1390 بهمن 6، 12:03
به حاله -..............با حاله با حال......
......یه تیرو سه نشون دیگه هاااا؟؟؟
......یه تیرو سه نشون دیگه هاااا؟؟؟1390 اسفند 25، 10:22
1390 اسفند 26، 3:01
من نمیدانم چرا "نمیدانم" رو انتخاب کردم!؟
1391 فروردين 27، 12:17
آنا : چون اولین id من توی یاهو مسنجر در 13 فروردین 86 بود .
وقتی که اون محیط بد رو ترک کردم آرزو داشتم بتونم اشتباهامو جبران کنم.
اون دوران آدمی نبودم که بتونم بهش افتخار کنم.
اومدنم به اینجا ادامه راه جدیدم بود و دلم میخواست همه اشتباها رو یکی یکی جبران کنم.
اسم کانونیم شد:آنا
تا با این آنا کارهای بد گذشتمو جبران کنم ،شاید خدا هم با مهر و گذشتش توبه منو قبول کنه و ببینه که عملا دارم تلاشمو برای پاکی میکنم..
کانون برای من یک محیط تفریحی نیست ، یک وظیفه است.
ممنون.
وقتی که اون محیط بد رو ترک کردم آرزو داشتم بتونم اشتباهامو جبران کنم.
اون دوران آدمی نبودم که بتونم بهش افتخار کنم.
اومدنم به اینجا ادامه راه جدیدم بود و دلم میخواست همه اشتباها رو یکی یکی جبران کنم.
اسم کانونیم شد:آنا
تا با این آنا کارهای بد گذشتمو جبران کنم ،شاید خدا هم با مهر و گذشتش توبه منو قبول کنه و ببینه که عملا دارم تلاشمو برای پاکی میکنم..
کانون برای من یک محیط تفریحی نیست ، یک وظیفه است.
ممنون.
1391 ارديبهشت 13، 22:44
1391 خرداد 27، 16:47
شش سال پیش میخواستم عضو یه فرومی بشم و نمیخواستم نام کاربری اسم خودم باشه.اونموقع اسم مبینا رو خیلی دوست داشتم واسه همین اسم من شد مبینا.الانم به نظرم یه اسم معصومانه و پاکه.خیلی حس خوبی نسبت بهش دارم
1391 خرداد 27، 19:20
من مجتبی اسم واقعی خودمه ولی عامل اصلی این که با این اسم توی کانون هم بیام ، این حدیث از امام حسن بود که : شجاع ترین انسان کسی است که بر هوای نفس خود غلبه کرده باشد .
و این اولین امضای من توی کانون شد با این نام کاربری
1391 خرداد 27، 20:06
سلام
منم اسمم معنیش این نیست ک من دوستی ندارم من اینجا کلی دوست پیدا کردم
معنی اسمم اینه که من میخام تو دوران ترکم با خدا تنهایی باشم وقتی ک خیلی وضیعت بدی دارم و شیطون داره گولم میزنه یادم میافته فقط خودم و خدا هستیم و شیطون هیچ جایی نداره
منم اسمم معنیش این نیست ک من دوستی ندارم من اینجا کلی دوست پیدا کردم
معنی اسمم اینه که من میخام تو دوران ترکم با خدا تنهایی باشم وقتی ک خیلی وضیعت بدی دارم و شیطون داره گولم میزنه یادم میافته فقط خودم و خدا هستیم و شیطون هیچ جایی نداره
1391 تير 6، 2:31
1391 تير 29، 11:07
1391 مرداد 4، 15:57
سلام
بچه ها نام کاربری منو که حتما میفهمید یعنی چی مخصوصا بچه های انگلیش مینلیش
Ali ک اسم خودمه
Fishy هم ک یک اصطلاح تو زبان انگلیسیه به معنی "مشکوک"
راستیتش من زیادم مشکوک نیستم ولی سخت ترین چیز برام اینکه هیچکس به شخصیت من پی نمی بره
برا همین مشکوکم
:s:
بچه ها نام کاربری منو که حتما میفهمید یعنی چی مخصوصا بچه های انگلیش مینلیش
Ali ک اسم خودمه
Fishy هم ک یک اصطلاح تو زبان انگلیسیه به معنی "مشکوک"
راستیتش من زیادم مشکوک نیستم ولی سخت ترین چیز برام اینکه هیچکس به شخصیت من پی نمی بره
برا همین مشکوکم
:s:1391 شهريور 4، 15:21
دنبال تاپیکای خاک خورده بودم اینجارو پیدا کردم!
گفتم به توضیحی هم بدم!
اول که karim بود ولی دیدم انگیلیسی خوشم نمی آد (فارسیشم پر بود) بعد گفتم چی بذارم همزمان کتاب کیمیاگرو می خوندم خواستم کیمیاگر بذارم گفتم که نمی شه بعد یه جاش از مکتوب گفته بود منم دیدم قشنگه گذاشتم دوست دارم اسممو هر چند وقت یه بار عوض کنم که تنوع شه!
هرچند اسم واقعیم کریم نیس ولی دوس دارم هرچی بود نام کاربریم بهم بگن بچه های کانون کریم! آخه می گن مثلا آقای مکتوب آخه اینم شد اسم؟!
گفتم به توضیحی هم بدم!
اول که karim بود ولی دیدم انگیلیسی خوشم نمی آد (فارسیشم پر بود) بعد گفتم چی بذارم همزمان کتاب کیمیاگرو می خوندم خواستم کیمیاگر بذارم گفتم که نمی شه بعد یه جاش از مکتوب گفته بود منم دیدم قشنگه گذاشتم دوست دارم اسممو هر چند وقت یه بار عوض کنم که تنوع شه!
هرچند اسم واقعیم کریم نیس ولی دوس دارم هرچی بود نام کاربریم بهم بگن بچه های کانون کریم! آخه می گن مثلا آقای مکتوب آخه اینم شد اسم؟!
1391 آبان 19، 14:57
اندر حکایات نام کاربری بنده هم اینکه دلیل خاصی نداش..
من کلا هرجای اینترنت برم اسم واقعیمو مینویسم چون با اسم دیگه حس میکنم خودم نیستم!
ولی خب اینجا خواستم یه کم متفاوت باشه..
یاد دوستم افتادم که بهم میگفت ماسا!
گفتم این بارم اسممو بذارم ماسا!.gif "Khansariha (46)")
من کلا هرجای اینترنت برم اسم واقعیمو مینویسم چون با اسم دیگه حس میکنم خودم نیستم!
ولی خب اینجا خواستم یه کم متفاوت باشه..
یاد دوستم افتادم که بهم میگفت ماسا!
گفتم این بارم اسممو بذارم ماسا!
1391 آبان 19، 19:13
سلام
درووووووود
خسته نباشید
خب
اسم اینجانب rend هست
دلیل اینکه این اسمو انتخاب کردم.gif "Khansariha (56)")
خب
من عاشق عرفان نظریم.
عاشق حافظم
عاشق رندیهاشم
خیلی هم با این بیت حال میکنم
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
کار ملک است آنکه تدبیر و تامل بایدش
در کل تو هر شعری اسم رند باشه خودمو میزارم جاش
ببخشید سرتونو درد آوردم:tanks:
موفق باشید
درووووووود
خسته نباشید
خب
اسم اینجانب rend هست
دلیل اینکه این اسمو انتخاب کردم
خب
من عاشق عرفان نظریم.
عاشق حافظم
عاشق رندیهاشم
معنای اولیه رند برابر با سفله و اراذل و اوباش بود از آن جا که حافظ نگرش «ملامتی» داشت و هر نهاد یا امر مقبول اجتماعی و همچنین هر نهاد و یا امر مردود اجتماعی را با دیدی انتقادی و ارزیابی دوباره می سنجید با تأسی و پیروی به سنایی و عطار، رند را از زیر دست و پای صاحبان جاه و مقام بیرون کشید و با خود هم پیمان و هم پیمانه کرد.
حافظ نظریه عرفانی «انسان کامل» یا «آدم حقیقی» را از عرفان پیش از خود گرفت به رندی سر و سامان اطلاق کرد و رندان تشنه لب را «ولی» نامید.
رندان تشنه لب را آبی نمی دهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
رند، انسان برتر (ابرمرد) یا انسان کامل یا بلکه اولیاءالله به روایت حافظ است. رند چنان که از متن و دیوان حافظ برآید شخصیتی است به ظاهر متناقض و در باطن متعادل. اهل هیچ افراط و تفریطی نیست. بزرگترین هدفش سبکبار گذشتن از گذرگاه هستی است به رستگاری نیز می اندیشد. رند آزاداندیش و غیردینی هم داریم ولی رند حافظ تعلق خاطر و تعهدی دینی دارد به آخرت اعتقاد دارد و می اندیشد ولی از آن اندیشناک نیست زیرا عشق و عنایت را نجات بخش خود می یابد تکیه بر تقوی و دانش و فضل و فهم ندارد.
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافری است
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
دنیا را بی اصل و بی اصالت نمی داند سلوک رند، رند دینی و درعین حال بی پروای حافظ، نوسانی است بین زهد و کافری. مسکن مألوف او دیرمغان است که خود آمیزه ای است از مسجد (یا معبد) و خانقاه و میخانه. گاه در سراشیب شک می لغزد گاه در دامان شهود می آویزد. از بس به «اعتدال» ایمان دارد ایمانش نیز اعتدالی است اما هرچه هست ایمان ساده ای نیست. سجاده را به امر مرشدش، پیرمغان به شراب می آلاید و آتش در خرقه می زند و می کوشد از ظاهر شریعت و طریقت، راه به باطن حقیقت بیابد نه اهل تعصب است نه اهل تخطئه¤ بلکه اهل انتقاد است شک را در بسیاری موارد سرمه و سرمایه بصیرت و پادزهر جمود فکر و گشاینده دیده درون می داند. ولی اهل اصالت شک نیست به گذران خوش بیش از خوشگذرانی می اندیشد به ویژه به آسان گذرانیدن. زیرا می داند: «سخت می گردد فلک بر مردمان سخت کوش» رند، عافیت طلب است ولی می گوید: «اسیر عشق شدن چاره خلاص من است.»
رند معلم اخلاق نیست اما بی اخلاق و منکر اخلاق هم نیست. (اخلاق زهد و ترس و تعصب ندارد بلکه اخلاقش عارفانه آزاد منشانه و اخلاق آزادگی است). آری لاابالی مشرب است ولی در لاابالی گری حد نگه می دارد: «سه ماه می خورد نه ماه پارسا می باش»، «فرض ایزد بگذاریم و به کس بد نکنیم»
نگرش منفی حافظ در شخصیت زاهد است که در مقابل رند قرار می گیرد. زاهد در دید حافظ شخصیتی است که به ظاهر خود را از آلودگی های دنیوی به صورت مرتاضانه و سخت گیری های نابجا پاک کرده و به خاطر این پاکی دچار کبر و غرور گشته درحالی که زشت ترین و بزرگترین گناه در مذهب حافظ غرور و نخوت است. زاهد خود را از لذتها و خوشی های زندگی دور می کند و در عقاید خشک و باطل خویش حرص می ورزد او عالمی است که انسان را از عفو و بخشش الهی نومید می سازد و او را در تنگنای تعصب قرار می دهد که در دین حافظ این کفر است
خیلی هم با این بیت حال میکنم
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
کار ملک است آنکه تدبیر و تامل بایدش
در کل تو هر شعری اسم رند باشه خودمو میزارم جاش
ببخشید سرتونو درد آوردم:tanks:
موفق باشید
1391 آبان 25، 0:45