چرا من یه صوبتی داشتم :
من همیشه معتقد بودم گرفتن پروژه درسیه بقیه ظلم! اول به خودم که همیشه خودم درسامو به بهترین وجه خوندم دوم م به اون همکلاسیایی از مشتری که خودشون تمرینشونو نوشتن
راستش کار هم برام بود که برم همچین شرکتایی با حقوق ثابت و درصد! اما تا دقیقه آخر دلم نبود و نرفتم حتی با وجودی که رییسم می گفت استفسا کرده و حلاله
حالا از این حرفا که بگذریم از اول دوره ارشد کم کم کار دانشجویی گرفتم ! با پولای کم ! زحمت زیاد و البته گزارشم می نوشتم و کامله کامل کار می کردم ! بذار کار اشتباه رو هم ادم درست انجام بده
الان حدود دو ساله که کار دانشجویی نگرفته بودم تو یکی از سایتای کارگزاری آن لاین حتی پیشنهاد صدا پیشگی و تایپ و پاورپوینت ساختن هم داده بودم! تا اینکه این چند روزه بعد از مدتها بازم کار دانشجو گرفتم
حالا آقای دریفت پست گذاشته بله من خودمم ! منم باید پست بذارم نخیر من خودم نیستم !
نکته : همیشه بیشتر از زمانی که تخمین می زنین لازمه پیشنهاد بدید چون بعدش طرف میاد چونه می زنه تا زودتر هم تحویل بدین
نکته : گور بابای همه چی دیگه همین کار رو ادامه می دم ! انگار مگه من تافته جدا بافته م ؟ یا مگه تا حالا هیچ حرامی نکردم ؟ اینم روش ! گردن اونایی که سواد ندارن سر کارن !
نکته : آنکه شیران را کند روبه مزاج .... ؟ حالا خوبه من زیاد احتیاج ندارم !