شده.
شایدم طبیعیه....اخساس میکنم زمان بندی و مدیریت زندگیم وقتی با پدر و مادر هستی دیگه دست خودت نیست. از طرفی شرایط اقتصادی لعنتی اماکن جدا شدن  رو بهم نمیده. خیر سرم دوتا شغل هم دارم ولی هیچی ......لعنت لعنت لعنت به شرایطی که اینقدر ما جوانها رو تحت فشار و ناراحتی قرار داده که برای حداقل های زندگی با وجود تلاش باز هم باسد همش استرس و نگرانی داشته باشیم...

سلام داداش دگرش جان خوبی ؟

قرار بود با هم بریم تا 100

ولی من رفیق نیمه راه شدم

ولی دارم پشت سرت میام

محکم و قوی باش 

با تمام وجودت بازی کن

هم خط دفاع

هم خط حمله

ما باید ببریم

باید ببریم Khansariha (69)
----------------------------------------------

داداش یه چیزی میخواستم بگم اولش گفتم بحث رو شروع نکنم دوباره مثل قبل بشه ولی آخرش گفتم امیدوارم ناراحت نشی و کمک کنه.

من جای شما نیستم...تو شهر شما زندگی نمیکنم...دقیقا شرایطتتونو نمیدونم

فقط میدونم یک جوون 34 ساله ای که سر کار میره و حقوق داره هرچند کم

میخواستم بپرسم اگه اکشال نداره که آیا تاحالا خواستگاری رفتی؟ چندبار رفتی؟ چجوری جور شده؟
و اینکه شرایطتت واقعا خوبه برای ازدواج الکی به تاخیرش ننداز
از همین فردا پاشو برنامه ریزی کن به خانواده بگو چندجا زنگ بزنن هماهنگی کنن  سعی کن ماهی حداقل 3 جا بری

این قدر بری تا از یکی خوشت بیاد و اوکی بشه

به خدا ازدواج این قدر سخت نیست...من خودم با کلی دختر دم بخت صحبت کردم خیلی هاشون خیییلی هاشون شرایط رو درک میکنند و نه ماشین نه خونه نه حتی جشن عروسی هیچچی نمیخوان فقط یه شوهر با شخصیت و کاری مثل داداش دگرش من میخوان

پس تا بیشتر از این دیر نشده شروع کن...از شما حرکت از خدا برکت......توکلت به خدا باشه خودش همه چیزو یه جوری جفت و جور میکنه که کف میکنی...همونی که میخوای یهویی پیداش میشه...
خیلی خیلی خیلی بدتر از ماهاش رفتند و ازدواج کردند  ...من چند روز پیش جشن عقد یه فامیلامون بود طرف 20 سالش بود...سربازی هم نرفته بود!
ولی اراده کرد ...پافشاری کرد و به هدفش رسید...مام باید شروع کنیم....هم خودم..هم شما...هم افرا....با دست روی دست گذاشتن کاری درست نمیشه باید عزممونو جزم کنیم همین 1400 بریم قاطی مرغا.

امید وارم ناراحت نشده باشی داداش دگرش گلم ....امیدوارم همین 1400 جشن عقدت باشه...هم شما هم افرا هم آرمین هم خودم هم همه بچه ها Khansariha (69)  2uge4p4  Confetti 49-2 302
----------------------------
اگر فکر میکنی 
 که
میتوانی
قطعا 
Khansariha (69) میتوانیییییی Khansariha (69)
----------------------------
حالا بشین با خودت فکر کن ببین
 فکر میکنی ؟ 
---------------------------------
(1400 فروردين 2، 19:47)Deril نوشته است: سلام 
دریل/ 24 اسفند/ 8 روز خوب 
برنامه ها دارن انجام میشن. یکم موتورم گرم شه با قدرت تر پیش میرم. کلی کار باید انجام بدم که هر کدوم تو زندگیم خیلی میتونه تاثیر بزاره. امسال سال منه.  Khansariha (69)

میتونم بگم این یکی از پر انرژی ترین پستایی بود که دیدم! 53258zu2qvp1d9vاونجایی که میگی امسال سال منه....

خیلی خوب شروع کردیم ...

(1400 فروردين 2، 19:48)Mr Degaresh نوشته است: سلام بچه ها

دیشب تو خواب محتلم شدم. درسته مشکلی نیست ولی حالم بد میشه همش بعدش و شروع لغزش
من با خانواده زندگی میکنم، به خاطر کرونا کار بیرونم کم شده و جنس کارم دورکاری شده. خوب بیشتر همو میبینیم. ملی هر چند وقت یه بار به مشکل بر میخورم باهاشون و آسته تحملم کم شده.
شایدم طبیعیه....اخساس میکنم زمان بندی و مدیریت زندگیم وقتی با پدر و مادر هستی دیگه دست خودت نیست. از طرفی شرایط اقتصادی لعنتی اماکن جدا شدن  رو بهم نمیده. خیر سرم دوتا شغل هم دارم ولی هیچی ......لعنت لعنت لعنت به شرایطی که اینقدر ما جوانها رو تحت فشار و ناراحتی قرار داده که برای حداقل های زندگی با وجود تلاش باز هم باسد همش استرس و نگرانی داشته باشیم...


خیلی وقتا این تنش ها به وجود میاد.ماها تقریبا هممون با خونواده داریم زندگی میکنیم و پدر مادر ها هم تقریبا پذیرفتن که حالا حالاها از شرمون خلاص نمیشن! Khansariha (13)

.......................................


الان داشتم به این فکر میکردم که ماها تقریبا تمام امکانات مادی در رابطه با رفاهمون رو داریم...

مثل توی یه اتاق با دمای مناسب و لباس خوب و جای راحت میشینیم فیلم نگاه میکنیم نوشیدنی و خوراکی میزنیم!

راستش ازین چیزی بهتر به ذهنم نمیرسه...

احتمالا پشتکار بازی کامپیوتری بیشتر دوس داشته باشه Gigglesmile

توی محیط بیرون هم زمانی که پیاده قدم میزنیم کیف میده ...نگاه کردن به اطراف ، درختا و.... 

یه ماشین حتی دیگه یه پژو آردی هم امکانات رفاهیش قابل قبوله! سردت میشه بخاری میزنی گرمت میشه کولر. لم میدی رو صندلی گاز میدی 

میری مسافرت!

با توجه به جاده های ایران هم مشکل سرعت نداره و زیادی هم هست!

میشه باهاش رفت شمال یا کوه یا هرجایی...

میبینم که حداقل ها برای لذت بردن از دنیای اطراف فراهمه....

ولی چی این زندگی رو تلخ میکنه؟!!؟

مقایسه کردن ، کمال طلبی ، حرص و طمع ، تعارض های درونی ....

اینایی که گفتم مشکلاتی نیستن که وجود خارجی داشته باشن!

مثلا نمیگیم من حرص و طمع دارم پس تنم داره میخاره! Khansariha (13) یا زانوهام درده کمال طلبی داره! Gigglesmile

این مشکلاتی که نوشتم 90 درصدش رو خودمون درست میکنیم...

خیلی وقتا میرفتم بیرون و یهو یه ماشین اسپرت میدیدم میرفتم تو فاز حسرت که چرا من اینو ندارم!!!

دوس داشتنش بد نیست...

ولی اون حسرت حال ادمو خراب میکنه!

حتی اگه اون ماشین گرون رو به من بدن هم پس فرداش دوباره حسم بر میگرده به حالت اول!

میام میگم حاجی دیگه مثل قبل حال نمیده گاز میدیم!

یا خیلی وقتا اگه دقت کنم میگم من فلان چیز رو میخوام تا از بقیه بهتر باشم!

هم توی پژو راحتم هم تویوتا! ولی با تویوتا میتونم چشم بقیه رو در بیارم! Gigglesmile

حالا به دنیای اطراف نگاه کنیم...

چقدر از وسیله هایی که مردم میخرن برای اینه که از مال بقیه بهتر باشه؟!

طرف گوشی میخره با دوربین 108 مگاپیکسل ولی حتی نمیدونه اون گوشی یه لنز ماکرو داره حتی از چشم خودمون هم بهتر میبینه! 17

فقط خریده که از مال بقیه بهتر باشه!

بقیه هم میرن ازین بهترشو میخرن دوباره باید ایشون هم بره عوض کنه یه چیز بهتر بخره!

این احساس رضایت اینطوری هیییییچوقت به دست نمیاد....

ما تلاش میکنیم تا از بهتر شدن خودمون نسبت به دیروزمون  لذت ببریم. نه بهتر بودن نسبت به دیگران!

این مشکل بین خانما از اقایون مقداری بیشتره مخصوصا توی سن 20 تا 35 سال...




احساس رضایت درونی زمانی به دست میاد که وجوده خوده من تغییر کنه و بهتر بشه...

من چی بلدم؟ تا مقطع دکترا درس خوندم یا پنجم ابتدایی؟چقدر توانایی فیزیکی دارم؟ چقدر سلامتم؟ چقدر آرامش دارم؟ چنتا دوست صمیمی دارم؟!

نسبت به دیروز چیا یاد گرفتم؟!

چقدر مراقب جسم خودم بودم و اونو ارتقا دادم؟!

رفتم پیاده روی یا قلیون سه سیب زدم؟! 4chsmu1

امیدوارم هرروز بهتر و بهتر بشیم 53
(1400 فروردين 1، 23:48)مهدوی نوشته است: تحلیل من از این لغزش:

تقریباً دو هفته ست که حالم خوب نیست و مشکل کمبود خواب و ضعف جسمی دارم
تغذیه ام به سمت ناسالم بودن پیش رفت
محیط اطرافم هم جریانش بر خلاف اهدافمه
خیلی کوتاه اومدم تا یه کم وضعیت اصلاح بشه انا در عوض به خودم هم ضربه زدم
.
.
.
الآن که دارم نگاه میکنم که روزام صفر شد خیلی حالم بد شده 1276746pa51mbeg8j

سلام داداش عزیزم مهدوی جان
من هم مثل خودت و مثل بقیه بچه‌ها ناراحت شدم.
اما قرار نیست تو این ناراحتی بمونیم. از دل این رخداد باید به سود خودمون استفاده کنیم.

به گذشته نمیشه برگشت.
اما آینده رو میشه درست رقم زد. شیرین و دوست‌داشتنی.

چقدر لذت بردم از این تحلیل همه‌جانبه.
ما یه وقتا تا سرمون به سنگ نخوره، با خود واقعی‌مون روبه‌رو نمیشیم. وقتی هم که روبه‌رو نشیم براش کاری نمی‌کنیم.  53258zu2qvp1d9v

چند روز پیش داشتم یه تیکه از صحبت‌های سهیل رضایی رو گوش می‌کردم.
می‌گفت تا زمانی که یه ذره این وری بشیم می‌تونیم ادامه بدیم، یه ذره اون وری بشیم بازم می‌تونیم ادامه بدیم، تغییری در خودمون به‌وجود نمیاریم.
چون هنوز به بن‌بست نرسیدیم.
وقتی به بن بست رسیدیم هست که متوجه میشیم جز تغییر راهی نداریم.

الان مثلا میگی من تفریح ندارم. خب این واقعا باید رسیدگی بشه. خیلی مهمه.
میگی من ورزشی ندارم. باتوجه به وضعیت جسمیت در عین حال که هر ورزشی نمی‌تونی انجام بدی حتما باید رسیدگی بشه. 
میگی از نظر معنوی بهره‌ی زیادی نمی‌بردم. باید رسیدگی بشه.
میگی محیط اطراف فشار بهم میارن. باید رسیدگی بشه.

وضعیت تو خدا رو شکر بن‌بست نیست.
اما تو چنین اتفاقاتی یهو به خودمون میایم و جدی میشیم برای ایجاد تغییر.

مسئول تغییر تو زندگی‌مون به عهده کیه؟
به عهده خودمون.

تو هر چیزی هم راهش رو باید خودت پیدا کنی. اگه لازمه سوال بپرسی. اگه لازمه از مشاور کمک بگیری.
مثلا الان افرا یه مثال خوب زد که چطور می‌تونی پیاده‌رویت رو داشته باشی.
در روز یک ساعت و نیم از تایم کانون کم کن و عوضش برو تا پارک و برگرد. اصلا تو پارک هم شاید وقت نکنی بگردی. 22 احتمالا خیلی بهت خوش نگذره. اما برای سلامتیت واجبه. پس باید انجامش بدی. الان تو اولویت‌ اهداف امسالت چیزی جز سلامتیت هست؟  
می‌تونی تو مسیر رفتن تا پارک هم یه پادکستی چیزی گوش کنی و ازش استفاده ببری. ببین چه‌جور می‌تونی یه پیاده‌روی رو برای خودت شیرین کنی. 

ضمنا
این مدت هم نمازهات رو از سر گرفتی.
هم سر کار رفتی.
هم کلی تلاش کردی تا بتونی یه سری مسائل رو حل کنی.
هم کنترل چشم داشتی.
هم وقتت رو تو کانون گذروندی. به جای خیلی محیط‌های بی‌خودی دیگه.
پس ماشاءالله به تو. 

ما یه روزه آرنولد نمیشیم. اما اگه تو هر بازه چند ماهه هم یکی دو سانت به دور بازومون اضافه شده باشه، یعنی تو مسیر آرنولد شدن داریم جلو میریم.  cheshmak
من که بهت افتخار می‌کنم.  Khansariha (18)


ضمنا برای اهداف و برنامه سالانه هم اصلا اشکال نداره که یه سری‌هاش رو عملی کنیم و بعد تو اهداف و برنامه‌مون بیاریم.
یه سری چیزها رو اول باید امتحان کنیم و اگه موفقیت‌آمیز بود جزء برنامه‌مون قرار بگیره. 
امیدوارم تو این چند هفته بادقت روش کار کنی، اولویت‌هات رو درست شناسایی کنی و تکمیلش کنی.

در انتها هم این‌که تو شرایط سخت جسمی این دو هفته قرار داشتی.
یه ماشاءالله دیگه به خاطر این‌که با همه این کم‌خوابی و اذیت‌ شدن‌ها این قدر مقاومی.

دوستت دارم.
این روزا خیلی مراقب خودت باش.  Khansariha (18)
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

(1400 فروردين 1، 20:48)افرا نوشته است: باور کن خودمم هنوز نمیدونم منشا اصلیه استرسا چیه... چون یه جوری پنهان میشن فقط باید از رو علائمش بفهمم...

مثلا مهمون میاد استرسه بیشتر میشه!

چون باید به همه جواب پس بدم! 

یکی میگه چرا ازدواج نمیکنی؟!

چرا درس میخونی؟! کی درست تموم میشه؟

کلی توقع دارن! 

باور می‌کنی کمتر روزی هست تو اداره‌مون کمتر از روزی 4 نفر بهم بگن چرا ازدواج نمی‌کنی؟
تازه من همش به‌عنوان یه کارمند نمونه همش پشت میزم هستم.
همین که دو تا جا میرم و تو مسیر رفت و برگشت چند نفر رو می‌بینم به این تعداد می‌رسم.  4chsmu1

امروز میگه. فردا میگه. پس‌فردا میگه. پسون فردا.  17
حاجی بسه. 22
انگار ازدواج کردن این طوریه که بری سوپری سر کوچه دختر رو بخری بیاری خونه. آخه وقتی دیروز گفتی، دوباره امروز میگی دقیقا فازت چیه؟  Smiley-face-biggrin.
برای بعضی‌ها کلا باید فرض رو بر این بذاری که طرفت یه چیزی کم داره که دیگه اذیت نشی. وگرنه آدم عاقل هر روز یه چیزی رو تکرار نمی‌کنه.

راستش اون اوایل اذیت میشدم. 
اما الان کاملا بی‌خیالم. با خودشون میگم می‌خندم و میگذرونم بره.  4chsmu1

برای استرس‌هایی که از بیرون وارد میشه و آدم‌های دیگه باید وارد فاز بی‌خیالی شد.
آدم‌ها رو نمیشه تغییر داد. لااقل خودمون بی‌خیال باشیم که اذیت نشیم. 

(1400 فروردين 2، 1:01)poorang نوشته است: سلام آرمین جان.  والا به نظر من وارد قرن جدید شدیم.  سال صفر هم واسه خودش سالیه دیگه.  شما فکر کن همون اولین روز دنیا.  0/1/1 خلاصه اونم شروع یک قرن بود دیگه.  درسته؟ 
حالا این به کنار, از بعد روانی هم همین که دیگه نمیگیم 1300 خودش یعنی رفتیم تو قرن جدید.  البته این نظر منه و نظر علما مهم تره Gigglesmile

سلام پورنگ جان
ممنونم از صحبتت.

ظاهرا علما بیشتر نظرشون اینه که وقتی روز و ماه از یک شروع شده، سال هم از یک شروع شده. پس قرن هم سال 1401 تعویض میشه.
اما ما هر جور راحت‌تریم می‌تونیم بهش فکر کنیم. همین بعد روانی که گفتی چیز خوبیه. قرن کانون اصلا میتونه جدای از قرن کشور باشه. 4chsmu1

(1400 فروردين 2، 17:12)poorang نوشته است: سلام
پورنگ 18 اسفند 99/ 14 روز خوب

دو هفته پاکیت مبارک.  317

(1400 فروردين 2، 19:47)Deril نوشته است: سلام 
دریل/ 24 اسفند/ 8 روز خوب 
برنامه ها دارن انجام میشن. یکم موتورم گرم شه با قدرت تر پیش میرم. کلی کار باید انجام بدم که هر کدوم تو زندگیم خیلی میتونه تاثیر بزاره. امسال سال منه.  Khansariha (69)

دریل مگه داریم این قدر پرانرژی؟  17
ای ولا.  6

(1400 فروردين 2، 19:48)Mr Degaresh نوشته است: سلام بچه ها

دیشب تو خواب محتلم شدم. درسته مشکلی نیست ولی حالم بد میشه همش بعدش و شروع لغزش
من با خانواده زندگی میکنم، به خاطر کرونا کار بیرونم کم شده و جنس کارم دورکاری شده. خوب بیشتر همو میبینیم. ملی هر چند وقت یه بار به مشکل بر میخورم باهاشون و آسته تحملم کم شده.
شایدم طبیعیه....اخساس میکنم زمان بندی و مدیریت زندگیم وقتی با پدر و مادر هستی دیگه دست خودت نیست. از طرفی شرایط اقتصادی لعنتی اماکن جدا شدن  رو بهم نمیده. خیر سرم دوتا شغل هم دارم ولی هیچی ......لعنت لعنت لعنت به شرایطی که اینقدر ما جوانها رو تحت فشار و ناراحتی قرار داده که برای حداقل های زندگی با وجود تلاش باز هم باسد همش استرس و نگرانی داشته باشیم...

سلام دگرش جان
چه خوب اینجا گفتی.

هر دفعه این اتفاق افتاده، شروع یه حال بد بوده. این بار که نمی‌خوای این طور بشه؟
پس باید یه تغییری ایجاد کنی که با دفعه‌های قبل متفاوت باشه.
چی رو می‌خوای تغییر بدی؟

میگی آستانه تحملم کم شده، توصیه‌ام ورزشه. به‌صورت روزانه.
حتی در حد نیم ساعت. حالا بیرون از منزل یا داخل خونه.
قشنگ حالت رو میزون می‌کنه.

مراقب خودت باش.  Khansariha (18)
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

بچه‌ها به یک سرپرست برای گروه‌مون نیاز داریم

برای

اعلام برندگان گروه‌مون به کارگاه (جایی که برندگان اعلام میشن تا براشون جشن گرفته بشه)

(یک روز در میان پنج دقیقه وقت می‌بره)

و

به‌روزرسانی لیست اعلام وضعیت

(هر چهار روز یک بار بیست دقیقه وقت می‌بره)


چه کسی کمک می‌کنه؟ 

clappingclappingclapping
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

سلام 

داداش آرمین عزیزم
ممنونم ازت بابت همه حمایت ها و راهنمایی ها
درسته
نمیشه گذشته رو تغییر داد ولی آینده رو میشه ساخت
دوره پاکی که گذشت تونستم همراهش به بعضی امور مثل نماز و کار و رسیدگی به بعضی مشکلات برسم
چیزی که قبلاً اصلاً نبوده
باید برای تفریح و ورزش برنامه بریزم و ببینم چطوری میشه
البته باید جوری برنامه بریزم که بعد از تعطیلات عملی باشه و با کارای روزانه ام همخوانی داشته باشه
.
.
.
توی مدت اخیر دارم کتاب عادت های اتمی رو میخونم
یعنی از قبل میخوندم اما چند روزیه که منظم و با تفکر دارم میخونم و بعضی روش هاش رو دارم عملی میکنم
مثلاً عادات روزانه ام رو شناسایی کردم
جلوی عادات خوب مثل نماز و مطالعه درسی مثبت(+) میزنم
جلوی عادات خنثی مثل ناهار خوردن یا از خواب بیدار شدن علامت مساوی(=) میذارم
جلوی عادات بد هم مثل پیج گردی منفی(-) میزنم

این براش شناخت عادت های روزانه خودمه
چون اولین قدم برای ساختن عادات جدید، شناخت عادات کنونیه

اینجوری راحت تر میتونم عادات جدید رو آروم آروم لا به لاشون بگنجونم


دوباره ممنونم ازت داداش عزیزم 302
منم خیلی خیلی دوستت دارم Khansariha (96)
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال [تصویر:  4chsmu1.gif]
سلام
حس طراوت و نشاطی که از بهار داریم. رو حفظ کنیم .
بتونیم قدرتمند و با اراده بشیم برای مبارزه با نفس 
نفسی که دقیقا نقطه ضعف رو پیدا می کنه و تشویق می کنه.
ورزش تو این هوای بهاری عالیه. برای کسایی که می خوان شروع کنن فصل خوبیه.
از کفش مناسب غافل نشین. اگه شرایطشون نمی دونین بپرسید در خدمتم
[تصویر:  %D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8...7-6-62.gif]
ورزش دشمن خـ . ا

« اگر لذتِ تَرک لذتِ را بدانی/ دگر لذتِ نفس را، لذت نخوانی»
(1400 فروردين 1، 19:16)warrior. P نوشته است: واریور /28 اسفند / روز 3 تمام و وارد روز 4 شدم

نقل قول: سعی کنین در دوران تعطیلی عید با برنامه ریزی دقیق مطالعه تفریح ورزش و همچنین با خدا عهد ببندید(صیغه نذر) اگه شکست داشتین مبلغی رو جریمه صدقه بدین. تعریف از خودم نیست ولی بنده همین داستان نذر و جریمه نقدی برای شکست انجام دادم بسیار تاثیر گذار بود.
موفق و پیروز باشین [تصویر:  302.gif]

در مورد جریمه نقدی من یه بار سعی کردم ولی بعد از شکست بهش بی توجهی کردم Hanghead

ولی حتما باز شروعش میکنم Khansariha (69)

سلام
شما وقتی صیغه نذر شرعی بخونی باید اون پول رو صدقه بدی دوست عزیزم . اگه ندی به گردنته.
یکبار که پولو بدی دیگه همیشه حواست هست. خیلی اثر گذاره . چون بخدا قول میدی و صیغه نذر می خونی همیشه حواست هست
[تصویر:  %D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8...7-6-62.gif]
ورزش دشمن خـ . ا

« اگر لذتِ تَرک لذتِ را بدانی/ دگر لذتِ نفس را، لذت نخوانی»
نقل قول: باور می‌کنی کمتر روزی هست تو اداره‌مون کمتر از روزی 4 نفر بهم بگن چرا ازدواج نمی‌کنی؟
تازه من همش به‌عنوان یه کارمند نمونه همش پشت میزم هستم.
همین که دو تا جا میرم و تو مسیر رفت و برگشت چند نفر رو می‌بینم به این تعداد می‌رسم.  [تصویر:  4chsmu1.gif]

امروز میگه. فردا میگه. پس‌فردا میگه. پسون فردا.  [تصویر:  17.gif]
حاجی بسه. [تصویر:  22.gif]
انگار ازدواج کردن این طوریه که بری سوپری سر کوچه دختر رو بخری بیاری خونه. آخه وقتی دیروز گفتی، دوباره امروز میگی دقیقا فازت چیه؟  [تصویر:  smiley-face-biggrin.gif].
برای بعضی‌ها کلا باید فرض رو بر این بذاری که طرفت یه چیزی کم داره که دیگه اذیت نشی. وگرنه آدم عاقل هر روز یه چیزی رو تکرار نمی‌کنه.

راستش اون اوایل اذیت میشدم. 
اما الان کاملا بی‌خیالم. با خودشون میگم می‌خندم و میگذرونم بره.  [تصویر:  4chsmu1.gif]

Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13) Khansariha (13) 

نقل قول: برای استرس‌هایی که از بیرون وارد میشه و آدم‌های دیگه باید وارد فاز بی‌خیالی شد.

آدم‌ها رو نمیشه تغییر داد. لااقل خودمون بی‌خیال باشیم که اذیت نشیم. 

بعضیا برات خیر میخوان ولی بعضیا میخوان بکوبن! یه جوری میگن ! میگه هنوز ازدواج نکردی؟! (خاک تو سرت! Khansariha (13) )

ولی راهی که میگی برای هر دو مدلشون جواب میده....

مسئله  مهمی که این وسط هست اینه که ماها اگه یه پیشنهاد به یکی میدیم در قبالش مسئولیت داریم!

مثلا من خودم میام به آرمین میگم ازدواج کن خیلی چیز خوبیه!( 4chsmu1 ) اینجا اگه زندگیه آرمین خدایی نکرده بد پیش بره بخشی از مسئولیتش با منه

چون شاید الان موقعیت خوبی نباشه برای اینکار.

حتی زمانی که خودمون اینکارو کرده باشیم هم فوق العاده سخته که به دیگران بگیم چرا ازدواج نمیکنی؟!

توی ذهن ، ازدواج به عنوان یه کار خوب شکل گرفته که بعضیا مثل همین آشناهات تق و تق میان میگن انجامش بده!



و در ادامه با صحبت پاور جان با نهایت احترام مخالفم.

ببخشید اینقد راحت میگم امیدوارم بی ادبی نباشه . 53

نقل قول: خیلی خیلی خیلی بدتر از ماهاش رفتند و ازدواج کردند  ...من چند روز پیش جشن عقد یه فامیلامون بود طرف 20 سالش بود...سربازی هم نرفته بود!

تورو خدا این مثالارو نزنید....

به آمار نگاه کنید میبینید ازدواجای زیر 23 سال خیلیاش به طلاق کشیده... الان که دیگه بدتر هم شده...

من خودمو مثال میزنم اگه توی 20 سالگی ازدواج کرده بودم به هییییچ عنوان شباهتی به الانم نداشتم! 

به احتمال خیلی خیلی زیاد نصف علم الانم رو نداشتم. با جنس مکمل و روحیاتش آشنا نبودم .مشکل سربازی و کار داشتم به اضافه ی کوهی از 

استرس!

و 8 سال بعدش که الان باشه در بهترین حالتش صبح تا شب در حال شیفت دادن بودم و زندگی ایی شبیه ربات داشتم!!!

بعدشم خواهش میکنم در مورد مشورتی که ارائه میدید بیشتر فکر کنید . چون قراره به عنوان مشورت باشه نه اینکه از خوبیای یه چیزی بگیم 

که وقتی یکی میاد بخونه فقط تحریک بشه انجامش بده! 

عیب و ایراداش رو هم منصفانه بگید...

اینکه میگی بره خواستگاری و صحبت کنه خوبه در جهت کسب تجربه و ایجاد شناخت خیلی خوبه و باهات موافقم اما خطراتش رو هم بگید.

شادن خانم در پستای گذشتشون در مورد تجربشون گفتن .

خواستگاری رفتن با دیدن اجناس برای خرید خیلی فرق داره!

این وسط اگه علاقه ایی به وجود بیاد ولی تفاهم وجود نداشته باشه باید چکار کنیم؟ دیگه این مورد رو شادن خانم کامل تعریف کردن من توضیح ندم.

(اقای دگرش جسارت نباشه من کوچیکترم و میدونم شما خودتون از ماها بهتر میدونید. 53)

نقل قول: پس تا بیشتر از این دیر نشده شروع کن...از شما حرکت از خدا برکت......توکلت به خدا باشه خودش همه چیزو یه جوری جفت و جور میکنه که کف میکنی...همونی که میخوای یهویی پیداش میشه...

خوده خدا هم میگه که من به شما عقل دادم برای تصمیماتتون . نمیشه که یکی شرایط یه کاری رو نداره و انجامش بده بقیش رو بندازه گردن خدا!

نه اینکه بگم دگرش شرایطش رو نداره ها... منظورم کلیه. توکل کردن خوبه ولی وقتی دیگه 20 سالت باشه و هیچی نداشته باشی این اسمش توکل

نیست این میشه بی مسئولیتی....

اوه چقد طولانی شد...

پاور جان امیدوارم مثل همیشه این نوشته ی منو مهربون بخونی ....و امیدوارم خودم اشتباه کرده باشم چون اینطوری یه چیزی یاد میگیرم. 53

اینم نظر کلیه من بود . امیدوارم بچه های سرو در بهترین حالت ازدواج کنن. 53


.............................


نقل قول: ظاهرا علما بیشتر نظرشون اینه که وقتی روز و ماه از یک شروع شده، سال هم از یک شروع شده. پس قرن هم سال 1401 تعویض میشه.

اما ما هر جور راحت‌تریم می‌تونیم بهش فکر کنیم. همین بعد روانی که گفتی چیز خوبیه. قرن کانون اصلا میتونه جدای از قرن کشور باشه. [تصویر:  4chsmu1.gif]


یعنی الان توی بین القرنین گیر کردیم؟!  4chsmu1





...............................

چقد نوشتم دیگه حال ندارم بنویسم. پاکش هم نمیکنم چون صحبت مهمیه و در جهت کل کل نیست Gigglesmile 

بریم روز رو شروع کنیم قراره عالی باشیم.
53
سلام
استوری عمه عزیزم
که باید پس زمینه گوشی و کامپیوتر بشه و قاب بشه بره رو دیوار اتاق
[تصویر:  IMG_20210323_111021.png]
[تصویر:  %D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8...7-6-62.gif]
ورزش دشمن خـ . ا

« اگر لذتِ تَرک لذتِ را بدانی/ دگر لذتِ نفس را، لذت نخوانی»
سلام
لغزش  809197ps94ijjhwg
روزم خراب شد.
 
یه موردی هم به عنوان کوچکتر این گروه عرض کنم درباره ازدواج
دو مدل هست. سنتی و مدرن (یهو صنعتی اومد تو ذهنم)
اگه مثل بنده اعتقاد دارید که اول باید عشق به وجود بیاد و بعد ازدواج شکل بگیره خب منتظر بودن کاملا درسته. 
اما اگه ازدواجم یه مرحله از زندگی می دونید که باید هر کسی داخلش قرار بگیره و اول ازدواج باید باشه و بعد عشق. خب پس معتل نکنید.

یه چیزیم هست. اینکه یه سری دوستان اعتقاد دارن که برای یه زندگی موفق باید همه چیز فراهم باشه خونه و ماشین و سرمایه و شغل و...
این چیزا رو یه جوون بخواد داخل تهران فراهم کنه حداقل 5 میلیارد پول میخواد.
اینطوری شاید 50 سالگی بشه ازدواج کرد. تاکید میکنم شاید!
اما به نظرمن قشنگی رابطه اینه که با عشق به اون رفاه برسی. اگه قرار باشه همه تلاشا رو شما بکنی و اون خانوم فقط روزای خوش و خرم کنارت باشه پس چه عشقیه!
اگه دلتون لرزید یه کاری بکنید. نه بدون فکر. فکر شده برنامه ریزی شده! بیخیالش نشیم.
هر که با مرغ هوا دوست شود...
خوابش آرام ترین خواب جهان خواهد بود!
منم لغزش داشتم دیروز  Shy
داستان من
 سپاس شده توسط
(1400 فروردين 3، 8:51)افرا نوشته است: عیب و ایراداش رو هم منصفانه بگید 
اینکه میگی بره خواستگاری و صحبت کنه خوبه در جهت کسب تجربه و ایجاد شناخت خیلی خوبه و باهات موافقم اما خطراتش رو هم بگید.


این وسط اگه علاقه ایی به وجود بیاد ولی تفاهم وجود نداشته باشه باید چکار کنیم؟ دیگه این مورد رو شادن خانم کامل تعریف کردن من توضیح ندم.


نقل قول: پس تا بیشتر از این دیر نشده شروع کن...از شما حرکت از خدا برکت......توکلت به خدا باشه خودش همه چیزو یه جوری جفت و جور میکنه که کف میکنی...همونی که میخوای یهویی پیداش میشه...

خوده خدا هم میگه که من به شما عقل دادم برای تصمیماتتون . نمیشه که یکی شرایط یه کاری رو نداره و انجامش بده بقیش رو بندازه گردن خدا!

نه اینکه بگم دگرش شرایطش رو نداره ها... منظورم کلیه. توکل کردن خوبه ولی وقتی دیگه 20 سالت باشه و هیچی نداشته باشی این اسمش توکل

نیست این میشه بی مسئولیتی....


پاور جان امیدوارم مثل همیشه این نوشته ی منو مهربون بخونی ....و امیدوارم خودم اشتباه کرده باشم چون اینطوری یه چیزی یاد میگیرم. 53

اینم نظر کلیه من بود . امیدوارم بچه های سرو در بهترین حالت ازدواج کنن. 53

افراااااا خدا بگم چیکارت نکنه Gigglesmile

من که نگفتم با 20 برید ازدواج فقط یه مثال بود...ولی راست میگی مثال بدی بود! Gigglesmile

من فقط گفتم اگه شرایط حداقلیشو دارید و میتونید یه جا رو اجاره کنید میشه یه کارایی کرد. (با فرض اینکه بقیه شرایطو داریم)

بله شما راست میگید خواستگاری زیاد رفتن بدی هم داره....علاقه ممکنه شکل بگیره بعد شکست عشقی بخوری و این داستانا....ولی اگه میخوایم مشکلمون حل بشه راه سریعش همینه دیگه.... من خودم 5 تا خواستگاری رفتم سر دوتاشون بعد نشدنش شاید یه ماه دپرس بودم....ولی عوضش کلی چیز یاد گرفتم....و الان خدا رو شکر میکنم که اوکی نشد .... چون یه چیزاییشون اونی که میخواستم 100% نبود....

همون که شما میگید درسته...ادم باید هرکاری عقلش میگه انجام بده. 53

بحثو همینجا تموم کنیم تا مثل دفعه قبل همه صفر نشدیم Khansariha (13)
----------------------------
اگر فکر میکنی 
 که
میتوانی
قطعا 
Khansariha (69) میتوانیییییی Khansariha (69)
----------------------------
حالا بشین با خودت فکر کن ببین
 فکر میکنی ؟ 
---------------------------------
 سپاس شده توسط
(1400 فروردين 3، 11:12)Powerful نوشته است: افراااااا خدا بگم چیکارت نکنه Gigglesmile

من که نگفتم با 20 برید ازدواج فقط یه مثال بود...ولی راست میگی مثال بدی بود! Gigglesmile

من فقط گفتم اگه شرایط حداقلیشو دارید و میتونید یه جا رو اجاره کنید میشه یه کارایی کرد. (با فرض اینکه بقیه شرایطو داریم)

بله شما راست میگید خواستگاری زیاد رفتن بدی هم داره....علاقه ممکنه شکل بگیره بعد شکست عشقی بخوری و این داستانا....ولی اگه میخوایم مشکلمون حل بشه راه سریعش همینه دیگه.... من خودم 5 تا خواستگاری رفتم سر دوتاشون بعد نشدنش شاید یه ماه دپرس بودم....ولی عوضش کلی چیز یاد گرفتم....و الان خدا رو شکر میکنم که اوکی نشد .... چون یه چیزاییشون اونی که میخواستم 100% نبود....

همون که شما میگید درسته...ادم باید هرکاری عقلش میگه انجام بده. 53

بحثو همینجا تموم کنیم تا مثل دفعه قبل همه صفر نشدیم Khansariha (13)


Khansariha (13)

فعلا 5 به 3 ازم جلویی... 4chsmu1

اقا ما هنوز بحث رو شروع نکردیم صفرا شروع شد Hanghead 

نقل قول: یه موردی هم به عنوان کوچکتر این گروه عرض کنم درباره ازدواج

دو مدل هست. سنتی و مدرن (یهو صنعتی اومد تو ذهنم)

صنعتی! Khansariha (13)


سامان؟ شارمین؟ 

اقا روزای اولمونه تلاش بیییییشتریییییی لازمه...

.............................


منم تنهام تو خونه.... چند ساعت دیگه بقیه میان اینجا ولی خیلی بد داره میگذره چون هم میان اظهار میکنن که دلشون تنگ شده بود ولی 

دروغ میگن Khansariha (13)

میترسم امروز بهم بگن چرا ازدواج نمیکنی یهو از دهنم بپره بگم به تو چه؟! Khansariha (13)

یکی که اومده جلو من از دخترش تعریف میکنه! 17 خواهرم میگفت این چقد مشکوکه 23 Khansariha (13)

اوه اوه درسمم مونده Shy 

مینویسم حواسم پرت بشه چون تنهام و خطرناک!
(1399 اسفند 30، 18:35)افرا نوشته است:
نقل قول: من فکر میکردم فقط من اینطوریم. درسته برا یه مدتی جواب میده روزهای بعد باید ساعات بیشتری بخونم تا خوابم ببره.
حتی قرص خواب هم چند روز اول جواب میده بعد ها بدن مقاومت میکنه.
یک روش هم صبح خیلی زود بیدار شدنه که اونم برا من عملا غیرممکنه.
کسی شیوه بهتری میتونه پیشنهاد بده؟

برای مستر 53

از صب تا شب فعالیتی داری که بدنت خسته بشه؟

اکثرا کسایی که خوابشون نمیبره انرژیشون حتی موقع خواب همچنان زیاده و قل میخورن اینور اونور! Gigglesmile

فکر میکنن به کل مسائل! حتی مشکلات کشور های افریقا! Hanghead

ورزش میکنی؟

ممنون افرا جان بابت توجه ت
فعالیت که سرکار میرم اونجا هم زیاد فعالیت فیزیکی ندارم. از موقعی که کرونا اومده کلا با ماشین میرم همه جا. دیگه پیاده رویم هم کمتر شده.
"حتی مشکلات کشور های افریقا!" Khansariha (13) اینو خیلی خوب اومدی. واقعا اینطوریه. اخیرا ویزای ریجکتی داشتم که کلی هزینه و زمان و انرژی گذاشته بودم رو اون. خیلی افسرده ام کرده.
ورزش هم در حد حرکات کششی صبحگاهی Hanghead

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان