۩ مشاعره ۩

[رند]

یا رب نظری بر من سر گردان کن 

لطفی به من دلشده ی حیران کن

[زینبی]

نوای ساز تو خواند ترانه توحید

حقیقتی به زبان مجاز می گویی

[رند]

یاری اندر کس نمبینیم یاران را چه شد؟

دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد؟

[پسر آریایی]

دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشان حالیو درماندگی

[زینبی]

یک دل ویک جهت ویک رو باش
از دو رویان جهان یک سو باش

[رند]

شراب تلخ می خواهم که مرد افکن بود زورش

که تا یکدم بیاسایم زدنیا و شر و شورش

[زینبی]

شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر
کاین سر پر هوس شود خاک در سرای تو

[vojdan bidar]

واسه اینکه خسته نشی این بار   
من خشت میزارم تو سیمان

[زینبی]

نوشدارویی وبعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا؟

[رند]

اگر نه باده غم دل زیاد ما ببرد 

نهیب حادثه بنیاد ما زجا ببرد

اگر نه عقل به مستی فروکشد لنگر

چگونه کشتی از این ورطه ی بلا ببرد

[سها]

سلام
"دل بکن! دلبرکت خاطره ای محو شده

تو چرا مات همین خاطره هایت ماندی ؟"

"ی" بده...
یاعلی.

[رند]

یک نکته بیش نیست غم عشق وین عجب

کز هر کسی که می شنوم نامکرر است

[only god]

تارو پود موج اين دريا به هم پيوسته است
مي زند برهم جهان را هر كه يك دل بشكند!

[عاشق فاطمه زهرا]

در دیر مغان آمد یارم قدحی در دست
مست از می و میخواران از نرگس مستش مست
در نعل سمند او شکل مه نو پیدا
وز قد بلند او بالای صنوبر پست
حافظ
ت

[رند]

تنها نه ز راز دل من پرده بر افتاد

تا بود فلک شیوه ی او پرده دری بود