امتیاز موضوع:
  • 18 رأی - میانگین امتیازات: 4.67
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

سلام 303
حال و احوال داداشا؟ Khansariha (18)
چه گرد و خاکی کردید اینجا... ای ول... 4fvfcja

داداش آزاد خوش برگشتی به گروه... 317Welcome (1)
اسم مبارک شما ضمیمه شد به گروه... Khansariha (18)
نگاهی اندازی، خواهی دید... 4fvfcja

ممنون از داداش علیرضا 53 داداش آرش 53 داداش همساده 53 و داداش رامتین 53 که به سئوالم در خصوص مسابقات جواب دادن...
دوست داشتم نظر شما رو در مورد مسابقات بدونم... Khansariha (18)

به نظر من، همون طور که از اسم مسابقه برمیاد، مسابقات صرفاً محلی برای ارزیابی هست...
من اگه همون آدم سابق باشم... با همون افکار... و با همون اعمال... مسابقات برای من کار خاصی انجام نمیده...
مسابقه زمانی برام کارساز میشه که من برم رو خودم کار کنم، بعد تو مسابقه خودم رو محک بزنم...1

ببینم مشکلم جداست... مشکلم رو رفع کنم... و دوباره محک بزنم...
نقاط ضعف و قوتم رو شناسایی کنم... و دوباره محک بزنم...
و این روند اصلاحی رو ادامه بدم تا زمانی که به نتیجه ی مطلوب برسم... 
به نظرم اگه روشی جز این از مسابقات استفاده بشه، نتیجه ی لازم رو نخواهد داشت...
و ترکی هم اگه حاصل بشه، پایدار و موندگار نخواهد بود... 53258zu2qvp1d9v

و
داداشا این جا حرفای خیلی قشنگی زدن...
شخصا بسی استفاده بردم... ممنونم از همگی... Khansariha (8)

(1393 خرداد 20، 22:01)حمید خان نوشته است: باید یه تغییر بزرگ کرد
داداش حمید عزیزم... Khansariha (18)
با حرف های خوب بچه ها... حرف زدن من به نظرم کاملا بیهوده است! 53258zu2qvp1d9v
فقط باز هم می خواستم بگم چیزی به نام «تغییر بزرگ» یک شبه به وجود نمیاد...
تغییر زمانی به وجود میاد که به تدریج و با دید اصلاحی باشه...
(1393 خرداد 15، 14:32)armin100 نوشته است: تغییر کردن ساده است... فقط باید به تدریج باشه و با دید اصلاحی...
برا خودت زمان بذار... یک ماه به خودت وقت بده... ذره ذره رو تمام مواردی که مشکل داری کار کن...
دید اصلاحی یعنی اگه مشکلت کنترل کردن ذهنته... تا دیروز کلا مشکل داشتی... امروز شد 4 تا از 5 تا... این پیشرفتت رو ببینی...
اگه مشکلت کنترل کردن نگات بود... تا دیروز کلا مشکل داشتی... امروز شد 4 تا از 5 تا... این پیشرفتت رو ببینی...
اگه مشکلت قضا شدن نمازهات بود... تا دیروز کلا مشکل داشتی... امروز فقط یکیش اول وقت نبود یا قضا شد... این پیشرفتت رو ببینی...
اگه تا دیروز لغزش های روزانه داشتی... الان شده بعد از 4 روز... این پیشرفتت رو ببینی...


حالا تو واقعا این پیشرفتت رو دیدی؟ یا با اولین لغزش یهو می زنی زیر همه چیز و تمام!؟ 53258zu2qvp1d9v

داداش از نظر من خیلی هم کارت درسته...
می دونم تو چه شرایطی هستی... اما مرد میدون باش و کم نیار...
رو خودت و هر جایی که فکر می کنی مشکل داری کار کن... اون اعتماد به نفسه هم خیلی زود برمی گرده...Khansariha (18)

(1393 خرداد 20، 16:07)رامتین نوشته است: میگم انجام این لعنتی سه بار در یک روز واقعا آدم رو می کشه ها.
این رامتین واقعی نیست ها... Khansariha (18)
منتظریم زود، تند، سریع از این وضعیت خارج شی... clapping


(1393 خرداد 22، 2:13)sword.u.a.c نوشته است: امشب دلم گرفته بود
رفتم سی و سه پل با دوچرخه
.
.
.
ولی تا حالا کسی براش اتفاق افتاده؟ چی کار کرده
کارت بی نظیر بوده داداش...Khansariha (18)
لحظه ای که احساس کردی می تونی به یکی کمک کنی، در نقش یک انسان دلسوز پاپیش گذاشتی...
و همون لحظه ای که احساس خطر کردی، در نقش یک انسان باعقل و خوش فکر پاتو پس کشیدی...
مرحبا به تو داداش... واقعا کارت عالی بود... 41

و تجربه دارم من... 
اما الان حس گفتنش نیست... 22
خواهم گفت براتون... 53258zu2qvp1d9v
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

 سپاس شده توسط
(1393 خرداد 22، 2:13)sword.u.a.c نوشته است: امشب دلم گرفته بود
رفتم سی و سه پل با دوچرخه
سلام به همگی303
سلام دادا حسامKhansariha (18)
حالا بعد کلی مدت که رفتی بیرون اونم با دوچرخه نمی خواد فکرت رو درگیر کنی از اینا زیادن داداKool
شاید که نه حتما یه چیزیش بوده:smily man:
حرص نخور حالا که گذشته303
[تصویر:  05_blue.png]
(1393 خرداد 22، 2:13)sword.u.a.c نوشته است: شما جا من بودید چی کار میکردید1276746pa51mbeg8j
شاید یکم اینی که تعریف کردم خنده دار به نظر برسه1276746pa51mbeg8j
ولی تا حالا کسی براش اتفاق افتاده؟ چی کار کرده
مرسی حسام جون که این موضوع رو برامون تعریف کردی... Khansariha (8)
نه تنها خنده دار نبود؛ بلکه بسیار هم آموزنده بود... Smiley-face-thumb
و چقدر کار تو زیبا بود... در نقش یک مؤمن حقیقی... 1
همون جایی که بتونه، به هم نوعش کمک می کنه... و همون جا که احساس خطر می کنه، درایت به خرج میده و خودش رو دور می کنه... Khansariha (48)
عالی... 41




اول دبیرستان بودم من...
اما نه شبیه به یه پسر اول دبیرستانی...
با عقلی به مراتب کوچک تر...
چیزی در حد یک بچه ی ابتدایی... 53258zu2qvp1d9v


یه روز مثل همیشه با تاکسی می خواستم برگردم خونه...
موقع سوار شدن، یه مرد جوون نافرمی نشست کنارم... و چسبید بهم... 22
خیلی قیافه ی بدی داشت... کم کم شروع کرد با من ور رفتن... 22
و من نادان هم گذاشتم هر کار خواست کرد... 22


موقعی که خواستم سر کوچه مون پیاده شم، نذاشت پیاده شم... و مجبورم کرد تا ته مسیر باهاش برم... 22
آخرش هم که پیاده شدیم دستم رو به زور گرفت که... 13
و اینجا بود که من از نقش «ماست» بودن خارج شدم و دستم رو کشیدم... 53258zu2qvp1d9v
گفت اگه اذیتی، بیا بریم خونتون... زده بود به سرش.... 22


تا اینکه بالاخره با کلی رعب و وحشت هر جوری بود، یه لحظه حواسش رو پرت کردم...
فلنگ رو بستم و دویدم...
تا خود خونه رو عین دیوونه های از قفس پریده دویدم... 53258zu2qvp1d9v


و
یک بار دیگه هم همین چند سال پیش بود... رفته بودم کتاب فروشی...
یه کتاب می خواستم... اما پولش رو اون موقع نداشتم...
فروشنده یه مرد 40 ساله بود...
گفت شمارت رو بده... که بهت خبر بدم...
اگه تموم شد، دیگه زحمت نکشی بیای...
منتظر شی تا دوباره کتاب رو بیارم... بعدش بیای!
گفتم باشه... و بهش دادم شماره مو...

تا اینکه اس ام اس داد...
دوست داری با هم دوست بشیم؟ 22
می خوای بیای همدیگه رو ببینیم؟ 22
البته داداشت رو نیاری ها... خودت تنها بیا... 22
بعدشم برام شروع کرد به جوک فرستادن... اونم چه جوکایی! 22

مشخصا احساس کردم که مشکل داره طرف... و منم کلا دیگه بهش هیچ جوابی ندادم...
تا یه چند سالی هم اون کتاب فروشی سر نزدم... 53258zu2qvp1d9v

تو این جور موارد باید قاطع بود... قاطع قاطع...
از هیچی هم نترسید... 
لازم شد، داد و هوار هم بکشید...
همون لحظه ای که درصد ناچیزی احساس کردید، ممکنه شخص مشکل دار باشه... خودتون رو جدا کنید... 53258zu2qvp1d9v
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

 سپاس شده توسط
سلام 303

آقا راستی امروز عیده ها... 317
عیدتون مبارک همگی... Khansariha (8)

بیاین یکم حرف های خوب خوب بزنیم... 128fs318181
از گل و درخت و باغ و سنبل بگیم... 4fvfcja

راستی...
یادتونه که لیست پاکی تا نیمه شعبان داشتیم؟ varzesh
بیاید بگید چطور بود حال و احوال؟ 
چقدرش سربالایی بود و چقدر سرازیری؟ Khansariha (18)

من که اولاش به مقادیری مشکل خوردم... و سخت گذشت... 53258zu2qvp1d9v
اما بعدش عالی طی شد... دیگه نفهمیدم چی بود چی شد... 4fvfcja
و به حمدالله کلش رو پـــــــــــــــــاک بودم... Khansariha (48)


«پاکی تا نیمه شعبان»
[تصویر:  432022s1vheyatjs.gif] 
1) همساده 53
2) مرد مجاهد 53
3) مهدی 68 53
4) علیرضا 68 53
5) میلاد+ 53
6) آرمین 100 53
7) حمید خان 53
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

عیدو به همه دوستای گلم تبریک میکم.انشالا هرچی از خدا میخواین بهش برسینKhansariha (18)
اگر خداوند تو را به لبه پرتگاهی برد به او اعتماد کن یا به تو پرواز یاد می دهد یا تو را از پشت می گیرد
درود بر همگی.

برادران و داداش های خوبم خواسته بودن که از فکر دیگران استفاده کنیم.

دلیل شکست های من خودم هستم.

فکرم هست.

طرز تفکرم هست.

اعتقادات متزلزلم هست.

بی تمایلی نسبت به رفتن به راه خوب هست.

بی تمایلی نسبت به خوب بودن هست.

بی تمایلی نسبت به خدا و عبادت او هست. (که این هم خودش داستانی به اندازه ی هزار و یک شب دارد.)

و

مهم تر از همه: خستگی از خودم هست.

خسته ام از خودم.

شاید مدت ها پیش اگر از من می پرسیدید که منفور ترین چیز در دنیا در نظر تو چیست؟

پاسخ هایی چون: گناه، خ.ا، شیطان و از این جواب های کلیشه ای می بود.

اما امروز یک کلام است: خودم.



چند سایت خارجی در مورد روانشناسی پیدا کردم که مقالات بسیار مفید و به نظرم مناسب برای شرایط من داره.

می خوام وقت بذارم بخونم. وقت هست ولی حوصلش نیست.

مثلا مباحثی چون Emotion control رو باید حتما بخونم. چون که نمی تونم خشم یا ناراحتیم رو کنترل کنم و این مبحث دقیقا به همین موضوع می پردازه.

وقتم رو هرروز به بطالت می گذرونم.

از موقع تموم شدن امتحانا تا الان هیچ کاری نکردم. همین طور الکی وقت تلف کردم.

شایدم یکی از دلایل شکستام همین بیکاری باشه.

یکی دیگشم حتما کنترل نکردن احساسات هست.

وقتی ناراحتم همش دوست دارم با خ.ا از خودم انتقام بگیرم.



یه سایتی هم بهش برخوردم که یک توضیح و دستورالعمل کامل برای ترک خ.ا نوشته بود. هم از نظر زیستی و هم از نظر روحی و روانی.

اگه دوستان خواستن می تونم خلاصه ای از چیزایی که در اون مقالات بود رو براشون تهیه کنم. [البته اگه تاحالا کسی در کانون نذاشته.)

من که کمیش رو خوندم به نظرم خیلی خوب و موثر میومد.

مثلا درمورد اراده و نحوه ی افزایشش توضیح داده بود.



از وضعیت پاکی:

امروز تا این لحظه پاک بودم.

دیروز یک شکست.

دو روز پیش (روز بعد از اون تریپل شکست) هم پاک.

روز قبلش هم که اون تریپل شکست رو داشتیم.



فکر می کنم بیش از حد بر فراز منبر سخن رانده ام. خب. این منبر رو به شما می سپاریم.

فعلا بای...
[تصویر:  05_blue.png]
سلام
آرش جون مخلصیم... 303

مرد مجاهد عزیز...
آخرش رو اون قدر عالی رفتی جلو...
که فتبارک الله احسن الخالقین... 317
همیشه خوب و پاک باشی داداش... Khansariha (18)

رامتین جان یه تاپیک داریم در حد بنز... 4fvfcja
در مورد دوست داشتن خودمون...
خوندیش آیا؟ 53258zu2qvp1d9v


و مقاله داریم تو کانون...
اما اگه لطف کردی و یه خلاصه از اون چیزی که گفتی برامون بذاری، کلی ممنونت میشیم... Khansariha (8)
من که از یاد گرفتن چیزهای جدید و خوب خسته نمیشم... 1

و یه سری صحبتای دیگه هم کردی...
که من الان نمی دونم چی بگم... تف تو ریا... نزدیک اذانه باید برم...  1276746pa51mbeg8j
بعداً دوباره می حرفم... 42
مواظب خودت باش... Khansariha (18)
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

سلام Khansariha (8)
عیدتون مبارک داداشای گلمclappingclappingclapping
شکر خدا تو این بودم عهد نامه پاک بودمstudsmattastudsmatta
[تصویر:  u0o_%D9%BE%D8%A7%DA%A9%D8%A7%D9%86_%D9%8...D9%842.jpg]
[img=0x0]http://www.ktark.com/05_blue.png[/img]
سلام.
عیدتون مبارک.
خب. اینم چیزی که گفته بودم و به گفته ی آرمین گذاشتیم.
از اون جایی که بیکار بودم این که آرمین گفت خلاصه ای از اینا رو بذار بالاخره منو به کاری مشغول کرد.
چیزی که در زیر میاد بخشی از همون مقالاتی هست که گفتم. اگه استقبال شد ادامش رو هم میذارم.
توجه داشته باشید که اگه من این قدر نوشتم چهل-پنجاه درصدش رو نیاوردم و این متنی کاملا خلاصه شده هست.
وگرنه از وقت و حوصله ی من و شما خارج بود. هم نوشتنش توسط من و هم خوندنش توسط شما.
باقیش رو واقعیتش حوصلم نشد بنویسم. گفتم ببینم چه قدر دوستان با اینا موافقن.
امیدوارم که مفید واقع بشه.



خیلیا می خوان بدونن که چه طور خ.ا رو ترک کنن. شاید شما هم به همین دلیل این رو می خونین تا خ.ا رو ترک کنین و از این اعتیاد رهایی یابید.
آیا خ.ا سالم است؟ علم میگه نه.
برای ترک خ.ا یا هر عادت بد دیگه ای شما به تمرین خودداری نیاز دارین. همچون دویدن، دوچرخه سواری و... خودداری هم نیاز به انرژی داره. نیاز به قدرت داره. این قدرت رو قدرت اراده می نامند.
اگه میزان اراده بیشتر از میزان تمایل به خ.ا کردن باشه به راحتی می تونید از این کار خودداری کنید.
ولی متاسفانه بیشتر ما این مقداره اراده رو نداریم.
ناامید نشید. خبر فوق العاده ای براتون دارم. در چند سال گذشته پیشرفت های علمی باورنکردنی در زمینه ی کنترل نفس و افزایش اراده شده. با پیروی از اصولی که از نتایج این تحقیقات به وجود اومده شما می تونید اراده ی خودتونو افزایش بدید.
در زیر به اصولی می پردازیم که به شما کمک می کنه که کنترل نفس رو به دست بیارید

کِلی مک گونگال نویسنده ی کتاب The Willpower Instinct در مصاحبه اش با رادیوی cbc بیان می کند که موثرترین عادت برای افزایش اراده خواب کافی است.
عملیات شیمیایی شگفت انگیزی هنگامی که خورشید غروب می کند در بدن شروع می شود به همین دلیل بدن تشخیص می دهد که باید بخوابید.
شب ها زود بخوابید اگه اراده ای قوی می خواهید.

قند کافی درروز مصرف کنید. تعداد زیادی سلول در بدن وجود دارند که همگی با گلوکز به کار خود ادامه می دهند.
یافته های تحقیقات که توسط رُی اف. بویمیستر و دیگران منتشر شده است نشان می دهد که قدرت اراده ی شما را گلوکز تجدید نیرو می کند. برای اراده ی قوی تر شما باید کربوهیدرات زیادی بخورید. بهترین منابع کربوهیدرات میوه های رسیده و تازه، سبزی ها و غلات هستند.

ماشین اراده ی شما به وسیله ی قشر جلوی مغزتون به کار میفته. تحقیقات نشون میده که خوردن رژیم غذایی که بیشتر از گیاهان باشه توانایی شما برای کنترل نفس و اراده رو افزایش میده. به همین خاطر نباید تعجب کنید که چرا میوه، سبزی و غلات بهترین مواد غذایی برای کارکرد مغز ارائه میدن.
من با خوردن گوشت و سیب زمینی سرخ شده و نوشیدنی غیر الکلی بزرگ شدم. الان من بیشتر میوه، سبزی، غلات، آب و آب میوه ی تازه می خورم. چرا؟ چون نتایج بهتری برام داره.
دوست من، یادت باشه که تو چیزی هستی که می خوری.

آب دوست شماست. همیشه آب بنوشید. عادت کنید که صبح زود که از خواب بلند میشید حتما آب بنوشید.
اگه صبر کنید که تشنه بشید بیش از حد صبر کرده اید.

(در این جا درباره ی ورزش صحبت شده بود که من کلا حذف کردم. چون بیشتر ما این مسئله رو می دونیم.)

برای سال ها من می خواستم بدونم چه طور خ.ا رو ترک کنم و اعتیاد به پ.و.ر.ن رو کنار بذارم ولی نمی تونستم به جواب برسم. کتاب های زیادی خوندم، وبسایت ها رو گشتم، ویدیوهای زیادی رو دیدم. من سوال پرسیدم با این که شرم آور بود برام.
اما چیزی که بیشتر کمکم کرد این بود: تحقیق، امتحان، دور انداختن. (منظور اینه که به دنبال روش ها می گشتم، امتحانشون می کردم و اگه به درد نمی خوردن اونا رو دور مینداختم.)
من اطلاعات در دسترسم رو جستجو می کردم. اطلاعات به دست اومده رو با اجرا کردنشون در زندگیم امتحان می کردم. اگه کمک می کردن نگهشون می داشتم. اگه بهبودی نبود دورشون مینداختم.
من نمی خوام شما هم مثه من سال ها به دنبال مطالعه و تحقیق برید. پس این لیستی از مطالعاتی هست که لازمه داشته باشید:
(در این جا لیستی از کتاب هایی نوشته شده توسط چند دانشمند و پزشک بود که من دیگه لیست این کتابا رو نیاوردم. اگه خواستین بگید تا بذارم.)

چرا مردم به تعطیلات میرن؟ به همون دلیلی که مردم به تعطیلات میرن شما هم باید بدنتونو با روزه گرفتن به تعطیلات بفرستید. چه مدته که شما به خوردن مشغولید؟ از بچگی؟ (برای ما مسلمونا از پارسال) خب. بهتره که یه استراحت بهش بدید. روزه زمانی به بدن برای استراحت و درمان خودش میده. روزه معمولا برای بیشتر اعتیادها توصیه میشه. بهترین سود روزه اینه که باعث میشه شما بعدا از خوردن غذاهای طبیعی لذت ببرید.
وقتی من مصرف مواد مخدر و الکل و غذاهای بنجل رو ترک کردم از پاپایا (عنب هندی) متنفر بودم. فکر می کردم بدمزه ترین میوه بود. بعد از مدتی روزه شروع کردم به علاقه مند شدن به میوه ی تازه، الان من عاشق پاپایا هستم.
معمولا یک تا چند روز در ماه روزه می گیرم. البته از اون جایی که پلیس روزه نیست که منو دید بزنه بعضی ماه ها هم ممکنه روزه نگیرم.

در دوره ی نوجوانی من از مواد مخدر و الکل استفاده می کردم. همیشه با پلیس مشکل داشتم. به هر مدرسه ای که می رفتم منو بیرون مینداختن. تحدید کرده بودم که پدر و مادرم رو بکُشم. هر لحظه من هیچی به جز خشم، تنفر و میل شدید برای ارتکاب خودکشی احساس نمی کردم.
یه روز یکی از همسایه ها اومد پیشم و یه کتاب مقدس بهم داد. چون من در مدرسه ای نبودم، نشستم و شروع کردم به خوندن. وقتی دیدم که خدا به دعاها پاسخ میده فکر کردم منم دعا کنم.
پس گفتم «ای عیسی، کمکم کن.» از اون لحظه من احساس آرامش و نشاطی بهم دست داد. (ادامش در مورد داستانی راجع به عیسی مسیح هست که من دیگه نمیذارم.)
وقتی من این داستان رو خوندم (داستانی در انجیل) متوجه شدم که دلیل خوبی دارم که آدم خوبی بشم به منظور کمک به دیگران.
چه کاری می تونیم تو این زندگی کنیم؟ بشینیم و خ.ا کنیم؟
من می دونم خدا وجود داره چون او به دعای مردم خالصی که تشنه ی حقیقتن پاسخ میده.

نتیجه ی جنگ هر کس باخته. چرا؟ چون شما نمی تونید قوانین علم فیزیولوژی رو خنثی کنید، قوانینی که بدن شما به وسیله ی اونا به کارش ادامه میده. مثل اینه که شما آب بخورید و با احساس ادرار بجنگید. این فکر خوبی نیست.
اگه شما اون کتابا رو گرفته باشید و تحقیقتونو درمورد اراده شروع کرده باشید، شما خواهید خوند که مطالعات نشون میده که مقاومت در برابر چیزی باعث تموم شدن گلوکز و درنتیجه عدم اراده ی شما میشه.
اراده محدوده و عرضه ی نامحدود هم نداریم، وگرنه الان ما مشکل کنترل نفس رو نداشتیم.
اگه شما با خ.ا بجنگید همه ی انرژی خودتونو سوزوندید و چیزی در چنته ندارید.
به جاش از انرژیتون برای به کارگیری عادت های خوب در زندگی که اراده می سازه استفاده کنید مثل: زود خوابیدن، ورزش، مصرف کالری کافی از رژیمی گیاهی، نوشیدن آب، یادداشت برداری، مثبت اندیشی.
وقتی شما با خ.ا می جنگید باید بهش توجه کنید و هرچی هم که بهش توجه کنید تسلطی برروی شما داره.

. . .



بعد از خوندن اینا من متوجه چند اشتباه که در مسیر ترک انجام میدادم شدم.
نمونش همون زود خوابیدن که من خودمو بکُشم کمتر از ۱۲ به رختخواب نمیرم!!!
[تصویر:  05_blue.png]
 سپاس شده توسط
سلام

سه ماه از سال 93 هم رفت ولی همچنان مشکل ما پابرجاست


کنترل از دستم خارج شده
باور کنید برخی حیوانات از من نوعی بهترن و اینقدر ارضا نمیشن که من یکی ارضا میشم

از چپ و راست دارم تحریک میشم و فقط یه فرصت چند ثانیه ای لازمه تا خ ا کنم...1276746pa51mbeg8j
[تصویر:  %D8%AD%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%DA%86%D8%B1%D8...7-6-62.gif]
ورزش دشمن خـ . ا

« اگر لذتِ تَرک لذتِ را بدانی/ دگر لذتِ نفس را، لذت نخوانی»
نقل قول: سلام

سه ماه از سال 93 هم رفت ولی همچنان مشکل ما پابرجاست


کنترل از دستم خارج شده
باور کنید برخی حیوانات از من نوعی بهترن و اینقدر ارضا نمیشن که من یکی ارضا میشم

از چپ و راست دارم تحریک میشم و فقط یه فرصت چند ثانیه ای لازمه تا خ ا کنم...[تصویر:  l.gif]
سلام

باید عوامل شکستو پیدا کنیم . باید ببینیم علت شکستمون چی بوده . تنهایی ، وضعیت روحی نامناسب و . . .

و واسه حلشون برنامه بچینیم . باید گزینه های زیادی برای هر مشکل پیدا کنیم .

خودمون باید این مشکلو حل کنیم . هیچ معجزه ای اتفاق نمی افته .

باید یه برنامه دقیق بچینیم . و تو برنامه مون همه چیزو پیش بینی کنیم . همه چیز . حتی شکست ، حتی ناامیدی ، حتی شکست های پی در پی.

مثلاً : اکثر شکستای من وقتیه که بی انگیزه میشم . پس باید یه برنامه واسه تقویت انگیزه بچینم . هر دو سه روز یه بار دلایلم واسه ترک رو دوباره مرور کنم . نتایجی که با ترک به دست میارم رو به خودم یادآوری کنم . آسیب هایی که این کار به زندگیم میزنه رو به خودم یادآوری کنم و . . .


با ناامید شدن چیزی درست نمیشه . باید تلاش کنیم واسه حل مشکلمون . کسی غیر از خودمون نمیتونه این مشکلو حل کنه .

موفق باشی .
.No matter how you feel . Get up , dress up , show up and never give up


[تصویر:  05_blue.png]
هیچ جا نمیریم همینجا هستیم

ما منتظر نور گیو آپ هستیم

من راننده ام حبیب هم شوفر 4chsmu1
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


خب اگه فضولی نیست میتونم بپرسم دلیل کات کردنتو؟

و وقتی که میخوای کات کنی از ته دلته؟همراه با قاطعیت و اطمینان توی درست بودنشه؟

اگه اره چرا پس برات مهم که زنگ میزنه یا نه؟
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


خب میشه همینجا دلایل عقلیتو بگی برای کات کردن؟

اگه واقعا به این نتیجه برسی که باید کات بشه

سیم کارت عوض کردن یکی از بهترین کار ها هست

یادمه همساده عزیز تجربیات خیلی خوبی درین زمینه داشت

امیدوارم که اینجارو بخونه و بیاد نظراتشو بگه

این تجربیات همساده عزیز هست

(1393 خرداد 7، 9:14)همساده نوشته است: اینو نوشتم هم تعهد بشه واسه خودم که عمل کنم بهش هم اینکه شاید به درد یکی خورد هرچند دیگه دوست ندارم از بیماریم حرف بزنم زیاد ولی خوب من به اینجا مدیونم303
دیروز خواب بودم یهو گوشیم زنگ خورد یکی بود که باهاش کات کرده بودم؛گفت بیا بریم بیرون و کوه و از این حرفا منم گفتم نه نمیام درس دارم...از اون اصرار از منم انکار...تا اینکه با گریه گوشی رو قطع کرد... الان تو گوگل تاک اینا رو نوشته:

نامردترين فردي که تو زندگيم اومد تو بودي‎
الهي بري و هيچوقت ديگه رد و نشوني ازت تو زندگيم نباشه‎
دلم ميخواد ازت متنفر باشم‎
ازت متنفرم‎
ازتتتت متتتتنفررررررررم‎ازززززززززت متتتتتتتنفرم‎
..................
دلم ميخواد يه روز يکي باهات همين کارارو بکنه‎
تو نامردي کردي در حقم‎
بد کردي در حقم
زندگيت خرااب ميشه ... شک نکن‎
دل ادما رو شکستن جواب داره‎
بي جواب نميمونم‎
تو دل يک دل شکسته رو شکستي
‎چرااخه




خوب این اولین بار نبود یکی این حرفا رو بهم میزد دفعات قبلی یا اینقدر بهم میریختم که تا چند وقت باعث میشد مکرر خ.ا کنم یا اینکه واسه به دست اوردن دل طرف از اعتقاداتم میگذشتم و یه اشتباه رو دوباره تکرار میکردم و باز هم گناه...
ولی راهنمام باعث شد حالم عوض بشه:
گفت اگه تو یکی رو وابسته کردی اگه دوست شدی باهاش بخاطر بیماریت بوده و اگه الانم میخوای دوباره برگردی سمتش تا عذاب وجدان نداشته باشی اینم دستور بیماریته نه مغز و قلبت (واقعا راست میگفت من بیماری جنسیم مجبورم میکرد برم پیشنهاد رفاقت بدم و بخوام با دختر رابطه داشته باشم از هر روشی وارد میشدم)
گفتم حالا باید چکار کنم از دلش در بیاد؟
گفت تو یه بیماری تو تا وقتی مشکلت حل نشده باید بدونی مثه یه فرد ضد جامعه هستی یعنی بهترین کمک به جنس مخالف جامعه و به همین فرد اینه که ازش دور بشی این بزرگترین خدمتیه که میتونی بهش کنی چون تو نمیتونی چیزی رو درست کنی و بهش آسیب بیشتری میزنی...
بهم گفت واسه هر کس که همراهت لغزش کرده نخواین کاری کنید جز دعا...
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)


خب ممنون میشم تجربیات همساده عزیز رو درین باره بخونی

مطمئن باش خواه یا ناخواه روی تو اثر منفی هم میذاره توی ترکت

و بدتر از همه اینکه ممکنه وابستگی بیاره برای جفتتون که برای دخترا این سخت تره

عقل حجن نهان ما هست

از نظر من نگاه بنداز ببین این رابطه وقتی شروع شد به چه دلیل و بهونه ای بود؟

نیتت چی بود؟

دوستی؟ پر کردن وقت؟ رفع نیاز به جنس مخالف؟ ازدواج؟
Khansariha (121) آثار هنری به دو دلیل ارزشمندند، اول اینکه توسط استادان به وجود آمده اند. دوم اینکه تعدادشان کم است .شما گنج پر ارزشی هستید، زیرا توسط بزرگترین استاد خلق شده اید و فقط یکی هستید. Khansariha (121)



موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع / نویسنده
آخرین ارسال


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 3 مهمان