۩ مشاعره ۩

[silent scream]

شکسته تر شده ام بغض در گلویم نیست 
هزار و یک گله دارم که را بگویم؟ نیست

شبیه خاطره ی تلخ و مبهمی شده ام
کسی میان جهانش به جستجویم نیست

: ) 

[Amirali.d]

ترکان فارسی گو بخشندگان عمرند
ساقی بشارتی ده پیران پارسا را
در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند
گر تو نمی پسندی تغییر کن قضا را
(حافظ)

[silent scream]

از زیستن بی تو مگو زیستن این نیست
ورهست به زعم تو به تعبیر من این نیست :')

[Amirali.d]

تو پنداری که بدگو رفت و جان برد

حسابش با کرام الکاتبین است

مشو حافظ ز کیدِ زُلفش ایمن

که دل برد و کنون در بند دین است

《حافظ》

[silent scream]

تو مثل خنده‌ی گل، مثل خواب پروانه
تو مثل آن‌چه‌که ناگفتنی‌ ست زیبایی
چگونه سیر شود چشمم از تماشایت؟
که جاودانه‌ترین لحظه‌ ی تماشایی

[Amirali.d]

یوسف گم گشته باز آید به کنعان غم مخور
کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
《حافظ》

[silent scream]

من و باد صبا مسکین دو سرگردان بی‌حاصل

من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت…

[Amirali.d]

تو نیز باده بچنگ آر و راهِ صحرا گیر 
که مرغِ نغمه سرا سازِ خوش نوا آورد
دلا چو غنچه شکایت ز کارِ بسته مکُن 
که باد صُبح نسیم گره گشا آورد
《حافظ شیرازی》

[فرید]

نتوانست فراموش کند مستی را
هر که از دست تو یک قطره می ناب گرفت

[silent scream]

تا توانی دلی به دست اور
دل شکستن هنر نمی باشد 

[rahayii]

دنيا به روي سينه ي من دست رد گذاشت     بر هر چه آرزو به دلم بود سد گذاشت

[Roza_r]

دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند/ پنهان خورید باده که تعزیر میکنند
حافظ جان❤

[ناحلهـ]

در دلم گرد ستم هاست خدایا مپسند
که مکدر شود آیینه مهر آیینم
حافظ

[Roza_r]

من و انکار شراب این چه حکایت باشد/ غالبا این قدرم عقل و کفایت باشد

حافظ

[Amirali.d]

مهربان و ساده و بی کینه است   

مثل نوری در دل آیینه است

عادت او نیست خشم و دشمنی

نام او نور و نشانش روشنی

( قیصر امین پور)