1401 بهمن 17، 18:22
داداش عزیز خدا رو شکر که حالشون خوب هست. ان شاءالله که دوره درمان رو با موفقیت سپری کنن و باز هم لبخند به لب های همه اعضای خانواده برگرده.
سعید جان ما هم تو خونمون یه همچین چالشی رو داریم سپری میکنیم، برای همین درکت میکنم و میفهمم چه احساسی داری؛ اما هرچی که هست آدم توی این جریانات قدر خیلی چیزا و خیلی از آدما رو بیشتر و بهتر میدونه
45 روز پاکیت رو تبریک میگم داداش
مهرداد جان
داداش 9 ماه پاکیت مبارککککککککک
ای ول قهرمان ای ول
ولی جدی جدی الآن دیگه وقت شیرینی دادنه
مهرداد کجایی؛ من یکی محاله از خیر شیرینی پاکی بگذرم
برای خواب ها هم. راستش عموماً خواب ها به رفتار و افکار ما در طول روز مربوطن. ما اگه در طول روز به مسائل وسوسه انگیز چه به طور چشمی یا فکری توجه نشون بدیم و مشغولشون باشیم، باعث میشن که در خواب هم برامون تداعی بشن.
با این حال بعضی وقت ها یه دوره هایی پیش میاد که چند شب پشت سر هم ممکنه خواب بد و زشت ببینیم. این اتفاق معمولاً گذراست و بعد از چند شب تموم میشه، پس خیلی نگران نباش و زیاد بهش توجه نشون نده
حسین(محمدعلی) جان
داداش عزیز این حرفت جدیه؟
من که فکر نمیکنم!
تو کم سختی نکشیدی؛ کم زجر نکشیدی که بخوایی تسلیم بشی.
اینکه میگی نمیخوایی ترک کنی، صد البته حرف جدی نیست چون اگه واقعیت داشت اینجا نبودی؛ اگه واقعیت داشت اینهمه علی رغم زمین خوردن دوباره تلاش نمیکردی
بهشت و جهنم و پیشاپیش به کسی نمیدن؛ البته که حق هر کس مطابق اعمالشن اما تو چی میخوایی حسین جان؟ بهشت یا جهنم؟
بذار بهتر بپرسم؛ خدا رو میخوایی یا شیطان؟
اگر فکر میکنی راهی برای ترکت نیست اشتباه میکنی؛ اگه فکر میکنی آدم بدی هستی اشتباه میکنی.
همه این ذهنیت ها رو بذار کنار. هر چی که هستیم الآن یه راه جلو رومون هست برای بهتر شدن.
تو با کسی که طرفدار و دوستدار گناهه، زمین تا آسمون تفاوت داری.
تو جهتت درسته، هدفت درسته، مسیرت درسته، مونده فقط قدم برداشتن.
فرق داری با کسی که با قدم هایی که برمیداره، دورتر از مقصد میشه
امیدوارم دوباره برگردی و این متن رو بخونی؛ دلم میخواد به اونچه که حق هست برسی. تلاشت برای همه ما الهام بخشه؛ پس خودتو دست کم نگیر. تو میتونی
چرخ گردون گر ندارد سازگاری با دلت
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال
دست در جیبت کن و جدی نگیرش، بیخیال