آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

**مُحب** · 1393 تير 26، 12:47

ذیشب شب‌عجیبی بود برام
متوجه شدم اضن من دنبال پاکی نیستم شاید.
شاید دنبال خد فریبیما ً
خیلی سخته وسط سودوکو بفهمی ۱خونه های اول‌رو اشتباه گذاشتی.
انگار دونده ای هسم که باید برا اخر شدن بدوه.
حالا می تونم حال حمیدرو بفهمم که یواش یواش رفت.
دارم زیر خ ا نفس نفس می زنم‌ امروزم شکستم

راستش بعد سه و نیم سال تو کانون ‌ه‍باید برگردم یا بیخیال شم یا از صفر‌شروع کنم
شایدم اشتباه نمی کردم.
سر در گممم

**LambOfGod** · 1393 تير 26، 15:54

سلام

نمیخوام سرتونو درد بیارم ولی من تو این ضمینه( خویش ارضایی ) همه ی مراحل رو پشت سرگذاشتم .هیچ راهی هم برای درمانم یافت نشد از روانشناسی بگیرید تا هیپنوتراپی و دارو درمانی و..............

تنها راه نجاتم راهی ست جز این ک هیچ گونه هورمونی در بدنم ترشح نشه . راه شم میدونم اما هیچ کسی باهام همکاری نمیکنه تو این ضمینه

چندتا دکتر(روانشناس + اورولوژ ) هم تایید کردنم ولی کاری هم از دست اونا ساخته نیست برای انجام اینکار: (

واقعا نمیدونم چه کار کنم :( اونقدی مبتلام ب این موضوع ک حتی با ستون فقراتمم خداحافضی کردم اونقدر وضعم خراب بود و هست ک معافم کردن

زنده بودنم هم بره خودم ضررـــــــه هم بره خانواده هم بره جامعه و.................

حالا اومدیم نظر شما دوستان رو جویا بشیم اگه راهی یافت نشد بره سومین بار میریم سمت خودکشی هیچ اشکالی هم نداره

**Lucky bOy** · 1393 تير 26، 16:58

سلام بچه های خوبین
قبول باشه نماز روزه هاتون Khansariha (8)

ماشالله اینقدر قشنگ جواب هم دیگه رو میدین
و واقعا محو حرفاتون میشم...

هممون یه جورایی با این
بیماری داریم دست و پنجه نرم میکنیم
ترکش خیلی تو شخصیت ما اعتماد بنفسمون
واسه قرار گرفتن تو موقعیت ها و مشکلات مهم تر
تاثیر میزاره ، ولی خب همه چی نیس که این موضوع
فدای چیزای مهمتر و والاتر بشه...
خب ما انسانیم مثل میلیون انسانی که قبل از ما بودن
و رفتن و همه مختار بودن و انتخاب هایی کردن هر چند
خوب یا بد ولی همه رفتن... شاید نقطه مشترک همه ی ما
اینه که فرصتی بهمون دادن که چند صباحی باشیم و
نسبت به انتخاب هامون تشویق و یا مجازات بشیم...
باید به این دید برسیم که وجود ما اینکه ماهیتی که الان
درش قرار گرفتیم یه لطف بوده تو انتخاب شدی به عنوان
یکی از اشرف المخلوقین ، حتما یه چیزی یه نوری در وجودمون
بوده که سنگ نشدیم حیوان شدیم گیاه نشدیم یه چیزی داشتیم
که انتخاب شدیم که باشیم و اختیار دار شدیم برای تجربه ی این زندگی
خ.ا فقط یه مشکل کوچیکه توی این همه مشکل بزرگ
هدف زندگی ترک خ.ا فقط ! این همه نعمت این همه آفریدن کوه ها آسمان ها
اقیانوس ها فقط واسه اینه ! من فک میکنم باید یکم بازتر به زندگی نگاه کنیم
ترک خ.ا نباید بشه هدف زندگیتون هر چی بیشتر بهش فک کنین بیشتر جذبش میشین
باید توی زندگی یه هدفی باشه واسه رسیدنش خ.ا فقط یه سرعت گیره
اگه شکستی خب دوباره حرکت کن بدن سالم داری ادامه بده...
چقدر میگن این جنگ با نفس همون جهاد اکبره...
چقدر خدارو اطاعت کردیم و اون مارو اطاعت نکرد
بندگی کردیم که اون خدایی نکنه برامون !
اگه میبینی یه کاری کنی میبرتت به سمت شکست خب اون کارو نکن
کی گفته نمیتونی اگه نمیتونستی انتخاب نمیشدی که باشی...
پس حالا که هسی مردونه باش مردونه پاش وایسا...
میخوای از سخره بری بالا معلومه 20 بار اول میخوری زمین پرتاب میشی
دست و پات میشکنه ... ینی دیگه نباید ادامه بدی...
میخوای بشینی تا اخر عمرت بگی من پام شکست دستم شکست
خدا چرا منو آفریدی .... چقدر تلاش کردیم ، اصلا به خودمون سختی دادیم
مگه میشه مراقبت بکنیم و بشکنیم ! اگه شکستی بدون یه جایی درز داره
برو ببندش ، بچه شیعه باید از اشتباهاتش درس بگیره نه اینکه هر دفه از یه
نقطه ضربه بخوره...
تو یه هفته برای رضای خدا مراقب کن ، ببین روزای بعد دیگه اون خدا چطور ازت
مراقبت میکنه ... اگه میبینی اوضات وخیم تره خب بیشتر مراقبت کن
اگه نفست رو به حال خودش رها کردی میبرتت ...
تویی که هنوز نگرانی از گناهت از شکستت و هنوز دغدقت اینه که پاک بشی
و پشیمونی از این معصیت ببین هنوز نور تو وجودته هنوز دریچه های رحمت به روت بازه
اونایی که میبینی همه کاری میکنن ولی عین خیالشون نیس ینی اون نور رو خاموش کردن
من معتقدم هیچ چیز اتفاقی نیس ... اگه داری تو خیابون رد میشی و یه موتور سوار جلوی تو
سرش میخوره و میمیره این یه پیام واسه تو... که ببین عجل خبر نمیکنه ها !
تا هستی یه کاری کن! ببین آدمی چقدر ضعیفه به چی مغروری آخه...!
فک میکنی نمیشد بیاد مستقیم بخوره به تو... به تو یه فرصت دادیم برو استفاده کن !
نمیشد خیابون دیگه این اتفاق بیوفته چرا میشد ولی میخواس به تو یه پیام بده...
خدا یه کار میکنه به هزار دلیل ، شاید باید بیشتر به نشانه ها توجه کنیم...

اینم ببینین خالی از لطف نیس 128fs318181

پاینده باشین
14 صلواتم برای حل مشکلات داداش عزیزم

یا علی

**Iamhuman** · 1393 تير 26، 18:33

(1393 تير 26، 15:54)LambOfGod نوشته است: سلام

نمیخوام سرتونو درد بیارم ولی من تو این ضمینه( خویش ارضایی ) همه ی مراحل رو پشت سرگذاشتم .هیچ راهی هم برای درمانم یافت نشد از روانشناسی بگیرید تا هیپنوتراپی و دارو درمانی و..............

تنها راه نجاتم راهی ست جز این ک هیچ گونه هورمونی در بدنم ترشح نشه . راه شم میدونم اما هیچ کسی باهام همکاری نمیکنه تو این ضمینه چندتا دکتر(روانشناس + اورولوژ ) هم تایید کردنم ولی کاری هم از دست اونا ساخته نیست برای انجام اینکار: (

واقعا نمیدونم چه کار کنم :( اونقدی مبتلام ب این موضوع ک حتی با ستون فقراتمم خداحافضی کردم اونقدر وضعم خراب بود و هست ک معافم کردن

زنده بودنم هم بره خودم ضررـــــــه هم بره خانواده هم بره جامعه و.................

حالا اومدیم نظر شما دوستان رو جویا بشیم اگه راهی یافت نشد بره سومین بار میریم سمت خودکشی هیچ اشکالی هم نداره

دست از سر خودت بردار!
چیکار داری با بدنت؟چه کسی داره خ.ا میکنه؟؟!!
تو یا بدن تو؟؟
می خوای انتقام بگیری این بلاهارو سر بدنت میاری؟ اون که فقط یه کالبده.
مشکل ما همینه؛سرچشمه رو پیدا نمیکنیم یا اگه پیدا میکنیم میترسیم از روبرو شدن باهاش دست به کارای دیگه میزنیم که فقط دهن پر کن باشن و یه جوری خودمونو گول میزنیم که"آره من دست به مبارزه ای غیور مندانه زدم و همه راه ها را رفتم اما فایده نداشت و نتیجه نداد پس... بس کن این حرفا رو!!" دروغگو تا کی میخوای خودتو فریب بدی ؟
چقدر خیالبافی میکنی اینا همه توهمه تو می ترسی بگی اراده ای ضعیف داری چیزای دیگه را مقصر می دونی؟
بدن مثل یه اتومبیله و فکر راننده؛ مشکل از فکرته فکرتو درست کن،تو توهم زدی میدونی؟

تمرین کن که هرلحظه از زندگیتو واقعی ببینی.
مشکل همه ما اراده است نه مسایل جنسی.
به اصل قضیه بپرداز،اصل مثل تنه درخته و فرع شاخه و برگ هاش اگه درختو از ریشه بخشکونی شاخ و برگ چطور میخوان وجود داشته باشن؟ اگه واقع نگر باشی بعد کلی زحمت اصل قضیه رو پیدا میکنی ؛ حالا که اصلو پیدا کردی اونو در اولویت قرار بده و به اون بپرداز فرعیات شاید کمکت کنند اما نه خیلی.

**همساده**

ادامه پست قبل:
تااینکه این شانس واسم به وجود اومد افراد مبتلا رو از نزدیک ببینم...
جلسه اول وقتی تیپ و قیافه ها رو دیدم هنگ کرده بودم...من میخواستم یه مشت آدم شکست خورده افسرده زپرتی ببینم...این همه ی تصورم از یه معتاد جنسی بود...
ولی؟
آقا دکتر پولدار گرفتار بود...ورزشکار بدنسازی که من اندازه یه بازوش نبودم گرفتار بود...پسر خوشتیپ در حد دی کاپریو گرفتار بود...مهندس گرفتار بود...پیرمرد موجه موقر 70 ساله گرفتار بود...تاجری که هر ماه سفر اروپایی داشت گرفتار بود... کاسبی که بزرگترین مغازه رو داره گرفتار بود ....
وای باورم نمیشد یعنی همه این افرادی که من آرزوم بود زندگیم مثه اونا بشه گیر بودن...اونم خیلی بدتر از من...
بعدا به راهنمام گفتم اگه هزار بار شانس انتخاب بهم بدن و بگن از یه جمع کوچیک کسایی که شهوت زندگیشون رو مختل کرده انتخاب کن محال بود یکی ازافراد جلسه رو انتخاب کنم...اینقدر که موجه بودن در نظرم...

رفقا حس نکنید گنهکار بالفطره هستین...حس نکنید که بقیه کنار اومدن و بی مشکل دارن زندگیشونو میکنن...حس نکنید زیاد اهمیت دادین به این موضوع...فکر نکنید تابلو شدین...
اینکه اینجاییم و داریم تلاش میکنیم: یا از هوش بالامونه که فهمیدیم گیر کار از کجاست یا اینکه خدا خیلی دوستمون داره یه حساب ویژه رو ما باز کرده...

بقول یه جامعه شناس: ایران با انقلاب س ک س رو به رو شده بزرگترین معضل ایران نه فقره نه اعتیاد نه بیکاری بزرگترین معضل جامعه مشکلات جنسی هستن که زن و مرد پیر و جوون متاهل و مجرد بهش دچارن منشا اکثر افسردگیها و کارهایه نسنجیده؛ جنسی هستش...نبود آموزش صحیح سخت شدن ازدواج تابو بودن حرف زدن راجع به بعضی مسائل جنسی حتی بین زن و شوهر و سرمایه گذاری عظیم صهیونیست رویه س ک س دلایل این معضل گسترده هستش...
شاید با من هم عقیده باشین که اگه به آگاهی و هوشیاری جنسی برسه بقیه مشکلات حل میشن اصلا هدیه های دنیا یکی یکی به سمت آدم میان... Khansariha (8)

حرفهایه Iamhuman رو تایید میکنم... LambOfGod عزیز خود کشی فرقی با اینکاری که میخوای کنی نداره اینم کشتن جزیی از وجودته البته این نظر منه رفیق یه کم مشارکتهایه بچه ها و پستهاشونو بخون شاید کمکی بهت شد یادت باشه که من و تو و ما همه یه مشکل داریم بین خودت با بقیه فرق نزار...

**LambOfGod** · 1393 تير 26، 19:01

نقل قول:
(1393 تير 26، 18:33)undefined نوشته است: دست از سر خودت بردار!
چیکار داری با بدنت؟چه کسی داره خ.ا میکنه؟؟!!
تو یا بدن تو؟؟
می خوای انتقام بگیری این بلاهارو سر بدنت میاری؟ اون که فقط یه کالبده.
مشکل ما همینه؛سرچشمه رو پیدا نمیکنیم یا اگه پیدا میکنیم میترسیم از روبرو شدن باهاش دست به کارای دیگه میزنیم که فقط دهن پر کن باشن و یه جوری خودمونو گول میزنیم که"آره من دست به مبارزه ای غیور مندانه زدم و همه راه ها را رفتم اما فایده نداشت و نتیجه نداد پس... بس کن این حرفا رو!!" دروغگو تا کی میخوای خودتو فریب بدی ؟
چقدر خیالبافی میکنی اینا همه توهمه تو می ترسی بگی اراده ای ضعیف داری چیزای دیگه را مقصر می دونی؟
بدن مثل یه اتومبیله و فکر راننده؛ مشکل از فکرته فکرتو درست کن،تو توهم زدی میدونی؟

تمرین کن که هرلحظه از زندگیتو واقعی ببینی.
مشکل همه ما اراده است نه مسایل جنسی.
به اصل قضیه بپرداز،اصل مثل تنه درخته و فرع شاخه و برگ هاش اگه درختو از ریشه بخشکونی شاخ و برگ چطور میخوان وجود داشته باشن؟ اگه واقع نگر باشی بعد کلی زحمت اصل قضیه رو پیدا میکنی ؛ حالا که اصلو پیدا کردی اونو در اولویت قرار بده و به اون بپرداز فرعیات شاید کمکت کنند اما نه خیلی.

درود

فک میکنم منظور شما از بدن همه ی مناطق جز مغز هست:دی خوب مغز هم جزیی از بدن هست

خوب طبیعتا بدن مقصر نی. مقصر فکر و مغز هست . بدن هم طوری طراحی شده ک مغز ازش کار بکشه دیگه . . ماهم کار میکشیم ولی با تفاوت که زیاد کار میکشیم. حالا این زیاد کار کشیدن فقط و فقط مقصرش مغز نیست صد در صد غدد های دیگر هم درگیرن

آن کسی ک خ.ا میکنه میشه مَن ک مَن شامل مغزوبدن میشم دیگه

اصن اینطوری نیست ک بخوام صورت مسئله رو پاک کنم . ولی یه موقع ــــــه هایی خود ــه بدن ک شامل دستگاه های جنسی غدغدهای ترشح هورمون و...هم مقصرن اون دیگه یه مسئله ژنتیکی میشه

شکی در این نیست ک انسان موجودی ست جنسی . غریضه ی جنسی و این موضوعات چیزی نیست ک مغز همیشه بتونه کنترلش کنه صدرصد یه روزی از دست مغز هم خارج میشه

در نتیجه وقتی دیگه کار از کار گذشته کاری از دست مغز ساخته نیست با یه عمل پزشکی ساده ( ک والا ما هرچی دنبالش رفتیم گفتن مغایرت داره و اعدام داره و............) میشه ترشح این هورمون هارو کاهش داد و بعدش کم کم کم شدن شعله جنسی

من نمیدونم واقعا این عمل اشکالش چیه! خیلی از بیمارهای جنسی در کشورهای پیشرفته بعد از اینکه میبینن تو پروسه درمانی موفق نیستن و همکاری نمیکنن خودشون خواستار عقیم شدن میشن

در ضمن این کار بره آدم ـه آنرمالی مثل من خوبه تازه در اون شرایط شاید بشم یه آدم نرمال . ب دور از هر گونه مسائل و قرایض جنسی و........

**Iamhuman** · 1393 تير 26، 23:02

(1393 تير 26، 19:01)LambOfGod نوشته است:
نقل قول:
(1393 تير 26، 18:33)undefined نوشته است: دست از سر خودت بردار!
چیکار داری با بدنت؟چه کسی داره خ.ا میکنه؟؟!!
تو یا بدن تو؟؟
می خوای انتقام بگیری این بلاهارو سر بدنت میاری؟ اون که فقط یه کالبده.
مشکل ما همینه؛سرچشمه رو پیدا نمیکنیم یا اگه پیدا میکنیم میترسیم از روبرو شدن باهاش دست به کارای دیگه میزنیم که فقط دهن پر کن باشن و یه جوری خودمونو گول میزنیم که"آره من دست به مبارزه ای غیور مندانه زدم و همه راه ها را رفتم اما فایده نداشت و نتیجه نداد پس... بس کن این حرفا رو!!" دروغگو تا کی میخوای خودتو فریب بدی ؟
چقدر خیالبافی میکنی اینا همه توهمه تو می ترسی بگی اراده ای ضعیف داری چیزای دیگه را مقصر می دونی؟
بدن مثل یه اتومبیله و فکر راننده؛ مشکل از فکرته فکرتو درست کن،تو توهم زدی میدونی؟

تمرین کن که هرلحظه از زندگیتو واقعی ببینی.
مشکل همه ما اراده است نه مسایل جنسی.
به اصل قضیه بپرداز،اصل مثل تنه درخته و فرع شاخه و برگ هاش اگه درختو از ریشه بخشکونی شاخ و برگ چطور میخوان وجود داشته باشن؟ اگه واقع نگر باشی بعد کلی زحمت اصل قضیه رو پیدا میکنی ؛ حالا که اصلو پیدا کردی اونو در اولویت قرار بده و به اون بپرداز فرعیات شاید کمکت کنند اما نه خیلی.

درود

فک میکنم منظور شما از بدن همه ی مناطق جز مغز هست:دی خوب مغز هم جزیی از بدن هست

خوب طبیعتا بدن مقصر نی. مقصر فکر و مغز هست . بدن هم طوری طراحی شده ک مغز ازش کار بکشه دیگه . . ماهم کار میکشیم ولی با تفاوت که زیاد کار میکشیم. حالا این زیاد کار کشیدن فقط و فقط مقصرش مغز نیست صد در صد غدد های دیگر هم درگیرن

آن کسی ک خ.ا میکنه میشه مَن ک مَن شامل مغزوبدن میشم دیگه

اصن اینطوری نیست ک بخوام صورت مسئله رو پاک کنم . ولی یه موقع ــــــه هایی خود ــه بدن ک شامل دستگاه های جنسی غدغدهای ترشح هورمون و...هم مقصرن اون دیگه یه مسئله ژنتیکی میشه

شکی در این نیست ک انسان موجودی ست جنسی . غریضه ی جنسی و این موضوعات چیزی نیست ک مغز همیشه بتونه کنترلش کنه صدرصد یه روزی از دست مغز هم خارج میشه

در نتیجه وقتی دیگه کار از کار گذشته کاری از دست مغز ساخته نیست با یه عمل پزشکی ساده ( ک والا ما هرچی دنبالش رفتیم گفتن مغایرت داره و اعدام داره و............) میشه ترشح این هورمون هارو کاهش داد و بعدش کم کم کم شدن شعله جنسی

من نمیدونم واقعا این عمل اشکالش چیه! خیلی از بیمارهای جنسی در کشورهای پیشرفته بعد از اینکه میبینن تو پروسه درمانی موفق نیستن و همکاری نمیکنن خودشون خواستار عقیم شدن میشن

در ضمن این کار بره آدم ـه آنرمالی مثل من خوبه تازه در اون شرایط شاید بشم یه آدم نرمال . ب دور از هر گونه مسائل و قرایض جنسی و........

دردت روی سرم این طور که شما صحبت میکنید من برداشت میکنم که؛ چندسالی میشه ازدواج کردید ، صاحب چند فرزند شدید و اما غریضه شما هنوز به قوت خودش باقیه؟
میشه یه خورده از خودت بگی چند سالته ؟ مجردی؟ تحصیلات؟و...

**همساده** · 1393 تير 27، 4:05

اقرار صادقانه:
من خیلی تلاش کردم که به نت وصل بشم...همش واسه خاطر کانون بود...چون الان امکان شرکت در جلسات رو ندارم خواستم جایه خالی جلسات رو با عشق همیشگیم کانون پر کنم...
ولی خوب دیشب و امروز رنجش شدیدی گرفتم از یه اتفاق من اشتباه کردم سر مشارکت یه نفر نظر دادم و کار خیلی بدی بود...من قصدم خیر بود ولی انگار واقعا خیر نبود وگرنه اینجوری نمیشد...
به راهنمام گفتم رنجش شدید گرفتم حالم خیلی بده رفتم سایت بد...
دلیل رنجشمو خواست منم گفتم همه چیو..
گفتم اینجا مشارکت میکنم چیزهایه جدید و تجربیاتم رو میگم.
گفت هدفت چیه؟ منم گفتم کمک به خودم و بقیه است
گفت چقدر مطمئنی واسه خودنمایی نیست؟ 1744337bve7cd1t81

گفت چند درصد حرفهاتو تو قالب شیک میزاری و اتو میکشی بعد میزنی؟ 1744337bve7cd1t81

گفت چند درصد از حرفاتو ایمان داری؟ 1744337bve7cd1t81

گفت تو چندتا از حرفات اغراق کردی یا مطلب دزدی گذاشتی به اسم تجربیاتت؟ 1744337bve7cd1t81

گفت از ته دلت حرفاتو میزنی یا میخوای عامه پسند باشه؟ 1744337bve7cd1t81

گفت شده تو شرح یه چیزی شروع به خیالبافی کنی یا شاخ و برگش بدی؟ 1744337bve7cd1t81

فقط به سواله اول تونستم جواب بدم بقیه سوالاتش با سکوت من توام شد...
خوب نتیجه واضحه:
متاسفانه یا خوشبختانه
تا اطلاع ثانوی راهنمام کانون رو گذاشت تو لیست پرهیز ...

خوب من هنوز هوشیار نشدم...هنوز به قدم رهایی از رنجشها نرسیدم تازه اول راهم...
ما هممون خوب میشیم...
دعاتون میکنم دعام کنید

**اهورا** · 1393 تير 27، 11:19

مشکل خیلیمون اینه خود ارضایی رو سخت می گیرید...
خیلی فلسفی نگاهش می کنید...
بعضی اوقات طوری بابت این کار خودتون رو اذیت می کنید به خودتون سخت می گیرید که فقط باعث شکست می شه و فاز دپرسی....
یکم راحت تر بگیرینش.
اگر خیلی اذیتتون می کنخ.
یا اگر خیلی باعث له شدن اعصابتون می شه و خیلی داره انرژی ذهنتون رو هدر می ده.
به یک روان شناس مراجعه کنید یا به یک سکس تراپ.
اگر ساده بگیرنش ترکش راحت تره;-)

**razmjoo** · 1393 تير 27، 13:25

سلام به همه. با لطف خدای عزیز وارد روز ۴۳ شدم و امروز محض نام مبارم امام زمان نه فکر و نه نگاه گناه الوده میکنم.

**arash sama** · 1393 تير 27، 14:32

(1393 تير 27، 11:19)اهورا نوشته است: مشکل خیلیمون اینه خود ارضایی رو سخت می گیرید...
خیلی فلسفی نگاهش می کنید...
بعضی اوقات طوری بابت این کار خودتون رو اذیت می کنید به خودتون سخت می گیرید که فقط باعث شکست می شه و فاز دپرسی....
یکم راحت تر بگیرینش.
اگر خیلی اذیتتون می کنخ.
یا اگر خیلی باعث له شدن اعصابتون می شه و خیلی داره انرژی ذهنتون رو هدر می ده.
به یک روان شناس مراجعه کنید یا به یک سکس تراپ.
اگر ساده بگیرنش ترکش راحت تره;-)

داداش برا همه راحت نیس اخه.هرکسی فرق میکنه شرایطش

**اهورا** · 1393 تير 27، 15:54

ارش جان چی راحت نیس?

**LambOfGod** · 1393 تير 27، 17:27

نقل قول: دردت روی سرم این طور که شما صحبت میکنید من برداشت میکنم که؛ چندسالی میشه ازدواج کردید ، صاحب چند فرزند شدید و اما غریضه شما هنوز به قوت خودش باقیه؟
میشه یه خورده از خودت بگی چند سالته ؟ مجردی؟ تحصیلات؟و...

دووور از جوونت آقا

بنده مجردم 22سال سن تحصیلاتمم ترک تحصیبل (سوم دبیرستان )

اون قدیمی های هستن که بعد از چندتا فرزند همچنان شعله شون روشن ــــــــــه . اما ازدواج های الان ب خاطر خاموش کردن شعلع ست و لاغیر.. . . .

البته هر دوی اینا ب موضوع من ربطی نداره 128fs318181

**razmjoo** · 1393 تير 28، 3:54

سلام.شکر خدا وارد روز ۴۴ شدم و امروز محض نام مبارک رسول الله نه فکر و نه نگاه گناه الود میکنم به یار خدا...
پناه میبرم بخدا از اون لحظه و ساعتی که فکر کنم از شر نفس و شیطان راحت شدم و مغرور به خودم بشم

**آرمین**

(1393 تير 26، 10:48)mehdi68 نوشته است: سلااااام
طاعاتتون قبول باشه انشاالله

یه مدتی بود وسوسه های شدید
من رو بعد از یه مدت پاکی تا مرز شکستن پیش برد
من هر کاری کردم نتونستم از دست این همه فشار خلاص بشم حتی در ماه رمضان هم چنین وسوسه هایی داشتم

من برای رهایی از این وسوسه ها یه هدف مادی که نفسم اون رو دوست داره براش در نظر گرفتم
چطوری بگم برای اینکه از لذت خ ا دورش کنم یه لذت دیگه که میدونم دوست داره براش تعریف کردم(با این تفاوت که اون گناه نیست)
درسته از وسوسه ها دیگه خبری نیست ولی نمیدونم الان من نفسم گول زدم یا اون من رو بازی داده

شروع ترکم پارسال با همین هدف بود ولی بهش نرسیدم (بعد از یه ماه فهمیدم خیلی هدفم کوچیک بوده ) احتمالن این دفعه هم نمیرسم فقط میخام حواسش رو پرت کنم

کسی میدونه کار من از نظر دینی و عقلی درسته یا نه

مهدی جان سلام 303

نماز روزه های شما قبول باشه...

داداش به نظر من...
اگه اون هدف مادی در طول هدف معنوی قرار می گیره... اشکال نداره...
اما اگه اون هدف مادی در عرض هدف معنوی قرار می گیره... خب قطعاً مشکل داره...

فرض کن شغل من برنامه نویسی هست...
هدف معنوی من از شغلم، خدمت به خلق خدا و تقرب به خدا هست...
و هدف مادی من، پول در آوردن هست...

اگه این پول درآوردن در طول تقرب به خدا باشه...
که نه تنها مشکل نداره... بلکه به معنای کیاس و زیرک بودن من هست...
مؤمن باید کیاس باشه... بدونه چه جوری با یه تیر دو نشون بزنه...
طوری که یه کار انجام بده... و تو اون کار هم به هدف مادیش برسه و هم به هدف معنویش که اصل کاری هست...

اما اگه این پول درآوردن در عرض تقرب به خدا باشه...
که خب به شدت مشکل داره...
احتمالاً یه جاهایی هم ترجیح خواهم داد به خاطر پول بیشتر بی خیال خدا و آخرت بشم... 1276746pa51mbeg8j

به نظر من، یه وقتا که داریم کم انگیزه میشیم... یادآوری اهداف مادی در طول اهداف معنوی اشکالی نداره...
مثلاً به خودمون بگیم:

نقل قول: راستی... ترک خ.ا برای سلامتیم هم بهتره ها!

تا خدایی نکرده اتفاق بدی نیافته... و از گناه دور بشیم... 53258zu2qvp1d9v

اما در عین حال یادمون نره...
همیشه باید به فکر باشیم... که چطور می تونیم اهداف معنویمون رو پررنگ و پررنگ تر کنیم...
تا دلبستگیمون به اهداف مادی کمتر و به اهداف معنوی بیشتر بشه...

داداش مهدی...
اصول فقهیش رو برو حتما سئوال کن...
بعد اگه به جواب رسیدی و زحمتی نبود به ما هم بگو... Khansariha (18)

و
یه جایی هم اینو دیدم... شاید به کارت بیاد:

نقل قول: نفس اماره ما استراحت مي‌خواهد، مواظبت مي‌خواهد، بايد خسته‌اش نكنيم، با آن مدارا كنيم تا بتوانيم از آن كار بكشيم، بايد گولش بزنيم

بررسی صحت و سقمش رو به خودت می سپارم... 4fvfcja