امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

میز گرد کانون

(1395 تير 9، 4:24)mojode_zamini نوشته است: سلام
این بحثا خیلی خیلی فراتر از فکر وتا یه حدیهم  مطالعات فعلی منه..
ولی میخوام از یه تجربه بگم..
من با حرف آقای عاشق فاطمه زهرا که گفتن " این که باید خدا رو تو درونت جست و جو کنی"
به شدت ایمان اوردم..
یه برهه ای از زمان منم دقیقا همچین حس و حال شما رو داشتم
آخرش به این رسیدم...دنبال چیستیِ خدا نباید باشم
چرا؟ نمیگم در حد فهم میگم در حد گنجایش ظرفیت ما نمیگنجه..
وقتی میشینیم در مورد چیستی خدا بحث میکنیم بعد هر چرایی یه چرای دیگه هست تصور کن بالای یه پرتگاه وایسادی جایی که سکوت مطلقه ..اولش برات آرامش بخشه ، کم کم راه میفتی دنبال این سکوته که پر از صداهای مختلفه..از این کتاب به اون کتاب..از این سایت به اون سایت..
ولی تهش چی شد؟
گفتم خب که چی؟ چقدر رفتم جلو؟ چقدر پیشرفت کردم؟
هیچی..هیچی نبود..جز این که این سکوته داشت تبدیل نیشد به یه صدایِ رو اعصاب ممتد..دیدین گوش آدم زنگ میزنه همون طور..هر روز بلند تر..
کم کم رسیدم به نقطه یأس..نقطه ای بعد ها فهمیدم هیچ رد پایی از خدا نبود
ته این داستا میشه یأس و نا امیدی و فرار از جمع و عدم تمرکز و حساسیت و وسواس
..
خواست خدا هم بوده هم یه فرد آگاه و مومن و جلو پام قراببینین
.من تلنگر و باور اولیم با یه سری کلیپای فطرت دکتر حسن عباسی زده شد..قشنگ حس اون شبمو یادمه قشنگ یخ کرده بودم ..من به چی فکر میکردم و این چی بود..کلیپایی که خیلی گشتم تو سایتا هر جایی نیست..اگه خواستین بگین حالا به یه طریقی بزارم ببینبن
بعدشم آشناییم با کلبه کرامت خودِ دکتر عباسی بود
شاید این جاها بتونه کمکتون کنه..و اگه تهرانین میتونین پیگیر کلاساش باشین اگه خود کلاسا نتونه قانعتون کنه آدمای آگاهی هستن اونجا بتونین کمک بگیرین
و..من متاسفانه به خاطر درسمو نارضایتی خانواده فعلا تو کلاساش شرکت نکردم..
من با خودم کلنجار رفتم پست بزارم یا نه..ولی یه سری حرفاتون فشنگ حس کردم من همون ادم دو سال پیشم داره بحث میمیکنه
دنبالش نگردین ..خدا خودش همین الان داره نشانه ها و آیت ها رو بهتون نشون میده این امثال ماهاییم که چشمامونو بستیم و نه میبینیم نه میشنویم..باید بری دنبال نشانه ها..
البته نشانه هایی که منبعشون منبع موثقی باشه 
..
یه سری حسا و وصفا رو نمیشه گفت ..
ولی وقتی حسش کردی..نا خود آگاه به سمت نماز میری..نا خود آگاه به سمت قرآن میره..انگار یه دستی میکشونتت..
وقتی پیداش کردی میبینی آرامش مطلق اوست نه اون صدایه تو سرت..
اتفاقا دیروز یه کلیپی دیدم شدیداً یادم قبلا خودم افتادم..
برنامه از لاک جیغ تا خدا..برای تاریخ هفتم تیر..از تلوبیون هم میتونین ببینین..
..
یه نکته ای هم آخر بگم و برم..من این حرفا رو نزدم‌ بگم خدا رو الان کامل میشناسم..دینمو کامل میشناسم..تمام کلمه به کلمه ی قرآن و از حفظم..نه..
گرچه الان سر تا پا پر از گناهم..ولی همین که دلم به این آرامشه قرصه با آسودگی به راهم ادامه میدم واهمه اینو ندارم تهش به نتیجه نمیرسم یا به بن بستی بخورم که هیچ جوره حل نشه..

..
انشاءالله سلامت باشین
معذرت اگه سرتونو درد اوردم..

میدونم. ولی خب هر مسلمونی باید در مورد عقاید دینی خودش هم یک مقداری مطالعه کنه دیگه... نه!؟
 سپاس شده توسط
علیرضا افرادی مثل داوکینز ، فیلسوف نبودند.
ما چند وقت پیشا یه جلساتی می رفتیم ، در مورد نظریات همین افراد بود.
داوکینز ، هاوکینگ و ...
همون طور که خودت هم می دونی ، این ها رو یه جوریایی با تبلیغات دوپینگ روشون انجام شده.
و گرنه استدلال هاشون از لحاظ فسلفی و عقلی (در رد خدا) اون قدر قوی نیستند.
و حتی خیلی از فلاسفه غربی خودشون جواب این افراد رو دادند.
حالا جالبش می دونی کجاست؟ این که ما توی ایران نشستیم ، مترجمین این کتاب ها رو ترجمه می کنند،
ولی حتی یک کتاب که در نقد این افکار باشه ترجمه نمی کنند ، این طوری ما فکر می کنیم اندیشمندان غربی همه ملحد هستند.
در کل منظورم اینه که نظرات افرادی مثل هیوم ، راسل و پوپر و ... قابل اعتماد تره.
منم مثل رند آرزوی موفقیت برات دارم و امیدوارم که این حرفها بهت کمک کرده باشه. 49-2
انما یتقبل الله من المتقین ...


خداحافظی

 سپاس شده توسط
(1395 تير 9، 16:34)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: علیرضا افرادی مثل داوکینز ، فیلسوف نبودند.
ما چند وقت پیشا یه جلساتی می رفتیم ، در مورد نظریات همین افراد بود.
داوکینز ، هاوکینگ و ...
همون طور که خودت هم می دونی ، این ها رو یه جوریایی با تبلیغات دوپینگ روشون انجام شده.
و گرنه استدلال هاشون از لحاظ فسلفی و عقلی (در رد خدا) اون قدر قوی نیستند.
و حتی خیلی از فلاسفه غربی خودشون جواب این افراد رو دادند.
حالا جالبش می دونی کجاست؟ این که ما توی ایران نشستیم ، مترجمین این کتاب ها رو ترجمه می کنند،
ولی حتی یک کتاب که در نقد این افکار باشه ترجمه نمی کنند ، این طوری ما فکر می کنیم اندیشمندان غربی همه ملحد هستند.
در کل منظورم اینه که نظرات افرادی مثل هیوم ، راسل و پوپر و ... قابل اعتماد تره.
منم مثل رند آرزوی موفقیت برات دارم و امیدوارم که این حرفها بهت کمک کرده باشه. 49-2

درست میگی ، داوکینز بیشتر زیست شناس بوده تا فیلسوف ، ولی این هم یکی از ضعفهای امروزی جامعه ی ماست
که کتاب درستی که پاسخ این شبهات رو بده منتشر نشده...
 سپاس شده توسط
(1395 تير 9، 15:12)™alireza نوشته است:
(1395 تير 9، 13:53)رند نوشته است: مثلا چه اشکالاتی داری ؟ Hanghead

متن زیر از کتاب «مبانی خداشناسی» آیت الله ری شهری در مورد نقش خداشناسی در جامعه است:

روایتی از امام رضا: (منبع: میزان الحکمه جلد 6 صفحه 154)
اعتقاد به خدا و پیامبر و پیامهای او فلسفه های بسیاری دارد. از جمله آنها اینکه اگر کسی اعتقاد به خدا نداشته باشد از نافرمانیهای او اجتناب نمیکند و از ارتکاب گناهان و کارهای ناشایسته بزرگ خودداری نمیکند. در هیچ فساد و ظلمی که دلخواه اوست هیچکس را مراقب خود نمی بیند.
امام رضا علیه السلام در این سخن ابتدا به این حقیقت اشاره می کنند که نقش خداشناسی در زندگی انسان بسیار است. سپس در تبیین بخشی از علل اعتقاد به خدا ، ابتدا نقش خداشناسی در سالم سازی جامعه بشر مطرح می کنند که عقیده ی خدا مانع از فساد و ظلم است. و اگر این اعتقاد از جامعه سلب شود ، هیچ چیز دیگری نمی تواند جلوی هوسرانی های انسان و فسادها و ستم های ناشی از آنرا بگیرد.

اما ریچارد داوکینز در پاسخ به این مسئله در کتاب خود می گوید:


طرح پرسش با اين بيان بسيار ناکسانه می نمايد. هنگامی که يک فرد اين پرسش را با من مطرح می کند (که مکرر رخ می دهد)، فوراً وسوسه می شوم او را چنين به چالش بگيرم: "آيا واقعاً می گوييد که فقط برای کسب رضايت و پاداش خدا، يا اجتناب از نارضايتی و عذاب او می کوشيد خوب باشيد؟ اين اخلاقيات نيست، اين تملق گويی است؛ به يک جور پاچه خواری جلوی دوربين امنيتی عظيمی می ماند که از آسمان شما را زير نظر دارد، يا ضبط صوت استراق سمعی که درون کله تان کار گذاشته شده، و کوچک ترين حرکات و انديشه هايتان را ثبت می کند. به قول انشتين "اگر نيکی کردن ما فقط از ترس عقوبت و به اميد پاداش باشد ، پس به غايت زبون هستيم". مايکل شرمر هم در کتاب علم خير و شر اين نکته را فصل ختام بحث می خواند. چرا که به نظر او اگر بگوييد که در غياب خدا "مرتکب دزدی، تجاوز و قتل" می شويد، نشان داده ايد که شخصی غيراخلاقی هستيد "و اولی تر است که به شدت از شما احتراز کنيم." از سوی ديگر، اگر بپذيريد که حتی در صورت عدم وجود نظارت الاهی همچنان آدم خوبی می مانيد، قطعاً زيرآب اين ادعا را زده ايد که برای خوب بودن، وجود خدا لازم است.
از یکی از کارشناسان دینی پرسیدم که این جواب رو داد:

با سلام و احترام
ببینید انسان ها دارای روحیات و سلائق گوناگون هستند، برخی را باید با تشویق به مسیر درست آورد، برخی را با تهدید و برخی انسان ها هم انسان های ذاتا قانون مند و اخلاق مداری هستند. لذا امام رضا(ع) در این روایت فروده اند یکی از فوائدی که اعتقاد به وجود خداوند دارد رعایت اخلاق است، روشن است که ادیان الهی به دنبال این نیستند که مردم نگاهشان به خدا مانند نگاه دوربین های امنیتی باشد؛ یا به خاطر چاپلوسی و تملق مومن و دیندار گردند، اما از این تهدید و تشویق هم چاره ای نیست، لذا در روایت هم ما را از اینکه به خاطر شوق بهشت یا ترس از جهنم عبادت کنیم نهی کرده اند، چون این عبادت برای انسانهایی است که در مراتب پایین تر هستند، همان طور که امام صادق(ع) فرموده اند: عبادت کنندگان سه دسته هستند، کسانی که از روی شوق بهشت خدا را عبادت می کنند که این عبادت تجار است، عده ای از ترس جهنم خدا را عبادت می کنند که این عبادت بردگان است، و عده ای از روی شوق و محبت خدا، او را پرستش می کنند که این عبادت آزادگان است و این افضل عبادات است(الکافی، ج2، ص84)
و همچنین قرآن در وصف امام علی(ع) در لیلة المبیت که به جای پیامبر(ص) خوابید می فرماید: « وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّه‏»؛ و کسانی هستند که جانشان را برای رضایت خداوند می دهند.(بقره:207)
یعنی اسلام هم خواهان این است که مردم بدون ترس و تشویق قانون پذیر بوده و انسانیت داشته باشند اما طبیعتا همه مردم این گونه نیستند، نمی شود سایرین را رها کرد که! لذا هم باید تشویق باشد و هم تهدید، خود این آقایان بی خدا از جمله آقای داوکینز که بر اخلاق منهای خدا تأکید می کنند آیا می پذیرند که تهدید و تشویق در برابر قانون در جامعه نباشد؟ خود آنها هم می گویند ممکن است برخی مردم قانون را نپذیرند لذا باید تهدیدی باشد.
پس هم خدا باوران و هم خدا ناباوران لزوم تهدید و تشویق را قبول دارند، فرقشان این است که بی خدایان می گویند بهترین حالت این است که انسان بدون هیچ توقعی و فقط به خاطر انسانیت قوانین جامعه و اخلاق را رعایت کند، اما خداباوران می گویند بهترین حالت این است که انسان بدون هیچ گونه توقعی و فقط برای رضایت خدا اخلاق و قوانین اجتماعی را رعایت کند، که این هم انسانیت را در خودش دارد، هم مصون از چاپلوسی و ترس است.

یا علی(ع) 
يادمان نرود گاهی با گناه به اندازه‌ی یک لايک فاصله داريم...
يادمان نرود فضای مجازی هم «محضر خداست» نکند که شرمنده باشيم؛ امان از لحظه‌ی غفلت که فقط خدا شاهد است و بس...
روی مانيتور بچسبانيم:«ورود شيطان ممنوع»
مراقب دستی که کليک می کند، چشمی که می بيند و گوشی که می شنود باشيم... و بدانيم و آگاه باشيم که خدا يک کاربر «هميشه آنلاين» است...
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
(1395 تير 9، 16:41)صادقین نوشته است: از یکی از کارشناسان دینی پرسیدم که این جواب رو داد:

با سلام و احترام
ببینید انسان ها دارای روحیات و سلائق گوناگون هستند، برخی را باید با تشویق به مسیر درست آورد، برخی را با تهدید و برخی انسان ها هم انسان های ذاتا قانون مند و اخلاق مداری هستند. لذا امام رضا(ع) در این روایت فروده اند یکی از فوائدی که اعتقاد به وجود خداوند دارد رعایت اخلاق است، روشن است که ادیان الهی به دنبال این نیستند که مردم نگاهشان به خدا مانند نگاه دوربین های امنیتی باشد؛ یا به خاطر چاپلوسی و تملق مومن و دیندار گردند، اما از این تهدید و تشویق هم چاره ای نیست، لذا در روایت هم ما را از اینکه به خاطر شوق بهشت یا ترس از جهنم عبادت کنیم نهی کرده اند، چون این عبادت برای انسانهایی است که در مراتب پایین تر هستند، همان طور که امام صادق(ع) فرموده اند: عبادت کنندگان سه دسته هستند، کسانی که از روی شوق بهشت خدا را عبادت می کنند که این عبادت تجار است، عده ای از ترس جهنم خدا را عبادت می کنند که این عبادت بردگان است، و عده ای از روی شوق و محبت خدا، او را پرستش می کنند که این عبادت آزادگان است و این افضل عبادات است(الکافی، ج2، ص84)
و همچنین قرآن در وصف امام علی(ع) در لیلة المبیت که به جای پیامبر(ص) خوابید می فرماید: « وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْري نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّه‏»؛ و کسانی هستند که جانشان را برای رضایت خداوند می دهند.(بقره:207)
یعنی اسلام هم خواهان این است که مردم بدون ترس و تشویق قانون پذیر بوده و انسانیت داشته باشند اما طبیعتا همه مردم این گونه نیستند، نمی شود سایرین را رها کرد که! لذا هم باید تشویق باشد و هم تهدید، خود این آقایان بی خدا از جمله آقای داوکینز که بر اخلاق منهای خدا تأکید می کنند آیا می پذیرند که تهدید و تشویق در برابر قانون در جامعه نباشد؟ خود آنها هم می گویند ممکن است برخی مردم قانون را نپذیرند لذا باید تهدیدی باشد.
پس هم خدا باوران و هم خدا ناباوران لزوم تهدید و تشویق را قبول دارند، فرقشان این است که بی خدایان می گویند بهترین حالت این است که انسان بدون هیچ توقعی و فقط به خاطر انسانیت قوانین جامعه و اخلاق را رعایت کند، اما خداباوران می گویند بهترین حالت این است که انسان بدون هیچ گونه توقعی و فقط برای رضایت خدا اخلاق و قوانین اجتماعی را رعایت کند، که این هم انسانیت را در خودش دارد، هم مصون از چاپلوسی و ترس است.

یا علی(ع) 

ممنون ، درسته ، باید تهدید و تشویق وجود داشته باشه ، پس میشه گفت وجود خدا به نوعی یک تشویق به حساب میاد و باعث میشه تعداد اون افرادی که قانون پذیر نیستند کمتر باشه. درست میگم!؟
 سپاس شده توسط
(1395 تير 9، 16:46)™alireza نوشته است: ممنون ، درسته ، باید تهدید و تشویق وجود داشته باشه ، پس میشه گفت وجود خدا به نوعی یک تشویق به حساب میاد و باعث میشه تعداد اون افرادی که قانون پذیر نیستند کمتر باشه. درست میگم!؟
بله میشه اینجور برداشت کرد.
يادمان نرود گاهی با گناه به اندازه‌ی یک لايک فاصله داريم...
يادمان نرود فضای مجازی هم «محضر خداست» نکند که شرمنده باشيم؛ امان از لحظه‌ی غفلت که فقط خدا شاهد است و بس...
روی مانيتور بچسبانيم:«ورود شيطان ممنوع»
مراقب دستی که کليک می کند، چشمی که می بيند و گوشی که می شنود باشيم... و بدانيم و آگاه باشيم که خدا يک کاربر «هميشه آنلاين» است...
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
سوالی دیگر هم دارم
من موسیقی رو به صورت حرفه ای دنبال میکنم و پیانو میزنم ، آیا این پیانو زدن حرامه!؟ یه سری حدیث دیدم که میگفتن کسی که موسیقی بزنه فلان میشه و بهمان
مرجع آقای مکارم
 سپاس شده توسط
(1395 تير 9، 21:07)™alireza نوشته است: سوالی دیگر هم دارم
من موسیقی رو به صورت حرفه ای دنبال میکنم و پیانو میزنم ، آیا این پیانو زدن حرامه!؟ یه سری حدیث دیدم که میگفتن کسی که موسیقی بزنه فلان میشه و بهمان
مرجع آقای مکارم
توی سایت آقای مکارم می تونی سوالت رو مطرح کنی.
سامانه پاسخگویی به سوالات شرعی و اعتقادی دفتر آیة الله مکارم شیرازی
يادمان نرود گاهی با گناه به اندازه‌ی یک لايک فاصله داريم...
يادمان نرود فضای مجازی هم «محضر خداست» نکند که شرمنده باشيم؛ امان از لحظه‌ی غفلت که فقط خدا شاهد است و بس...
روی مانيتور بچسبانيم:«ورود شيطان ممنوع»
مراقب دستی که کليک می کند، چشمی که می بيند و گوشی که می شنود باشيم... و بدانيم و آگاه باشيم که خدا يک کاربر «هميشه آنلاين» است...
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
(1395 تير 9، 21:07)™alireza نوشته است: سوالی دیگر هم دارم
من موسیقی رو به صورت حرفه ای دنبال میکنم و پیانو میزنم ، آیا این پیانو زدن حرامه!؟ یه سری حدیث دیدم که میگفتن کسی که موسیقی بزنه فلان میشه و بهمان
مرجع آقای مکارم

این پست رو که خوندم آه و نفرت وجودم رو گرفت

(و مخاطب من آقای علیرضا نیست و کاش میتونستم بعضی از نوشته ها و بخشی از کنسرت محمدرضای همای رو اینجا آپلود کنم تا بفهمیم کجا هستیم وبه کجا میرویم )
هیچ دوست ندارم در این مورد بحث کنم
(و اینجای پستم مخاطبم  آقای علیرضاست
دوست عزیز من هم مطالعاتی فراوان در این موردی که شما میگین داشتم و شبهاتی دارم که دنبال آدمشم تا اونارو برطرف کنم و فعلا دارم یادداشتشون میکنم
شاید نتونستم جوابی براشون پیدا کنم و میرم اون دنیا از خود خدا میپرسم
داداش من سعی کن ایمانی که بدست میاری با عقل و استدلال منطقی باشه
نذار دین و اعتقاداتی رو بهت تحمیل کنن
و دوستانه بگم موسیقی رو هرکسی نمیتونه درک کنه
و نظر هیچکس (به جز اساتید موسیقی)در مورد موسیقی برام مهم نیست
پیروز شاد سربلند باشید)
  [تصویر:  zko_mxcpx3irr8xxxrsdbdjwa0n2.png]
 یک راند دیگر مبارزه کن 
 سپاس شده توسط
(1395 تير 10، 15:31)هادی نوشته است:
(1395 تير 9، 21:07)™alireza نوشته است: سوالی دیگر هم دارم
من موسیقی رو به صورت حرفه ای دنبال میکنم و پیانو میزنم ، آیا این پیانو زدن حرامه!؟ یه سری حدیث دیدم که میگفتن کسی که موسیقی بزنه فلان میشه و بهمان
مرجع آقای مکارم

این پست رو که خوندم آه و نفرت وجودم رو گرفت

(و مخاطب من آقای علیرضا نیست و کاش میتونستم بعضی از نوشته ها و بخشی از کنسرت محمدرضای همای رو اینجا آپلود کنم تا بفهمیم کجا هستیم وبه کجا میرویم )
هیچ دوست ندارم در این مورد بحث کنم
(و اینجای پستم مخاطبم  آقای علیرضاست
دوست عزیز من هم مطالعاتی فراوان در این موردی که شما میگین داشتم و شبهاتی دارم که دنبال آدمشم تا اونارو برطرف کنم و فعلا دارم یادداشتشون میکنم
شاید نتونستم جوابی براشون پیدا کنم و میرم اون دنیا از خود خدا میپرسم
داداش من سعی کن ایمانی که بدست میاری با عقل و استدلال منطقی باشه
نذار دین و اعتقاداتی رو بهت تحمیل کنن
و دوستانه بگم موسیقی رو هرکسی نمیتونه درک کنه
و نظر هیچکس (به جز اساتید موسیقی)در مورد موسیقی برام مهم نیست
پیروز شاد سربلند باشید)

همینه 4chsmu1
بزن قدش 53 53
 سپاس شده توسط
(1395 تير 9، 0:55)™alireza نوشته است:
(1395 تير 8، 22:52)رند نوشته است: خب خب خب
اول از همه از داداش صادقین ممنونم
نمی خوایم بحث کنیم و قبل از اینکه بخوام نظر دیگران رو عوض کنم می خوام به معلوماتم اضافه کنم
حالا
از داداش علیرضا می خوام که
اول چرا علت و معلول رو رد میکنه؟

برهانی که خود را نقض میکند
برهان علت و معلول اول از این فرض میکند که هر چیزی معلول چیز دیگری است ولی آنگاه با بیان اینکه خداوند همان علت اول است خود را نقض میکند. هم می گوید که معلولی بدون علت وجود ندارد و هم مدعی است که یک علت بدون معلول (یعنی خدا) در کار است. برهان یاد شده این پرسش را بر می انگیزد (و علت خدا چیست)؟
چه بسا در مقام اعتراض گفته شود منظور این نیست که هر چیزی علتی دارد ، منظور این است که هر چیزی به استثنای خداوند دارای علتی است ، ولی این حرف وضع را بهتر نمی کند ، اگر بناست سلسله ی علتها و معلولها در جایی به فرجام رسد ، چرا باید در خدا متوقف شود؟ مگر خلاف ممکنات است که این سلسله در جایی قبلتر، با پیدایش خود جهان پایان رسد؟

نمیتوان آن را برهان نامید
برهان علت اول فرض را بر این می گذارد که ممکن نیست سلسله ی علتها و معلول ها از ناحیه ی علت به صورت آنچه اصطلاحا تسلسل نامیده می شود تا بی نهایت امتداد پیدا کند. برهان علت و معلول قبول می کند که علت اولی وجود داشته و همه چیزهای دیگر را به وجود آورده.
اگر همین را برای آینده استفاده می کردیم فرض میکردیم که معلولی واپسین وجود دارد که علت هیچ چیزی بعد از خودش نیست. ولی با این که تصورش حقیقتا دشوار است ، به نظر معقول می رسد که امتداد سلسله علتها و معلولها را تا بی نهایت بدانیم.
درست به همین وجه که بزرگترین عدد وجود ندارد زیرا به عدد قبلی می توانیم یک واحد بیفزاییم.
من بعد از مطالعه ی نسبتا زیاد ، پاسخ این نقد را فهمیدم ، میگذارم اینجا تا دوستان هم شبهه ای براشون نباشه

این که سلسله ی علت و معلول در پیدایش جهان به پایان رسد ، از دو حیث قابل بررسی است.
یک) اگر سلسله ی علت و معلول در جایی به پایان رسد ، هستی باید در ذات علت نخستین باشد. مطابق این قول ، اگر قرار باشد سلسله ی علت و معلولها در پیدایش جهان پایان یابد ، باید هستی ذات جهان باشد. در حالیکه این امر از لحاظ عقلی پذیرفته نیست که هستی در ذات جهان باشد. (با توجه به فرضیه های پیدایش جهان ، و فرضیه هایی مبتنی بر نابودی جهان در میلیاردها سال آینده)
دو)
از نظر بنده این استدلال قوی تر است. موجودی که حادث باشد ، معلول است. یعنی موجودی که زمانی نباشد و بعد به وجود آمده باشد ، نیازمند علت است. نایجل واربرتون خود ادعا می کند که سلسله ی علت ها در پیدایش جهان به پایان برسد و این به خودی خود استدلال او را نقض می کند. زیرا برای علت نخستین پیدایش معنا ندارد (موجود حادث ، الزاما معلول است)

در ابطال تسلسل ، باید توجه داشت که تسلسل از حیث معلول محال نیست. بلکه از حیث علت محال است ، در مورد تسلسل اعداد ، تسلسلی باطل است که بالفعل باشد. یعنی شما نمی توانید بزرگترین عدد را در ریاضی پیدا کنید. ولی اگر قرار باشد بزرگترین عدد را ، روی کاغذ بنویسید ، مطمئنا تسلسل ابطال خواهد شد. (زیرا بالاخره در جایی دست از نوشتن می کشید..)

امیدوارم همه متوجه شده باشند.
مشکلی بود بفرمایید تا توضیح بدم

یا حق
 سپاس شده توسط
(1395 شهريور 7، 21:30)روزبه نوشته است: من جا داره اینجا یه بحثی رو باز کنم 4
عاقا میدونید مشکل ما جماعت چیه؟!
ثبات نداریم... تداوم نداریم... جو گیریم کلا 22
دو هفته ی اول مثه مسی ، الی آخر استاد اسدی 22
درس خوندن دو هفته 22
ورزش کردن دوهفته 22
رژیم گرفتن دو هفته 22

فک میکنم موضوع مهمی باشه....
دوستان، بیاین ریشه یابی کنید 53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  1516091_1378333602425510_322294495_n.jpg]

535353
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
مشکل من بی هدفیه
هرازگاهی ی هدف موقتی پیدا میکنم تلاش میکنم بعد یکی دوهفته یادم میره  Hanghead
53 برنامه ریزی روزانه  53 

در این دنیا اگر غم هست
صبوری کن خدا هم هست
 سپاس شده توسط
بله... به نظرم این مشکل خیلی ها باشه... 53258zu2qvp1d9v
من یه جا خوندم که باید هدفاتونو یاد داشت کنید و بذارید یه جایی که هر روز ببینیدشون
شاید اصل موضوع این باشه که از اول کار انگیزه های خوبی نداریم...
میگن واسه انجام دادن یه کار باید به دو تا سوال جواب بدین 53258zu2qvp1d9v
1 - چرا؟
2- چطور؟
هر چقدر که بتونید جواب بهتری به سوال اول بدین، جوابای بهتری واسه سوال دوم به ذهنتون میرسه 53258zu2qvp1d9v
[تصویر:  1516091_1378333602425510_322294495_n.jpg]

535353
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
آخه هدفی نیست که 
چرا وچطور رو درباره چی بپرسم؟ 53258zu2qvp1d9v
53 برنامه ریزی روزانه  53 

در این دنیا اگر غم هست
صبوری کن خدا هم هست
 سپاس شده توسط


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان