آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[نمیدانم]

سلام اقیانوس اراده
خوبی که ان شاء الله

هر چه زمان جلوتر می ره، دین داری هم سخت می شه.
هست حدیثی با این مضمون که توی آخر الزمان نگه داشتن دین از نگه داشتن آتش در کف دست، سخت تر می شود.


یادم ه موقع نوجوونی خودم، تازه توی شهرمون اینترنت اومده بود.
یه کافی نت بود، ساعتی سه چهار هزار تومان.
یه بار با دوستم رفتیم؛ هر سه چهار تا میز کافی نت توی سایت های بد بودند. اون وقت ها فیلترینگ هم قوی نبود.
یکی شون اومد پشت سر ما؛ گفت بزنید ایکس ایکس ....
هاها

الان ه رو در نظر بگیر،
همه گوشی های هوشمند دارند، اینترنت همیشه وصل و فیلترشکنِ مهیا.
همین حالا جلوم، یه هارد به کامپیوتر دفتر وصل ه؛ همون صفحه اول بازش می کنی،
یه پوشه ی عیان هست به اسم پ*و*... فعلن که سراغ ش نرفتم.

این زمانه خیلی چیزا اجتناب ناپذیرند.
مثلن اینترنت رو که نمی شه گذاشت کنار.
یا مثلن تنهایی. خیلی از بچه های این زمونه، تک فرزند اند و روزانه مدت زیادی خونه تنها هستند.
اطراف آدم، همه جور آدم هست. سیگار می کشند، مشروب و ...

به نظرم، آدم باید تکلیف ش رو با خودش مشخص کنه.
یه سری خطوط قرمز برا خودش تعیین کنه؛ بعد دیگه نیازی نیست وقتی تو اون موقعیت خاص قرار گرفت، تازه بخاد تصمیم بگیره.

درباره ی نماز،
کم کم درست می شه. سعی کن هر کدوم رو نخوندی، سریع قضا ش رو به جا بیاری.
همین پایبندی به ادای نمازهای قضا، کم کم باعث می شه خود نمازهات رو سر وقت شون بخونی.

درباره با دوستات هم،
سعی کن با اونایی که کمتر انحراف دارند، باشی.
گاهی همین حرف های که ناخواسته به گوش آدم میاد، جرقه ای می شه برای گناهان.

همین دیگه.
خدا کمک مون کنه.

[Archangel]

من فقط فقط و فقط یه مشکل دارم

تو خیابون هرگز به هیچکس نگاه بد نمی کنم

افکار شهوت انگیز رو راحت کنترل می کنم

اما اینترنت ،،،،،،،

تا یه چیزی می بینم قبل اینکه فکر کنم صفحه رو باز می کنم و کار از کار می گذره

یعنی قدرت تفکرم سلب می شه‌اصلا دوست ندارم فکر کنم حتی وقتی نفس لوامه ملامتم میکنه، فقط دنبال اون صفحه می رم

دو تا مشکل دیگه هم دارم که کم اهمیت تر از اولی اند

اول اینکه همکلاسیام دایم در مورد گناه صحبت می کنند من وارد نمی شم ولی گه گاه گوش می دم و خیلی حرفاشون روم اثر می زاره ، اونا اصلا از این کار ناراحت نیسن ، دایم در موردش صحبت می کنند ، انواع حرفای رکیک رو به هم می زنند و تبلیغ این کار رو می کنند .... قبلنا که پاک بودم دلم براشون خیلی می سوختم ... فکر نمی کردم منم یه روز مثل اونا این عملو انجام بدم

دوما اینه اصلا نمی تونم نماز منظم بخونم وکلی ، کلی قضا دارم

این ۳ تا مشکل به ظاهر نه چندان بزرگ دارند سرنوشتم رو تغییر می دن

بچه های اینجا خیلی خوبن .... همشون می خوان ترک کنند و به خدا نزدیک شن

خیلی خیلی نیاز دارم با یه نفر درد دل کنم ، نمی دونم درست اومدم یا نه

یه راه حل به برادرتون برای این ۳ مشکل بدین بچه ها ...

سلام داداش

میخواستم بهت بگم این فقط مشکل تو نیست 

الان واقعا وضع مدارس خیلی بد شده . دوستای من به این کار به عنوان یه تفریح نگاه می کنن. ولی من دیگه خسته شدم. خیلی از همون دوستام هم که خسته شدن خودشون دیدم خیلی وقتا میگن میخوان ترک کنن. ولی وقتی جو کثیفه اوضاع به هم می ریزه.   خواستم بهت بگم که لازم نیست درگیر شی با اونا ولی بهتره اگر چیز تحریک کننده ای بخوان بفرستن واست یا بهت بدن اصلا سمتش نرو.   من الان خودم سر همین مسائل داغون شدم اما درست میشه بالاخره 

[alixaaa]

سلام دوستان
مشکل من اینه که هر وقت عصبانی میشم اینکارو میکنم
به نظر شما چیکار کنم؟؟؟

[قاصدک]

گروه شیاطین سرخ با قدرت دارن پیش میرن....
ما در نظر داریم این سه هفته رو سبز باشیم...

گروه شیاطین سرخ
شیرههههههههههههههههههههههههههههههههههههه

داداش سورد
داداش سام دی سون
داداش دریل
داداش نمیدانم
داداش درخشنده
و داداش قاصدک

همگی عزممون رو جزم کردیم برا اول شدن

[Archangel]

دوستان بعضی وقتا واقعا به قول میگن حشر آدم میزنه بالا.

آیا به جز حالا عوامل تحریک کننده مثلا به خاطر چیز دیگه ای مثل تغذیه یا خواب کم یا زیاد باعثش میشه ؟

اگر میشه یه برنامه بدید که قوی جنسی رو در سطح غیر فعالش نگه دارم . یه برنامه غذایی

در ضمن هر روز ورزش هم می کنم ورزش هم میگن تاثیر داره.

[همساده]

سلام به همه رهروانی ها
همساده هستم یه دوست بهبودی

داداش علی یا الیکسا

فقط شما نیستی که این مشکل رو داری یادت باشه شعار ما اینه خسته تنها گرسنه و عصبانی نشو...باید یاد بگیری مسکن خشم واسه تو شهوت نباشه یه راهی دیگه انتخاب کنی واسه ش: اولین قدم همینه یه راهی پیدا کن برای مواقع عصبانیتت بیا و پیشنهاد بده اصلا بیا و بیشتر از خشمت بگو..تا ببینیم چه کمکی میتونیم به هم کنیم.

داداش اقیانوس اراده

در جواب دوستان و همسالانت به داداش آدریفت هم گفتم.تو کار خودتو کن به اونا توجهی نکن شاید اونا بتونن هم شهوترانی کنن هم زندگی عادیشون رو ولی ما نمیتونیم.ما با شهوت نمیتونیم عادی باشیم.راه ما از راه اونا سواست.بهشون توجه نکن و واسشون فقط دعا کن.
واسه نماز خوندن داداش من خودم مشکل تو رو دارم و داشتم ولی الان نزدیک سه ماهه نماز قضا ندارم اکثرشونم سر وقته.ببین ما باید با خدا حرف بزنیم از دید تکلیف و دین نگاه نکن ما واسه هوشیار شدن مجبوریم با خدا حرف بزنیم.اگه واسه نماز خوندن وقت نزاریم ناهوشیار میشیم.

واسه من یکی که اینجوریه.به نماز بی توجهی که میکنم یعنی به شهوت اجازه قدرتنمایی میدم.به این دید به نماز نگاه کن که کاریه واسه هوشیار شدنت.

نمازت اگه قضا شد بیخیالش نشو سریع بخون نماز هر روز رو تو همون روی بخونیم حتی اگه قضا بشه.

راجع به اینترنت هم من توصیه ای به ذهنم نمیرسه راستش.فقط اینو میدونم اگه اون صفحه بد رو باز نکنیم نمیمیریم.مجبور نیستیم به دستورات شهوت گوش بدیم.

[تقوا]

سلام به همه ی بر و بچ باحال رهروانی 
اول از همه عذز میخوام که نبودم چند روزی ... دلیلش هم درس و مدرسه بود ...
راستش همون طور که گفتم میخوام با بیماریم برخورد درستی داشته باشم. یعنی گاهی تند و گاهی خسته نرم. آهسته و پیوسته ... آهسته و پیوسته 
همینو بدونید که اون روزی که من بیکار باشم، میام کانون. دلم خواست مشارکت کنم الان 

مشارکت رضا:
رضا هستم یک معتادجنسی در حال بهبودی ( برگرفته از مشارکت های داداش همساده؛ بنظر خودمم این بهتره   )

از نظر من تو این راه باید صداقت داشته باشم، اگه با خودم و بیماریم صادق نباشم احتمال لغزشم بالا میره.
مثلا ممکنه در لحظه ی وسوسه به خودم بگم که چون من توی گروه پاکیمو درست اعلام نکردم باید شکست بخورم و ... .
یا چون اعلام پاکیم درست نبوده باید لغزش کنم.
یا حتی بعد لعزش هم این میتونه توجیه خوبی برای من باشه.

---

اقا الان یکی از اعضای خانواده اومدم کنارم، سریع صفحه رو بستم. آخه من چیکار کنم با این عدم امنیت ؟؟؟؟؟؟
تبلت هم هست تو خونه ولی من با کامپیوتر راحت ترم. کامپیوتر رو آوردم تو پذیرایی که تنها نباشم ولی خیلی سخته اومدن به کانون.
فقط میسپرم به خدا، خدایا هیچوقت آبروی بندگان گناهکارت رو نبر.

---

داشتم میگفتم که باید صداقت داشته باشم. واسه این گفتم که چند بار این موارد برام پیش اومده. اعلام پاکی هام درست نبوده و ... .

مسئله ی بعدی ماهواره است.
نزدیک 16 ساله که تو خونمون ماهواره هست، قبلنا جایی بود که ما نمیدیدمش. اما چند ساله که ماهواره اومده توی پذیرایی و مخاطبش هم بابام هست.
راستش رو بخواید یه مدتی وقتی کسی نبود روشنش میکردم و با فیلم هاش خود ارضایی میکردم. ( الان که فکر میکنم خودمم وسوسه و تحریک میشم، سعی میکنم فقط اونایی رو بگم که تو ذهنمه با جزئیات )
از وقتی خواستم ترک کنم، دیگه بهش نگاه نکردم. اما این پدر ما هر شب ساعت 10 میشینه یه سریالی رو میبینه. گاهی اوقات هم تکرارشو ساعت 2 بعداز ظهر میبینه.

اون موقع ما معمولا شام میخوریم، پس نمیتونم پاشم برم تو اتاقم باید همونجا بمونم، با فکر کردن خودمو مشغول میکنم ولی نمیشه. گاهی ناخودآگاه میشنوم و همین شنیدن هم باعث تحریک میشه.
اونقدر اعصابم خورد میشه که میخوام زنگ بزنم پلیس گزارش بدم ولی نمیشه.
حتی بابام هم نمیخواد ما نگاه کنیم ولی دست خودش نیست عادت کرده. اینقدر که حاظر نیست حتی یه لحظه تلویزیون ملی ببینه !
تنها کاری که میتونم بکنم دعا کردنه.

مسئله ی سوم حق الناسه
مراحل هوشیاری برای من خیلی سریع طی شده یعنی نسبت به هم سن و سالام فکر کنم خیلی خیلی بیشتر از اونا تجربه کردم.
همه ی تجربه های من باعث هوشیاری، آگاهی و پیشرفتم شدن ولی اکثرشون بهم ضرر رسوندن.
از ضرر های مالی تا حق الناس هایی که به گردن مردم دارم. زندگی ما بر اساس تجربیاته و با همین تجربیاته که زندگیمونو جهت میده.

روزی به این نتیجه رسیدم که متوقف بشم. باید تقاص کارها بپردازم. خیلی هاشون رو برطرف کردم. خیلی از رفتارامو اصلاح کردم، از خیلیا حلالیت خواستم اما رسیدم به مواردی بنام حق الناس. ترسیدم از حق مردم و روی خودم کار کردم تا روزی بتونم این حق رو ادا کنم.

مجموعه ی حق الناس هایی که باید بپردازم رسید به سه، چهارتا. خدا رو صد هزار مرتبه شکر.
امروز یکی از اون حق ها رو ادا کردم.
اما بزرگترین و بدترین کاری که بعد از بلوغ انجام دادم، دزدی از همکلاسیم بود. ( شاید با یه دید دیگه بهم نگاه کنین ولی باور کنید خریت و بچگی کردم )

یکی دو سال پیش میخواستم یه کاری رو شروع کنم و شدیدا احتیاج به پول داشتم. سرمایه ی کمی لازم داشتم.
توی کلاس یهو یکی از بچه ها داد زد (فلانی) کارت هدیه ی 200 هزار تومنی تو کیفشه و بعد بهش گفت چقدر پولداری (فلانی) !
آقای فلانی هم نگفت که این پول واسه ی شهریه مدرسه است و یه جورایی از لقب پولدار خوشش اومد.
شیطون اومد رو مخم، تا زنگ سوم آروم و قرار نداشتم باورم شده بود که اون پولداره و اگه این 200 تومن و بردارم آب از آب تکون نمیخوره.

زنگ چهارم بود فک کنم که آزمون داشتیم، آزمون رو زود تر از همه دادم و رفتم سراغ کیف اون آقا در پاکت کارت هدیه رو باز کردم، کارت رو با ترس و لرز برداشتم، رمز رو هم حفظ کردم و تمام. هیچوقت یادم نمیره ترس اون لحظه رو. بدنم رعشه گرفته بود.

رسیدم خونه میخواستم برم عابر بانک ولی نشد. گرفتم خوابیدم و بعد از ظهر هراسان هراسان رفتم دم عابر بانک.
کارت رو وارد کردم و رمزو زدم ولی زد که رمز اشتباه است. دوباره کارت رو وارد کردم و رمز و زدم دیدم دوباره نوشت اشتباه است. میدونستم که اگه بار سوم رمز اشتباه باشه عابر بانک کارت رو میخوره.
چند قدم از عابر بانک دور شدم ولی باز گفتم بزار یه بار دیگه امتحان کنم. رمز یادم رفته بود و هر سه بار رمز متفاوتی میزدم ولی
رحمت خدا
باعث شده بود که نزاره مال حروم بخورم. رمز برای بار سوم اشتباه بود و کارت خورده شد.

مثل سگ پشیمون بودم ولی باز خوشحال بودم که پول دستم نیومده. روز بعد اون هم کلاسی اومد مدرسه و گفت که گم شده و منم خودمو زدم به اون راه.
ولی فکر کنم پول نرسیده به دستشون چون کارت هدیه بوده و ... .
یکی از آرزوهای من اینه که اون دوست رو ببینم و ازش حلالیت بخوام. برام دعا کنید. خدایا خودت کمکم کن.
الان 200 تومن توی حسابم هست، حاضرم اگه میخواد بدم بهش تا حلالم کنه.
من به اون پول حروم نرسیدم خدا رو شکر ولی چه بهای سنگینی داره این گناه دزدی.

ممنون که میخونین، ممنون که هستین. 
یا علی

[Archangel]

یه سوال دارم شاید واسه شما خیلی مسخره یا بچه گانه باشه

من طول آلت تناسلیم واسم مهمه . دلم میخواد بزرگ تر بشه شاید بگین واسه چی یا چرا خوب دیگه خیلی کوچیک خیلی بده :\ یکی از عواملی هم که قبلا من رو به خود ارضایی سو داد همین بود آخه از دوستان شنیده بودم

روش طبیعی وجود نداره واسه این کار ؟ اصلا چیزی راجع بهش توی دین هست ؟‌ یا علم ؟

[تقوا]

دوستان خیلی خوشحال میشم راجع به مشارکتم نظر بدین .
و اینکه راه حل بدید اگه امکان داره.   

[همساده]

سلام داداش آدریفت
باید سوالتو تو بخش پسرانه هایی که نمیدانم بپرسی
اونجا رمز داره میتونی از علیرضا بگیری رمزشو..اینجا نمیشه این مسائل رو مطرح کرد محیط درسته پسرونه ست ولی عمومی هستش و مهمانها از هر جنسی میان  و قانون کانون میگه مسائل از این دست باید اونجا مطرح بشن.

داداش رضا من مشارکتتو خوندم عالی بود خیلی استفاده کردم از حرفات فقط یه نکته چون تو خیلی سیستمت به من میخوره اینو میگم زیاد به جبران گذشته فکر نکن...الان تو هیچ مسئولیتی راجع به گذشته نداری...همون برداشتن پول هم اگه خوب ریشه یابی بشه پیش یه آدم اینکاره واست ریشه شو در میاره که از شهوت آب میخورده...خلاصه بهت بگم حالا حالاها راه داریم تا برسیم به قدم جبران گذشته...زیاد عجله نکن فعلا فقط سعی کن هوشیارتر بشی...به حق و الناس و اینها هم فکر نکن مطمئن باش اگه هوشیار بشیم خدا خودش راهشو جلو پامون میزاره چطور بدهکاریامون رو صاف کنیم...الان تنها وظیفه ما اینه شهوترانی نکنیم...جبران خطاها و اشتباهات سر وقتش

راجع به این که میترسی بخاطر کانون اومدن آبروت بره من یه جمله میگم که به کم شدن استرسم واسه کانون اومدن یا کارهایه دیگه که برا ترک میکنم و میترسم گمنامیم از بین بره خیلی کمکم کرده:
داداش ما این همه فیلم بد دیدیم اینهمه تو اتاق یا هر جای دیگه خودارضایی کردیم با استفاده از اینترنت و خدا آبرومونو نبرد.به نظرت حالا که داریم واسه هوشیار شدن تلاش میکنیم امکان داره خدا پرده دری کنه؟دلتو قرص کن داداش بخدا که هوامونو داره

میگم رسیورتونو با پیچ گوشتی وا کن بعد بزن آی سی مقاومتی خازنی چیزی ازش رو بکش بیرون جوری که دیگه روشن نشه، بازم که بابا درستش کرد این کارو کن.
ایده احمقانه ست ولی خوب همین به فکر من رسید بقیه دوستانم حتما مشورت میدن

مشارکت همساده
راستش امروز خیلی وسوسه شدم سیگار بکشم با دوستم رفتم بیرون سیگار کشید من واقعا دلم میخواست ولی حیفم اومد دو ماه پاکی سیگارمو از دست بدم.راستش اگه موقع لغزش سمت دود نرم فکر کنم بقیه مواقع میتونم خودمو کنترل کنم.اینا بهم اعتماد به نفس میده که اراده من هنوزم سالمه.
چند وقته یه جنس مخالف عکسهایه ناجور خودشو واسم میفرسته خیلی اذیت میشم.امروز صبح رفتم ایمیلمو چک کنم که استاد راهنمام چی میگه یهو ایمیل جنس مخالف دیدم.خلاصه حالم خیلی بد شد نتونستم امروز اصلا درس بخونم.امیدوارم یه راهی برای این مشکل هم بیابم
ممنونم که به حرفام گوش دادین

[نمیدانم]

سلام بچه ها
خوب باشید ان شاء الله

این عبارت "معتاد جنسی" یه جوری نیست!؟
اصلن کاری به درست غلط بودن ش ندارم


رضا ی عزیز،
گاهی اعتراف کردن، مخصوصن توی این محیط ها که کسی همدیگه رو نمی شناسه، می تونه خوب باشه.
خدا رو شکر که تو فکری تا حق الناس هات رو ادا کنی.
به نظرم اون دوست ت رو پیدا کن؛ یه شماره یه ایمیلی ازش گیر بیار
بعد دیگه راحته، از طریق یه واسطه می شه پول ش رو بهش برگردوند.
چون کارت هدیه بوده، از کف ش رفته.
من خودم حاضرم واسطه بشم هزینه ش هم موردی نیست.

درباره ماهواره، باید بابا و مامان خونه رو قانع کرد که به درد نمی خوره.
خراب کردن اینا فایده نداره، درست ش می کنند دوباره.
چه قدر گفتند تهاجم فرهنگی و ...
کم کم اثرات ش رو می شه همه جا دید.

شبح سرگردان عزیز،
دوست مون همساده راست می گه، این موارد رو تو اون تالار پسرونه مطرح کنی بهتره؛
حالا کو علیرضا!؟
ولی علی الحساب،
اونم مثل خیلی چیزای دیگه به آدم می رسه، مثل قد، رنگ پوست، دست، پا ...
برا هر کی فرق ممکن ه بکنه. فکر نکنم هم روش طبیعی برا تغییرش باشه.
مهم اینه سالم باشه.
 

اون روز بچه ها هارد یکی از این چینی ها رو گرفتند،
ریختند رو کامپیوتر. یه پوشه هم توش بود از اون بد ها.
امروز یکی بچه ها هاردش رو آورد دو سه تا فیلم بردارم.
همکارم گفت چیزای چینی هم داریم ها ...!؟ میخای
اونم گفت آره.
حالا قرار شده من بریزم رو هاردش.
عذاب وجدان گرفته من و.
اَ ه ه ... چه غلطی کردم بهش گفت م فیلم میخام.
من که خودم اون بد ا رو ندیدم.

[عاشق فاطمه زهرا]

خدا رو شکر

سلام برو بچز

داداش آدریفت جدای از این بحث که این مسئله رو کجا باید مطرح می کردی ... چطور بگم؟ این فکر رو هر پسری می کنه. نمی گم به ذهن من نرسیده. ببین این مسئله هر چقدر هم حاد باشه ، برای بعد ازدواجه. ولی الان فکر کردن به این موضوع برای منی که می خوام ترک کنم مثل سم می مونه. باید اعتراف کنم که دلیل (بهتر بگم یکی از عوامل) یکی از شکستام هم همین بوده. از اون شب فهمیدم که نباید به این مسئله فکر کنم. یه سری دارو هم هست که فکر می کنم عوارضش زیاده.   

رضا ببین برای این مسئله ای که گفتی راه های شرعی هست ، بالاخره شما سنت هم کم بوده و یه پولی رو برداشتی. به نظرم برو با یه روحانی صحبت کن. تا اون جایی که من شنیدم اول شما باید بری بگردی طرف رو پیدا کنی و راضیش کنی، اگر پیدا نشد فکر می کنم باید همون مبلغ رو به عنوان رد مظالم صدقه بدی. ولی من دقیق نمی دونما اینایی که گفتم از خودم بوده برو بپرس. (پس فردا اون دنیا یقه ما رو نگیری بگی تو منو به اشتباه انداختی؟    )
در مورد ماهواره هم .... چی بگم والا . فکر می کنم ایده پیچ گوشتی بد نباشه.   ولی گیر بیافتی یه کتک حسابی می خوری ، حواست باشه شهید نشی. ما این جا نیازت داریم.  

همساده خیلی خوبه که سیگار رو هم ترک می کنی. بابا ترک سیگار که راحت تره ، کافیه روی پاکت سیگار رو نگاه کنی ، اون عکس ریه سوخته رو ببینی.    
کاشکی کی می شد یه عکس هم از  دل اون کسی می گرفتیم که یه عمر شهوت رانی کرده ، یه دل خاک گرفته و دودی. اون وقت وقتی وسوسه می شدیم یه نگاه به اون عکس مینداختیم می فهمیدیم که عاقبت این مسیر ، اون عکسه. یا مثلا وقتی می رفتی تو سایتای بد ، اون کنار عکس دو تا دل رو می ذاشتن ، یکی که عمری گناه کرده ، اون یکی هم یه آدم معصوم بیگناه ، می گفتن عاقبت نگاه کردن به این سایت اون قلب دود گرفته هست که فقط به درد سطل زباله می خوره.

نمی دانم جان یه راهکار پیچ گوشتی ای برات دارم. بزن فیلم بدا رو پاک کن ، بگو سیستم قاطی کرده. البته این جوری شک می کنن که چرا فقط فیلم بدا پاک شده . می تونی اصلا کل هارد رو پاک کنی ، ویندوز رو هم عوض کنی. فقط مراقب باش اخراج نشی از سر کار   یا یه کار بکن آنتی ویروس پوشه رو خودش پاک کنه.

.....................................................

با توجه به این که کلا توی این پست راهکار های خشونت آمیز زیادی وجود داره ، با راحتی می توانید پست را ایگنور کرده و زندگی خود را ادامه دهید 

---

برای مسابقه گروهی هم از فردا اعلام وضعیت کنید که اسمتون رو رد کنم بچه های بالا برداره بره 

[عاشق فاطمه زهرا]

بچه ها اعلام وضعیت هاتون همه پاک شد رفت 
منم جایی ثبتشون نکرده بودم ، چی کار کنیم حالا؟

[تقوا]

سلام دوستان 
چه خبر شد یهو ؟ 
فکر کن تو همین آزمون و خطاها زدین ترکوندین انجمنو !!!!!! 
بعدشم حتما گشتین دنبال بک آپ و درست کردین 
بک آپ مال چند روز پیش بوده و همه چی حذف شده، ای خدااااااا 

[درخشنده]

سلام دوستان   
چه خبر شد یهو ؟   
فکر کن تو همین آزمون و خطاها زدین ترکوندین انجمنو !!!!!!   
بعدشم حتما گشتین دنبال بک آپ و درست کردین  
بک آپ مال چند روز پیش بوده و همه چی حذف شده، ای خدااااااا  

نه بابا عب نداره حالا مگه چی پاک شده؟  

بچه ها اعلام وضعیت هاتون همه پاک شد رفت   
منم جایی ثبتشون نکرده بودم ، چی کار کنیم حالا؟

هیچی همرو بزن سبز بره

اقا من اصلا تو گروهی چیزی موندم؟ ثبت نام که کردم همشم سبز بودم ولی به خاطر رفتنم یکم نبودم!