بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
ابتدا خطوط قرمز
1-حموم
2-کامپیوتر
3-تنهایی
راه حل: اولین کار توکل به خدا ومعصومین وپناه بردن به خدا است
ببخشید شاید یکم رک بگم.
2سعی میکنم نشسته حموم نکنم زمان بندی میکنم تا سریع از حموم بیام بیرون
جدیدان راه حلی پیدا کردم که شیطان تا میشنوه سعی میکنه منو از اون کار واداره ولی فرار میکنه! موقع حموم 3تا آیت الکرسی میخونم دعای معراج میخونم تا اینا تموم بشه حموم من هم تموم شده
3 کامپیوتر مخصوصان اینترنت:واسه این قسمت سایت ktark رو پیشنهاد میکنم
چون من هر وقت پای کامپیوتر میشیم میام این سایت
4- تنهایی که مثل دو تای قبلی خیلی قویه ولی نه واسه کسی که خدا رو همیشه پیش خودش داره و خدا رو درو برش میبینه و باهاش درد ودل میکنه
فعلا این برنامه ی منه :
1.اگه نمازمو نخونمدم سریع برم بخونم
2.یه قرآن کنارم باشه و ازش دور نشم
منم هستم
1- قدم زدن زیر بارون!
2- اگه بارون نمی اومد قدم زدن خالی
3- رفتن در محیط های شلوغتر
4- اگه قضیه بیخ پیدا کرد سر بذارم به کوه!
پس بگو چرا گاهی میبینم تو این داستانای عاشقانه گاهی مجنون سر به بیابون میذاره . نگو قضیه عشق نیست قضیه ترک خودارضاییه
سلام
1_مجتبی
2_آرمان
3_ مهتاب
4- پوریا
5_ توبه 18
6_امیر علی
7-سها
یه کم سخته برنامه گفتن.. چون شرایط فرق میکنه.. حالتها و زمانها..!
اما در کل:
اگر تحریک خارجی باشه با تمام وجود لگد میزنم بهش.. و سریع موقیتم رو عوض میکنم.. درواقع نبود محرک واز بین بردنش یکی از مهترین کارهاست.. به خودم تو آینه نگاه میکنم و خجالت میشکم..!!
ذکر لاحول ولاقوة الا بالله و صلوات رو مکرر میگم..
متوسل میشم به ائمه(علیهم السلام)..
رفتارم خیلی شبیه ترسیده ها میشه!
بعدش میام کانون! اگه نشه هم شروع میکنم به نوشتن یا خط خطی کردن!..
خودمو شدید دعوا میکنم!(اهل ناز کشیدن نیستم!) همین که رفتم طرفش برام شکنجه میشه! موقعیت خودمو به عنوان عزیزه خدا یادآوری میکنم.. با حرفایی که به خودم میزنم یا میزنم تو گوش نفسم یا گریه اش میندازم.. دیگه بستگی داره به میزان لگد پرونیش!
بعدم میخندم به شیطون(سعی میکنم تحقیرش کنم)..
و در نهایت فکر میکنم.. به خودم و خدا!..به ائمه(علیهم السلام) خیلی فکر میکنم..!
موفق باشین و شاد..
یاعلی.
1_مجتبی
2_آرمان
3_ مهتاب
4- پوریا
5_ توبه 18
6_امیر علی
7-سها
برنامه ی من :
1- مطمئنم که اون موقع نمازم رو نخوندم ... پس برم وضو بگیرم و نماز بخونم .
2- تکرار " لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم "
3- به کانون فکر کنم ، و شرمنده ی کانونی ها باشم .
4- برم توی جمع ... و یا برم بیرون
5- بشینم پای تلویزیون .
6-فکر کردن به " ترس "، ترس از خدا ، ترس از مشکلات ناشی از خودار...
اما خوب وقتی تنهام خیلی از راهکارها بدردم نمی خوره ... و جواب نمی ده ( باید برای اونم فکری کنم )
---
واقعا فقط 7 نفر برای قبل از شکستشون برنامه دارن !!!!!
البته 8 نفر
چون سها خانم که منو وارد لیست نکرد
1_مجتبی
2_آرمان
3_ مهتاب
4- پوریا
5_ توبه 18
6_امیر علی
7-سها
8- هادی
دوش آب سرد هم خیلی موثر بوده برای من
\'مجتبی \' pid=\'79875\' dateline=\'1303856132\ نوشته است:پدافند غیرعامل، مجموعه اقداماتی است که انجام می شود تا در صورت بروز خطر ، خسارات احتمالی به حداقل میزان خود برسد.
.
هرقدر که خطر جدیتر شده باشه دورشدن ازش به مراتب سخت تر میشه. به نظر من اصلی ترین راه اینه که احتمال وقوع حالت بحرانی رو کمتر کنیم. درموردی که ما داریم بحث می کنیم (خود...) برای اینکه حالت بحرانی کمتر و ضعیفتر پیش بیاد باید کارای زیادی بکنیم. یا به عبارتی باید کل زندگی رو به شکلی تنظیم کنیم که این قضیه کمتر پیش بیاد. این تصمیم توی همه کارای زندگی تاثیرگذاره.
(1390 تير 15، 19:22)سلام نوشته است: [ -> ]\'مجتبی \' pid=\'79875\' dateline=\'1303856132\ نوشته است:پدافند غیرعامل، مجموعه اقداماتی است که انجام می شود تا در صورت بروز خطر ، خسارات احتمالی به حداقل میزان خود برسد.
.
هرقدر که خطر جدیتر شده باشه دورشدن ازش به مراتب سخت تر میشه. به نظر من اصلی ترین راه اینه که احتمال وقوع حالت بحرانی رو کمتر کنیم. درموردی که ما داریم بحث می کنیم (خود...) برای اینکه حالت بحرانی کمتر و ضعیفتر پیش بیاد باید کارای زیادی بکنیم. یا به عبارتی باید کل زندگی رو به شکلی تنظیم کنیم که این قضیه کمتر پیش بیاد. این تصمیم توی همه کارای زندگی تاثیرگذاره.
فرض ما هم همینه سلام جان ، جهت کلی زندگی رو اینطور تنظیم میکنیم که تحریک حداقل باشه ،
ولی توی هر شرایطی یک معتاد خود ارضایی احتمال قوی در بهترین شرایطی هم که تنظیم کرده باید برای لحظات غفلتش برنامه داشته باشه ، مخصوصا در اوایل ترک
که توی لحظات غفلت هم کاری کنه که اون خیالات و حالت تحریک کار رو خراب نکنه
اینطوری خسارت به حداقل میرسه ، و بر میگرده به همون تنظیمی که داشت و محکم تر اون رو اجرا میکنه .
1_مجتبی
2_آرمان
3_ مهتاب
4- پوریا
5_ توبه 18
6_امیر علی
7-سها
8- هادی
9-علیرضا
۱۰- رضا.کاردرست
من شاید از همتون بزرگترم و شاید پشیمونتر. من ۲۶ سالمه و از حدود ۱۲ سالگی شروع کردم البته اون وقتا خب کلا تو باغ نبودمو شاید تصور میکردم فقط خودم از یه کارایی لذت می برم. بعدها در دوره راهنمایی فهمیدم که همه این کارو میکنن و در دوره دبیرستان که من مذهبی بودم همش احساس گناه داشتم. در دوره لیسانس یه طرق مختلق سعی در ترک داشتم و امیدوار و البته همیشه نا موفق. در دوره کارشناسی ارشد دیگه به نظر خودم روشن فکر شدم و برام مهم نبود و راحت خ.ا. میکردم بعضا بدون هیچ احساس پشیونی که خب بازم ازین نظر خوب بود. وقتی برای دکتری اومدم امریکا همش فکر می کردم که اینجا با روابط بازش مشکل منو حل میکنه اما حتی اینجا بعضی از خود دخترای امریکایی خیلی راحت میگن که خ.ا. میکنن به دلیل اینکه نمیخان وابسته بشن به دوست پسر. کلا روابط دموکراتیک دخترو پسر اینجا خیلی دووم نداره و ۲-۳ ماه در سال بیشتر در رابطه نیستن چراکه بعضا پیدا کردن کیس مناسب برای دوستی راحتم نیست. مشکل مواقعی هست که سینگل هستیمو اطرافمون عوامل تحریک فراوان. خ.ا. همه جا ضرر داره حتی در امریکا چراکه گذشته از ضعف بدنی وقت ادمو هم کلی هدر میده و خب اینجا وقت جدا طلاست و اگه از کارت راضی نباشن سه سوت اخراجی. من دلایل بیشماری برای ترک دارم و در لحظات خطر این کارارو تا بحال میکردم:
۱. ناگهان هرجا هستم شروع به نرمش میکنم.
۲. میرم بیرون خونه یه جا میشینم تا اروم بشم.
۳. به خونوادم فکر میکنم که چقدر دوستم دارن.
۴. ازین به بعد به کانون میام چون سرشار از انگیره ها و ایده های جدیده.
رضا.کاردرست/۱۴ شهریور/۰