1394 بهمن 19، 14:50
1394 بهمن 19، 15:29
سلام به همه
هر کس گفت که من چرا بابالنگ درازم یه اعتبار از طرف من میگیره!
میخوام وجه تسمیه(علت نام گذاری) اسم پروفایلم رو حدس بزنین
هر کس گفت که من چرا بابالنگ درازم یه اعتبار از طرف من میگیره!
میخوام وجه تسمیه(علت نام گذاری) اسم پروفایلم رو حدس بزنین
1394 بهمن 19، 15:31
چون پاهاتون درازه
اعتبار لطفا
اعتبار لطفا
1394 بهمن 19، 16:59
نه متاسفم درست نبود....
فقط تونستین طول پاهای منو حدس بزنین اما دلیل نامگذاری یک چیز دیگه س...
به جای اعتبار ازتون سپاس به جا آوردم....
با هر حدس در روز ،یک سپاس از ما بگیرید!!! ...بانک بابالنگدراز
فقط تونستین طول پاهای منو حدس بزنین اما دلیل نامگذاری یک چیز دیگه س...
به جای اعتبار ازتون سپاس به جا آوردم....
با هر حدس در روز ،یک سپاس از ما بگیرید!!! ...بانک بابالنگدراز
1394 بهمن 19، 17:48
خب معلومه
به چتر علاقه ی زیادی داری بابا لنگ دراز یکیشو همیشه داشت
سایه ی بسیار خفنی هم داری هر موقع می افته رو دیوار نصف محل بیمارستانی میشن
من همیشه فکر میکردم سایه ی دکل برق جلوی دانشگاه رو این (اسم دختره یادم نیستا)بنده خدا فک می کرد اومده کمکش
به چتر علاقه ی زیادی داری بابا لنگ دراز یکیشو همیشه داشت
سایه ی بسیار خفنی هم داری هر موقع می افته رو دیوار نصف محل بیمارستانی میشن
من همیشه فکر میکردم سایه ی دکل برق جلوی دانشگاه رو این (اسم دختره یادم نیستا)بنده خدا فک می کرد اومده کمکش
1394 بهمن 19، 18:08
(1394 بهمن 19، 17:48)رند نوشته است: [ -> ]خب معلومه
به چتر علاقه ی زیادی داری بابا لنگ دراز یکیشو همیشه داشت
سایه ی بسیار خفنی هم داری هر موقع می افته رو دیوار نصف محل بیمارستانی میشن
من همیشه فکر میکردم سایه ی دکل برق جلوی دانشگاه رو این (اسم دختره یادم نیستا)بنده خدا فک می کرد اومده کمکش
شما هم این ور و اون ور قضیه رو زدی اما جواب این نیز نبود .
به شما هم یکی سپاس تعلق گرفت...باتشکر
1394 بهمن 19، 18:10
خوب ....
جودی آبوت هستش اون دختره .....
و اسم همون تیر برقی که فرمودی جان اسمیت هستش.
جودی آبوت هستش اون دختره .....
و اسم همون تیر برقی که فرمودی جان اسمیت هستش.
1394 بهمن 26، 22:07
آقا کسی نبود این اندر حکایات نام کاربری مارو حدس بزنه!!؟
دوستان مددی کنید حمله ای کنید یورشی ببرید به سمت این تاپیک!!
دوستان مددی کنید حمله ای کنید یورشی ببرید به سمت این تاپیک!!
1394 بهمن 26، 22:12
اینقده اسپم نزن پسر خوب
خودت بگو دیگه
مگه نمی بینی حدس دون بقیه به گِل نشسته
خودت بگو دیگه
مگه نمی بینی حدس دون بقیه به گِل نشسته
1394 بهمن 26، 22:14
بابا لنگ دراز اولاش پنهان بود جودی نمیدونست کیه احراشم یادم نیس
شاید شمام دوست دارین به بقیه کمک کنین بدون اینکه شناخته شین
بیشتراز این حدسم نمیاد چون اخ قصه یادم نیس ولی یادم اولین قصه ای بود ک خوندم
شاید شمام دوست دارین به بقیه کمک کنین بدون اینکه شناخته شین
بیشتراز این حدسم نمیاد چون اخ قصه یادم نیس ولی یادم اولین قصه ای بود ک خوندم
1394 بهمن 26، 22:20
ی حدس دیگه تو پروفایلتون نوشتین حرفاتونو بعد ترک میزنید ی همچین جمله ای
فک کنم بابا لنگ درازم حرفاشو صفحه ی اخر داستان گفت
حالا یا اعتبارمو میدین یا چون حدسامو خراب کردین اعنبار منفی میگیرین
همینه ک هست
فک کنم بابا لنگ درازم حرفاشو صفحه ی اخر داستان گفت
حالا یا اعتبارمو میدین یا چون حدسامو خراب کردین اعنبار منفی میگیرین
همینه ک هست
1394 بهمن 26، 23:25
باشه چشم ،،به خاطر گل روی حدس دون !!
حدودا سالدوم راهنمایی بودم به این فکر افتادم یه روزی بتونم یه مکانی رو با سرپرستی خودم و همسرم ،مهیا کنم و هر سال ،(تا بیست سال) ،یک دانشجوی پسر از نفرات برتر آزمون های کشورکه لیاقتشو دارن کمک مالی کنم و کمک هایی که در نظر داشتم!!..هر سال هم از یک رشته ی خاص ....(مثل المپیاد ها ی زیست و شیمی و نجوم و ...)....و حتما براشون با اجازه ی پدر مادر هاشون، آستین بالا بزنم و براشون زن بگیرم ........فکر میکردم اگه بتونم با این تعداد نیروی انسانی ماهر،و با سواد توی یه مکان زندگی کنم ،چه کارهای بزرگی که نمیشه کرد!!
اصلا فکر کردن بهش برام یه دنیای دیگه بود ....الان هم بعضی وقتا به این موضوع فکر میکنم لذت میبرم.
راستش اینایی که گفتم افکار اون موقع هام بود و یه مقدار به خاطر کمی سنم، افکارم ناپخته و نسنجیده بود اما الان این طرح رو میخوام به نحو دیگه توی زندگیم اجرا کنم....حالا از بحث ثواب و این چیزاش بگذریم ،یه لذت خاصی داره ....
و تا یادم نرفته بگم که یه کتابی هم از خانم جین وبستر به نام بابالنگ دراز خوندم که خیلی به نظرم شخصیت اصلی داستان (آقای اسمیت یا همون بابالنگ دراز) به شخصیت و کاراکترخودم نزدیکه .....دوستانی که نخووندن داستان رو و شخصیت پشت پرده ی جان اسمیت رو باهاش شناخت ندارن میتونن کتاب صد صفحه ای رو دانلود کنن یا بخرن و بخوونن.
و این بود حکایت نام کاربری بابا لنگ دراز
شما هم میتونین بابا لنگ دارازای زندگی خودتون باشین.
حدودا سالدوم راهنمایی بودم به این فکر افتادم یه روزی بتونم یه مکانی رو با سرپرستی خودم و همسرم ،مهیا کنم و هر سال ،(تا بیست سال) ،یک دانشجوی پسر از نفرات برتر آزمون های کشورکه لیاقتشو دارن کمک مالی کنم و کمک هایی که در نظر داشتم!!..هر سال هم از یک رشته ی خاص ....(مثل المپیاد ها ی زیست و شیمی و نجوم و ...)....و حتما براشون با اجازه ی پدر مادر هاشون، آستین بالا بزنم و براشون زن بگیرم ........فکر میکردم اگه بتونم با این تعداد نیروی انسانی ماهر،و با سواد توی یه مکان زندگی کنم ،چه کارهای بزرگی که نمیشه کرد!!
اصلا فکر کردن بهش برام یه دنیای دیگه بود ....الان هم بعضی وقتا به این موضوع فکر میکنم لذت میبرم.
راستش اینایی که گفتم افکار اون موقع هام بود و یه مقدار به خاطر کمی سنم، افکارم ناپخته و نسنجیده بود اما الان این طرح رو میخوام به نحو دیگه توی زندگیم اجرا کنم....حالا از بحث ثواب و این چیزاش بگذریم ،یه لذت خاصی داره ....
و تا یادم نرفته بگم که یه کتابی هم از خانم جین وبستر به نام بابالنگ دراز خوندم که خیلی به نظرم شخصیت اصلی داستان (آقای اسمیت یا همون بابالنگ دراز) به شخصیت و کاراکترخودم نزدیکه .....دوستانی که نخووندن داستان رو و شخصیت پشت پرده ی جان اسمیت رو باهاش شناخت ندارن میتونن کتاب صد صفحه ای رو دانلود کنن یا بخرن و بخوونن.
و این بود حکایت نام کاربری بابا لنگ دراز
شما هم میتونین بابا لنگ دارازای زندگی خودتون باشین.
1394 بهمن 27، 10:56
سلام به همه.
من پسر آریایی رو به این چالش دعوت میکنم .
من پسر آریایی رو به این چالش دعوت میکنم .
1394 بهمن 27، 15:11
سلام
ایشالا که به آرزوی دوران راهنماییت برسی
من کارتون بابا لنگ درازو دیدم.
کتابشم همونه؟
ایشالا که به آرزوی دوران راهنماییت برسی
من کارتون بابا لنگ درازو دیدم.
کتابشم همونه؟
1394 اسفند 28، 12:59
(1394 بهمن 19، 14:36)طاهر نوشته است: [ -> ](1394 بهمن 11، 18:05)mahsa.milad نوشته است: [ -> ] سلام از وقتی این تاپیک رو خوندم برام خیلی خیلی جالب اومد تاپیک خیلی عالی هستش..
حالا کسی مارو به چالش دعوت نمیکنه؟؟؟!
حالا اگه چالش نباشه نمیشه این طوری گفت؟؟
کسی نمیتونه حدس بزنه که چرااین نام کاربری رو انتخاب کردم
چرا من شما رو به چالش دعوت میکنم
تشریف بیاریید
شرمنده قطاره تاخیر داشت وگرنه من میخواستم زودتر از اینا بیام دعوت کنم
و
نه نمی تونیم حدس بزنیم
خودتون بگید
اهان ممنون پس نتونستی حدس بزنی