1392 تير 12، 14:36
منظوراز جریمه دثیقن همین کار خیرس ن چیز دیگه
داده ام دل به حسن سر به اباعبدالله
پدرم گفت به دلدادگیت ایول الله
پدرم گفت به دلدادگیت ایول الله
(1392 تير 12، 11:52)abtin نوشته است: سلام بچه هاسلام
خوبین
بچه ها یه پیشنهاد
بیاید برای شکستهامون یه جریمه برا خودمون بزاریم
بنظرمن با جریمه که برا خودمون میزاریم هروقت خواستیم به فکر خ ا بیافتیم اون جریمه باعث جلوگیری از خ ا بشه
منتظر نظراتتون هستم
(1392 تير 12، 8:58)ramtin2012 نوشته است: دوازده روزه كه پاكم... اما انگيزه...
................
انگبزه رو بذار رضای خدا!اونوقت با خدا رفیق میشی این بالاترین مقامه که بگی خدا غیر تو هیچه بخخاطر تو نرفتم سراغ لذت
من خیلی دلم لک زده برا پاکی روح
خوشبحالت که 12 روزه پاکی!
دوستاني كه اون موقع بودن (داش حميد، داش سحيل و...) فك كنم يادشون باشه.
همینجا دادگاه قبیله ای تشکیل میدیم نمیخواد بری سوتی املایی
خودت بپر تو حلقم به زبون خوش!
(1392 تير 12، 9:31)EHSAN-BEST نوشته است: دوباره شکستم نمیدونم چه مرگم شدهبابا ناراحت نباش
(1392 تير 12، 18:03)جوان نوشته است:[/quote](1392 تير 12، 8:58)ramtin2012 نوشته است: دوازده روزه كه پاكم... اما انگيزه...
................
انگبزه رو بذار رضای خدا!اونوقت با خدا رفیق میشی این بالاترین مقامه که بگی خدا غیر تو هیچه بخخاطر تو نرفتم سراغ لذت
من خیلی دلم لک زده برا پاکی روح
خوشبحالت که 12 روزه پاکی!
دوستاني كه اون موقع بودن (داش حميد، داش سحيل و...) فك كنم يادشون باشه.
همینجا دادگاه قبیله ای تشکیل میدیم نمیخواد بری سوتی املایی
خودت بپر تو حلقم به زبون خوش!
[quote pid=267113 dateline=1372831299]
(1392 تير 12، 21:10)ramtin2012 نوشته است: چه طور نمازخون بشم؟
مدتیه نماز رو رها کردم.
اصلا نمازخوندن برام مثه قبل اهمیت نداره.
وقتی می خوام برم نماز بخونم کم اهمیت ترین چیزا برام مهم میشن و منو مجبور می کنن از فکر نماز بیام بیرون و خوندنش رو به وقت دیگه ای موکول کنم که اون وقت دیگه رو هم فقط خدا می دونه!!!
(1392 تير 12، 20:41)رند نوشته است: دروووووووود:22:سلام داداش رند
خسته نباشین برو بچ
مخلص بابا بزرگ هم هستیم.
خب چه خبرا؟
از داداش روزبه چه خبر؟
چه وکنه؟
خب دوستان من نظرم روی کار عملی بود ولی مثل این که دوستان با همون روش قدیم موافق هستن.
پس من نظر دیگه ای ندارم.
از گروه بندی چه خبر؟ کی اجرا میشه؟
پاکم
موفق و پیروز باشین.
(1392 تير 12، 21:10)ramtin2012 نوشته است: چه طور نمازخون بشم؟سلام داداش رامتین
مدتیه نماز رو رها کردم.
اصلا نمازخوندن برام مثه قبل اهمیت نداره.
وقتی می خوام برم نماز بخونم کم اهمیت ترین چیزا برام مهم میشن و منو مجبور می کنن از فکر نماز بیام بیرون و خوندنش رو به وقت دیگه ای موکول کنم که اون وقت دیگه رو هم فقط خدا می دونه!!!
حتی دیروز خودمو مجبور کردم و نماز ظهر و عصر رو خوندم اما شب دیگه بهش حتی فکرم نکردم!!!
امروزم که با کمال تاسف نمازی نخوندم.
وقتی نماز نمی خونم عذاب وجدان می گیرم...
احساس می کنم وظیفه ای رو که در قبال خدا داشتم رو انجام ندادم و این منو عذاب میده...
گفتم این جا بگم شاید دوستان بتونن کمکی بهم بکنن.
(1392 تير 12، 20:41)رند نوشته است: خب دوستان من نظرم روی کار عملی بود ولی مثل این که دوستان با همون روش قدیم موافق هستن.داداش رند، اتفاقا حرفات خیلی هم خوب بود... کلــــــــــــــــی هم استفاده کردیم...
پس من نظر دیگه ای ندارم.
از گروه بندی چه خبر؟ کی اجرا میشه؟
(1392 تير 12، 21:10)ramtin2012 نوشته است: چه طور نمازخون بشم؟داداش جوان و داداش گدای زهرا خیلی راهنمایی های خوبی کردن...
مدتیه نماز رو رها کردم.
اصلا نمازخوندن برام مثه قبل اهمیت نداره.
وقتی می خوام برم نماز بخونم کم اهمیت ترین چیزا برام مهم میشن و منو مجبور می کنن از فکر نماز بیام بیرون و خوندنش رو به وقت دیگه ای موکول کنم که اون وقت دیگه رو هم فقط خدا می دونه!!!
حتی دیروز خودمو مجبور کردم و نماز ظهر و عصر رو خوندم اما شب دیگه بهش حتی فکرم نکردم!!!
امروزم که با کمال تاسف نمازی نخوندم.
وقتی نماز نمی خونم عذاب وجدان می گیرم...
احساس می کنم وظیفه ای رو که در قبال خدا داشتم رو انجام ندادم و این منو عذاب میده...
گفتم این جا بگم شاید دوستان بتونن کمکی بهم بکنن.
نقل قول: چه طور نمازخون بشم؟سلام داداش این حالات بارها و بارها برامون پیش اومده برای خودم هم اومده
مدتیه نماز رو رها کردم.
اصلا نمازخوندن برام مثه قبل اهمیت نداره.
وقتی می خوام برم نماز بخونم کم اهمیت ترین چیزا برام مهم میشن و منو مجبور می کنن از فکر نماز بیام بیرون و خوندنش رو به وقت دیگه ای موکول کنم که اون وقت دیگه رو هم فقط خدا می دونه!!!
حتی دیروز خودمو مجبور کردم و نماز ظهر و عصر رو خوندم اما شب دیگه بهش حتی فکرم نکردم!!!
امروزم که با کمال تاسف نمازی نخوندم.
وقتی نماز نمی خونم عذاب وجدان می گیرم...
احساس می کنم وظیفه ای رو که در قبال خدا داشتم رو انجام ندادم و این منو عذاب میده...
گفتم این جا بگم شاید دوستان بتونن کمکی بهم بکنن.
(1392 تير 13، 14:24)بی تاب نوشته است: دیشب خیلی اوضاع ام خطری شدسلام خداروشکر که به خیر گذشت
خدا رو شکر به خیر گذشت
برای وقت های بی کاری ام هیچ تنوعی ندارم
دنبال یه سریال می گردم که فکری باشه ، چیزی (!) هم نداشته باشه
تا هر وقت حوصله ام سر رفت دو قسمت ببینم
از کله ام بپره ....
(1392 تير 13، 14:24)بی تاب نوشته است: دیشب خیلی اوضاع ام خطری شد
خدا رو شکر به خیر گذشت
برای وقت های بی کاری ام هیچ تنوعی ندارم
دنبال یه سریال می گردم که فکری باشه ، چیزی (!) هم نداشته باشه
تا هر وقت حوصله ام سر رفت دو قسمت ببینم
از کله ام بپره ....