1392 تير 13، 15:59
ره آسمان درون است...
(1392 تير 12، 21:10)ramtin2012 نوشته است: چه طور نمازخون بشم؟
مدتیه نماز رو رها کردم.
اصلا نمازخوندن برام مثه قبل اهمیت نداره.
وقتی می خوام برم نماز بخونم کم اهمیت ترین چیزا برام مهم میشن و منو مجبور می کنن از فکر نماز بیام بیرون و خوندنش رو به وقت دیگه ای موکول کنم که اون وقت دیگه رو هم فقط خدا می دونه!!!
حتی دیروز خودمو مجبور کردم و نماز ظهر و عصر رو خوندم اما شب دیگه بهش حتی فکرم نکردم!!!
امروزم که با کمال تاسف نمازی نخوندم.
وقتی نماز نمی خونم عذاب وجدان می گیرم...
احساس می کنم وظیفه ای رو که در قبال خدا داشتم رو انجام ندادم و این منو عذاب میده...
گفتم این جا بگم شاید دوستان بتونن کمکی بهم بکنن.
نقل قول: من نمیخوام اون صحنه ها(عکس)های مسخره رو ببینم..آخه وقتی هم که وسوسه شروع میشه,خودم بیشتر از وسوسه میرم رو مخ خودم..تا اونجا که دیگه واسه ی اینکه اعصابم همینجوری خردتر نشه میگم بزار دیگه ببینیم..
اهههه..آخه آخر که چییی؟؟..همین امروز دوبار وسوسه شدم که برم سرچو بزنم,سریع بستم....
من نمییخواممم..
..کاش این نفس دیوونه ی بوووووووغ میفهمیید..:smiley-yell:
آخه مگه میشه نسبت بهش اینجوری شم:؟؟..فعلا فقط سعی میکنم فراموش کنم..
(1392 تير 13، 20:22)Alireza 68 نوشته است: امید فردای عزیزکاملا درسته..
یادمه یکی تو تاپیک تجربیات حرف خوبی زده بود
میگفت وقتی که ما از خ ا تنفر داریم
باید از عواملی که باعث شروعش میشه هم بدمون بیاد
مثل همین عکس ها یا دست ورزی یا هرچیزی که تحریکمون میکنه باید سعی کنیم لذتشو از دلمون بیرون کنیم
کسی راه کار عملی داره برای اینکه این چیزا از دلمون لذتش بره بیرون؟
(1392 تير 13، 19:39)روزبه نوشته است: سلاماگه اندروید داری برو نرم افزار هپی ویک آپ رو بگیر چوت آدم رو راحت بیدار می کنه با تنظیم فاصله زنگ ها!
خوبین؟ سلامتین؟
منم خوبم ، سلامتم
شروع کردما
فک نمی کنم خیلی قوی شروع کرده باشم ولی
خو قوی ادامه دادن مهمه
به زور گشتم چند تا انگیزه پیدا کردم
الان دیگه تقریبا میدونم چیکار کنم
فقط درگیر این نماز صبحم
(1392 تير 13، 21:44)Alone man نوشته است: همین جوری الکی خوشحالیمدروووووووووووودخسته نباشین بروبچ