۩ مشاعره ۩

[رند]

ندارم دستت از دامن به جز در خاک وآندم هم
که بر خاکم روان گردی بگیرد دامنت گردم 

[منِ جدید]

مست بودم ، بـه خـودم آمـدم و دیـدم که
آتـشِ عـشـقِ تـو بـر مَـزرعـه یِ مـا زده است

[Alireza 68]

ترسم از آن قوم که بر دردکشان می خندند                   بر سر کار خرابات کنند ایمان را
«حافظ» 

دوستان خواهش میکنم قوانین رو رعایت کنین پست صفحه اول رو با دقت بخونین و مدیر تالارو اذیت نکنین 

[علی علی]

آنان که به گیسو دل عشاق ربودند
از دست تو در پای فتادند چو گیسوی

[رند]

یاد باد آن کو به قصد خون ما
عهد را بشکت و پیمان نیز هم

[منِ جدید]

میونم با همه خوبه ، تاوقتی با تو مانوسم
همیشه بعد دیدارت ؛ خدارو سفت می بوسم

[لئا]

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم       هوارداران کویش را چو جان خویشتن دارم
حافظ

[رند]

من که عیب توبه کاران کرده باشم بارها
توبه از می وقت گل دیوانه باشم گر کنم

[علی علی]

مجنون شده ام از بهر خدا
زان زلف خوشت یک سلسله کن

[رند]

نه من از خانه ی تقوا به در افتادم و بس
پدر نیز بهشت ابد از دست بهشت

[منِ جدید]

تیر غیب از آسمان یک روز پایین می کشد
آن کسانی را که ناحق عشق بالا برده است

آن گُلی را که خلایق بارها بو کرده اند
تازه هم باشد... برای من گلی پژمرده است

[می توانم]

تو صاحب درد بودی ، ناله سر کن . 
خبر ، از درد بی دردی ، نداری .

                       
                     فریدون مشیری

[علی علی]

یارم چو شمع محفل است
دیدن رویش مشکل است

[منِ جدید]

تو را خبر ز دل بی‌قرار باید و نیست

غم تو هست ولی غمگسار باید و نیست

[عاشق فاطمه زهرا]

ته دوری از برم دل در برم نیست
هوای دیگری اندر سرم نیست
بجان دلبرم کز هر دو عالم
تمنای دگر جز دلبرم نیست

بابا طاهر
ت بده