1400 مرداد 4، 21:09
نقل قول:ممنونم، بچه های گروه هم قدردان زحماتتان هستن
این دسته گل هم تقدیم به سرپرستهای عزیز گروهمون
داداشهای فوقالعادهمون
________
چه معیار های خوبی
گشتیم نبود نگرد نیست
نقل قول:ممنونم، بچه های گروه هم قدردان زحماتتان هستن
این دسته گل هم تقدیم به سرپرستهای عزیز گروهمون
داداشهای فوقالعادهمون
(1395 ارديبهشت 19، 22:41)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: هر کس خودش می تونه بفهمه از کجا ضربه می خوره.
کافیه 5 شکست آخر خودش رو بررسی کنه.
من برای خودم رو می گم:
موقعیت های ناامن من این جاهاست:
زمانی که توی خونه تنهام یا وقتی همه خوابیده اند. (مخصوصا آخر شبا ، نه صبح زود)
زمانی که مهمون داریم و من توی اتاق تنها می شم. (همین امروز سر همین مسئله کلی وسوسه شدم)
زمانی که تنها هم نیستم اما توی اینترنت هستم. (مخصوصا زمانی که دارم جیمیل رو چک می کنم ، توی آپارتم ، یا دارم عکسی یا موضوعی رو گوگل می کنم)
زمانی که بیرون از خونه هستم. (مخصوصا توی دانشگاه ، توی تاکسی ، یا بعضی از جاهایی که فاسد تره توی شهر)
قبل از خواب توی رخت خواب (این مورد قدیمی تره و تازگی باهاش مشکلی نداشتم.)
مثلا من خودم زیاد مشکل حموم ندارم. مشکل دوستی با دختر ندارم ، یا چمیدونم خیلی چیزای دیگه.
یه مورد دیگه که از همه مهم تره اینه:
بعضی روزا اصلا حال ندارم ، هیچ چیزی خوشحالم نمی کنه. می خوام بمیرم راحت شم.
این روزاست که نهایت خطر وجود داره و باید خیلی دقت کنم. یا مثلا فکری هست که اذیتم می کنه یا ...
خب راه حل:
در مورد تنهایی ، مشخصه که باید چیکار کرد ، نباید تنها موند ، باید همیشه رفت توی جمع.
باید در اتاق رو باز بذاریم ، باید لپتاب روبروی دید باشه و هیچوقت جاش رو عوض نکنیم. (اصلا لپتاب رو ببریم توی حال. این طوری بهتره)
مثلا من میتونم بیشتر برم دانشگاه و کمتر خونه باشم. باید وقتی همه خوابیدن ، بگیرم بخوابم و این قدر توی طول خودم رو خسته کرده باشم که زود خوابم ببره.
یک چیزی که مهمه اینه که بیرون نباید خودم رو راحت بگیرم ، باید خیلی دقت کنم ، توی نگاهم ، توی تاکسی و ...
روزایی که حال و حوصله ندارم باید دقت کنم ، می دونید ، این جور وقتا آدم بیشتر بی حال یه گوشه می افته و مثلا با گوشیش ور می ره یا می ره تو اینترنت.
این جور کارا خوب نیست. شاید بیرون رفتن و ورزش کردن جواب بده.
برای اینترنت هم راه حل اینه که آدم خیلی کم و در حد ضرورت اینترنت بره. و حتی الامکان جلوی دیگران توی اینترنت بره. به همین سادگی.
واقعا خیلی ساده هستا ، من می ذارم قشنگ توی دام شیطان بیافتم ، بعد می زنم توی سر خودم.
درسته همیشه آدم باید حواسش جمع باشه و در هر حالتی وسوسه ممکنه وجود داشته باشه. ولی اگر ما موقعیت های خطرناک رو شناسایی کنیم و از اون ها دوری کنیم.
حداقلش اینه که آمار پاکی ما بالاتر می ره. اگر یک سال نشه ، حداقل یه چند ماه می کشه.
(1400 مرداد 3، 14:29)سرباز ولایت 313 نوشته است: سلام رفیق های جاااااااان خوبید ...؟؟؟سلام سرباز جان
دوستان من تو این چند روز گناه کردم پشت سر هم و وقتی گناه میکنم ...
هم دوست ندارم بیام کانون هم خجالت هم شیطان
هم برام یک عالمه مشکل درست میشه ..
پس من دوباره شروع میکنم امشب میرم غسل میکنم و خودمو آماده میکنم برای شروعی پر قدرت
یا علی مدد
(1400 مرداد 3، 14:31)AmirAl نوشته است: سلام با یک اعلام وضعیت دیگه بر میگردمامیر علی جان سلام
من دو روز پیش لغزش کردم والان هم یک روز پاک دارم
امیرعلی/ ۱۴۰۰/۵/۱ /۱روز خوب
البته بهتون قول میدم که امروز و فردا را پاک هستم و روز های بعد هم از تماااام سعیم استفاده میکنم تا پاک باشم
مهم ترین چیز در پاکی اراده هست و امید وارم درخت این ویژگی در وجود همه ما رشد کنه
(1400 مرداد 3، 20:11)کیاست نوشته است: سلامکیاست جان سلام
کیاست/۳۱تیر ۱۴۰۰/ بعد ۳ روز لغزش داشتم
دلایل: مهمتر از همه افکار زنجیره وار بود اولش اصلا افکار بدی نبود اما کم کم مثل یک پل ذهنم به افکار پوچ رسوند بعد اش هم کنترل نگاه هم از دست دادم و تنهایی هم یکی از دلایل اش بود
ببخشید من چندتا کلاس درسی دارم میرم و احتمالا تا ۱۵ مرداد حضور خیلی زیادی تو کانون ندارم اما برای اعلام وضعیت هر چند روز یک سری میزنم
(1400 مرداد 4، 12:39)خداحافظ هوا نفس نوشته است: بعد ۱۶ روز شکستخداحافظ جان سلام عزیز
حرفی ندارم.....
دلیلش نمیدونم چی بود؛ شاید محرکات بود ولی اصلا عکس و فیلم ندیدم گفتم حداقل فکرم مثل پاکیم خراب نشه
تونستم رکورد پاکیو بزنم که ۱۳ بود ولی نشد تا تهش برم...
(1400 مرداد 4، 15:10)*مهدی* نوشته است: سلامسلام مهدی جان
لغزش
(1400 مرداد 4، 19:13)آرمین نوشته است:سلام آقا آرمین
این دسته گل هم تقدیم به سرپرستهای عزیز گروهمونداداشهای فوقالعادهمونصادقینمهدویکارماسرباز گمناممحسنینوتاج
تا بدونن متوجه زحماتی که برامون میکشن هستیموقدردادن زحمات بیچشمداشتشون.
(1400 مرداد 4، 20:12)*مهدی* نوشته است: سلامی دوباره من دلایل لغزشم رو توی یادداشت های گوشیم نوشتم دیگه نیازی هست اینجا بنویسم ؟اینجا هم میتونی بفرستی تا اگر نکته ای هست دوستان بگن
(1400 مرداد 4، 19:06)تاج نوشته است:
AmirAl جان
آفرین که دوباره شروع کردی
برنامه برای ادامه مسیر چیه؟
نقل قول: او راستی برقرارید ؟
ایام به کامه ؟
(1400 مرداد 4، 20:12)*مهدی* نوشته است: سلامی دوباره من دلایل لغزشم رو توی یادداشت های گوشیم نوشتم دیگه نیازی هست اینجا بنویسم ؟
(1400 مرداد 4، 21:09)تاج نوشته است: ممنونم، بچه های گروه هم قدردان زحماتتان هستن
________
چه معیار های خوبی
گشتیم نبود نگرد نیست
(1400 مرداد 4، 21:32)karma نوشته است: بچه ها حرفای عاشق خیلی عالین
دریابیدشون
(1400 مرداد 4، 22:08)سرباز گمنام نوشته است:رفقا سلامیهویی دلم گرفتهبدم گرفتهاما خب به هر حال...
(1400 مرداد 4، 22:47)هومان نوشته است: هومان/1 مرداد/3 روز پاک
خوب اقا خداراشکر دیگه ترم تموم شد ( همین پریروز) و خوب الان ارامش روانیم رفته بالا و دوباره اومدم سایت
خوشحالم که برگشتم(با اینکه فقط یه هفته نبودم )
(1400 مرداد 5، 14:12)AmirAl نوشته است: سلام فعلا که چند تا کار اساسی هست :
۱-مشغله زیاد دارم ۲-تقریبا هر روز به کانون میام ووقتی به کانون میام احساس میکنم روحیه و اراده بیشتری برای ترک دارم ۳-درس هم خوب میخونم و ابن باعث میشه که وقت بیشتری صرف بشه
و مشکلاتم:کنترل نگاه
که مطمئنم که درست میشه
پیش به سوی پاکی
(1400 مرداد 5، 16:26)Tagon نوشته است: سلام
متاسفانه امروز لغزش داشتم
بزرگترین مشکل من عدم کنترل ذهنه باید براش یه فکری بکنم
او راستی برقرارید ؟
ایام به کامه ؟
(1400 مرداد 5، 19:38)آرمین نوشته است:(1400 مرداد 5، 14:12)AmirAl نوشته است: سلام فعلا که چند تا کار اساسی هست :
۱-مشغله زیاد دارم ۲-تقریبا هر روز به کانون میام ووقتی به کانون میام احساس میکنم روحیه و اراده بیشتری برای ترک دارم ۳-درس هم خوب میخونم و ابن باعث میشه که وقت بیشتری صرف بشه
و مشکلاتم:کنترل نگاه
که مطمئنم که درست میشه
پیش به سوی پاکی
امیرعلی جان مسابقه کنترل نگاه و ذهن برای شماست دیگه.
منتظر چی هستی؟ بپر تو تاپیک.
اما یه سوال مهم.
نگاهت کجا در میره؟
(1400 مرداد 5، 19:08)karma نوشته است: تاگون متأَسفم به خاطر لغرش
در مورد کنترل ذهن وقتی فکر ها شروع میشن دقیقا چیکار میکنی؟ یکی از کار های مفید اینه که به چیز های دیگه ای که برات جالبن فکر کنی.. مثلا من خودم به این فکر میکنم که کدوم ابر قهرمان ها قوی تر از اون یکین یا به چیز های عجیب.. مثلا یه دفعه به این فکر کن اگه قرار باشه کرم خاکی بخورم چجوری میپزمش (نقل مضمون از آنتونی رابینز)
تو چجوری مقابله میکنی؟
راستی چرا نیستی؟؟
یه روز میای بعد غیب میشی..
نقل قول: او راستی برقرارید ؟
ایام به کامه ؟
ما که خوبیم
به شما دور از ما خوش میگذره؟
نقل قول: انشالله خودت همدمت رو خیلی زود پیدا کنی. تو جوونی باید به فکر ازدواج بود.اره واقعا
نقل قول: کارما این مدت که نبودم شنیدم خوب به تغذیه داداشهای استوایی رسیدی. از اضافه وزن سپهر و لُپهای بیرونزده امیرعلی و شکم برآمده الون هارت کاملا میشه فهمید وضعیت به چه شکل بوده.
قرار بود فقط یه صبحونه و ناهار و شام باشه.