1399 خرداد 14، 11:23
روزهای گذشته که گذشتن.
امیدوارم امروز رو پر از انرژی آغاز کرده باشید.
چه خوبه که اینجا همه هوای همدیگه رو دارن.
همهمون بالاخره یک روزهایی حالمون خوب نیست یا به مشکل میخوریم.
این خیلی عالیه که اینجا میتونیم از همدیگه کمک بگیریم.
اینکه حرفهامون رو تو گروه بزنیم هم خیلی مهمه.
خوبی گروه به این هست که یکی ممکنه چند روز نباشه. الان مثلا من ۳ روز نبودم.
اما خب تو این ۳ روز حتما بقیه به گروه سر میزنن.
مشارکت آرمین:
خدا رو شکر وسوسهای نیست و امروز هم حالم خوبه.
دیشب طرفای ساعت ۱ با یه خواب جنگی از خواب بیدار شدم.
خواب دیدم که یه سریها ریختن خونهمون و دارن تیراندازی میکنن. داداشم هم مسلسل دست گرفته بود و داشت تیراندازی میکرد. من هم رفته بودم قایم شده بودم.
بیدار شدم دیدم خیس عرق هستم. یه 15 دقیقهای رفتم از اتاقم بیرون. یه دنت خوردم. مجدد به آغوش خواب بازگشتم.
قدری احساس کمخوابی دارم الان. اما خب در کل اکی هست.
(1399 خرداد 12، 8:37)soshians نوشته است: روزهای کاری سخت واقعا باعث میشه تو اوج خستگی باز هم آدم به سمت وسوسه بره..برای اینکه باری رو از رو دوشش برداره و مودش رو عوض کنه..خدا رو شکر که این در مورد تو صدق نمی کنه آرمین جان..دمت گرم که با وجود همه ی این مشکلات به فکر کانون هستی و براش وقت میذاری. ما قدردان تلاشت هستیم.
ممنون از همدلیت داداش.
بله دقیقا. آدم تو زمان خستگی و حالنداری واقعا باید حواس جمع باشه.
و
از لطف و محبتت ممنونم.