1392 بهمن 12، 22:32
بسم الله الرحمن الرحیم،
اولا، خدایا شکرت که این قضیه رو در دل من فیصله دادی ... در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را
و اما بعد،
نماز صبح خیلی دیر شد؛ باید بیارم عقب خوابمو
نماز های دیگه به وقتش توجه شد شکر خدا؛ ظهر و عصر یه مقدار حضور قلب فک کنم بهتر بود ... اما مغرب و عشا افتضاح بود ... ترم شروع شد و غرق شدی؟ ... حتما باید مشارطه کنم در مورد حضور قلب و حساس باشم ، وگرنه روز به روز عقب می مونم
قرآن: 3 صفحه مونده میخونم انشاالله (خوبی این اتفاقاتی که برای دلم میفته اینه که جایزه اش یه تفأل از خدا میگیرم
فکر نکنم روزه بشه فردا ... پناه بر خدا از این روزها (سه شنبه که میتونم نه؟) (چهارشنبه چطور؟)
یه مورد امروز عصبانی شدم؛ الهی العفو / یه مورد هم خوب برخورد کردم / یه مورد بدگویی و شماتت کردم /
دلم چرکینه چرا؟ چرا بد بنده های خوب خدا رو میخوام؟ گناه نکردن کافی نیست ... باید این قاذورات رو پاک کنی از قلبت ... هر روز بلند میشی این وضع قلب رو میبینی خودت دلت نمی سوزه؟
باید حواسم جمع باشه سر کلاس ها و تمرکز داشته باشم
خدایا! کمکم کن تصمیم درست رو بگیرم یا ارحم الراحمین
چشم: خوب بود یکی دو مورد سهوی
فردا: انشاالله ورزش، استخر