۩ مشاعره ۩

[سنــا]

هاتف آن روز به من مژده ی این دولت داد ... که بدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

[تندیس]

دوست را گر سر پرسیدن بیمار غمست **** گو بران خوش که هنوزش نفسی می آید

[تنها ترین سردار]

دل که او بسته ی غم و خندیدن است
تو مگو کاو لایق آن دیدن است ...
( مولانا )

[شازده کوچولو]

یاد باد آن که سر کوی توام منزل بود
دیده را روشنی از خاک درت حاصل بود
...

[سنــا]

درد عشقی کشیده ام که مپرس

زهر هجری چشیده ام که مپرس

[فرشاد]

سرو چمان من چرا میل چمن نمیکند؟
همدم گل نمیشود یاد سمن نمیکند؟

[سنــا]

در آن آتش نداری طاقت سوز

به صبر، آبی بر این آتش زن امروز

سعدی

[فرشاد]

ز نادان تنگ روزى تر نبودى
به نادانان چنان روزى رساند

[Alireza 68]

درینجا درین خاک درین مزرعه پاک ........ به جز عشق به جز مهر دگر هیچ نکاریم

[سنــا]

من به گوش خود از دهانش دوش

سخنانی شنیده ام که مپرس


حافظ

[فرشاد]

ساقی سیم ساق من گر همه دور میده
کیست که تن چو جام می جمله ده نمیکند

[شاهین 70]

در مذهب ما باده حلال است ولیکن

به روی تو ای سرو گل اندام حرام است

[بارونی....]

تا توانی دلی به دست آور.....دل شکستن هنر نمی باشد

[Salahshoor]

دوش رفتم به در میکده خواب آلوده .......................... خرقه تر دامن و سجاده شراب آلوده

[mehrdadbaby]

همان یاری که دوشش مامن من بود، باور کن
نقاب از چهره اش افتاد دشمن بود ،باور کن