۩ مشاعره ۩

[رند]

من از بیگانگان دیگر ننالم .............. که با من هر چه کرد آن آشنا کرد

گر از سلطان طمع کردن خطا بود ......... ور از دلبر وفا جستم جفا کرد

[می توانم]

* بیت موقوف المعانی رو دوتایی می نویسن
بیتی ک خودش تنهای معنی داره لازم نیست دو تایی بنویسید

دلت می‌آید آیـــــــــــا از زبــــــانی این همه شیرین

تو تنهــــــــا حرف تلخی را همیشه بر زبــــان داری؟

[سها]

سلام
میدونم خیلی تکراریه.. اما الان هرچی میخوام ی بیت دیگه بنویسم هیچی نمیاد تو ذهنم!

"یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب

بود آیا ک فلک زین دو سه کاری بکند؟"

"د" بده..

یاعلی.

[MohseN72]

دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
(مولانا)

[Alireza 68]

سلام

دلم برای خودم تنگ می شود آری
همیشه بی خبر از حال خویشتن بودم
نشد جواب بگیرم سلام هایم را
هر آنچه شیفته تر از پی شدن بودم

یا علی

[MohseN72]

درد عاشقی را دوایی بهتر از معشوق نیست
شربت بیماری فرهاد را شیرین کنید

[شاهین 70]

دلیل راه شو ای طایر خجسته لقا

كه دیده آب شد از شوق خاك آن درگاه

[سها]

سلام

"همه دردم همه داغم همه عشقم همه سوزم
همه در هم گذرد هر مه و سال و شب و روزم

وصل و هجرم شده یکسان همه از دولت عشقت
چه بخندم چه بگریم چه بسازم چه بسوزم"

"م" بده...

یاعلی.

[اهورا]

مرا روز ازل كاري بجز رندي نفرمودند
هر ان قسمت كه ان جا رفت از ان افزون نخواهد شد.
حافظ (فكر كنم به جبر انديشي شاعر اشاره داشته باشه)

[سنــا]

دین ودل به یک دیدن باختیم و خرسندیم.......در قمار عشق ای دل کی بود پشیمانی

[سنــا]

در دایره ی قسمت ما نقطه ی تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی،حکم آنچه تو فرمایی

[سنــا]

تا شدم حلقه به گوش در میخانۀ عشق

هردم آید غمی از نو به مبارک بادم

[MohseN72]

یار من پاک تر از برگ گل است
یار من جاذبه ی لطف و وفاست
(ناشناس)

[سنــا]

یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض
پادشاهی کامران بود از گدایان عار داشت

حافظ

[MohseN72]

تا قفل قفس باز شد آن سوخته پر رفت
دلواپس ما بود ولیکن به سفر رفت