امتیاز موضوع:
  • 21 رأی - میانگین امتیازات: 4.1
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گروه ۳ آقایان: سرو (حامی: مهدوی - سرپرست: )

سلام 
رعد و برق / 2 روز خوب
53 یا رب دل مارا     تو به رحمت جان ده
درد همه را        به صابری درمان ده
این بنده نداند     که چه می باید خواست
داننده تویی       هر انچه خواهی ده  53
 سپاس شده توسط
(1401 مرداد 28، 20:02)پشتکار نوشته است:
(1401 مرداد 28، 19:22)KingAmir نوشته است: ده روز پاکی خراب شد 12
شروع روز های خوب...

بهت ایراد نمی گیرم.چون منم همینطورم
ولی علت تکرار اشتباهاتت،عبرت نگرفتن هست.
از شکست های قبلی عبرت نگرفتی که کارت به شکست کشید.
بدون که این حرف ها برای سرزنش کردنت نیست.بلکه برای کمک و راهنماییت هست.
قطعا می تونی ترک کنی.من اینو باور دارم.واقعا می تونی ترک کنی.
فقط اون قدری که باید درس نگرفتی از اشتباهاتت.درس هایی که با تلاش میشه می گرفت و نیازی به شکست ها و اتفاقات بد نیست.
عبرت چیزیه که نیاز به تفکر و اندیشه داره.آدم های بدون اشتباه هم میتونن عبرت بگیرن.برای دوری از اعتیاد،نیاز نیست که خودت هم معتاد باشی.

من بعد از 10 ماه تازه تونستم 10 روز پاک باشم اینطوری نیس که هر چند وقت بخوام روی ده روز یا بالا تر از اون شکست بخورم، من تازه بعد از این مدت تونستم یه تکونی به خودم بدم و با زور خودمو به ده روز برسونم حالا دوباره شروعم از همین لحظه هستش تا بیشتر از ده روز پاکی رو کسب کنم...
اللهم عجل لولیک الفرج  302

بر آن عهد که بستم هستم 27 /04 / 1401
عید غدیر خم ‌18 /12 /1443
 سپاس شده توسط
ali_ab ا / 24 مرداد 1401 / 5 روز خوب

خدا رو شکر. انشالله همه موفق باشن
با سلام 
اراده /۳۰ مرداد / ۱ روز خوب
سلام 53
 رعد و برق / 3 روز خوب
همیشه اراده داشته باشید ولی مستمر ارادتون رو قوی تر کنید 302
53 یا رب دل مارا     تو به رحمت جان ده
درد همه را        به صابری درمان ده
این بنده نداند     که چه می باید خواست
داننده تویی       هر انچه خواهی ده  53
قرار بود تا ۱۴ روز خودمو برسونم ، ولی سر ۷ روز دوباره شکستم 

شهریار / ۱ روز پاک 

.....


فکر میکنم یکی از قوی ترین علل های شکستم رو شناختم 

این اواخر روی انگیزه ی پاکی و اهدافم تمرکز کردم ، یکی دو تا هدف جدی ریختم برا خودم ...
هر موقع وسوسه میشدم ، یاد اهدافم میفتادم ، مرورشون میکردم ، رسیدن به اهدافم رو تصورشون میکردم و می‌دیدم که با خ ا نمیتونم بهشون برسم و نرسیدن به اهداف و زجرشو مرور میکردم 

اوضاع تا یه مدت خوب بود که اینجوری این اواخر خراب شد :

نمیدونم مشکل چیه انگار تفریح مناسبی ندارم ، یا چیز دیگه 

چند روز سخت کار میکنم ، بعد که خسته میشم ، به معنای واقعی شل میشم 
میرم تو شبکه های اجتماعی ، وب گردی ، پرسه زدن اینور و اونور و چت کردن و ... . 
همین باعث اهمال کاریم میشه ، با خودم میگم یه مدت تو کار بودم ، الان خسته ام 

بعد این وب گردی و اینا نمیتونن روحیه ام رو خوب کنن ، این میشه که یه گوشه تنها میشینم و آهنگ گوش میدم و بعدش هی فکر میکنم 

به همه چی 

یهو میبینم رفتم سراغ فکرای بد و نمیشه کاری کرد و در نهایت شکست 

واقعا اون لحظه که یه گوشه میشینم و کاری نمیکنم ، خیلی سخته بتونم از پس خودم بر بیام 

نمیدونمم چیکار کنم ، 

بزور سر ادامه کار ؟ نمیتونم ، هنوز خسته ام
تفریح رو ادامه بدم ؟  چیزی راضیم نمیکنه 

واقعا سخته ، باید یه فکری به حالش بکنم 

تازگیا به فکرم رسیده تو این شرایط یهو بلند شم ، بزنم بیرون  65
ولی خب امیدی ندارم اینم درستش کنه ، تا کی بلند شم برم بیرون ؟ 
باید یه کاری کنم اصلا به مرحله ی نشستن یه جا و وسوسه شدن نرسم ...
ولی نمی‌دونم چطوری

پ ن : در پی شکست های اخیرم ، دیگه نای ادامه دادن و تو مسیر قرار گرفتن اون یکی دو تا هدف اصلیم رو هم ندارم
در نتیجه انگیزه ام هم کمتر شده

پ ن ۲ :
راستی اوضاع نمازمم این تازگیا خوب نیست 
قبلا مثلا خواب میموندم ، بعد ک بیدار میشدم ناراحت میشدم و عین فنر می‌پریدم و وضو می‌گرفتم 

اما الان دیگه ن ، میگم آب ک از سر گذشت ، قضا شده دیگه ، فایده ای نداره
خیلی سخنرانی هم در موردش گوش دادم ، روزای اول خوبه ، ولی بعد دوباره روز از نو

اگه موقع اذان بیدار باشم ، اول وقت میخونم 
ولی موقعی که خواب میمونم  ، میگم ولش کن

حضور قلبمم خوب نیست اصلا
هزار دشمنم ار می‌کنند قصد هلاک

گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک


[تصویر:  woman-praying-free-bird-enjoying-nature-...00-256.jpg]
 سپاس شده توسط
امیرمحمد 29 مرداد یک روزه پاک
اللهم عجل لولیک الفرج  302

بر آن عهد که بستم هستم 27 /04 / 1401
عید غدیر خم ‌18 /12 /1443
 سپاس شده توسط
خراب شد باز... تو روزای اول گیر کردم
اللهم عجل لولیک الفرج  302

بر آن عهد که بستم هستم 27 /04 / 1401
عید غدیر خم ‌18 /12 /1443
 سپاس شده توسط
(1401 مرداد 30، 21:32)*شهریار‌* نوشته است: قرار بود تا ۱۴ روز خودمو برسونم ، ولی سر ۷ روز دوباره شکستم 

شهریار / ۱ روز پاک 

.....


فکر میکنم یکی از قوی ترین علل های شکستم رو شناختم 

این اواخر روی انگیزه ی پاکی و اهدافم تمرکز کردم ، یکی دو تا هدف جدی ریختم برا خودم ...
هر موقع وسوسه میشدم ، یاد اهدافم میفتادم ، مرورشون میکردم ، رسیدن به اهدافم رو تصورشون میکردم و می‌دیدم که با خ ا نمیتونم بهشون برسم و نرسیدن به اهداف و زجرشو مرور میکردم 

اوضاع تا یه مدت خوب بود که اینجوری این اواخر خراب شد :

نمیدونم مشکل چیه انگار تفریح مناسبی ندارم ، یا چیز دیگه 

چند روز سخت کار میکنم ، بعد که خسته میشم ، به معنای واقعی شل میشم 
میرم تو شبکه های اجتماعی ، وب گردی ، پرسه زدن اینور و اونور و چت کردن و ... . 
همین باعث اهمال کاریم میشه ، با خودم میگم یه مدت تو کار بودم ، الان خسته ام 

بعد این وب گردی و اینا نمیتونن روحیه ام رو خوب کنن ، این میشه که یه گوشه تنها میشینم و آهنگ گوش میدم و بعدش هی فکر میکنم 

به همه چی 

یهو میبینم رفتم سراغ فکرای بد و نمیشه کاری کرد و در نهایت شکست 

واقعا اون لحظه که یه گوشه میشینم و کاری نمیکنم ، خیلی سخته بتونم از پس خودم بر بیام 

نمیدونمم چیکار کنم ، 

بزور سر ادامه کار ؟ نمیتونم ، هنوز خسته ام
تفریح رو ادامه بدم ؟  چیزی راضیم نمیکنه 

واقعا سخته ، باید یه فکری به حالش بکنم 

تازگیا به فکرم رسیده تو این شرایط یهو بلند شم ، بزنم بیرون  65
ولی خب امیدی ندارم اینم درستش کنه ، تا کی بلند شم برم بیرون ؟ 
باید یه کاری کنم اصلا به مرحله ی نشستن یه جا و وسوسه شدن نرسم ...
ولی نمی‌دونم چطوری

پ ن : در پی شکست های اخیرم ، دیگه نای ادامه دادن و تو مسیر قرار گرفتن اون یکی دو تا هدف اصلیم رو هم ندارم
در نتیجه انگیزه ام هم کمتر شده

پ ن ۲ :
راستی اوضاع نمازمم این تازگیا خوب نیست 
قبلا مثلا خواب میموندم ، بعد ک بیدار میشدم ناراحت میشدم و عین فنر می‌پریدم و وضو می‌گرفتم 

اما الان دیگه ن ، میگم آب ک از سر گذشت ، قضا شده دیگه ، فایده ای نداره
خیلی سخنرانی هم در موردش گوش دادم ، روزای اول خوبه ، ولی بعد دوباره روز از نو

اگه موقع اذان بیدار باشم ، اول وقت میخونم 
ولی موقعی که خواب میمونم  ، میگم ولش کن

حضور قلبمم خوب نیست اصلا
ممنون بابت توضیحاتی که دادی
اینطوری بهتر متوجه مشکل میشیم.
چرا موقع وسوسه به خدا پناه نمی بری؟هر وقت پیش اومد امتحان کن.
درست همینه که وسوسه نشی.
کار رو رها نکن.کار واجبه برات.
وقتی بیکاری فکرت رو به کاری مشغول کن
ساعتی واسه تفکر قرار بده.فکر کتم قبلا راجبش با هم حرف زدیم
در روزی ساعتی واسه فکر کردن قرار بده،تفکری که به ترکت کمک کنه و باعث عبرت بشه.
قضا شدن نماز خیلی بده.اگه دیر هم بیدار شدی بلند شو بخون،بعد عادت می کنی به خوندن.


اسارت نفس،اراده را قوی می کند

فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم

برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد

[تصویر:  final%201.png][تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
پشتکار/۳۳ روز خوب 53


اسارت نفس،اراده را قوی می کند

فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم

برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد

[تصویر:  final%201.png][تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
(1401 مرداد 31، 9:54)KingAmir نوشته است: خراب شد باز... تو روزای اول گیر کردم

امیدوار باش
خودت هم می دونی باید چی کار کنی.
تو این زمینه بیشتر تلاش کن.
مراقبت بیشتری کن.
عبرت گرفتن خیلی مهمه.اگه عبرت نگیری اشتباهاتت رو تکرار می کنی.
امید داشتن.باعث میشه رشد کنی.اگه شکستی ناامید نشو فقط.
تو می تونی.همه ی ما و همه ی کسانی که موفق شدن از صفر شروع کردن.
تو هم می تونی،باور کن
باور کردن یه انتخابه


اسارت نفس،اراده را قوی می کند

فهمیدم هنگامی که فقط نصف نون می خورم ارادم قوی تره تا موقعی که هر چی دلم بخواد می خورم

برای نا امید شدن دلیلی وجود ندارد

[تصویر:  final%201.png][تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
سلام به همگی

Mr Degareshا/21 اردیبهشت 1400 / 104....




خداوندا فقط برای 24 ساعت بعدی پاکم نگه دار
 سپاس شده توسط
با عرض سلام

عضویت آقایون Reza4030ا، Abcا، NimaHnا ، Reza72، believe، تاج

 در گروه  سرو، به دلیل عدم اعلام وضعیت و مشارکت در گروه، لغو شد.

باتشکر 53

مدیریت گروه‌های ترک
  [تصویر:  zko_mxcpx3irr8xxxrsdbdjwa0n2.png]
 یک راند دیگر مبارزه کن 
 سپاس شده توسط
سلام رفقا وقت بخیر 
Ssaeid/اول شهریور ۱۴۰۰/شد دقیقا یک سال 
پارسال دقیقا همین روز بود که با کانون اشنا شدم و تو ذهنم جرقه ای زده شد که یه بار برای همیشه خودم نجات بدم که الحمدالله به خواست خدا وکمک شما تونستم موفق بشم الان دقیقا یک سال که دیگه سمت عادت های بد گذشته نرفتم انصافا تو این مسیر خیلی ازتون انگیزه گرفتم  اگه شما نبودین نمی تونستم کاری ازپیش ببرم از همین جا دست تک تکتون می بوسم چون این مدت خیلی به من لطف داشتین و ازتون روحیه گرفتم ولی چون می خوام گذشته رو به کل فراموش کنم با اینکه  دوست ندارم ولی ناچارا باید از پیشتون برم از همه تون می خواهم که حلالم کنین و آرزو دارم که همه مون خیلی زود به زندگی عادی مون برگردیم 
قصد نصیحت کردن ندارم چون در حد واندازه اش نیستم ولی تجربه شخصی ام اینه که تو زندگی فرصت اشتباه کردن زیاد پیش میاد فقط فرصت جبران که یکی دوبار بیشتر به بهت دست نمیده پس حواسمون باشه تا از دستش ندیم بهترین ها رو براتون ارزو دارم .یاعلی
 سپاس شده توسط
دیگه نمیدونم چیکار کنم
 
ali_ab ا/ 1 شهریور 1401 / 0 روز خوب

لطفا حرفای تکراری بررسی عوامل شکست و اینا رو نگید بهم

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان