آرشیو گروه "نسیم حیات" (گروه خانم ها) (غیر فعال)

[مهرخدا]

هفته ی خوبی نداشتم
چند بار به مرحله لغزش رسیدم برای فراموش کردن دنیام و اتفاقای دوروبرم اما نتونستم اینکارو کنم
خیلی سخته گذروندن این روزا دلم داره اتیش میگیره دعا کنید برام کم نیارم دلم خوش بود روحی حالم خوبه الان روحمم داغونه و بدبختی اینکه وقتی روحیه ندارم اوضاع خراب جسممیم رو بیشتر حس میکنم و درد میکشم.
دلم گریه میخواد هم دلم میخواد شب دامادیش پیشش باشم و هم ...
دلم میخواد ساقدوش عروسش باشم و هم ...
دلم میخواد بعد عقدشون نباشم بعد عقدشون نباشم

[chika]

چیکا / سبز
ارزیابی: هفته سخخخخت و سنگینی بود خیلی سنگین
سرماخوردگی وحشتنااااک . کار پایان نامه دوستم زیاد بود شب بیداری کشیدم با تب و لرز   وقت هیچی نداشتم دیگه
برنامه هفته آینده : فکر میکنم بازم شلوغ بازی باشه ولی دلم یکم استراحت میخواد یکم گشت و گذار 

[دختر خورشید]

سلام . 
دختر خورشید / فک کنم هفته چهارمیم سبزم خداروشکر 
ارزیابی هفته گذشته : مثل همیشه شلوغ بود . با این تفاوت که دیگه بابام نیست . هر روز یه نفر میومد برای عرض تسلیت . شنبه و دوشنبه امتحان داشتم و ازونجایی که میدونستم بابام رو درس خوندنم حساسه هر جوری بود رفتم امتحانمو دادم و خداروشکر خوب دادم البته زیر یکی از برگه هام برای استاد نامه نوشتم (اولین بار بود تو عمرم که زیر برگه امتحانی نامه مینوشتم )
برنامه هفته آینده : کنار اومدن با تنهایی . چون همه رفتن و منو مامانمو داداشم موندیم . از یه خانواده 4 نفره کم شدن دو عضو تو یه سال خیلی سخته . فکر اینکه بعد ازدواجم مامانمو داداشم چی کار میخوان بکنن دیوونم کرده . شاید مشغول شدن به کلاسا یه ذره این درد رو کاهش بده

[Queen]

سلام
کویین رقیب کش ها هفته ی چهارم سبز

این هفته دوره ی عادت ماهیانه ام بود زیاد از نظر روحی و جسمی خوب نبودم . ضعف و سردرد داشتم. فکر کنم خیلی کم خون شدم.
برنامه هام هم تا حدودی انجامشون دادم اما همچنان رضایت بخش نیست. زیاد وقت تلف می کنم.
این هفته احتمال زیاد شدن وسوسه ها هست انشاءالله که کم نمیارم.

برنامه ام همچنان درس خوندن و تلاش برای این که از وقتم به خوبی بهره ببرم.

دوستان فردا می خوام نتایج اعلام وضعیت رو به کارگاه اعلام کنم، کسی جا نمونه

[Queen]

خنده: تاریخ 96/10/16

خدا همراهمونه: تاریخ 96/10/21

chika: تاریخ 96/10/26

دختر خورشید: تاریخ 96/11/1

Queen: تاریخ 96/11/6
زینبی: تاریخ  96/11/8

14 صلوات برای زینبی عزیز

[rezvaneh]

سلام بر همه بچه ها
چقدر ساکت
14 صلوات برای زینبی
صلواتای دیگر دوستان رو هم میفرستم
بقیه هم میفرستین دیگه؟
و ماشاءالله به گروه رقیب کش ها همچنان با اقتدار اولین
دیگه صوبتی ندارم . هیچکس هم که صوبتی نداره   قبلنا میتی خانوم جان یه صوبتی میکرد اوشونم دیگه نیستن .هعی

[می توانم]

چرا من یه صوبتی داشتم :


من همیشه معتقد بودم گرفتن پروژه درسیه بقیه ظلم! اول به خودم که همیشه خودم درسامو به بهترین وجه خوندم دوم م به اون همکلاسیایی از مشتری که خودشون تمرینشونو نوشتن

راستش کار هم برام بود که برم همچین شرکتایی با حقوق ثابت و درصد! اما تا دقیقه آخر دلم نبود و نرفتم حتی با وجودی که رییسم می گفت استفسا کرده و حلاله

حالا از این حرفا که بگذریم از اول دوره ارشد کم کم کار دانشجویی گرفتم ! با پولای کم ! زحمت زیاد و البته گزارشم می نوشتم و کامله کامل کار می کردم ! بذار کار اشتباه رو هم ادم درست انجام بده

الان حدود دو ساله که کار دانشجویی نگرفته بودم تو یکی از سایتای کارگزاری آن لاین حتی پیشنهاد صدا پیشگی و تایپ و پاورپوینت ساختن هم داده بودم! تا اینکه این چند روزه بعد از مدتها بازم کار دانشجو گرفتم

حالا آقای دریفت پست گذاشته بله من خودمم ! منم باید پست بذارم نخیر من خودم نیستم !

نکته : همیشه بیشتر از زمانی که تخمین می زنین لازمه پیشنهاد بدید چون بعدش طرف میاد چونه می زنه تا زودتر هم تحویل بدین

نکته : گور بابای همه چی دیگه همین کار رو ادامه می دم ! انگار مگه من تافته جدا بافته م ؟ یا مگه تا حالا هیچ حرامی نکردم ؟ اینم روش ! گردن اونایی که سواد ندارن سر کارن !

نکته : آنکه شیران را کند روبه مزاج .... ؟ حالا خوبه من زیاد احتیاج ندارم !

[می توانم]

عجب سکوتی!
بابا یکی بیاد یه چیزی بگه

ای وای

بچه ها یه جوری شدم که نمی تونم بیام درباره ترک و مشکلاتش تو نسیم بگم
خیلی سختم شده
در حالی که کمک احتیاج دارم واقعا

[مهرخدا]

سلام
چرا؟ کاری به این نداشته باش که کحا داری مینویسی و میگی. فقط تایپ کن و بدون معطلی ارسال رو بزن
خودتو خالی کن

[می توانم]

می نویسم اما نمی تونم ارسال کنم
بگذریم
اعصابم به هم می ریزه

[formica]

والا من درمورد ارشد پرسیدم تو شبانه فقط یه نفر جواب داد:(
خوب اینجوری میکنین ادم دلش نمیاد اصن چیزی بگه-_-

[formica]

نمیدونم چه گرایشی برای ارشد برگزینم
و از طرفی هم نمیخوام وقتم بره

[می توانم]

آخه جوابش واست رنجش خاطر میاره
فرض کن بهت بگم با ارشد هیچ چیزی تغییر نمی کنه یا بگم ارشد فقط در صورتی به درد می خوره که بخوای حتما دکترا بری فرض کن بگم دنبال مهارت باش نه مدرک فرض کن بگم فقط سنت بالا می ره و ارشد چیز زیادی بهت اضافه نمی کنه
از همه اینا بدتر : فرض کن بهت بگم اگر هیچ حسی گرایش خاصی درت ایجاد نمی کنه و با توجه به لیست دروس ارشد گرایشت نمی تونی حس کنی از خوندن کدوم گرایش می تونی لذت ببری بی خیال شو چون تنها فایده ارشد مگر لذت بردن از تحصیل باشه


اینا البته همه ش فرضیه است.


%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%


دروغ چرا اصلا یادم نمیاد رضوانه جان چه سوالایی داشتم
الان بیشتر به این فکر می کنم بقیه واقعا چرا دارن ترک می کنن ؟ واقعا همین خواستن معمولی منجر به ترک نمی شه یه انگیزه خیلی خاص می خواد که وادارت کنه ( انگیزه واقعی منظورمه)
شایدم من این طورم

چون کلا هیچ انگیزه خاصی دیگه ندارم حتی برای زندگی

%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%%


کویین جان چیز جدیدی نیست ولی همون طور که می دونی آدم رو له می کنه این طوری و این سبک خ.ا
چون تمام روز فقط به همین کار می ره
تمامش

نمی تونی به چیز دیگری فکر کنی
آدم سیرم نمی شه حتی اگر هزار بار در روز انجامش بده

الان تو در مرحله دست و پنجه ای؟ یعنی وسوسه داری؟

[Queen]

من وقتی پریودیم تموم میشه تحریک ها زیاد میشه

[می توانم]

من هم قبلش هم بعدش
یعنی این مدت قبل از پردم بود ترکوندم این چند روزم هم سرم شلوغ بود هم کار داشتم هم پرید بودم وگرنه گاهی حتی وقتی پریدم ... !

به نظرم یه بخشیش مال این سندروم قاعدگیه