آرشیو گروه "رهروان پاکی" (گروه آقایان) (غیر فعال)

[آرمین]

سلام داداشیا
منو یادتونه
یادم نیس اخرین بار کی اینجا بودم
از ای به بعد بیشتر میام پیشتون
?

سلام داداش جون
معلومه که یادمونه... بیا بغل... 

خیلی وقته نیستی ها...
بگو چه ها گذشته تو مدتی که نبودی؟
اوضاع پاکی چطور بود؟ خوب بوده ان شالله؟

---

داشتم صحبت های سها خانم که داداش طاهر گذاشته بود رو می خوندم...
چقدر خوب بود... جالب بود... و آموزنده...

اگه موافقین در همین مورد بحث کنیم...
به نظرتون چرا یکی مثل سها خانم این قدر موفق عمل می کنه و یکی دیگه هم مثل مای نوعی کمتر موفق میشیم؟
به کدوم بند از بندهای گذاشته شده کمتر توجه داریم؟

[پارادایس]

سلام داداشیا
منو یادتونه
یادم نیس اخرین بار کی اینجا بودم
از ای به بعد بیشتر میام پیشتون
?

سلام داداش جون
معلومه که یادمونه... بیا بغل... 

خیلی وقته نیستی ها...
بگو چه ها گذشته تو مدتی که نبودی؟
اوضاع پاکی چطور بود؟ خوب بوده ان شالله؟

---

داشتم صحبت های سها خانم که داداش طاهر گذاشته بود رو می خوندم...
چقدر خوب بود... جالب بود... و آموزنده...

اگه موافقین در همین مورد بحث کنیم...
به نظرتون چرا یکی مثل سها خانم این قدر موفق عمل می کنه و یکی دیگه هم مثل مای نوعی کمتر موفق میشیم؟
به کدوم بند از بندهای گذاشته شده کمتر توجه داریم؟

کدوم صحبت میشه بگین؟ممنون

[آرمین]

امروز حرف هایی رو میشنویم که تنها خلاصه یک مصاحبه نیستن

حرفای امروز خلاصه تجربه یک زندگی هستن در نگاه به مساله ترک

امروز پای صحبت کسی میشینیم ک بعد از این همه سال هنوزم ک هنوزه تو کانون حضور دارن

کسی ک از همون ابتدای عضویتش با تلاش خودش افتخار آفریده و پاک زندگی کرده

اگر میخواهی بدونی رکورد دار پاکی کانون کیه- تجربه بیشتر از شش سال پاکی-

بیا اینجا

بهشتی جان
رو اینجا کلیک کن... وارد میشی... 

[همساده]

سلام داداشیا
منو یادتونه
یادم نیس اخرین بار کی اینجا بودم
از ای به بعد بیشتر میام پیشتون
?

آره داداش خوب یادمونه چرا یادمون بره تو رو
......................................
منم میخوام تو چله تو باشم عاشق و طاهر از امروز غروب میخونم
..............................................................
تکرار انگیزه ها و رشد دادن ب تصورات خوشی ک بدون این کار ایجاد شده

آرام و آهسته ترمیم آسیب ها و رشد دادن ب جنبه های آسیب دیده
حفظ و تثبیت چیزهایی ک ب دست اورده و تقویت و توسعه دادن بهشون

من تو این سه تا موردی که سها خانم گفتن ضعیفم

[طاهر]

بسم الله
خب از کجا شروع کنیم؟
اگه معذور نبودم حتما به خودم میگفتم : عجب گیجی هستی ها
خب معلومه دیگه اول از سلام شروع میکنن
سلام به خوبان عالم- البته انقده سلام دادین من اینو در جواب گفتم ها- اون 69 تایی ها برا شما اون یکی یه دونه تک دونه برا من
خوبین؟
اون روز بعدی ک اون اتفاقه افتاد میخواستم بیام حرف بزنم ها ولی نشد ک نشد
الانم دیگه حرفا از دهن افتادن خیلی نمیشه پی اش رو بگیرم ببینم چی میخواستم بگم
حرف ک به وقت زده نشه از دهن میفته بد جور
خب اگه ورق ک نمیشه گفت صفحه های مجازی این جا رو چند تا دونه برگردونیم به عقب میرسیم به اون روز اعلام وضعیت ک حال م خوب نبود و نتوستم حرف بزنم
اول برسیم به گردان خودمون
افرین ب فرمانده قاصدک ک هرچند اینجا کم حرفه ولی مرد عمله اساسی
و افرین به رزم جو ک چهل رو انداخت تو توشه
و افرین به نمیدانم ک پای قولش موند و هفته سوم رو سبز کرد
و افرین ویژه ویژه مخصوص مرد مجاهد ک من خیلی دوسش دارم به شدت - شما رو نمیدونم من از این شکلک ب عنوان بوس برداشت میکردم زمانی- الانم بوس برا مجاهد
ممنونم از نکته های قشنگی ک میگی مجاهد جان 

به نظرم مهمه که توی این لحظات،
صراحتا خودمون رو بکاویم
ببینیم دنبال پاکی هستیم یا نه؟
تقوای خدا برامون اولویت 1 هست یا داریم دور میگردیم؟

این یکی خیلی به دلم نشست
واقعا خیلی مهمه بدونیم ک دنبال بازی هستیم یا اومدیم تو میدان نبرد
تو میدان نبرد بخوای شل بگیری بد میخوری زمین

و همساده عزیز گفته بود وقتی حس ناامیدی و خشم و رنجش میان سراغم بیشتر شهوت رانی میکنم منم میگم این چیزا نه تنها باعث شکست میشن بلکه بقیه جنبه های زندگی هم شدیدا مختل میکنن. ینی حتی اگه کسی دچار این درد کوفتی نبود بازم ناامیدی و خشم و رنجش باعث لطمه شدید ب جاهای دیگه  زندگیش میشد
خیلی خوبه ک یه فکری کنیم  و برنامه ای بریزیم ک در کنار ترک این عادت ب اون جنبه ها هم  توجه بنماییم-کنترل خشم و از بین بردن حس ناامیدی و رنجش رو میگم-

و بعد از این حرفا ک تا ب اینجا مرور شد میرسیم ب اون پست عاشق ک حرف دل منم بود شدیدا
با حرفات خیلی موافقم عاشق ک گفتی

 کم کم دارم یاد می گیرم که امیدم فقط به خدا باشه و این که تو دنیا هیچ چیزی جز رضایت اون ارزش نداره.

ما اگه همین یک جمله ای ک گفتی بهش توجه کنیم و عمل کنیم و در خودمون این حس رو بوجود بیاریم و اگه هست قوی ترش بکنیم
خیلی از گیرامون برطرف میشه
خیلی ها
حتی شاید قابل تصور نباشه  ک چ اتفاقی میفته اگه اینی ک گفتی همیشه در نظر بگیریم
و خیلی هم ناراحت شدم ب خاطر اون قسمت دوم حرفت در مورد داستان ترک

و عجب حکایتی بود حکایت داداش درخشنده
خدارو شکر ک تونستی خودت رو نجات بدی
و حرفای بسیار مهمی زدی
گفتی دل خدا رو میشکستم تا دل اون بنده خدا نشکنه
خیلی خوب فهمیدی مشکل رو
ماها بعضی وقتا بخاطر دل بنده خدا دل خدا رو میشکنیم
و این چیزی ک گفتی دقیقا همون چیزی هست ک عاشق گفت.
ما باید یاد بگیریم تو زندگی اولویت رو بذاریم رو رضایت خدا نه بنده خدا
اگه اولویت رو گذاشتیم رضایت خدا اون وقت رضای بنده خدا هم خود به خود ب دست میاد
مثل خوبی هست ک میگن "چون که صد اید نود هم پیش ماست"
و وقتی میتونیم دنبال رضایت خدا باشیم ک تقوای خدا برامون مهم شده باشه و اینم ینی چیزی ک مجاهد گفت
و خدا رو شکر ک خودت رو از این رابطه کشیدی بیرون

از مشارکت های جناب خان دوست داشتنی و سید مهدی عزیز هم تشکر میکنم
و خوشحال تر ک تواب هم اومده ب جمع ما و مشارکتش بیشتر از پیش شده
ودیگه این ک خیلی خوشحال شدم از حال خوب علی یک دو سه!
علی جان عاشق گفت منم میگم مسابقه دور نهمش از هفته اینده شروع میشه ثبت نامش تو این هفته هست و سه هفته مسابقه داریم و یک هفته هم اعلام نتایج و ثبت نام دور بعدی. ک در کل میشه حدود یه ماه
اون دوست مون طلوع یه روز اومد انگار بعدش بیخیال شد خدا کنه برگرده
و ممنونم شدیدا از دوستان عزیزی ک نظر لطفشون بهم رسید

و در مورد اون پست معذرت خواهی هم بگم ک هم دچار وسواس شدم و هم کمی غفلت کردم
نباید اون طوری میگفتم
و
بحث هم ک ارمین انداخت وسط
حالا دونه دونه باید همه حرف بزنن ها
و نظر بدن
اقا تو رو خدا ی دفه ما رو ضایع نکنید حرف بزنید و نظر بدین

ان شاء الله مصاحبه ات رو بچکونیم 

واما در مورد چکیده هم بگم که من کاره ای نبودم و فقط کپی پیست حرفای سها خانوم رو گذاشتم
منم مثل درخشنده شدیدا تحت تاثیر تلاش و جدیت سها خانوم قرار گرفتم
چند تا حرف دیگه مونده میترسم اگه باز ادامه بدم جوری منو از این جا پرت کنید بیرون ک دیگه راه برگشت نمونه
من هنوز جوونم و امید به زندگی دارم
نکنید اقا من گناه دارم 
تازه بچه هام کلی ارزو دارن میخوان سایه پدر بالا سرشون باشه


میگم خوب شد حرفا از دهن افتاده بودها
وگرنه ی هفته باید اینجا مینشستید خاطره میخوندین
شمام ک همگی ماشالله با حوصله تا ته میخونیدنش

[mani]

سلام به همه دوستای گلم
بچه ها من باز خراب کردم! الان خیلی اعصابم خورده، خییییییللیییی :smiley-yell:
خسته شدم دیگه واقعا. میترسم اثراتش از بین نره....!
داشتم خوب پیش می رفتم ولی طبق معمول خراب کردم
لعنت به من

[m.a.h.d.i]

سلام

از هم گروهیا گلم عذر می خوام
قرمز

[عاشق فاطمه زهرا]

مانی جان و مهدی عزیز


می دونستید اگر عوامل شکست رو شناسایی کنید دیگه به اون شکست نمی گن؟
بهش می گن تجربه.
این بار با تجربه بیشتر شروع کنید.  

طاهر جان ممنون واسه این پست بلند
فکر کنم 70 درصدش رو خوندم  

در مورد بحث هم بعدا می آم.  

.....................................

چله زیارت عاشورا

1- عاشق فاطمه زهرا
2- طاهر

3- همساده  

داداش همساده شما شروع کن ، ما هم رسما هفته دیگه شروع می کنیم.

خودم منم از امشب شروع می کنم.

[seyed_mahdi]

سلام بچه ها
امشب به یه عروسی مختلط دعوت شدم ، تازه کارتم بهم دادن
اگه نرم دوستم ناراحت میشه
آخه رفیق صممیم هستش


بنظرتون چیکار کنم؟؟؟؟؟؟

[طاهر]

سلام به مانی 
ان شالله ک همیشه خوب بمانی 
عاشق گفت شناسایی من میگم عبرت
از شکست پیش اومده عبرت بگیر 
و یکی از عبرت ها اینه ک اعصاب خوردی و بد و بی راه گفتن به خود اتفاقا اوضاع رو بدتر میکنه
تازه شما ک 4-5 ماهی هم خوب بودی
من دو ماهه دارم ب مانی 5 ماهه درس یاد میدم
مطمئنم خودت بهتر از من اینو میدونستی
پس ب جای نفرین به خود سعی کن درس بگیری و دوباره تکرارش نکنی
و
دیگه اینکه چند روز پیشا یه عکسی از یه کتابی گذاشته بودم گفتم بقیه شم بعدا میذارم 
واقعیت الان اوضاعم خیلی مساعد نیست و حتما  ی روزی حکایت کاملش رو اماده میکنم میذارم. البته اگه خدا بخواد و زنده باشم
و

فکر کنم 70 درصدش رو خوندم  

سی درصد بقیه اش چی میشه پ؟ 

---

سلام بچه ها
امشب به یه عروسی مختلط دعوت شدم ، تازه کارتم بهم دادن
اگه نرم دوستم ناراحت میشه
آخه رفیق صممیم هستش

بنظرتون چیکار کنم؟؟؟؟؟؟

و همچین سلام بر شما
عروسی مختلط ینی از پایه گناه. درسته؟
اگه درسته
گناه ینی چیزی ک خدا دوستش نداره . درسته؟
و خدا ینی صمیمی ترین رفیق ادم. درسته؟
پس اگه بری خدا ناراحت میشه. درسته؟

حالا انتخاب با خودت

خیلی نمیشه ک عروسی دختر عمه ام بود.-کمتر از یه ماه پیش- رفتیم. مختلط هم نبود
تو تالاری بود عروسی
نزدیک شام رفتیم . شام رو ک خوردیم زدم بیرون تو محوطه بودم تا زلم زیمبو تموم شد
برگشتیم

[جناب خان :)]

طاهر چقدر پستات طولانیه؟

[amoor]

سلاام بچه ها
خبرای بد دارم

شده روزی دو بار 
بدون عذاب وجدان 
فقط تنها ناراحتیم اینه که دیگه نه میتونم درس بخونم نه کار کنم و نه در اجتماع باشم
دیگه حوصله هیچکیو ندارم 
احساس میکنم خودارضایی منو تو آغوش خودش گرفته 
چیزی که قبلا واسه سه ماه ترکش کرده بودم
الان شده مثل یه تیک عصبی 
هر فکری به سرم میزنه آخرش خودارضائی

[جناب خان :)]

داری چکار میکنی با خودت؟؟!

[amoor]

   
داری چکار میکنی با خودت؟؟!  

واقعا نمیدونم

[جناب خان :)]

اصلا عذاب وجدان و دین و... هیچی؛
خودت که داری میگی از زندگی میندازتت
اصلا تلاشی میکنی؟