1393 خرداد 22، 17:39
ویرایش شده
حال و احوال داداشا؟
چه گرد و خاکی کردید اینجا... ای ول...
داداش آزاد خوش برگشتی به گروه...
اسم مبارک شما ضمیمه شد به گروه...
نگاهی اندازی، خواهی دید...
ممنون از داداش علیرضا داداش آرش داداش همساده و داداش رامتین که به سئوالم در خصوص مسابقات جواب دادن...
دوست داشتم نظر شما رو در مورد مسابقات بدونم...
به نظر من، همون طور که از اسم مسابقه برمیاد، مسابقات صرفاً محلی برای ارزیابی هست...
من اگه همون آدم سابق باشم... با همون افکار... و با همون اعمال... مسابقات برای من کار خاصی انجام نمیده...
مسابقه زمانی برام کارساز میشه که من برم رو خودم کار کنم، بعد تو مسابقه خودم رو محک بزنم...
ببینم مشکلم جداست... مشکلم رو رفع کنم... و دوباره محک بزنم...
نقاط ضعف و قوتم رو شناسایی کنم... و دوباره محک بزنم...
و این روند اصلاحی رو ادامه بدم تا زمانی که به نتیجه ی مطلوب برسم...
به نظرم اگه روشی جز این از مسابقات استفاده بشه، نتیجه ی لازم رو نخواهد داشت...
و ترکی هم اگه حاصل بشه، پایدار و موندگار نخواهد بود...
و
داداشا این جا حرفای خیلی قشنگی زدن...
شخصا بسی استفاده بردم... ممنونم از همگی...
(1393 خرداد 20، 22:01)حمید خان نوشته است: باید یه تغییر بزرگ کردداداش حمید عزیزم...
با حرف های خوب بچه ها... حرف زدن من به نظرم کاملا بیهوده است!
فقط باز هم می خواستم بگم چیزی به نام «تغییر بزرگ» یک شبه به وجود نمیاد...
تغییر زمانی به وجود میاد که به تدریج و با دید اصلاحی باشه...
(1393 خرداد 15، 14:32)armin100 نوشته است: تغییر کردن ساده است... فقط باید به تدریج باشه و با دید اصلاحی...دید اصلاحی یعنی اگه مشکلت کنترل کردن ذهنته... تا دیروز کلا مشکل داشتی... امروز شد 4 تا از 5 تا... این پیشرفتت رو ببینی...
برا خودت زمان بذار... یک ماه به خودت وقت بده... ذره ذره رو تمام مواردی که مشکل داری کار کن...
اگه مشکلت کنترل کردن نگات بود... تا دیروز کلا مشکل داشتی... امروز شد 4 تا از 5 تا... این پیشرفتت رو ببینی...
اگه مشکلت قضا شدن نمازهات بود... تا دیروز کلا مشکل داشتی... امروز فقط یکیش اول وقت نبود یا قضا شد... این پیشرفتت رو ببینی...
اگه تا دیروز لغزش های روزانه داشتی... الان شده بعد از 4 روز... این پیشرفتت رو ببینی...
حالا تو واقعا این پیشرفتت رو دیدی؟ یا با اولین لغزش یهو می زنی زیر همه چیز و تمام!؟
داداش از نظر من خیلی هم کارت درسته...
می دونم تو چه شرایطی هستی... اما مرد میدون باش و کم نیار...
رو خودت و هر جایی که فکر می کنی مشکل داری کار کن... اون اعتماد به نفسه هم خیلی زود برمی گرده...
(1393 خرداد 20، 16:07)رامتین نوشته است: میگم انجام این لعنتی سه بار در یک روز واقعا آدم رو می کشه ها.این رامتین واقعی نیست ها...
منتظریم زود، تند، سریع از این وضعیت خارج شی...
(1393 خرداد 22، 2:13)sword.u.a.c نوشته است: امشب دلم گرفته بودکارت بی نظیر بوده داداش...
رفتم سی و سه پل با دوچرخه
.
.
.
ولی تا حالا کسی براش اتفاق افتاده؟ چی کار کرده
لحظه ای که احساس کردی می تونی به یکی کمک کنی، در نقش یک انسان دلسوز پاپیش گذاشتی...
و همون لحظه ای که احساس خطر کردی، در نقش یک انسان باعقل و خوش فکر پاتو پس کشیدی...
مرحبا به تو داداش... واقعا کارت عالی بود...
و تجربه دارم من...
اما الان حس گفتنش نیست...
خواهم گفت براتون...