امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

سلام به همه پسرا


ممنون از اینکه در حد توانتون جواب دادید


ولی دیگه نه جسمی و روحی برام مونده که برم سراغ درس
و نه جسم و روحی مونده که برم سراغ کار


وسط دو تا کوه بلند گیر کردم
نه راه بازگشتی مونده نه راه رفتنی


برعکس دیروز تو یه جلسه بودم واسه شهدا
من نوعی که از اول جلسه تا آخرش

مثل ابر بهار زار می زدم



دیروز اصلا گریه نکردم


یعنی قساوت قلب پیدا کردم
نماز صبحام دارن قضا میشن


شکست پشت شکست


عملا یه مرده متحرک


لااقل برم اون دنیا تو این بلاتکلیفی نمونم


خسته شدم از دست کارای خودم

دیگه عکس هیچ شهیدی اشکمو در نمیاره13


واقعا چندتا ماه رمضان
چند تا شب قدر دیگه رو باید تجربه کنیم
تا آدم بشیم!!!!!!!!!


من یکی صبرم تموم شده
کاش همین قلب مریضم دیگه کار نکنه1276746pa51mbeg8j
[تصویر:  %D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8...7-6-62.gif]
ورزش دشمن خـ . ا

« اگر لذتِ تَرک لذتِ را بدانی/ دگر لذتِ نفس را، لذت نخوانی»
(1392 تير 14، 21:39)ما می توانیم91 نوشته است: ولی دیگه نه جسمی و روحی برام مونده که برم سراغ درس
و نه جسم و روحی مونده که برم سراغ کار

سعی کن بدحالی رو به خودت تلقین نکنی
می دونم پیش میاد آدم احساس گناه می کنه
اما اگه الان بلند شدی که ایول وگر نه هم که بعدا افسوس این زمان رو می خوری
هرچه کاری در بهاران تیرماهان بدروی
الان بهار زندگیه حتی اگر حس نداری بلند شو و هر جور شده تخم بکار 
کم کم می بینی حالت خوب میشه

وسط دو تا کوه بلند گیر کردم
نه راه بازگشتی مونده نه راه رفتنی



برعکس دیروز تو یه جلسه بودم واسه شهدا
من نوعی که از اول جلسه تا آخرش
مثل ابر بهار زار می زدم
دیروز اصلا گریه نکردم
یعنی قساوت قلب پیدا کردم
نماز صبحام دارن قضا میشن
شکست پشت شکست
عملا یه مرده متحرک
لااقل برم اون دنیا تو این بلاتکلیفی نمونم
خسته شدم از دست کارای خودم
دیگه عکس هیچ شهیدی اشکمو در نمیاره13

نظری ندارم آخه من همیشه همینجوریم قسی القلب!برو خدا رو شکر کن که قبلا نبودی
در ضمن هزار و ی دلیل می تونه داشته باشه
شاید به کنه قضیه فکر نکردی
شعور دینی بالاتر از شور دینیه(البته به نظر من)

واقعا چندتا ماه رمضان
چند تا شب قدر دیگه رو باید تجربه کنیم
تا آدم بشیم!!!!!!!!!
نا امیدی هم کفره دیگه!تنها چاره تلاش و توکله
نا چاره ای نداریم
من یکی صبرم تموم شده
کاش همین قلب مریضم دیگه کار نکنه1276746pa51mbeg8j

برات دعا می کنم

عاقا روظ دوم رو حم خوب گزروندیم
جوّان 2 روض خوب
سلام 1276746pa51mbeg8j
بچه ها من یه مشکلی دارم روحیم داغونه

اگه به یکی علاقه داشته باشین روز و شب تو فکرش باشین ثانیه به ثانیه باهاش زندگی کنین با یادش...  بعد تا چند سال دیگه هم نتونین قدمی بردارین واسه ازدواج چیکار میکنین ... 1276746pa51mbeg8j
 زندگی ات را با اراده خودت تغییر بده


 هر روز یه قدم

 هر چند کوچک

 به سمت آرزو هات بردار ...


(1392 تير 15، 10:25)lucky boy نوشته است: سلام 1276746pa51mbeg8j
بچه ها من یه مشکلی دارم روحیم داغونه

اگه به یکی علاقه داشته باشین روز و شب تو فکرش باشین ثانیه به ثانیه باهاش زندگی کنین با یادش...  بعد تا چند سال دیگه هم نتونین قدمی بردارین واسه ازدواج چیکار میکنین ... 1276746pa51mbeg8j

سلام به داداش لاکی بوی.
خوبی پسر؟
پس ما به فکر یه شیرینی درست و حسابی باشیم...
داداش توضیح بیشتر بده...چرا نمیتونی قدمی به جلو ورداری؟مانع اصلی چیه؟
فرا از شرایط اقتصادی...آیا از خودت مطمنی؟یعنی اگه بیای تویه خونه مطرحش کنی کسی مخالفت نمیکنه؟به حرفت به تصمیمت اعتماد کامل دارند؟

پرواز برای نفسی که خدواندگار ترسیم کننده ی زندگی اش اورا به چالش کشانده است


 تقریبا میشود گفت غیر ممکن شده اشت...


(1392 تير 15، 10:40)gedaye-zahra نوشته است: سلام به داداش لاکی بوی.
خوبی پسر؟
پس ما به فکر یه شیرینی درست و حسابی باشیم...
داداش یه سوال:فرا از شرایط اقتصادی...آیا از خودت مطمنی؟یعنی اگه بیای تویه خونه مطرحش کنی کسی مخالفت نمیکنه؟به حرفت به تصمیمت اعتماد کامل دارند؟

سلام داداشم
 شما خوبی ... Khansariha (8)

من که تعریفی نیسم زیاد ... 
توی خونه مطرح کردم ولی خب میگن فعلا ارشد سربازی ... 

چندین و چند بار صحبت کردم با پدر مادرم حتی در مورد این دختر خانم هم گفتم کاملا در جریانن و خانواده ها همدیگه رو میشناسیم و رفت و آمد داریم ... 

شرایط اقتصادی هم که فعلا نه هیچی ... سربازی هم نرفتم ... کارم ندارم .... ارشدم باید قبول شم .... عاشق و دلشکسته هم هستم ... یه جور رفتم تو باتلاق نمیتونم بیام بیرون 1276746pa51mbeg8j

به خودمم مطمئن نیسم گاهی به خودم میگم تو که نمیتونی خودت رو کنترل کنی خ.ا نکنی واقعا فک میکنی میتونی یه خانواده رو کنترل کنی !
 زندگی ات را با اراده خودت تغییر بده


 هر روز یه قدم

 هر چند کوچک

 به سمت آرزو هات بردار ...


(1392 تير 15، 10:47)lucky boy نوشته است:
(1392 تير 15، 10:40)gedaye-zahra نوشته است: سلام به داداش لاکی بوی.
خوبی پسر؟
پس ما به فکر یه شیرینی درست و حسابی باشیم...
داداش یه سوال:فرا از شرایط اقتصادی...آیا از خودت مطمنی؟یعنی اگه بیای تویه خونه مطرحش کنی کسی مخالفت نمیکنه؟به حرفت به تصمیمت اعتماد کامل دارند؟

سلام داداشم
 شما خوبی ... Khansariha (8)

من که تعریفی نیسم زیاد ... 
توی خونه مطرح کردم ولی خب میگن فعلا ارشد سربازی ... 

چندین و چند بار صحبت کردم با پدر مادرم حتی در مورد این دختر خانم هم گفتم کاملا در جریانن و خانواده ها همدیگه رو میشناسیم و رفت و آمد داریم ... 

شرایط اقتصادی هم که فعلا نه هیچی ... سربازی هم نرفتم ... کارم ندارم .... ارشدم باید قبول شم .... عاشق و دلشکسته هم هستم ... یه جور رفتم تو باتلاق نمیتونم بیام بیرون 1276746pa51mbeg8j

به خودمم مطمئن نیسم گاهی به خودم میگم تو که نمیتونی خودت رو کنترل کنی خ.ا نکنی واقعا فک میکنی میتونی یه خانواده رو کنترل کنی !

داداش خب سربازی و ارشد یکیش رو که بری کافیه واسه ازدواج...البته میشه هیچ کدومش رو هم نرفت و ازدواج کرد بستگی به خودت داره...
یه نفر مثله من درس رو ادامه نمیده میخواد بره سربازی و برگرده ببینه اوضاع چه جوری میشه...
اما یه نفر هم ارشد قبول میشه...خب اینجا بعضی افراد سخت به دنبال هدفشون هستن مثلا گرفتن دکترا...واسه همین خیلی دو رو بر گزینه ازدواج نمیرن...چون سخته ارشد بخونی و کار کنی...البته بازم بستگی به تلاش خوده ادم داره...
داداش من مثلا شاید از ازدواج صحبتی کنم خانواده منو جدی نگیره...حداقل زمان ازدواجمو تموم خدمت و 2سال دیگه میدونن...
بابا ایولا شما همه چیو گفتی به بابا مامان...من که هنوز به شخصه با پدرم در مورد ازدواج صحبت نکردم...
به نظر شخص بنده اولویت ازدواج بلوغ فکری ادمه...غریزه جنسی هم اهمیت داره...ولی ادم باید یه زره مستقل باشه تا اقدامی کنه...
به نظرم شما باید شرایط زیرو داشته باشین
1.اطمینان نسبی از خود واسه ازدواج .
2.اطمینان از اینکه خانواده دغدغه ی اینو نداشته باشن که هنوز شما به بلوغ فکری ازدواج نرسیده باشین.
3.بدونین ایا مخالفت خانواده صرفا مسایل مالی و سربازی هست؟ آیا اگه مسایل اقتصادی هست که مثلا شما خونه و کار رو زندگی ندارین حاضرا تا دوسال اینده(که مثلا شما نامزد باشین)کمک مالی کنن؟
4.ایا خود شما حاضرین الان که نامزدی کردین تا 2سال اینده حداقل خرجی نامزدتون رو متحمل بشین؟البته اگه بخواین برین سربازی معمولش اینکه نمیتونین کار دیگه ای انجام بدین...هرچند با ازدواج سربازیتون میفته شهرستانتون...و شاید بشه کارهایی کرد...
البته اگه بیفتین دانشگاه هم شرایط خیلی تفاوتی نمیکنه...شما دوباره باید حداقل هایی رو تامین کنین...
حال اگه خانواده شما از نظر اقتصادی شما رو میتونن براحتی نامین کنند بحث دیگریست چرا که هنوز دوست من داره ارشد میخونه اما عروسی کرده و باباش داره خرجیش رو میده...
5.و پله اخر اینه اگه از ایم 4مورد به راحتی گزشتین ایا خانواده خانم شما و مهمتر از اون خانم شما این 4 تا شرایط شما رو میپزیرن؟

داداش شرمنده طولانی شد...من مشاور نیستم...فقط سوالاتی که گه گدار برای خودم پیش اومده بود رو پرسیدم...اگه تمایل داشته باشی ادرس یه سایت مشاوره بدم شاید مشاورین بهتر بتونن کمک کنن.

علی ای حال هر سوالی داشتی داداش من در خدمتم.

پرواز برای نفسی که خدواندگار ترسیم کننده ی زندگی اش اورا به چالش کشانده است


 تقریبا میشود گفت غیر ممکن شده اشت...


سلام ن علیکم...Khansariha (18)

همگروهی های من 

گروه 1) اسنایپر 3 - حمید خان - آرمین 100 - بی تاب-سهیل 70

اعلام وضعیت نمیبینم!؟Kool

بیاین بگین از کی پاکین.....41...خجالت نکشین!!....(کافر همه را به کیش خود پندارد4fvfcja)

(خدا به دادتون برسه....کافیه بشکنین با خشم اژدها مواجه میشینSmiley-face-cool-24fvfcjaKhansariha (18))
[تصویر:  MuALi.png]
(1392 تير 15، 10:25)lucky boy نوشته است: سلام 1276746pa51mbeg8j
بچه ها من یه مشکلی دارم روحیم داغونه

اگه به یکی علاقه داشته باشین روز و شب تو فکرش باشین ثانیه به ثانیه باهاش زندگی کنین با یادش...  بعد تا چند سال دیگه هم نتونین قدمی بردارین واسه ازدواج چیکار میکنین ... 1276746pa51mbeg8j
می شینیم برا کنکور می خونیم که راه رو زودتر بریم به سوی ازدواج!:21:
خیلی به قضیه ریاضی وار نگاه نکن
نمی گم بی گدار بزن به آب اما انقد هم منتظر شرایط ایده آل از هر نظر نباش
برادرم هم وقتی ازدواج کرد مشغول سربازی بود و پیمانی بود
(1392 تير 15، 11:23)gedaye-zahra نوشته است: داداش خب  سربازی و ارشد یکیش رو که بری کافیه واسه ازدواج...البته میشه هیچ کدومش رو هم نرفت و ازدواج کرد بستگی به خودت داره...
یه نفر مثله من درس رو ادامه نمیده میخواد بره سربازی و برگرده ببینه اوضاع چه جوری میشه...
اما یه نفر هم ارشد قبول میشه...خب اینجا بعضی افراد سخت به دنبال هدفشون هستن مثلا گرفتن دکترا...واسه همین خیلی دو رو بر گزینه ازدواج نمیرن...چون سخته ارشد بخونی و کار کنی...البته بازم بستگی به تلاش خوده ادم داره...
داداش من مثلا شاید از ازدواج صحبتی کنم خانواده منو جدی نگیره...حداقل زمان ازدواجمو تموم خدمت و 2سال دیگه میدونن...
بابا ایولا شما همه چیو گفتی به بابا مامان...من که هنوز به شخصه با پدرم در مورد ازدواج صحبت نکردم...
به نظر شخص بنده اولویت ازدواج بلوغ فکری ادمه...غریزه جنسی هم اهمیت داره...ولی ادم باید یه زره مستقل باشه تا اقدامی کنه...
به نظرم شما باید شرایط زیرو داشته باشین
1.اطمینان نسبی از خود واسه ازدواج .
2.اطمینان از اینکه خانواده دغدغه ی اینو نداشته باشن که هنوز شما به بلوغ فکری ازدواج نرسیده باشین.
3.بدونین ایا مخالفت خانواده صرفا مسایل مالی و سربازی هست؟  آیا اگه مسایل اقتصادی هست که مثلا شما خونه و کار رو زندگی ندارین حاضرا تا دوسال اینده(که مثلا شما نامزد باشین)کمک مالی کنن؟
4.ایا خود شما حاضرین الان که نامزدی کردین تا 2سال اینده حداقل خرجی نامزدتون رو متحمل بشین؟البته اگه بخواین برین سربازی معمولش اینکه نمیتونین کار دیگه ای انجام بدین...هرچند با ازدواج سربازیتون میفته شهرستانتون...و شاید بشه کارهایی کرد...
البته اگه بیفتین دانشگاه هم شرایط خیلی تفاوتی نمیکنه...شما دوباره باید حداقل هایی رو تامین کنین...
حال اگه خانواده شما از نظر اقتصادی شما رو میتونن براحتی نامین کنند بحث دیگریست چرا که هنوز دوست من داره ارشد میخونه اما عروسی کرده و باباش داره خرجیش رو میده...
5.و پله اخر اینه اگه از ایم 4مورد به راحتی گزشتین ایا خانواده خانم شما و مهمتر از اون خانم شما این 4 تا شرایط شما رو میپزیرن؟

داداش شرمنده طولانی شد...من مشاور نیستم...فقط سوالاتی که گه گدار برای خودم پیش اومده بود رو پرسیدم...اگه تمایل داشته باشی ادرس یه سایت مشاوره بدم شاید مشاورین بهتر بتونن کمک کنن.

علی ای حال هر سوالی داشتی داداش من در خدمتم.

سلام مجدد Khansariha (8)

مممنون داداشم 53

مال من که هر دو لازم و ارشد لازم تر .... 
قبلش یه چیزی بگم .... من الان خودممو میدونم تا آدم بشم دو سال طول میکشه تا آماده و پخته تر شم واسه ازدواج الان مشکلم اینه که الان نا آرومم همش یادش میوفتم همش تو فکرشم میخوام درس بخونم اصلا حواسم پیش اونه قبل خواب بعد خواب توی طول روز همش فکرم پیششه .... آهنگ گوش کنم گریم میگیره میرم تو فکرش گوش نکنم باز تو فکرشم بیرون برم بهش فکر میکنم خونه باشم همینطور کلا الان یه چند روزیه رفتم تو کما فقط دارم درجا میزنم 


1. اطمینان یکی دو سال دیگه بیشتر دارم به خودم تا الان نیاز به یه امید موفقیت تو زندگیم دارم که اعتماد بنفسم بره بالا
2. نه به این نتیجه رسیدن مشکلی از این بابت نیس ولی باز میگن باید ارشد و سربازی بری سربازی که دیگه واسه آدم شدنت لازمه
3. گیرشون رو ارشده و سربازی... اینم گفتن که باید یه درآمدی داشته باشی واسه خودت که ما اقدام کنیم (تا منو ترشی نندازن ول کن نیسن )
4. ارشد قبول شم کنارش کار میکنم یکی دو روز که بیشتر کلاس نیس خرج زن و بچه رو در میارم 
5. خانم ما Smiley-happy114 که میپذیره ولی باباش اینا فک نکنم قبول کنن 2 سال نامزد باشیم... بعد اگه ارشد یه رتبه خوبی آوردم احتمال داره خانممون رو بهمون بدن وگرنه دیگه هیچی باید قیدش رو بزنم برم معتاد بشم ... خانواده منم میگن برو ارشد بعد میری سربازی تموم که شد بعد بیا حرف بزنیم ، فقط اگه ارشد رتبم خیلی خوب شه بدون سربازی برام ممکنه اقدام کنن 

دست گلت هم درد نکنه داداشی
الان اشتراک که بگیرم حرفای خودمو باید واسه ارشد بخونم دیگه 53258zu2qvp1d9v

(1392 تير 15، 13:26)جوان نوشته است: می شینیم برا کنکور می خونیم که راه رو زودتر بریم به سوی ازدواج!:21:
خیلی به قضیه ریاضی وار نگاه نکن
نمی گم بی گدار بزن به آب اما انقد هم منتظر شرایط ایده آل از هر نظر نباش
برادرم هم وقتی ازدواج کرد مشغول سربازی بود و پیمانی بود

آره قبول الان به این نتیجه رسیدم ... ولی بابا من همش تو فکرشم اصلا نمیتونم تمرکز کنم رو درسم 1276746pa51mbeg8j چیکار کنم !
من باید ارشد قبول شم یعنی تنها راه رسیدن بهش همینه اونم فقط و فقط با یه رتبه ی توپ ... ولی با این شرایطم جلو که نمیرم هیچ هر روز دارم نزول میکنم ....... نیاز عاطفی دارم Khansariha (56)
 زندگی ات را با اراده خودت تغییر بده


 هر روز یه قدم

 هر چند کوچک

 به سمت آرزو هات بردار ...


سلام دوستان.

واي. واي. باز داره ماه رمضون مياد!
پارسال يادمه همين جا بود گفتم روزه سخته، يكي از بچه ها گفتن كه روزه در تابستون مانند جهاده.
منم روزه رو گرفتم اما تا اين يك ماه تموم شد دهنم آسفالت شد. 4fvfcja

نمي دونم ماه رمضون چه جوره كه تعداد روزاش خيلي زياد ميشه! در حد يه سال ميشه! هر چي صبر مي كني مغرب نميشه!

فقط ياد افطارها به خير!
يادمه پارسال همين كه الله اكبر رو مي شنيدم دست به كار مي شدم! تا اين شكم رو به حد انفجار پر نمي كردم دست بردار نبودم!
[تصویر:  05_blue.png]
(1392 تير 15، 14:33)lucky boy نوشته است: آره قبول الان به این نتیجه رسیدم ... ولی بابا من همش تو فکرشم اصلا نمیتونم تمرکز کنم رو درسم 1276746pa51mbeg8j چیکار کنم !
من باید ارشد قبول شم یعنی تنها راه رسیدن بهش همینه اونم فقط و فقط با یه رتبه ی توپ ... ولی با این شرایطم جلو که نمیرم هیچ هر روز دارم نزول میکنم ....... نیاز عاطفی دارم Khansariha (56)

یه چی می گم 
من اون زمان یه دفترچه کوچولو داشتم کنار میزم هر موضوع غیر درسی رو کنارش می نوشتم و می نوشتم تو زمان استراحت بهش فک می کنم
شاید اهرا ساده باشه اما خیلی کارامده
ذهنت ناخودآگاه شرطی میشه!
فقط دفترچه دست کسی نیفته!من مامانم دفترچمو دید و با گذر یک سال هنوز موضوع بحثه!

خیلی زمینی شدیم!فک کنم در اثر کمبود خلبانه

مجتبییییییییییییییییییییی
تو رو خدا بیا

بچه ها حتما برید پیشواز رمضون خیلی عزیزه

خدایا لیاقتشو بهم بده
دروووووود303303


خسته نباشین دوستان
چه خبرا؟
بابا گروه بندی هم  که شد بیاین بگین چه وکنید.clapping
در مورد مشکل داداش لوکی بوی بنده در این باره بی تجربه هستم اصلا هم نمی دونم باید چیکار کرد1276746pa51mbeg8j
یه موقع هم من دچار این مشکل شدم باید همه با هم بهم کمک کنین چون من اصلااااا از این حرفا بلد نیستم.Kool
ولی خب مشکل خدمتت رو با یاد دادن پامرغی و کلاغ پر و سینه خیز میتونم تا حدودی حل کنم.42


خب خب
همه با هم

روحیه

عالیه:22:

روحیه

عالیه317

پییییییییییییییییش

فقط باید بدونی هر چی قسمت باشه همون میشه

آره دادا42


خب داداشا

اینجانب پاکم317317

وسوسه ای نبودهSmiley-face-cool-2

مشکلی نیست42


بدویید بیاین اعلام پاکیییییییییclapping


دوستان مراقب تنهایی باشین
از تنهایی بپرهیزید که ریشه ی وسوسه تنهاییه53258zu2qvp1d9v
جمیعا بزنین از کنج عزلت بیرونcheshmak


موفق باشین دوستان317
Khansariha (18)
[تصویر:  05_blue.png]
داداش لاکی بوی ...

به نظرم اگه فکر میکنی میتونی این غریزه رو کنترل کنی یه خورده صبر کن تا شرایطت بهتر شه...

واسه خوندن ارشد...امسال دولتی میخونی؟خب اگه بچه درس خون باشی بالاخره یه جا دولتی قبول میشی...

اما این چند ماه واسه اینکه هم از دست سربازی فرار کنی و هم بری یه دانشگاه مطلوب و هم به دختر ایده الت برسی ناچاری قید اهنگ و فکر و خیال بزنیcheshmak

این یه قانونه...واسه موفقیت سختی باید کشید...هم رشته ای خودم که دوستم بود اصلا استعداد بالایی نداشت...اما به خودش زحمت داد و رتبه ی 590 رشته الکترونیک اورد...پس میشه اما باید یه چند ماه از همه چی ببری و فکرتو بذاری واسه درس البته واسه ترک خ ا هم خیلی خوبه ادم سرگرم که بشه فراموشش میکنه...

تصور کن ارشد یه جا خوب قبول شده باشی...Khansariha (48)از دست خ ا خلاص شده باشیvarzeshو الان با دست پر میری خواستگاری کدبانو6چه میشه53258zu2qvp1d9v

داداش اینارو تصور کنی اگه واقعا هدفت واست ارزش داشته باشه میرسی بهشKhansariha (18)

این یه قانونهSmiley-face-cool-2(اولین بارم از این شکلک استفاده کردم...خوشم نمیاد حالت مغرورانه داره4fvfcja...این شکلک هم اولین باره استفاده میکنم اخه احساس میکنم خوشی زده زیر دلش17)
Smiley-face-cool-2Smiley-face-cool-2Smiley-face-cool-24fvfcja4fvfcja4fvfcja

پرواز برای نفسی که خدواندگار ترسیم کننده ی زندگی اش اورا به چالش کشانده است


 تقریبا میشود گفت غیر ممکن شده اشت...


سلام
خوبيد؟
دلم بسيار تنگ شده.
پاكم ولي اين دو روز سخت بود.
امسال يك جورايي اولين ماه رمضان منه. مي خوام خودم را پاك كنم زبان و گوش.
احساس مي كنم غريبه شدم.
الا ای پیر فرزانه مکن عیبم ز میخانه
بازم دروووووووووود




امشب دوستدارم امضام رو تغییر بدم

امضام رو اینجا تغییر می دم
می خوام با تمام دوستان با همدیگه بریم تو ماهه دیگه.
پاک و طاهر
می خوام جشن یکسال پاکیم رو ماه آینده با تمام رهروان بگیرم.
همه پاک  پاک.
یک سال تخته گاز.
می خوام این بیت شعر رو تا ماه دیگه بزارم تو امضام تا یادم بیوفته

تا یادم باشه که چی بودم و چی می خوام باشم.
تا یادم باشه که اگه بخوام می تونم همه چیز رو تغییر بدم.
تا یه نگاهی به پشت سرم بندازم و عرقم رو پاک کنم و زیر زبون بگم:
نه ایولا ببین چندتا منزل رو رد کردی خییلی کارت درسته.
تا یادم باشه که وقتی از دنیا سیلی می خورم بایستم تو روش و محکم صدام رو بندازم تو گلوم و به جای یه سیلی سه تا سیلی بهش بزنم.
تا یادم باشه تو جنگ دونسته و محکم میرن جلو و پشت سرشون رو هم نگاه نمی کنن.
تا یادم باشه که تو مشکلات باید پاها رو به زمین میخ کوب کرد نه این که فرار کرد یه گوشه و خزید گوشه ی تنهایی.
تا یادم باشه که من باید چرخ زیرین آسیاب باشم.
تا یادم باشه که من تو زندگی باید مثل یه بازی کن بیس بال باشم که هر لحظه منتظره تا زندگی رو به چالش بکشه و با نیروی عظیمش نه تنها نیروی مشکلات رو بگیره و خرد کنه بلکه اون رو به ژرفناها پرتاب کنه.
آره

آره
دیگه صبر جایز نیست.
باید کاری کرد.
شش ماه ترک کرده بودم که با همین چشمای خودم دیدم که گره های زندگیم یکی یکی داره باز میشه اونایی که خواب باز شدنش رو نمی دیدم.




پس یاران
بشتابید که ره مارو صدا میزنه.


می خوام این بیت شعر رو هر موقع که کم آوردم زیر لب زمزمه کنم.
می خوام بشه بیرق من تو راه تعالیم.
می خوام روی دلم حکش کنم تا هر موقع که صدای تپشش رو شنیدم یادم باشه که قلبم داره تک تک حرفهاش رو توی تک تک سلولهای بدنم تزریق می کنه.
اصلا می خوام بدمش دست ارادم
اون بهتر می دونه باهاش چیکار کنه.
اون میبره اون رو توی دوردست ترین آهنگری ها و توی بهترین کوره ها و با کارکشته ترین دستان اون رو تبدیل به بهترین و کار آمدترین سلاح ها می کنه.
شمشیری که توی دست هر کسی باشه زودا که صبح پیروزی طلوع کنه.




چرخ برهم زنم ار غیر مرادم گردد
                                     

  من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک
[تصویر:  05_blue.png]

موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان