1394 دي 5، 3:16
ویرایش شده
سلام عاشق جان همینطوره. اما هزار دریغ که ما هر چی داریم رو رو هوا گذاشتیم. نه فکری انجام میشه نه کار علمی روشون انجام میشه.مسائل جنسی هم که تحت یه بایکوت بی نظیر قرار گرفته هیچکس هیچ حرفی نمیزنه. توصیه میکنم مستند پشت صحنه رو ببینی خیلی عالی بود.
سلام بازگشت جان خواهش میکنم عزیزم.
ادامه:
نقل قول: So I spent about two months letting the physical thing take care of itself in the morning after showering, and just focussing on the mental situation. It was all about keeping control of my thoughts, and not letting them descend into unhealthy sexual fantasy or porn. Sure, there were a few times when I slipped up and went back to some weird fantasies, and a couple of times I watched some porn, but strangely I didn’t really enjoy those times so much.
Now I suspect that for many people who are more heavily addicted to porn than I was, masturbating to a boring mental image like this might not be possible. But I found that after 2-3 days without masturbation I was usually horny enough to find a plain fantasy like this quite adequate. So for moderate PMO users like I was, who nevertheless can’t seem to get past a week without relapsing, and who feel that it just gets harder and harder without release, this might be a plausible arrangement to get away from porn and wrong fantasy. I’ll talk more in Section 3 about why I think Stage 1 was helpful, but it’s probably not absolutely necessary. It was just the process that I went through.
(خلاصه):
من عامل فیزیولوژیکال رو بی اهمیت گذاشتم و فوکوس کردم روی عامل ذهنی. همش مربوط به در اختیار گرفتن افکار بود و این که اجازه ندم ذهنم به سمت افکار فاسد و یا فیلم مستهجن بره. اما یه چند باری لغزیدم اما همون چند بار هم اصلا مثل قبل دیگه از پورن و فانتزی های عجیب لذت نمیبردم
من فقط اینجا مظنونم که کسایی که به صورت شدیدی به فیلم مستهجن اعتیاد دارن نتونند با همچین تصویر ساده ای خودارضایی کنند. اما فهمیدم که بعد از این که چند روز خودارضایی نکنیم و فیلم هم نگاه نکنیم به اندازه کافی تحریک میشیم که چنین تصور ساده ای رو تحریک آمیز بدونیم.
بنابراین برای کسایی مثل من که به نظر نمی رسید بتونن 1 هفته رو بدون شکست پشت سر بذارن و کسایی که فکر میکنن که غیر ممکنه بدون تخلیه فیزیکال این کارو انجام بدند مرحله 1 میتونه یه راه حل پذیرفتنی باشه تا بتونن از فیلم مستهجن و فانتزی کردن دور بمونند. توی قسمت 3 بیشتر صحبت میکنم راجب اینکه چرا مرحله 1 کمک کننده بود. اما احتمالا مرحله 1 واجب نیست.
نقل قول: Stage 2: Trying it on hard mode
While I was managing things in Stage 1, I learned a few things that made me reconsider the idea that ‘sexual pressure’ just builds up and up until you have to give in. For starters, there were guys just like you on the nofap reddit who were actually going months without ejaculation. And I read articles online that suggested that masturbation was not at all necessary. So why did I always find it harder the longer I went without masturbation? I read a few studies on abstinence that suggest that the male sex drive takes up to two weeks to recover from an ejaculation, which means that when you first stop masturbating, your sex-drive increases and you gradually become much more sensitive to arousal and being triggered by sexual thoughts, ideas or images. But it’s not an ever-increasing level of difficulty – after two weeks, the sex drive should be as high as it will go. So I saw that there are basically two levels on which you can play the mental game. The “releasing yourself every 48 hours or so” level of hormones (easy mode), and the “haven’t ejaculated for a week or two” level of hormones (hard mode). I was doing really well at controlling my thoughts on easy mode, so I thought, ‘what the heck, let’s see how I go on hard mode – with no masturbation’.
مرحله 2: تمرین مرحله 1 روی حالت سخت
زمانی که داشتم توی مرحله ی 1 دست و پنجه نرم می کردم یه چیزایی فهمیدم که باعث شد در مورد این عقیده که "فشار جنسی انقدر بالا و بالا میره تا بدون استثنا شمارو مجبور کنه خودارضایی کنید" تجدید نظر کنم. توی سایت nofap کسایی بودند که به عنوان استارتر تونسته بودند چند ماه بدون انزال پیش برند. من هم همون زمان مقالاتی خوندم که خودارضایی برای فروکش کردن فشار جنسی ضروری نیست.بنابراین این سوال برام ایجاد شد که "پس چرا همیشه وقتی بدون خودارضاییی به ترک ادامه میدم هرچی پیش میرم وضعیت سخت تر میشه؟" همون موقع یکسری تحقیقات در مورد پرهیز کردن نشون میداد که "پیمانه جنسی" در مردان دو هفته طول میکشه که بعد از انزال دوباره پر بشه، به این معنی که اول که شما خودارضایی رو ترک میکنید پیمانه جنسیتون شروع به افزایش میکنه و رفته رفته به وسوسه ها و فکر ها و تصویر ها حساس تر میشید اما این افزایش همیشگی نیست. بعد ازحدود 2 هفته پیمانه جنسی شما پر میشه.
اون موقع دیدم که توی دو مرحله میشه با سطح هورمون ها بازی ذهنی رو شروع کرد. سطح اول :"تخلیه فیزیکالی(خودارضایی بدون تصور و فیلم مستهجن) بعد از هر 48 ساعت" (حالت آسون) و سطح دوم: "پرهیز از خودارضایی برای یک یا دو هفته" (حالت سخت)
من دیگه توی حالت آسون خیلی خوب میتونستم افکارم رو کنترل کنم بنابراین با خودم گفتم برو ببینم چقدر میتونی روی حالت سخت دووم بیاری؟!
نقل قول: I decided to run it as an experiment – ten days to start with. I’ve read that there is a temporary boost of testosterone on the seventh day after stopping, so I was interested to see if Day 7 was noticeably harder than Days 5 and 6. Then I was interested to see how Days 8-10 were. I figured if I could handle the 8th-10th days (which I thought would be hard mode), I should be good to go 90 days, or forever. So in I went, keeping a journal every night of whether I found the day hard, where my head was at, how my mood was generally, whether there were any random sexual thoughts or visual stimulation that caused a feeling of arousal etc. And it was a great success. There were a few times in the first week when I felt quite aroused, or had a real longing to masturbate, but I just rode it out and turned my mind to other things, and the feelings subsided within an hour or so. Day 7 was the hardest, as expected. But since I was expecting it, I just rode it out and kept doing whatever other stuff I had to do. After Day 7 I found Days 8-10 pretty easy, and at the end of the ten-day experiment I was feeling confident, in control and just great, so I signed up for another ten.
تصمیم گرفتم به عنوان یه تجربه به عنوان 10 روز اجراش کنم. خونده بودم که یک افزایش گذرا در ترشح هورمون تستسترون در روز هفتم ایجاد میشه برای همین علاقه مند بودم که ببینم آیا واقعا رز 7 از روز 5 و 6 سخت تر هست یا نه. بعد کنجکاو بودم بدونم که حالا روز 8 تا 10چجوره. فهمیدم که اگر بتونم روز 8 تا 10 رو بگذرونم (که فکر میکردم حالت سخته) باید آماده شده باشم که تا 90 روز برم (یا حتی تا همیشه). بنابراین در حال تجربه توی یک دفتر روزانه هر شب مینوشتم که آیا اون روز برام سخت شده بود یا نه؟ افکارم چطور بود؟ حالم چطور بود؟ آیا فکر یا تصویری که منو اتفاقی تحریک کنه وجود داشت یا نه؟ و باید بگم موفقیت بزرگی حاصل شد:
چند بار محدود توی هفته اول احساس تحریک کردم یا اشتیاق به خودارضایی داشتم اما سریع ذهنمو به سمت چیزای دیگه برگردوندم و اون حالت ها ظرف یک ساعت یا بیشتر فروکش کرده بود. روز 7 ام از همه سخت تر بود اما چون آمادگی ذهنی داشتم خودم رو به کارایی که باید می کردم مشغول کردم. بعد از روز 7 ام روز 8 تا 10 خیلی آسون گذشت. و بعد از اینکه 10 روز تموم شد احساس اعتماد به نفس، در کنترل بودن و عالی ای داشتم. برای همین یه 10 روز دیگه قرار گذاشتم
ادامه دارد...