1401 اسفند 22، 10:42
1401 اسفند 22، 14:01
ویرایش شده
(1401 اسفند 21، 21:46)محسنین نوشته است: آقا دو روزیه سردرد شدید گرفتمدشمنت شرمنده باشه
نمیتونم خیلی فعال باشم ، شرمنده
برو دکتر ایشالا خوب میشی
(1401 اسفند 22، 0:26)مرد مقاومت نوشته است:لغزش
داداش هر ساعت پاک بودی اعلام کن بدونیم چند ساعت پاکی فقط که اعلام لغزش میکنی
افراد دغدغه مند بهبود کانون ، طبق ۱۹ نتیجه جمع بندی میزگرد توسط برادر صادقین ،خلاصه فعالیت های که به دست کاربران محقق میشود به شرح زیر:
[۱ ] حمایت کاربران از سرپرست ها
[ ۲] پذیرش مسئولیت تایپک های کانون متناسب با توانمندی های فردی
[ ۳] حمایت از همگروهی ها و فعال بودن
[۴ ] احیای تاپیک های مفید کانون
هر کاربری که به ۱ از ۴ مورد به درستی عمل بکنه پیشرفت های خوبی در انجمن کانون به وجود میاد.
نقل قول: دوستان استوایی شما قصد دارید کدوم مورد از امروز به بعد به طور جدی برای کانون و دوستانمون انجام بدید؟
خودم علاوه بر حمایت از سرپرست ها و همگروهی ها که انجام میدم
به طور جدی قصد دارم تاپیک های مفید غیرفعال احیا کنم البته با کمک افرادی که این قصد دارن.
سپاس شده توسط
1401 اسفند 22، 14:24
دیوانه تر از خویش کسی میجستم
دستم بگرفتند و به دستم دادند..
.
دستم بگرفتند و به دستم دادند..
.
سپاس شده توسط
1401 اسفند 22، 14:40
ویرایش شده
وضع من از لحاظ پاکی خیلی خوبه در جواب رفیق عزیزم که درباره من پرسید بگم که داداش جان ازون موقعی که گوشیمو پکوندم واقعا از لحاظ پاکی و درسو و .......پیشرفت شدیدی کردم
و الان نزدیک یه ماه که پایبند به پیمان مقدسم با معشوق و محبوبم خدا هستم
ولی از لحاظ اعتقادی خیلی سردر گمم
با قلبی سخت مشوش
ذهنی پر از ضد و نقیظ
قلبی پر از خشوع و غرور
و دیدگاهی متزلزل
غرق در بحر مطالب مکاتب مختلف برای انتخاب دین یا اتکا به عقل
خودم هستم
و نه میتونم اعتماد کنم به اسلام و قرآن
نه میتونم رد کنم
نه ایمانم قوی میشه
نه قلبم اجازه میده منکر شم.
شور بختانه
هم معجزاتی دیدم تو این دین که به وجدم آورده و هم نقصان هایی که دونه شک رو تو دلم کاشت و خلاف راه محبت و عشق،
و ضد انسانیت بود.
و من بیچاره موندم حیران
بین شک و یقین
حب و کین
ترس و اطمینان
سعادت و شقاوت
عشق و درایت
ابتدا و غایت
وهم و حقیقت
رویا و واقعیت
و واقعا عجز، تمام وجودمو فرا گرفته
تشنه شراب حقیقتم
اما گویی که تمام چشمه ها خشکیده
و هرچه در علم راسخ تر میشوم سر در گمی من فزونتر
ایا هست کسی که دست مرا بگیرد و مرهم بر قلب مجروح من گزارد و فسردگی ذهنم را با آتش حقیقت به گرما مبدل کند
کسی هست که مژده یقیین دهد و آرامش برایم به ارمغان بیاورد
پس آقایی که ادعای امامت و هدایت دارد کجاست
ایا از غم ما بی خبر است؟که به فریاد ما نمیرسد؟
دیوانه تر از خویش کسی میجستم
دستم بگرفتند و به دستم دادند..
.
دستم بگرفتند و به دستم دادند..
.
1401 اسفند 22، 16:24
تا صورت پيوند جهـــــــــــــــان بود علي بود
تا نقش زمين بود و زمــــــــان بود علي بود
آن قلعه گشايي که در قلعـــــــــه ي خيبر
برکند به يک حملــــــــه و بگشود علي بود
آن گُرد سرافراز که انـــــــــــــــدر ره اسلام
تا کـــــــــار نشد راست نياسود، علي بود
آن شيــــر دلاور که براي طمـــــــــــع نفس
بر خوان جهـــــــــــــان پنجه نيالود علي بود
شاهي که ولي بود و وصــــي بود علي بود
سلطان سخــــــــــــــا و کرم و جود علي بود
هم آدم وهم شيث و هم ادريس و هم الياس
هم صالــــــــــح پيغمبــــــــر و داوود علي بود
هم موسي و هم عيسي و هم خضر و هم ايوب
هم يوسف و هم يونس و هم هــود علي بود
مسجـــــود ملايک که شد آدم، ز علي شد
آدم چو يکي قبلـــــــــــه و مسجود علي بود
آن عارف سجّاد ، که خاک درش از قــــــــدر
بر کنگــــــره عرش بيفـــــــــــــــزود علي بود
هم اول و هم آخـــــر و هم ظاهـــــر و باطن
هم عابـــــــد و هم معبد و معبود ، علي بود
آن لحمک لحمـــــي ، بشنو تــــــا که بداني
آن يـــــــــــــار که او نفس نبي بود علي بود
موسي و عصــــا و يــــــــد بيضــــــــا و نبوت
در مصــــــــــر به فرعون که بنمود ، علي بود
عيسي به وجود آمدو في الحال سخن گفت
آن نطق و فصـــــــاحت که در او بود علي بود
خاتم که در انگشت سليمان نبي بود علي بود
آن نور خدايــــي که بر او بــــــــــــود علي بود
آن شاه سرافـــــــراز که اندر شب معــــــراج
با احمــــــــــد مختــــــــــار يکي بود علي بود
آن کاشف قرآن که خــــــــــــدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستــــــــود علي بود
آن شيـــــــــر دلاور که ز بهر طمــــــــع نفس
بر خوان جهـــان پنجه نيالـــــــــــود علي بود
چندان که در آفـــــــــــــاق نظر کردم و ديدم
از روي يقين در همه موجــــــــــود ، علي بود
اين کفر نباشد، سخـــــــن کفر نه اين است
تا هست علي باشد و تابــــــــــود علي بود
سرّ دو جهــــــــــــــان جمله ز پيدا و ز پنهان
شمس الحق تبريز که بنمـــــــود، علي بود
تا نقش زمين بود و زمــــــــان بود علي بود
آن قلعه گشايي که در قلعـــــــــه ي خيبر
برکند به يک حملــــــــه و بگشود علي بود
آن گُرد سرافراز که انـــــــــــــــدر ره اسلام
تا کـــــــــار نشد راست نياسود، علي بود
آن شيــــر دلاور که براي طمـــــــــــع نفس
بر خوان جهـــــــــــــان پنجه نيالود علي بود
شاهي که ولي بود و وصــــي بود علي بود
سلطان سخــــــــــــــا و کرم و جود علي بود
هم آدم وهم شيث و هم ادريس و هم الياس
هم صالــــــــــح پيغمبــــــــر و داوود علي بود
هم موسي و هم عيسي و هم خضر و هم ايوب
هم يوسف و هم يونس و هم هــود علي بود
مسجـــــود ملايک که شد آدم، ز علي شد
آدم چو يکي قبلـــــــــــه و مسجود علي بود
آن عارف سجّاد ، که خاک درش از قــــــــدر
بر کنگــــــره عرش بيفـــــــــــــــزود علي بود
هم اول و هم آخـــــر و هم ظاهـــــر و باطن
هم عابـــــــد و هم معبد و معبود ، علي بود
آن لحمک لحمـــــي ، بشنو تــــــا که بداني
آن يـــــــــــــار که او نفس نبي بود علي بود
موسي و عصــــا و يــــــــد بيضــــــــا و نبوت
در مصــــــــــر به فرعون که بنمود ، علي بود
عيسي به وجود آمدو في الحال سخن گفت
آن نطق و فصـــــــاحت که در او بود علي بود
خاتم که در انگشت سليمان نبي بود علي بود
آن نور خدايــــي که بر او بــــــــــــود علي بود
آن شاه سرافـــــــراز که اندر شب معــــــراج
با احمــــــــــد مختــــــــــار يکي بود علي بود
آن کاشف قرآن که خــــــــــــدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستــــــــود علي بود
آن شيـــــــــر دلاور که ز بهر طمــــــــع نفس
بر خوان جهـــان پنجه نيالـــــــــــود علي بود
چندان که در آفـــــــــــــاق نظر کردم و ديدم
از روي يقين در همه موجــــــــــود ، علي بود
اين کفر نباشد، سخـــــــن کفر نه اين است
تا هست علي باشد و تابــــــــــود علي بود
سرّ دو جهــــــــــــــان جمله ز پيدا و ز پنهان
شمس الحق تبريز که بنمـــــــود، علي بود
سپاس شده توسط
1401 اسفند 22، 20:51
ویرایش شده
داداش تاج عزیز ممنونم از توجه ت
(1401 اسفند 22، 14:01)تاج نوشته است:(1401 اسفند 21، 21:46)محسنین نوشته است: آقا دو روزیه سردرد شدید گرفتمدشمنت شرمنده باشه
نمیتونم خیلی فعال باشم ، شرمنده
برو دکتر ایشالا خوب میشی
(1401 اسفند 22، 0:26)مرد مقاومت نوشته است:لغزش
داداش هر ساعت پاک بودی اعلام کن بدونیم چند ساعت پاکی فقط که اعلام لغزش میکنی
افراد دغدغه مند بهبود کانون ، طبق ۱۹ نتیجه جمع بندی میزگرد توسط برادر صادقین ،خلاصه فعالیت های که به دست کاربران محقق میشود به شرح زیر:
[۱ ] حمایت کاربران از سرپرست ها
[ ۲] پذیرش مسئولیت تایپک های کانون متناسب با توانمندی های فردی
[ ۳] حمایت از همگروهی ها و فعال بودن
[۴ ] احیای تاپیک های مفید کانون
هر کاربری که به ۱ از ۴ مورد به درستی عمل بکنه پیشرفت های خوبی در انجمن کانون به وجود میاد.
نقل قول: دوستان استوایی شما قصد دارید کدوم مورد از امروز به بعد به طور جدی برای کانون و دوستانمون انجام بدید؟
خودم علاوه بر حمایت از سرپرست ها و همگروهی ها که انجام میدم
به طور جدی قصد دارم تاپیک های مفید غیرفعال احیا کنم البته با کمک افرادی که این قصد دارن.
ان شاءالله همه مون این نکات رو مد نظر داشته باشیم و غافل نشیم از مسئولیت و وظیفه ای که در قبال کانون پاکی ها داریم .
داداش Lover متأسفانه حالم خوب نیست بیشتر صحبت کنیم ، یه مقدار تو پروفایل نوشتم برات امیدوارم مفید باشه ؛
خدا هممون رو به حقیقت و آگاهی آرام و مطمئن نزدیک کنه
بچه ها این روزا خیلی مراقب کووید باشین
بنظر میرسه که دوباره داره پخش میشه .
من هم علائمم از سردرد شروع شد هی داره بدتر میشه
پدر هم امروز انقد حالش بد بود نتونست بره سرکار ، دکتر بهش گفته احتمالا کوویده .
التماس دعا
(1401 اسفند 22، 0:26)مرد مقاومت نوشته است:لغزش
(1401 اسفند 22، 16:24)عقاب علوی نوشته است: دوباره لغزش
داداشای عزیز .
ریشه یابی ریشه یابی ریشه یابی . اگه واقعا میخواییم ترک کنیم چی مانع شده که نمیتونیم ؟
هی مانع ها رو بشناسیم و دونه دونه حذفشون کنیم ...
نمیشه که اشکال کار رو پیدا نکنیم و دوباره برگردیم از اول راه قبلی رو تکرار کنیم .
حالا محکم تر پاشین و برای سال گذشته تحلیل بنویسین و سال جدید رو با چشم انداز دقیق تری شروع کنید
بسم الله
سپاس شده توسط
1401 اسفند 22، 20:59
بازم لغزش داشتم .
خب ، اما دلایلش ، تا جایی که من فهمیدم انجام خ.ا یا انجام ندادنش ( برای من ) تا حدی یه طرز فکره . مثلا اگه طرز فکرم این باشه که این کار لذت بخش ، بی ضرر و تازه ضروری و مفید هم هست ، بی درنگ میرم سمتش گاهی وقتا بخاطر فشار ج.نسی یا مشکلات ، جامعه و... این طرز فکر بهم القا میشه. اون موقع هم که ۲۳ روز پاکی بدست آوردم طرز فکرم این بود که این کار ضرر داره ، راه درستی برای پاسخ به میل ج.نسی نیست ، آسیب های برگشت ناپذیر جسمی داره و... وقتی هم به لغزش منتهی شد که طرز فکرم این شد : خ.ا لذت داره ، شاید بی ضرر باشه و این عوارضی که حس میکنم از چیز دیگه ای هست ، یک نیازه و کار درستیه و بدون اون نمیشه زندگی کرد .
پس طرز فکر مهمه ! این طرز فکر چطور بدست میاد یا تغییر میکنه ؟ با آگاهی و در آستانه رنج قرار گرفتن.
حالا هم اون طرز فکر که میگه این کار غلطه و میشه ترکش کرد و ترک کردن کار درستیه تقریبا از بین رفته .
!Let's Not LOsE Without fIGHting
سپاس شده توسط
1401 اسفند 23، 13:01
شاید اینطوری یه قدم به رستگاری نزدیک شدم
تا صورت پيوند جهـــــــــــــــان بود علي بود
تا نقش زمين بود و زمــــــــان بود علي بود
آن قلعه گشايي که در قلعـــــــــه ي خيبر
برکند به يک حملــــــــه و بگشود علي بود
آن گُرد سرافراز که انـــــــــــــــدر ره اسلام
تا کـــــــــار نشد راست نياسود، علي بود
آن شيــــر دلاور که براي طمـــــــــــع نفس
بر خوان جهـــــــــــــان پنجه نيالود علي بود
شاهي که ولي بود و وصــــي بود علي بود
سلطان سخــــــــــــــا و کرم و جود علي بود
هم آدم وهم شيث و هم ادريس و هم الياس
هم صالــــــــــح پيغمبــــــــر و داوود علي بود
هم موسي و هم عيسي و هم خضر و هم ايوب
هم يوسف و هم يونس و هم هــود علي بود
مسجـــــود ملايک که شد آدم، ز علي شد
آدم چو يکي قبلـــــــــــه و مسجود علي بود
آن عارف سجّاد ، که خاک درش از قــــــــدر
بر کنگــــــره عرش بيفـــــــــــــــزود علي بود
هم اول و هم آخـــــر و هم ظاهـــــر و باطن
هم عابـــــــد و هم معبد و معبود ، علي بود
آن لحمک لحمـــــي ، بشنو تــــــا که بداني
آن يـــــــــــــار که او نفس نبي بود علي بود
موسي و عصــــا و يــــــــد بيضــــــــا و نبوت
در مصــــــــــر به فرعون که بنمود ، علي بود
عيسي به وجود آمدو في الحال سخن گفت
آن نطق و فصـــــــاحت که در او بود علي بود
خاتم که در انگشت سليمان نبي بود علي بود
آن نور خدايــــي که بر او بــــــــــــود علي بود
آن شاه سرافـــــــراز که اندر شب معــــــراج
با احمــــــــــد مختــــــــــار يکي بود علي بود
آن کاشف قرآن که خــــــــــــدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستــــــــود علي بود
آن شيـــــــــر دلاور که ز بهر طمــــــــع نفس
بر خوان جهـــان پنجه نيالـــــــــــود علي بود
چندان که در آفـــــــــــــاق نظر کردم و ديدم
از روي يقين در همه موجــــــــــود ، علي بود
اين کفر نباشد، سخـــــــن کفر نه اين است
تا هست علي باشد و تابــــــــــود علي بود
سرّ دو جهــــــــــــــان جمله ز پيدا و ز پنهان
شمس الحق تبريز که بنمـــــــود، علي بود
تا نقش زمين بود و زمــــــــان بود علي بود
آن قلعه گشايي که در قلعـــــــــه ي خيبر
برکند به يک حملــــــــه و بگشود علي بود
آن گُرد سرافراز که انـــــــــــــــدر ره اسلام
تا کـــــــــار نشد راست نياسود، علي بود
آن شيــــر دلاور که براي طمـــــــــــع نفس
بر خوان جهـــــــــــــان پنجه نيالود علي بود
شاهي که ولي بود و وصــــي بود علي بود
سلطان سخــــــــــــــا و کرم و جود علي بود
هم آدم وهم شيث و هم ادريس و هم الياس
هم صالــــــــــح پيغمبــــــــر و داوود علي بود
هم موسي و هم عيسي و هم خضر و هم ايوب
هم يوسف و هم يونس و هم هــود علي بود
مسجـــــود ملايک که شد آدم، ز علي شد
آدم چو يکي قبلـــــــــــه و مسجود علي بود
آن عارف سجّاد ، که خاک درش از قــــــــدر
بر کنگــــــره عرش بيفـــــــــــــــزود علي بود
هم اول و هم آخـــــر و هم ظاهـــــر و باطن
هم عابـــــــد و هم معبد و معبود ، علي بود
آن لحمک لحمـــــي ، بشنو تــــــا که بداني
آن يـــــــــــــار که او نفس نبي بود علي بود
موسي و عصــــا و يــــــــد بيضــــــــا و نبوت
در مصــــــــــر به فرعون که بنمود ، علي بود
عيسي به وجود آمدو في الحال سخن گفت
آن نطق و فصـــــــاحت که در او بود علي بود
خاتم که در انگشت سليمان نبي بود علي بود
آن نور خدايــــي که بر او بــــــــــــود علي بود
آن شاه سرافـــــــراز که اندر شب معــــــراج
با احمــــــــــد مختــــــــــار يکي بود علي بود
آن کاشف قرآن که خــــــــــــدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستــــــــود علي بود
آن شيـــــــــر دلاور که ز بهر طمــــــــع نفس
بر خوان جهـــان پنجه نيالـــــــــــود علي بود
چندان که در آفـــــــــــــاق نظر کردم و ديدم
از روي يقين در همه موجــــــــــود ، علي بود
اين کفر نباشد، سخـــــــن کفر نه اين است
تا هست علي باشد و تابــــــــــود علي بود
سرّ دو جهــــــــــــــان جمله ز پيدا و ز پنهان
شمس الحق تبريز که بنمـــــــود، علي بود
سپاس شده توسط
1401 اسفند 24، 10:53
ویرایش شده
کجا رفتید غیب شدید :D
مسابقه ماه رمضان یادتون نره :49-2: :49-2:
سپاس شده توسط
1401 اسفند 24، 12:24
داداش جان فک میکنم دارن اماده میشن برای ماه رمضان
اخه ادم تو ماه رمضون وزن کم میکنه خوب احتمالا دارن خودشون را تقویت میکنن
راستی یه لیوان شیر با خرما خییلی ادم را زود سیر میکنه
به نظرم باید چنتا کارتن خرما بگیریم و جاناتان را هم از سلمان قرض بگیریم تا تو ماه رمضان مشکل تغذیه تو استوا نباشه
1401 اسفند 24، 14:56
عقاب علوی/۲۲اسفند/۲روز خوب
یه سوال دوستان
به نظر شما روزه برای یه کنکوری که روزی ۱۲ساعت میخونه درسته؟اونم توی این شرایط زمانی که درگیر آزمون جمع بندی پایه هستیم.
سه مشکل وجود داره
۱) مشکل ضعف غذایی و افت فشار خون
۲) مشکلات به هم خوردن چرخه خواب و چرخه مطالعه
۳) مشکلات معده
تا صورت پيوند جهـــــــــــــــان بود علي بود
تا نقش زمين بود و زمــــــــان بود علي بود
آن قلعه گشايي که در قلعـــــــــه ي خيبر
برکند به يک حملــــــــه و بگشود علي بود
آن گُرد سرافراز که انـــــــــــــــدر ره اسلام
تا کـــــــــار نشد راست نياسود، علي بود
آن شيــــر دلاور که براي طمـــــــــــع نفس
بر خوان جهـــــــــــــان پنجه نيالود علي بود
شاهي که ولي بود و وصــــي بود علي بود
سلطان سخــــــــــــــا و کرم و جود علي بود
هم آدم وهم شيث و هم ادريس و هم الياس
هم صالــــــــــح پيغمبــــــــر و داوود علي بود
هم موسي و هم عيسي و هم خضر و هم ايوب
هم يوسف و هم يونس و هم هــود علي بود
مسجـــــود ملايک که شد آدم، ز علي شد
آدم چو يکي قبلـــــــــــه و مسجود علي بود
آن عارف سجّاد ، که خاک درش از قــــــــدر
بر کنگــــــره عرش بيفـــــــــــــــزود علي بود
هم اول و هم آخـــــر و هم ظاهـــــر و باطن
هم عابـــــــد و هم معبد و معبود ، علي بود
آن لحمک لحمـــــي ، بشنو تــــــا که بداني
آن يـــــــــــــار که او نفس نبي بود علي بود
موسي و عصــــا و يــــــــد بيضــــــــا و نبوت
در مصــــــــــر به فرعون که بنمود ، علي بود
عيسي به وجود آمدو في الحال سخن گفت
آن نطق و فصـــــــاحت که در او بود علي بود
خاتم که در انگشت سليمان نبي بود علي بود
آن نور خدايــــي که بر او بــــــــــــود علي بود
آن شاه سرافـــــــراز که اندر شب معــــــراج
با احمــــــــــد مختــــــــــار يکي بود علي بود
آن کاشف قرآن که خــــــــــــدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستــــــــود علي بود
آن شيـــــــــر دلاور که ز بهر طمــــــــع نفس
بر خوان جهـــان پنجه نيالـــــــــــود علي بود
چندان که در آفـــــــــــــاق نظر کردم و ديدم
از روي يقين در همه موجــــــــــود ، علي بود
اين کفر نباشد، سخـــــــن کفر نه اين است
تا هست علي باشد و تابــــــــــود علي بود
سرّ دو جهــــــــــــــان جمله ز پيدا و ز پنهان
شمس الحق تبريز که بنمـــــــود، علي بود
تا نقش زمين بود و زمــــــــان بود علي بود
آن قلعه گشايي که در قلعـــــــــه ي خيبر
برکند به يک حملــــــــه و بگشود علي بود
آن گُرد سرافراز که انـــــــــــــــدر ره اسلام
تا کـــــــــار نشد راست نياسود، علي بود
آن شيــــر دلاور که براي طمـــــــــــع نفس
بر خوان جهـــــــــــــان پنجه نيالود علي بود
شاهي که ولي بود و وصــــي بود علي بود
سلطان سخــــــــــــــا و کرم و جود علي بود
هم آدم وهم شيث و هم ادريس و هم الياس
هم صالــــــــــح پيغمبــــــــر و داوود علي بود
هم موسي و هم عيسي و هم خضر و هم ايوب
هم يوسف و هم يونس و هم هــود علي بود
مسجـــــود ملايک که شد آدم، ز علي شد
آدم چو يکي قبلـــــــــــه و مسجود علي بود
آن عارف سجّاد ، که خاک درش از قــــــــدر
بر کنگــــــره عرش بيفـــــــــــــــزود علي بود
هم اول و هم آخـــــر و هم ظاهـــــر و باطن
هم عابـــــــد و هم معبد و معبود ، علي بود
آن لحمک لحمـــــي ، بشنو تــــــا که بداني
آن يـــــــــــــار که او نفس نبي بود علي بود
موسي و عصــــا و يــــــــد بيضــــــــا و نبوت
در مصــــــــــر به فرعون که بنمود ، علي بود
عيسي به وجود آمدو في الحال سخن گفت
آن نطق و فصـــــــاحت که در او بود علي بود
خاتم که در انگشت سليمان نبي بود علي بود
آن نور خدايــــي که بر او بــــــــــــود علي بود
آن شاه سرافـــــــراز که اندر شب معــــــراج
با احمــــــــــد مختــــــــــار يکي بود علي بود
آن کاشف قرآن که خــــــــــــدا در همه قرآن
کردش صفت عصمت و بستــــــــود علي بود
آن شيـــــــــر دلاور که ز بهر طمــــــــع نفس
بر خوان جهـــان پنجه نيالـــــــــــود علي بود
چندان که در آفـــــــــــــاق نظر کردم و ديدم
از روي يقين در همه موجــــــــــود ، علي بود
اين کفر نباشد، سخـــــــن کفر نه اين است
تا هست علي باشد و تابــــــــــود علي بود
سرّ دو جهــــــــــــــان جمله ز پيدا و ز پنهان
شمس الحق تبريز که بنمـــــــود، علي بود
سپاس شده توسط
1401 اسفند 24، 17:43
در ارزوی شهادت، برایم دعا کنید..
بهترین دعا برای بهترین دوست به قول سردار شهادت است
هرگز از اهدافتون دست نکشید
هرگز در برابر شیطان و دار و دستش کم نیارید
ارزش اهداف شما بیشتر از تنبلی و کاهلی است
انجمن شبانه روزی
گروه استوا کنترل ذهن و نگاه
خوش امد گویی به تازه وارد ها
برنامه ریزی درسیجات
اورژانس
قرار عاشقی (نماز اول وقت )
بهترین دعا برای بهترین دوست به قول سردار شهادت است
هرگز از اهدافتون دست نکشید
هرگز در برابر شیطان و دار و دستش کم نیارید
ارزش اهداف شما بیشتر از تنبلی و کاهلی است
انجمن شبانه روزی
گروه استوا کنترل ذهن و نگاه
خوش امد گویی به تازه وارد ها
برنامه ریزی درسیجات
اورژانس
قرار عاشقی (نماز اول وقت )
سپاس شده توسط
1401 اسفند 24، 18:33
امیدوارم حالتون خوب باشه و در راه پاکی خوش بدرخشید
محسنین جان ان شاءالله حالت بهتر باشه
داداش های گلم بیایید گفت و گو کنیم
در مورد میزان عیدی که میگیرد و میدید؟
(1401 اسفند 24، 14:56)عقاب علوی نوشته است: سلام علیکمسلام داداش ان شاءالله موفق باشی عزیز دلم
عقاب علوی/۲۲اسفند/۲روز خوب
یه سوال دوستان
به نظر شما روزه برای یه کنکوری که روزی ۱۲ساعت میخونه درسته؟اونم توی این شرایط زمانی که درگیر آزمون جمع بندی پایه هستیم.
سه مشکل وجود داره
۱) مشکل ضعف غذایی و افت فشار خون
۲) مشکلات به هم خوردن چرخه خواب و چرخه مطالعه
۳) مشکلات معده
سعی کن برنامه غذایی خوبی داشته باشی و مواد مفید مثل میوه تو برنامت باشه
سعی کن شیرینی های مصنوعی را به حداقل برسونی
حتما وعده سحری را بخور
میتونی از سحر درس خوندن را شروع کنی داداش
انجیر هم مصرف کن که خیلی خوبه
(1401 اسفند 24، 17:43)مرد مقاومت نوشته است:داداش هوا گرم شده دیگه کت را در بیار
خوبی داداش جان چرا کم میای استوا
اگر کمتر سر بزن دیگه باید عوارض بدی ها
سپاس شده توسط
1401 اسفند 24، 22:56
(1401 اسفند 24، 22:18)سورنا نوشته است: سلام آقایون همگی خسته نباشینسلااااام به به داداش سورنا گل کاشتی رفیق
سورنا / 5 روز خوب
با قدرت ادامه بده ان شاءالله با پاکی بریم به استقبال ماه رمضان و تا پایان ماه مبارک یه چله ترک گناه داشته باشیم
رفقا یه معما هر کی درست جواب بده جایزه داره
اگه گفتین عکس تار شده چی هست؟