۩ مشاعره ۩

[فرید]

مست عشقم روز و شب، ناخورده می، نادیده کام
خلق پندارند مستی از می و جام است و بس

[شازده کوچولو]

سه حرف است مضمون سی پاره‌ی دل
الف لام میم از لبم می‌تراود

قیصر امین‌پور

متن کامل این شعر (اینجا)

[فرید]

در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود

[آرمین]

دل می‌رود ز دستم صاحب‌دلان خدا را 
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

حافظ

[لئا]

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

[*بنده پاک*]

اگر آن طایر قدسی ز درم باز آید
عمر بگذشته به پیرانه سرم باز آید
حافظ

[لئا]

در دیاری که در او نیست کسی یار کسی
کاش یا رب که نیفتد به کسی کار کسی

[Pourya]

یا چو زرین شجری در شده اطراف شجر ........ که بر او بر ثمر از لؤلؤ شهوار بود

[شازده کوچولو]

در دایره‌ی قسمت ما نقطه‌ی تسلیمیم
لطف آن‌چه تو اندیشی حکم آن‌چه تو فرمایی

فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست
کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی

حافظ

[حامدحامد]

یا رب از ابر هدایت برسان بارانی
پیشتر زانکه چو گردی ز میان برخیزم

(حافظ شیرازی)

[فرید]

مچاله بودم و جرات نداشتم که بمیرم
اگرچه زندگیم مزه حیات نمی‌داد

[Pourya]

داد را کی شناسد آن شهری ...... کاندرو شهریار داور نیست

[فرید]

تا که از جانب معشوقه نباشد کششی
کوشش عاشق بیچاره به جایی نرسد

[شازده کوچولو]

دیر آمدی ای نگار سرمست
زودت ندهیم دامن از دست

سعدی

[شازده کوچولو]

تا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بود،
بنده‌ی من شو و بر خور ز همه سیم تنان

حافظ