آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

**آرمین** · 1393 آبان 9، 17:06

(1393 آبان 9، 15:21)*کارن* نوشته است: سلام داداشای گلم منم میخوام ازین بعد تو گروه فعالیت کنم:22:

سلام
خوش اومدی به گروه خودت کارن جان... 317

برامون بگو ببینیم اوضاع احوال در چه حاله؟
از تجاربت تو این 2 3 ماه بگو... از مشکلات پیش رو... Khansariha (18)

و می بینم که بچه ها گروه ترکوندن...
این رفیقای ما کجان پس؟ 4fvfcja

**تقوا**

به نام خداوند پاکی ها

رضا هستم؛ 15 ساله 4fvfcja

2 بار سابقه ترک (همین کانون) داشتم ولی متاسفانه موفق نشدم

اما این بار تصمیم جدی گرفتم برای ترک، ان شاء الله بتونم ایندفعه دست از این گناه کبیره بردارم.

تو این مدت همیشه دلایل شکستم رو تحلیل کردم و به این نتیجه رسیدم که من بدلیل مقابله نکردن درست با مشکلات شکست خوردم.

ای کسی که دستم را گرفتی و راه را به من نشان دادی؛ از تو درخواست میکنم کمکم کنی clapping

**Deril** · 1393 آبان 10، 20:29

سلام.اقا منم میخام تو اینجا ثبت نام کنم

**MUTE** · 1393 آبان 11، 6:29

سلام
نسل جدید اکثرا الوده شدن...

تکنولوژی چیکارا که نکرده...

خودتون بهتر می دونید تنها یک درصد اومدن عضو اینجا شدن
بقیه مخفی مونده درونشون
مثل امسال من
بعد دو سه سال نشانه هاش پدیدار میشه
و بعد ده سال نابودی کامل جسم و ورحش گریبان گیرش میشه

بعد هم دنیارو باخته هم قیامت رو....

1276746pa51mbeg8j

بعد یک مسلمان نباید از یه سوراخخ بیش از یه بار گزیده بشه
ما که ده ساله داریم گزیده میشیم...

قیامت چی می خوای جواب بدی...

حالا معنای تقوا رو فهمیدین...

**آرمین** · 1393 آبان 11، 9:02

سلام به رهروانی ها 303

(1393 آبان 10، 11:21)reza.d نوشته است:
رضا هستم؛ 15 ساله

2 بار سابقه ترک (همین کانون) داشتم ولی متاسفانه موفق نشدم

اما این بار تصمیم جدی گرفتم برای ترک، ان شاء الله بتونم ایندفعه دست از این گناه کبیره بردارم.

تو این مدت همیشه دلایل شکستم رو تحلیل کردم و به این نتیجه رسیدم که من بدلیل مقابله نکردن درست با مشکلات شکست خوردم.

رضای عزیز سابقه داری پس... 4fvfcja

خوش برگشتی پیشمون داداش جون... ان شالله این سری با دست پر این جا رو ترک می کنی... 317

تحلیل و ریشه یابی علت لغزش ها خیلی مهمه... آفرین که این کار رو انجام دادی...

چیزی که گفتی رو تقریباً همه ی ما تجربه کردیم... هر وقت مشکلی برامون پیش اومده، به جای حل کردن مشکل، دنبال یه «راه در رو» گشتیم و به خ.ا روی آوردیم...
اما همه مون می دونیم این مسیر در رو اصلا مسیر امنی نیست... و مشکلی رو هم نخواهد کرد...
و تنها مشکلی رو به مشکلات دیگه اضافه می کنه... 53258zu2qvp1d9v

از مشکلاتت شفاف تر بگو...
چه چیزهایی اذیتت می کنه؟
لغزش هات بیشتر چه مواقعی بوده؟

و
اگه تصمیم جدی گرفتی برای مسیر خوش آب و هوای پاکی...
تقویت باورها برای ترک کمک خوبی برای باقی موندن تو این مسیر می تونه باشه... Khansariha (18)

(1393 آبان 10، 20:29)Deril نوشته است: سلام.اقا منم میخام تو اینجا ثبت نام کنم

دریل جان برو به این تاپیک و پست اولش رو بخون...
فرم ثبت نام رو که پر بکنی، میای اینجا پیشمون...
منتظرت هستیم... Khansariha (18)

(1393 آبان 11، 6:29)ما می توانیم91 نوشته است: سلام
نسل جدید اکثرا الوده شدن...

تکنولوژی چیکارا که نکرده...
.
.
.

آره داداش ما می توانیم...
متاسفانه الان با وجود تکنولوژی همه چیز در هر لحظه در دست همه هست!
مثل هر چیزی تکنولوژی هم مزایا و معایب خودش رو داره...
میشه خوب ازش استفاده کرد و میشه بد...

اگه فرهنگ سازی درست نشه... اگه آموزش های درست داده نشه...
شرایط همینی میشه که الان هست...

کانون یکی از مصادیق استفاده های خوب تکنولوژیه...
ان شالله که با همت خودمون و درست استفاده بردن از این محیط این مصداق رو بهتر از قبل نشون بدیم...
و روزی همه ی ما از رهاشدگان باشیم... Khansariha (18)

**تقوا**

به نام خداوند پاکیها

سلام به همه رفقا خصوصاً آرمین 100 303

آرمین حرفات کاملا درسته، اونموقع من خام و بی تجربه بودم. آخرین دفعه ترکم دقیقاً سال پیش همین مواقع بود.

" روز تاسوعای هر سال ما طبق نذر پدربزرگم ناهار میدادیم. اشتباه کوچیک من باعث شد تا عموی بنده جلوی همه سر من داد بکشه؛ خب اونوقت من غرور داشتم و خیلی ناراحت شدم یعنی سر خورده شدم.=(( شبش خیلی حالم بد بود، سریع اومدم کانون و به بچه ها پی ام میدادم ولی کسی بهم جواب نمیداد! و اتفاقی یه تصویر اومد جلومو و ... . "

اصلا دست خودم نبود و البته بعداً خیلی پشیمون شدم ولی روی برگشتن به کانون رو نداشتم تا الان که حس میکنم امام حسین (ع) دستمو مث پارسال گرفته و میخواد که پاک بشم .

پیش خودم همیشه میگم که این مث یه معجزه است؛ چون من محرم هرسال حال دیگه ای پیدا میکنم و تصمیم به ترک جدی میگیرم.

پ.ن: من که هیچوقت روی برگشتن به کانون رو نداشتم انگار یه دستی منو کشونده اینجا، دوست ندارم ایندفعه شرمنده بشم.

**رامتین** · 1393 آبان 13، 21:28

مدتی بود این جا پُست نگذاشته بودم.

سخت شده پاک موندن،

ولی نه غیر ممکن،

بالاخره آخرش یک ماهه و بس.

در چند روز گذشته تا مرز شکست رفتم،

اما وقتی به خودم وعده ی ماه آینده رو دادم آروم شد،

وگرنه داشت طغیان می کرد.

امیدوارم که عاشورا بهتون خوش گذشته باشه (از نظر ناهار نذری که امروز ظهر همه جا فراوون بود).

قدما گویند: بخور بسیار تا کامروا شوی! باور ندارید!

امیدوارم که عزاداری های همگی مورد قبول خداوند و مورد توجه امام حسین (ع) قرار گرفته باشه.

فعلا...

**razmjoo** · 1393 آبان 14، 0:53

سلام.رفقا.
عاشورا گذشت..... چی فهمیدید...هر کی هر چی فهمیده بگه
من که فهمیدم این مرض لعنتی ادم رو بی غیرت می کنه...بخاطر عاشورا فهمیدم..اتفاقا تو روضه فهمیدم.
بی غیرت میشی نسبت به اعتقاداتت..بی غیرت میشی نسبت به خدا...بی غیرت میشی نسبت به امام حسین..بی غیرت میشی نسبت به خودت...
بی غیرت که شدی برات فرقی نمیکنه عاشورا یعنی چی..امام حسین یعنی چی...این همه هزینه یعنی جی..
اصلا بی غیرت که میشی اسمش روشه دیگه بی درد میشی..برات فرقی نمیکنه گناه کردن مقابل محضر خدا..
.
.
بی غیرتی خیلی بده.....
من از این عاشورا به بعد میخوام ان شا الله به مدد امام حسین و سردار غیرت حضرت عباس غیرت رو تو خودم تقویت کنم و یک قدم به عاشورا نزدیک تر بشم...رفقا. بی غیرتی دردی که فرد مبتلا بهش متوجه نمیشه وچی از این بدتر که مریض باشی و ندونی خودت...
کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا....
..
شما حالا بگید چی فهمیدید تا همه استفاده کنیم

**تقوا** · 1393 آبان 14، 11:14

به نام خداوند پاکیها

سلام رفقا؛ خوبین ؟! 303

متاسفانه محرم های این چند سال تبدیل به یک حرکت نمادین شده. اما کم نیستن کسایی که بخاطر امام حسین (ع) این دهه رو عزاداری کردن.

ما معتادها، اراده و نفس قوی نداشتیم، این بیماریمون بوده که میگفته چیکار کنیم و چشکار نکنیم. اگه میگفته خدا مهم نیست، ما هم قبول میکردیم. شیاطین درون ما بر ما حکم فرمایی میکردن و زندگی رو از ما میگرفتن.

من از عاشورا درس گرفتم که هیچوقت نباید ناامید بشم؛ مثل حضرت ابوالفضل که موقع بردن مشک ناامید نشد. دستاشو قطع کردن، تیر 3شعبه به چشمش زدن، ناامید نشد، تا وقتیکه مشکش رو با تیر زدن.

آدم هیچوقت نباید برای ترک ناامید بشه تاجاییکه دیگه هیچ چاره ای نداشته باشه.

**آرمین** · 1393 آبان 15، 8:57

سلام داداش های عزیز

خیلی خوشحالم از این که حتا شده واسه حرمت امام حسین...
همه در تلاشن تا یه تکونی به خودشون بدن...

این تلاش ها بی نتیجه نمی مونه...
یعنی نمیشه که بمونه...

نمی دونم ما آدما چطور می تونیم گذشته رو ببینیم...
روزهای سختی که آسون شد رو ببینیم...
چیزهایی که تغییر کرد و عوض شد رو یاد کنیم...
نعمت های خدا رو یکی یکی بشمریم...
ولی بازم ناامید باشیم؟

این ناامیدی از کجاست!؟
نمی دونم... 53258zu2qvp1d9v

من یکی که اون قدر کمبود دارم...
و اون قدر فرصت و ابزار واسه جبران این کمبود...
که جایی واسه ناامیدی از لطف خدا ندارم...
خدا خیلی بزرگه...

رامتین، رزمجو و رضای عزیز موفق باشید... Khansariha (18)

**عاشق فاطمه زهرا** · 1393 آبان 15، 15:14

نمی دونم چه سریه که تا ده محرم همه چیز خوب بود و بعد از روز عاشورا دوباره وسوسه شروع شده. پدر و مادرم می خوان برن مسافرت (مسافرت کاری می ره پدرم) اما من هی بهشون اصرار می کنن نرن. دیشب اگر پدر و مادرم نبودن نمی دونم چی می شد؟

خدا به خیر بگذرونه.

**تقوا**

(1393 آبان 15، 15:14)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: نمی دونم چه سریه که تا ده محرم همه چیز خوب بود و بعد از روز عاشورا دوباره وسوسه شروع شده. پدر و مادرم می خوان برن مسافرت (مسافرت کاری می ره پدرم) اما من هی بهشون اصرار می کنن نرن. دیشب اگر پدر و مادرم نبودن نمی دونم چی می شد؟

خدا به خیر بگذرونه.

سلام؛ حق با توئه، دهه اول محرم وسوسه کمتری میاد سراغمون چون همه جا نواحای مذهبی هست و حال و هوای دیگه ای داره ضمن اینکه قطعا ائمه هم نقش دارن.

همه ما بالاخره یه روزی باید تنها بشیم و از پس خودمون بر بیایم، درسته ؟ حالا اون روز رسیده و تو باید ثابت کنی که میتونی. هنوز وقت داری رفیق؛ بشین یه برنامه برای خودت بنویس که وقتی تنها شدی؛ شیطون نره تو جلدت.

با ترس روبرو شو و اونرو کنترل کن. ما نباید از تنهایی بترسیم چون خدا رو داریم: برای همین اگه وسوسه ات خیلی شدید بود طبق برنامت پیش برو، میتونی نماز های قضاتو بخونی یا کامپیوترو روشن کنی و سایت کانون رو مدام باز نگه داری.

حتی میتونی همش نوحه گوش کنی و ذکر بگی. امیدوارم کمکت کرده باشم. [تصویر: 3.gif]

**hop** · 1393 آبان 15، 21:59

سلام به همه دوستای عزیزم
من 21 سالمه و چندسابی درگیر این خ.ا لعنتی بودم اره بودم.اوایلش ک شروع کردم هیچی از عوارضش نمیدونستم وقتی فهمیدم که حسابی درگیرش بودم پس اولا خواهش میکنم اگ کسی از نزدیکانتون هست که تو سن خطر قرار داره تعارفو کنار بزارین و چشمشو باز کنین.مدتها دنبال راه ترک بیرون خودم میگشتم اما نبود همش به در بسته میخوردم.تا اینکه شروع ب درس خوندن کردم و به دختری که بهش علاقه داشتم پیشنهاد دادم الانم نامزدیم .50روزه که رها شدم خداروشکر و تازه دارم لذت زندگیرو تجربه میکنم فقط بگم اونایی که رها شدن انگیزه فوق العاده ای پیدا میکنن
ب امید روزی ک هیچ هموطنی دیگ گرفتار نباشه Khansariha (46)

**Deril** · 1393 آبان 15، 22:35

به نظر من همشو تنها نمون زنگ بزن فامیلی دوستی کسی بیاد پیشت مثلا برای یه وعده غذا یا اصلا زنگ بزن رفقا رو جمع کن برید بیرون اینجوری احساس تنها بودن کمتر میشه .همچنین سعی کن این چند روز که تنهایی دائم الوضو باشی.اگه هم میتونی برو بدو varzesh

کلا فعالیت روزانتو یه جوری تنظیم کن که دیگه شب از خستگی خوابت ببره و اصلا وقت فکر های منفی هم نداشته باشی.اینم بدون، هر وقت احساس تنهایی کردی بیا کانون ما که نمردیم. Khansariha (48)

**خدا دوست دارم** · 1393 آبان 16، 10:14

سلام به همه دوستان امیدوارم منم بتونم با کمک شما پاک بشم