امتیاز موضوع:
  • 11 رأی - میانگین امتیازات: 4.64
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تحصیل عشق و رندی آسان نمود اول....آخربسوخت جانم در کسب این فضایل
گفتم که کی ببخشی بر جان ناتوانم ......گفت آن زمان که نبود جان در میانه حایل

اینم چون که رند توش بود از جناب حافظ تقدیم میکنم به رند عزیز. 53
 سپاس شده توسط
لیلی بنشین خاطره ها را رو کن
لب وا کن و با واژه بزن جادو کن
لیلی تو بگو،حرف بزن،نوبت توست
بعد از من و جان کندن من نوبت توست
دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن

تا سر زلف تو در دست نسیم افتادست
دل سودازده از غصه دو نیم افتادست
حافظ .
ت بده
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
تو ک فصلی ب نام عشق خواندی .............چرا در کوچه های عقل ماندی
دردیست غیر مردن کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن

 سپاس شده توسط
یا رب این شمع دل افروز ز کاشانه کیست
جان ما سوخت بپرسید که جانانه کیست
...
یا رب آن شاهوش ماه رخ زهره جبین
در یکتای که و گوهر یک دانه کیست
حافظ
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
تورا درمنزل جانان چون امن عیش هر دم....جرس فریاد میداد که بربندید محمل ها.......
خدا کنه درستگفته باشم.....دقیق به خاطر ندارم
 سپاس شده توسط
سلام

من پاسخ میدم با الف.. اما اصل بیت قبل اینه :
مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم. جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها. حافظ 53258zu2qvp1d9v


"آدمیزاد است و عشق و دل ب هر کاری زدن

آدم است و سیب خوردن، آدم است و اشتباه"

"ه" بده...

یاعلی.
[تصویر:  07c49977111e42a28fd6.jpg]

 سپاس شده توسط
هر کس به طریقی دل ما می شکند

بیگانه جدا دوست جدا می شکند 302
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
دیده دریا کنم و صبر به صحرا فکنم ...واندرین کار ،دل خویش به دریا فکنم.
از حافظ دوست داشتنی

از سها خانوم ممنونم بابت تصحیح بیتی که گفتم....دست خودم نبود دیروز ناراحت بودم! 303
 سپاس شده توسط
من نمی دانم که بُردم جنگ را یا باختم
زنده بیرون آمدم اما سپر انداختم...
[تصویر:  u2kig0x2xk6igwj759y.png]

باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
 سپاس شده توسط
من که از آتش دل چون خم می در جوشم
مهر بر لب زده و خون می خورم و خاموشم 302
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
مکن به چشم حقارت نگاه در من مست
که آبروی شریعت بدین قدر نرود
[تصویر:  Untitled.jpg]
 سپاس شده توسط
در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است
صراحی می ناب و سفینه ی غزل است 302
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ ﻣﯿﺎﻥ ﻋﻄﺮ ﮔﻨﺪﻡ ﺯﺍﺭ
ﮐﻪ ﻣﯽ ﺑﻮﺳﯽ ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺭﺍ ﻧﻪ ﺩﺭ ﻗﺎﺑﯽ ﻧﻪ ﻫﺎﺷﻮﺭﯼ

ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ ﺷﻤﺎﻟﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺣﺎﻟﻢ
ﺷﻤﺎﻝ ﺷﻌﺮﻫﺎﯼ ﻣﻦ ﻋﺠﺐ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﻐﺮﻭﺭﯼ
[تصویر:  u2kig0x2xk6igwj759y.png]

باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ
گر کافر و گبر و بت‌پرستی باز آ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی باز آ
 سپاس شده توسط
یارب به کمند عشق پا بستم کن
از دامن غیر خودتهی دستم کن
یکباره زاندیشه عقلم برهان
وزباده صاف عشق سر مستم کن


نظامی
53
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان