داداش دریل انگار که حرفام درست نبودن به نظر شما، میگین درسته ها ولی خب تمام چیزهایی که نوشتین در مخالفت با نظراته من بود...
در هر حال اینا همه واسه شما
داداش نمیدانم من تا الان اصلا قدم کار نکردم و از برنامه بهبودی که بهم ارائه شده تبعیت نکردم.که اگر کرده بودم امروز اینقدر بهم سخت نمیگذشت...با این همه به این مرحله رسیدم که قشنگ متوجه میشم الان دارم کار شهوتی میکنم یا الان ناهوشیارم...قبلنا مثه این ادمهایه اسکل تا ته خودارضایی میرفتم بعد میگفتم عجب چی شد که اینجوری شد؟اصلا نمیفهمیدم دارم شهوترانی میکنم.
این همه مقدمه گفتم که اینو بگم که فهمیدن اینکه چه موقع ندا ندایه شهوته ، بر خلاف پاکی جمع کردن، زیاد کار سختی نیست.
چگونه ندای شهوت را بشناسیم؟
تمایل:
اول اینکه باید تمایل داشته باشیم که شهوت نکنیم باید خسته شده باشیم باید به اندازه کافی درد کشیده باشیم که دیگه شهوترانی رو از ته وجودمون نخوایم.امیدی به اینکه کنترل شده شهوترانی کنیم نداشته باشیم.بپذیریم که با افراد عادی فرق داریم و خودمونو با اونا مقایسه نکنیم.شاید اونا خیلی کارا بکنن و به زندگیشون خللی وارد نشه ولی ما دیگه نباید انجام بدیم شهوت رو ما نمیتونیم با شهوترانی زندگی کنیم.
انتظار ندارین که با چندین سال خودارضایی و تصویر سازی ذهنی و فیلم پ و رن دیدن هیچ فرقی با افراد عادی نداشته باشیم؟؟؟؟
این تمایل یه چیز درونی هستش حالا بهترین روانشناسا و افراد عارف و پزشکا و فرشته ها جمع شن که من همساده رو از خودارضایی دور کنن تا خودم تمایل نداشته باشم هیچ اتفاقی نمیفته.تمایل صادقانه نه از سر لق لقه زبان و الکی یه تمایل از ته دل...
صداقت با خود
رک و راست ضعف خودمونو در مقابل شهوت قبول کنیم.بپذیریم صدها بار تا الان شکست خوردیم و با پاکی های طولانی باز زمین خوردیم.بپذیریم که نتونستیم مهارش کنیم.بپذیریم قشنگ زندگی نکردیم.خودمونو گول نزنیم که همه چی تحت کنترله.خودمونو گول نزنیم که یکساله پاکم الان دیگه میتونم مثه قبل از خودارضایی زندگی کنم.گول نزنیم که باید یه دستی از عالم غیب حتما به صورت خاص واسه نجات من بیاد و منو از منجلاب نجات بده.بپذیریم که خدا میخواد خودمون تلاش کنیم و از ته قلب صداش کنیم که بهمون نیرو بده.بپذیریم گاهی پاک بودنمون اتفاقی بوده و تصادفی موقعیتش پیش نیومده یا حس و حوصله خودارضایی نبوده که پاک موندم وگرنه هیچ تلاش خاصی نکردم.
بپذیریم که بابا میشه گذشته رو فراموش کرد و یه زندگی زیبا ساخت بدون شهوت و بدون درد..اینا به ذهن من رسید بعدا از روی یه پلتفرم هم به صورت علمی مینویسم.شما هم میتونید با خودتون خلوت کنید و صادقانه نقص هاتونو در بیارین
پرهیز از خودمحوری
الکی نگم من همساده کوچیک همتونم خاک پاتونم ولی در عمل به حرفهایه بقیه ارزشی قائل نشم.یه آدم مغرور که حرف هیچ کسی رو قبول نکنه و فکر کنه دانای کل هستش دیر یا زود شکست میخوره.موقع پیدا شدن یه مشکل باید ذهن خودمو از تمام راه حل ها خالی کنم بعد بشینم دنبال مشورت از بقیه.رک و راست بگم تا الان صدها بار با متد و روش خودم تنهایی جلو رفتم نتونستم الان اول خدا و بعد دست کمک به سمت شما دراز میکنم.بدون هر گونه پیش زمینه فکری و روانشناسانه و مذهبی و فرهنگی به صحبتهایه بقیه گوش بدم و سعی کنم نکات مثبتشو در بیارم.مخصوصا مخصوصا کسایی که پاکی بالا هستن.مثلا من الان آبتین بیاد هر چیزی بگه رو قشنگ سه یا چهار بار میخونم و به حرفاش فکر میکنم.از کمک گرفتن از و بقیه دوستان همدرد و مخصوصا پاکی بالاها نباید اصلا خجالت کشید غرورم اجازه نمیده و سنش از من کمتره و مشکل منو دک نمیکنه و میخواد یه مشت حرف تکراری تحویلم بدن و .... همه چرت و چرته.باید کمک گرفت خدا کیف میکنه وقتی ما دور هم جمع میشیم و با هم برادریم.
من روی سه مرحله بالا ماهها کار کردم ولی...
راستش اگرچه من مرحله شناساییشو خیلی خوب فوت آب شدم از بین صدتا صدا تشخیصش میدم...ولی خب در باره اینکه چگونه میشه بردش رو سایلنت کرد کلی حرف شنیدم و خوندم و نصفه نیمه عمل کردم ولی چون تا الان نتونستم به پایداری برسم واقعا هیچی نمیتونم بگم....فقط میدونم میشه بردش رو سایلنت اگه چیزی به ذهن کسی میرسه به منم بگه
مشارکت همساده
امروز خیلی سخت گذشت خیلی ناهوشیاری کردم اصلا از ابزار استفاده نکردم نمیدونم چرا با اینکه میفهمم دارم اشتباه میکنم ولی باز یه کار غلط رو انجام میدم.لغزش نداشتم ولی در ناهوشیاری محض گذشت...
خدایا به من کمک کن...من نمیخوام این شهوت لعنتیو...خدایا من میخوام اونی باشم که تو از روز اوب خواستی نه یه موجودی که به ظاهر نرمال و موفق تو زمینه درسی و اجتماعی هستش ولی درونش فاسده...کمکم کن من بی تو نمیتونم پاک بمونم