1393 مرداد 23، 8:12
منم پاکم ولی نمیدونم چرا صلوات یادم میره
:16:
امیدوارم مثل حنا با مسولیت؛ مثل کزت صبور؛ مثل ممول مهربون، مثل جودی شاد و سر زنده؛ و مثل سیندرلا خوشبخت باشید!
(1393 مرداد 24، 10:26)armin100 نوشته است: سلامسلام. داداش ارمین ...من هم گاهی وقتا اینطور میشم و وقتی رکوردم بالا میره معمولا اتفاق میافته. بنظر خود من این یکی از دامهای شیطانه که وقتی میبینه موفقیت ما داره مسجل میشه از حرص و عصبانیت این دام رو پهن میکنه تا یه ضربه بزنه..اگه بهش فکر نکنی و اهمیت ندی ازش رد میشی و واقعا قابل اهمیت نیست. البته ما باید با دعا و مناجات انس با خدا و اهل بیت مبدا میل رو تو خودمون عوض کنیم تا حتی تو خواب هم میل گناه رو نداشته باشیم..
اون اتفاق بد دوباره دیشب برام افتاد...
دو دفعه هم افتاد...
اصلا انگار تو این دنیا نبودم... نمی دونم چم شده بود...
قبل از این که بخوابم خیلی شرایطم خوب بود... اما توی خواب انگار یکی دیگه شده بودم!
می دونید چیه؟
هر دفعه که این اتفاق برام افتاده... بعدش نابود شدم!
این یه دفعه رو می خوام این طور نباشم...
به اعصابم مسلط باشم...
من به این اتفاق به دید لغزش نگاه نمی کنم...
چون تو بیداری واقعاً حواسم هست... خیلی هم حواسم هست...
اما تو خواب دیگه دست من نیست...
هر کاری که می تونم دارم انجام میدم... بلکه بهتر بخوابم و این مشکل هم برطرف بشه...
اما ظاهرا نمیشه...
این چند وقته حتا کنترل چشم رو هم داشتم... چیزی که معمولاً ندارم...
اما نمی دونم چرا این طور میشه...
شاید نشونه ی کوتاهی کردن منه...
شاید یه امتحانه...
شاید فقط پلی واسه رسیدن به چیزی بالاتره...
نمی دونم...
هیچ چی نمی دونم...
(1393 مرداد 24، 19:28)جوان نوشته است: من استاد رنجوندن با زبان هستم اگه ناراحت میشی به بزرگیت ببخشنه دیگه تا این حد داداش... ولی خُـــــــــــــب....